eitaa logo
لؤلؤ و مرجان
1.6هزار دنبال‌کننده
530 عکس
89 ویدیو
16 فایل
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَّا يَبْغِيَانِ يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ 💠ڪانال معرفتے لؤلؤ و مرجان نشر معارف حقہ اهل بیت علیهم السلام ارتباط با خادم کانال جهت تبادل و طرح سوال: @MojtabaMdy
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ فقره شریف ✨وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ✨ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 بحث ملائکةالله از مباحث بسیار مهم و ریشه‌ای ماست. اگر موضوع ملائکةالله را بفهمیم، خیلی از مباحث حکمی و دینی مان را خواهیم فهمید لذا بعضی از علماء، به حق، اعتقاد به ملائکةالله را جزو اصول و ضروریات دین قلمداد کرده‌اند. این ملائکةالله چه موجوداتی هستند که در آیات و روایات، مکرر به آنها اشاره شده است؟ حقیقتاً این حقایق در تدبیر نظام وجود نقش برجسته‌ای دارند. ملائکةالله حقایق امری هستند، امری الوجود اند. «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ» (اعراف/۵۴). ما یک عالم خلق داریم و یک عالم امر. عالم خلق، عالم حدود است. در معنی خلق، مفهوم اندازه نهفته است. خلق یعنی هر چیزی که اندازه و حد معینی دارد. عالم امر اما عالم حدود نیست بلکه عالم مجردات بلکه فوق تجرد است. آنجا حدّ وجود ندارد. عالم امر برای خداست، عالم حق متعال است. ملائکةالله امری الوجودند و برای عالم اله هستند. برای عالم خلق و نشئه طبیعت نیستند، البته در عالم خلقانی حد ماهوی و ظهور و بروز دارند اما اصلشان همان اسماء الله و صورتهای علیمه حاصل از تناکح آنهاست لذا می‌گویند که ملائکةالله عاری از ماده و احکام ماده و جسم و جسمانیات هستند. ما اکنون در عالم طبیعت و در عالم ماده به سر می‌بریم. احکام عالم ماده و خود ماده چیست؟ ماده یک حقیقت  دارای جرم، وزن، رنگ، شکل، کثیف (در مقابل لطیف) و انزل مراتب وجود است. البته نمی‌خواهیم وارد بحث فلسفی ماده و جسم و تعریف آنها شویم. ما از نظر فلسفی کثیف هستیم و بُعد داریم. دارای رنگ، وزن، حجم و... هستیم. عالم امر عالمی است که مجرد از ماده و همه احکام آن است. بین این عالم خلق و امر برزخی وجود دارد که در آنجا ماده وجود ندارد اما برخی از احکام ماده را داراست. برای این مورد، ما همیشه خواب را مثال می‌زنیم. این صورت‌های خیالی که شما در خواب می‌بینید همان عالم برزخ است. این صورتها، جرم و وزن ندارند اما شکل و رنگ دارند. برزخ هم شبیه دنیا است و هم شبیه آخرت است. بُعد مجرد آن شبیه به آخرت و بُعد مادی آن شبیه به دنیاست. از ملائکةالله به مفارقات نوریه و مجردات تعبیر می‌شود. مفارق یعنی جدا، مجرد یعنی پاک شده و عاری. عاری از چه چیزی؟ عاری از ماده و احکام آن. از حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام سوال می‌کردند که این حقایق عِلوی چه حقایقی هستند؟ فرمودند که صُوَر عاریة عَن المواد و عاریة (خالیة) عن القوة و الاستعداد. آقا جان این ملائکةالله و مجردات چه حقایقی هستند؟ آقا فرمودند که اینها صورت‌هایی هستند که عاری از ماده هستند و از قوه و استعداد خالی هستند. قوه برای من و شماست. قوه یعنی قابلیت و استعداد. عالم ماده، عالم قابلیت و استعداد است. این جناب تخم مرغ سرشار از استعداد و قابلیت مرغ شدن است. دانه‌ی گیاه قابلیت گیاه و درخت شدن دارد. قابلیت و استعداد و قوه، خاص عالم ماده است لذا من و شما چون در عالم طبیعت هستیم و این قوه و قابلیت را داریم، می‌توانیم به کمال برسیم. اینکه گفته‌اند این دنیا محل تجارت اولیاء الله است، دنیا مزرعه است و اگر قرار است کاری کنی باید اینجا انجام دهی، دلیلش این است که در آخرت دیگر ماده‌ای وجود ندارد که حامل استعداد باشد تاشما قابلیت رشد داشته باشی. آنجا دیگر از رشد خبری نیست. بحث تکامل برزخی جدا از بحث کنونی ما است. خلاصه اینکه فقط در این عالم طبیعت قوه و استعداد و به کمال رساندن آن مطرح است. حق متعال در هر مخلوقی قوه‌ای قرار داده است که آن مخلوق می‌تواند آن قوه‌ را به کمال ممکنه‌اش برساند‌. مثلا جناب دانه‌ی درخت سیب قابلیت این را دارد که به کمال ممکنه‌اش که سیب شدن است برسد. لذا درخت می‌شود، شکوفه می‌دهد و سیب می‌‌دهد. انسان هم قابلیت این را دارد که به کمال مطلقه‌ی خود برسد. کمال مطلقه‌ی انسان این است که انسان کامل شود. همه‌ی انسان‌ها، قوه و قابلیت این را دارند که امام بشوند. انسان کامل به مرتبه‌ی امامت می‌رسد که آنجا، بالاترین مرتبه‌ی ممکنه‌ی بشری است. در روایت، فرمود که کل مولد یولد علی الفطرة. امام صادق علیه‌السلام این فطرت را به توحید تفسیر نمودند، یعنی همه‌‌ی آحاد بشر که به دنیا می‌آیند بر مبنای توحید به دنیا می‌آیند و قابلیت این را دارند که موحد شوند. عقل می‌گوید که این نوعِ انسان، این قابلیت را دارد که به کمال ممکنه‌ی خودش برسد. این که می‌رسد یا نمی‌رسد بحث دیگری است. اینکه به جز حضرات چهارده معصوم علیهم السلام، کسان دیگری نیز به این مقام رسیده‌اند، عقل می‌گوید که امکان آن وجود دارد. عقل کاری به مصادیق ندارد، می‌گوید که امکان رسیدن بشر به این مراتب وجود دارد اما نقل می‌گوید که منِ حق متعال، این قابلیت را در بشر قرار داده‌ام اما نمی‌بینم که کسی بتواند به این مقام برسد به جز این چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین... @lolo_marjan
لؤلؤ و مرجان
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره ۱ فقره شریف ✨وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ✨ #ملائکة_الله 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 بحث مل
۲ فقره شریف ✨وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ✨ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 این عالم شهادت، عالَم قوه و استعداد است اما اگر از این عالم به عالم ملکوت برویم، آنجا دیگر قوه‌ای وجود ندارد. لذا در روایات داریم که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، خرمایی به جناب سلمان داد. هنگامی که جناب سلمان این خرما را خورد، دید که هسته ندارد. به خانم عرض کرد که خانم جان این خرما هسته نداشت، حضرت فرمودند که این خرما، خرمای بهشتی بود. بهشت ماده ندارد، قابلیت و قوه ندارد؛ هسته یعنی قوه. قوه و استعداد خرما در هسته آن نهفته است. هیچ میوه بهشتی هسته و دانه ندارد. چرا؟ چون در آنجا قوه نیست، آنجا فعلیت محض است. هسته برای جایی است که آنجا ماده باشد. ما ملائکةالله نداریم بلکه ملک داریم. اینها همگی یک حقیقت هستند. اینکه می‌بینیم از تعبیر جمع برای سخن گفتن از ملائکه استفاده می‌شود علتی دارد که عرض خواهم کرد. این ملک، حقیقتی امری الوجود است، متعلق به عالم مجرد و لاهوت است. موجودات مجرد عقلی، مفارقات نوریه، اسماء الله، ملائکةالله، جبرائیل، میکائیل یا هرچه که شما می‌خواهید نام بگذارید مختارید؛ اینها همگی یک حقیقت هستند. در روایتی، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌فرمایند که اذا اراد الله ان ینشیء المخلوقات، وقتی که خدا اراده کرد تا مخلوقات را انشاء کند، اقام الخلائق فی صورة واحدة. او فقط یک صورت خلق کرد لذا من و شما در قرآن می‌خوانیم که مَّا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ (لقمان/۲۸). ما شما را از یک حقیقت و یک صورت واحده خلق کرده‌ایم. این صورت واحده، آن حقیقت مجرد است که مربوط به عالم امر است و از آن به ملک تعبیر می‌شود. ملائکةالله چه هستند؟ ملائکةالله قوای عالم هستند. این قوه با آن قوه که در مقابل فعلیت است متفاوت است و به معنای نیرو است. من‌ و شما قوا داریم؛ قوه‌ی سامعه، باصره، لامسه، ذائقه و شامه که قوای حسی ما هستند. در مرتبه‌ی بالاتر وجودمان، قوه‌ی خیال و قوه‌ی واهمه داریم. بالاتر می‌رویم و قوه‌ی عقل داریم. بالاتر از عقل روح است و هرچه بالاتر برویم به مرتبه‌ی ذاتمان می‌رسیم. اینها قوای وجودی من و شما هستند که دارند من و شما را اداره می‌کنند. شما در مرتبه‌ی طبیعت خودتان، قوه‌ی باصره دارید. به وسیله‌ی این قوه است که می‌بینید. قوه‌ی باصره می‌بیند یا چشم شما؟ به یک معنای تنزلی، این قوه‌ی باصره است که می‌بیند. قوه‌ی سامعه است که می‌شنود و... . این قوا دارند من و شما را اداره می‌کنند. قوه‌ی خیال شما حقایق را تخیل می‌کند. قوه‌ی واهمه شما معانی جزئی را می‌فهمد. قوه‌ی عاقله نیز حقایق کلی را درک می‌کند. اینکه اکنون من سخن می‌گویم و شما حرف مرا ادراک می‌کنید، قوه‌ی عاقله‌ی شما مشغول است. اگر حواستان جمع باشد، قوه‌ی عاقله‌ی شما اکنون تحت تصرف این معانی و معارف است. به همین دلیل است که می‌گویند مجالس اهل‌بیت علیهم‌السلام ذکر قلبی است که بالاترین ذکر است. وقتی در مجلس معرفتی می‌نشینید، از مرتبه‌ی خیال خارج شده و در مرتبه‌ی عقلانیت قرار می‌گیرید که مرتبه‌ی قیامت است... 🌺لؤلؤ و مرجان🌺 🍃🌸  @lolo_marjan  🌸🍃 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f 🌱 لینک کانال در سروش 👇 https://sapp.ir/lolomarjan
لؤلؤ و مرجان
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره ۲ فقره شریف ✨وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ✨ #ملائکة_الله 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 این عا
۳ فقره شریف ✨وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ✨ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 حضور در مجالس و محافل علمی اهل‌بیت علیهم السلام، مظهری از مظاهر قیامت است لذا ساعت و زمان و مکان را نمی‌فهمید. یکی دو ساعت در جلسه نشسته، آنوقت که مجلس تمام می‌شود می‌گوید، چقدر زود تمام شد، کِی وقت گذشت؟! مرتبه‌ی عقل که زمان ندارد، شما از زمان خارج شده‌اید. خیلی برکات دارد! حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و آله فرمود، بادِرُوا عَلی ریاض الجَنَّة. به سمت باغ های بهشت بشتابید... از آقا پرسیدند که ما ریاض الجنة؟! این باغ های بهشت کجایند و چیستند؟! فرمود آنجاهایی که یاد ما می‌شود، معارف ما گفته می‌شود و حقایق بیان می‌‌گردد... مجالسی که در آن هم یاد اهل‌بیت علیهم السلام بلند می‌شود و هم معارف ایشان نشر پیدا می‌کند... چندی پیش در محفلی خصوصی در خدمت یکی از علمای بزرگ بودیم. ایشان در آن مجلس فرمودند، در بین انواع ذکر از لسانی و حالی و فعلی، بالاترین ذکر، ذکر قلبی است چون در ذکر قلبی، قلب حضور دارد. ذکر قلبی سرّ است. ذکر قلبی را باید اساتید به شاگردانشان القاء کنند. سپس گفتند مجالس معرفتی اهل‌بیت علیهم‌ السلام، یکی از مظاهر ذکر قلبی است. در مجلسی که اکنون در آن هستیم، هم گوینده و هم مستمع اشتغال به ذکر قلبی دارد. روضه‌ی بر امام حسین ذکر قلبی است. تا قلب به حضور نرود شما نمی‌توانید گریه کنید. گفتیم که قوای نفس، شما را اداره می‌کنند. این قوا، ملائکه‌ی وجود شما هستند. هرکدامشان یک ملک هستند؛ قوه‌ی لامسه‌ی شما یک ملک است و... . قوه‌ی عاقله، ملک وجودی شماست. قوه‌ی عاقله که همان نفس ناطقه‌ی شما است، در مراتب مادون شما ظهور کرده است. این قوه‌ی عاقله است که در مرتبه‌ی خیال به صورت قوه‌ی خیال ظهور کرده است. این قوه‌ی عاقله شماست که در موطن وهمانی شما به صورت قوه‌ی واهمه ظهور کرده است. همین قوه‌ی عاقله است که در بصر شما به صورت قوه‌ی باصره ظهور کرده لذا به تعبیر جناب مولوی بیننده عقل است و این زبان از عقل دارد این بیان!  حاج ملاهادی سبزواری گفت: النفس فی وحدتها کل القوی. نفس ناطقه همه‌ی قواست. این همان نفس شماست که در موطن دیدن به نام قوه‌ی باصره است، در موطن شنیدن به نام قوه‌ی سامعه است؛ نفس ناطقه‌ی شما یک حقیقت است که به حیث ظهور در مراتب پایین اسامی مختلف می‌گیرد. به همین وزان، ملائکةالله نیز اینگونه هستند. این نظام عالم طبیعت، عین جسم شما، جسم نظام هستی است که لا یتناهی است. به وزان خیال شما، عالم وجود نیز خیال دارد که از آن تعبیر به عالم مثال می‌شود. شما با بدن طبیعی خودتان با طبیعت عالم ارتباط دارید، با خیالتان با خیال نظام وجود مرتبط هستید و با عقلتان با عقل عالم ارتباط برقرار می‌کنید که از او به عقل کل تعبیر می‌شود. من و شما هم جزو موجودات این عوالم هستیم. اجازه دهید در اینجا تبصره‌ی عرض کنم، من اگر به ولایت گریز نزنم روزم خوش نمی‌شود... رفقا! عالم طبیعت که لایتناهی است، جسم انسان کامل است... او چه سعه‌ای دارد!! آقا جان حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه علاوه بر اینکه یک جسم و صورت جزئی انسانی دارند، تمام اجسام عالم تحت سیطره‌ی ایشان و در واقع جسم انسان کامل است. از جسم او به تمام اجسام نظام هستی اشراق می‌شود لذا امام هادی علیه‌السلام در زیارت فوق عرشی جامعه‌ی کبیره می‌فرماید وَ أَجْسَادُکُمْ فِی الْأَجْسَادِ. خیال انسان کامل، خیال مطلق نظام وجود است. عقل او عقل کل نظام هستی است... 🌺لؤلؤ و مرجان🌺 🍃🌸  @lolo_marjan  🌸🍃 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f 🌱 لینک کانال در سروش 👇 https://sapp.ir/lolomarjan
لؤلؤ و مرجان
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره ۳ فقره شریف ✨وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ✨ #ملائکة_الله 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 حضور د
🏴 🏴 ۴ فقره شریف ✨وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ✨ عالَم قوا دارد. عقل کل در عالم، ملک است یا حتی بالاتر از عقل کل، الروح، مَلک نظام هستی است که از او تعبیر به حور می‌شود. در تفسیر فرات کوفی، الروح فاطمه است. حضرت زهرا سلام الله علیها نیز حوراء انسیه است. این حور یا همان حورالعین، از مبادی خلقت است اما این انسان بیچاره‌ی منغمر در ماده فکر می‌کند این حور یک خانم است، گمان می‌کند که پس از رفتن از این نشئه، در آن عالم ازدواج می‌کند و حتی نمی‌داند که ازدواج برای عالم طبیعت است، درحالیکه ازدواج با حورالعین معنای دیگری دارد! النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ... زوجیت این است که با اُمّ نظام هستی که اُم الائمه علیهم السلام، امّ ابیها و امّ الامکان و اب الاکوان است حشر پیدا کنی، و از شفاعت آن شفیعه‌ی عظما بهره‌مند گردی، این نهایت آرزوی ماست... حورالعین یعنی با حقائق نوری حشر پیدا کردن! با کمالات ائمه زوج شدن! نفس جزئی با نفس کلی که از شئون اعظم اهل‌بیت علیهم السلام است شفع شدن... اینگونه خود نفس حور می شود. نماز شفع مقدمه‌ی نماز وتر است، اگر نماز شفع را زیبا بخوانی به وتر می‌‌رسی، یعنی با کسی که در نماز با او مناجات می‌کنی یکی می‌شوی. نماز وتر ظهور وحدت است. اگر انسان حقیقتا نماز شب خوان باشد، در وتر می‌بیند که خدا هست و خدا هست و خدا... الوتر الموتور... حسین است و حسین است و حسین است... می‌بیند که به جز سیدالشهداء علیه‌السلام کسی در عالم نیست منتها ما نماز شب خوان نیستیم... اگر همین ظاهر نماز شب خواندن را رعایت کنیم به این حقیقت می‌رسیم. ناگهان می‌بینی که وتر از درون شما ظهور کرده است و می‌بینی که هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ... حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید که ما رَأَيتُ شَيئاً اِلاّ وَ رَأَيتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فيهِ، قبل و بعد و همراه و در هر چیزی خداست، دیگر شیئی نماند که! توحید یعنی همین، خدا آقای دولابی اعلی الله مقامه را رحمت کند... خیلی لطیف می‌فرمود که آیه اول سوره‌ی توحید این است که قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، ابتدای سوره، احد است، آخر آن نیز وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ؛ آخرش هم احد است، ایشان به لسان شیرینشان می‌فرمود که اول احد، آخرش هم احد، این وسط هم یواشکی احد! کلاً شد احد! دیگر جایی برای غیر باقی نمی‌ماند. باید توحیدمان را تصحیح کنیم، باید موحد شویم، باید ببینیم که در عالَم همه کاره اوست. موحد شدن این نیست که از فردا بلند شویم و برویم بگوییم که کوه خداست و دریا خداست و... . این شرک است، اینگونه بگو که شراشر وجودی این کوه ظهور خداست. ما که نمی‌توانیم بگوییم این شیء محدود خداست، خدا نامحدود است. به تعبیر امیرالمؤمنین در خطبه‌ی اول نهج‌البلاغه، نامحدود را نمی‌توان به اشاره در آورد. اگر اشاره کنی او را محدود کرده‌ای. نباید اینگونه بگویی بلکه باید بگویی وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُم... 🏴 @lolo_marjan 🏴 🏴عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🏴 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f 🏴 لینک کانال در سروش 👇🏼 https://sapp.ir/lolomarjan
لؤلؤ و مرجان
🏴 #شرح_زیارت_جامعه_کبیره 🏴 ۴ فقره شریف ✨وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ✨ #ملائکة_الله عالَم قوا دارد.
۵ فقره شریف ✨وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ✨ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 حورالعین، مَلِک نظام هستی است. او نفس ناطقه‌ی عالم است. چطور شما نفس دارید و تمام مراتب شما ظهور نفس شما است، حق متعال نیز یک حور آفریده است که نفس ناطقه‌ی عالم است. به نقل از اکابر حکما أوَّلُ ما خَلَقَ الله مَلِك کَرُّوبي. این روایت های أوَّلُ ما خَلَقَ الله... خیلی زیبا هستند. اول حقیقتی که خدا از خودش ظاهر کرده است ملک است، از این ملک به حورالعین، نور اهل‌بیت علیهم السلام، صادر اول و... تعبیر می‌شود. خدا یک ظهوری دارد که سایه و ظل خدا است. این حقیقت درست مثل نفس ناطقه‌ی من و شما ملک است، در مراتب مادون خودش ظهور و تجلی دارد. نام این حقیقت از آن حیثی که به همه‌ی مخلوقات عالم رزق می‌دهد میکائیل است. همین حقیقت از آن حیثی که در صُوَر می‌دمد و صورت ها را در عالم ایجاد می‌کند اسرافیل نام دارد. راجع به امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمده است که ایشان المُهَندِس في غیوب اللّاهوتیه است. این هندسه‌ی هستی را او ایجاد می‌کند. این حقیقت که خود ملک است و هیچ صورتی ندارد، او به هر صورتی می‌گوید باش، می شود؛ إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَن يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ... گفتیم که ملک مربوط به عالم امر است، امر ما به هر چیزی بگوید باش می‌شود. این حقیقت از این حیث اسرافیل نام دارد و آن به آن در کار است، همین الان حضرت امیرالمؤمنین در شما می‌دمد و شما می‌شوید. امامت اینگونه است! عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ (طه/۱۱۱). ما غافل هستیم آقا جان! نفس کشیدنمان، پلک زدنمان، وجودمان و حیات و ممات و خلاصه همه چیزمان، آن به آن در ید مبارک حضرت بقیة الله الاعظم است... خود ایشان فرمود که نَحنُ صَنائِعُ رَبُّنا وَ الخَلقُ مِن بَعدُ صَنائِعُنا، ما مخلوق خداییم و مطلق خلایق صنعت ما هستند. حضرت آن به آن دارد در صور که همان صُوَر است می‌دمد، من و شما صورت های حضرت هستیم... همین حقیقت از حیثی که به همه‌ی انبیاء و اولیاء افاضه‌ی علوم می‌کند اسمش جبرائیل است. همین حقیقت از آن حیثی که صورت نازله را به مرتبه‌ی کمال می‌رساند عزرائیل نام دارد. موت تکامل است، ما بیچاره‌ایم! مردم از جناب عزرائیل می‌ترسند در حالی که باید از اسرافیل بترسند! البته که نباید بترسند، کمی عوامانه صحبت می‌کنم، چرا باید از اسرافیل بترسند؟ چون او ما را از عالم نامتناهی وحدت به عالم صورت آورده است، او ما را در بند و زنجیر حدود مقید کرده است، در حالیکه جناب عزرائیل ما را از عالم صورت و کثرت به عالم وحدت می‌برد‌... او ما را به نزد مولای خودمان می‌برد، به نزد کسی می‌برد که هر لحظه دارد در حقیقت ما می‌دمد... امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود من هستم که در صور می‌دمم... می‌فرماید این حقیقت من است که افاضه‌ی علم می‌کند... 🌺لؤلؤ و مرجان🌺 🍃🌸  @lolo_marjan  🌸🍃 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f 🌱 لینک کانال در سروش 👇🏼 https://sapp.ir/lolomarjan
لؤلؤ و مرجان
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره ۵ فقره شریف ✨وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ✨ #ملائکة_الله 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 حورالع
۶ فقره شریف ✨وَ مُخْتَلَفَ الْمَلائِکَةِ✨ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 حقیقت انسان کامل، ملک و حور العین و حوراء است. این حقیقت که در مراتب پایین تجلی می‌کند، جبرائیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل نام می‌گیرد لذا جبرائیل و میکائیل مراتب مادون انسان کامل هستند. جبرائیل که عقل است، مرتبه‌ی چهارم وجودی عالَم می‌باشد. مرتبه‌ی چهارم وجودی شما عقل نام دارد. مرتبه‌ی اول شما طبیعتتان است. مرتبه‌ی بعدی خیال شما و مرتبه‌ی سوم وهم و مرتبه‌ی چهارم عقل است. این عقل همان است که در لسان شرع جبرئیل خوانده می‌شود، در عالَم وجود نیز به همین وزان است. این عالَم چهارم عوامل وجودی را عقل کل می‌گویند که این عقل، مرتبه‌ی چهارم است لذا امام حسن عسکری علیه السلام در یک حدیث عرشی فرمود: «إِنَّ رُوح القُدُس فِي الجَنانِ الصَّاغُورَه ذَاقَ مِن حَدائِقِنا البَاکُورَه» این جناب جبرئیل در آسمان چهارم از میوه‌های نارس ما چشید و جبرئیل شد. همین حقیقت در مراتب پایین نیز ظهور دارد. ما قوه‌ی لامسه داریم، در روایتی از معصوم علیه السلام وارد شده است که مَلکی را دیدم که سرش در عرش بود، شانه‌اش مغرب را پر کرده بود و شانه‌ی دیگرش مشرق را پر کرده بود و پاهای او نیز در زمین بود، در واقع تمام عالم طبیعت را پر کرده بود. آیا قوه‌ی لامسه‌ی شما تمام وجود و طبیعت شما را پر نکرده است؟ قوه‌ی لامسه از موی سر مبارک تا نوک انگشتان دست و پا حضور دارد. آن مَلک، قوه‌ی لامسه‌ی عالم است که انسان کامل او را به این شکل تمثل کرده است. علامه حسن زاده در هزار و یک نکته می‌فرماید: نسبت قوا به نفس همانند نسبت ملائکه به حق متعال است. این ملک است که در عوالم مختلف ظهور کرده است. حوراء حقیقت ملک است که من و شما همگی در درون این حوراء هستیم و تنزل یافته از این حقیقتیم که این حوراء، حقیقت حضرات اهل‌بیت علیهم السلام و به یک معنا حقیقت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. دلیل اینکه به حضرت زهرا حوراء انسیه گفته‌اند چیست؟ این حقیقت حوراء که اول حقیقت صادره ازحق متعال است، بنا به مصالح و حکمت الهی، در صورت انسی به مدت ۱۸ سال در صورت فاطمی سلام الله علیها ظهور کرد لذا از حضرت زهرا سلام الله علیها به حوراء انسیه تعبیر می‌شود. جناب سلمان در روایتی خطاب به جناب عمار گفت که ای عمار! در منزل امیرالمؤمنین علیه السلام بودم و امر عجیبی دیدم! پرسید چه دیدی؟ گفت: دیدم که حضرت فاطمه سلام الله علیها به امیرالمؤمنین علیه السلام امر کرد که جلوتر بیا، سپس در گوش ایشان مطالبی گفت که من شنیدم. گفت یا علی، به تو خبر بدهم از کائن و ما هو کائن و ما تکون؟ به تو خبر بدهم از هر اتفاقی که در نظام هستی تا روز قیامت روی می‌دهد و نداده و نخواهد داد؟! که در اینجا دیدم علی علیه السلام عقب عقب رفت... حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها چه اشراقی کرد که امیرالمؤمنین عقب عقب رفت تا اینکه به حضور حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و آله رسید؟! فرمود یا رسول الله! فاطمه چنین و چنان گفت، حضرت ختمی مرتبت صلوات الله علیه و آله فرمود مگر نشنیدی که فاطمه از نور ما است؟! وقتی بازگشت، حضرت فاطمه فرمود که یا علی، به تو بگویم که بین شما و پیغمبر چه مکالمه‌ای واقع شد؟ یا علی! خدا مرا از نور خودش خلق کرده است! من برای خدا هستم، من ناموس و محبوبه‌ی ذات هستم! بنا به مصلحتی بنا شد تا اینگونه ظهور کنم، مصلحت نیز چه بود؟ بیایم و با علی ازدواج کنم که در نهایت يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ... تا حسن و حسین بیایند، تا حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه تشریف بیاورند. اگر این ازدواج رخ نمی‌داد انسان کامل نمی‌آمد، نهایت فردی که از علی علیه السلام ظهور می‌کرد عباس بن علی علیهما السلام بود. درست است که حضرت عباس علیه السلام در کمالات الهی اوج دارد و بی‌نظیر در تمام تاریخ است؛ کسی است که با یک دست بریده‌ی او تمام شیعیان شفاعت می‌شود و بلکه بالاتر، اما فرق امام با عباس بن علی فرق امام است با غیر امام! یعنی این کمالات حضرت عباس بواسطه اتصال و ارتباط او با امام حاصل شده است. حضرت فاطمه برای خداست، او خاص ذات حق متعال است، روایتی را اهل عامه نقل کرده‌اند! البته در کتب شیعی هم به طرق مختلف آمده است به خدا مدتی هست که این حدیث مرا مدهوش کرده! باید فرصتی دست بدهد تا ساعت ها و بلکه روزها پیرامون این یک حدیث سخن بگوییم! روایت این است که «إذا كانَ یَوْمُ القیامَةِ نادى مُنادٍ یا أَهْلَ الجَمْعِ غُضُّوا أَبْصارَكُمْ حَتى تَمُرَّ فاطِمَة» قیامت اصلا یعنی چه؟! حضرت ختمی مرتبت خود قیامت نیست؟! اهل جمع یعنی ای موحد های روزگار! ای تک مردان عالم هستی! ای کسانی که قیامت شما ظهور کرده! سرهایتان را پایین بیندازید که فاطمه می‌خواهد رد شود، یعنی چه؟! یعنی هیچ اهل جمعی قابلیت نگاه کردن به حقیقت فاطمی را ندارد... @lolo_marjan
لؤلؤ و مرجان
#انسان_کامل_و_ملائکةالله 🍃 ✨ ملائکة الله قوای عالم امکان هستند. همانطور که شما قوایی همچون قوه‌ی با
⏫⏫⏫⏫⏫ ✨ باید امام را اینگونه بشناسیم و هیچ راه دیگری هم نداریم! امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود ما را به نورانیتمان بشناسید... رفقا به خدا قسم، به خدا قسم، به خدا قسم مبادا فکر کنیم با این نوع معرفتی که به ائمه اطهار علیهم السلام داریم، ایشان را شناخته‌ایم! هرکس ادعای شناخت ائمه اطهار علیهم السلام را کرد باید بر دهان او کوبید! چنین شخصی صرفاً یک مدعی است! ادعا کردن در این وادی بسیار خطرناک است، ما در این مباحث همان سخنی را می‌گوییم که خود این ذوات مقدس پیرامون خودشان فرموده‌اند؛ ما این سخنان را از روایات آنها آموخته‌ایم. حال با همه‌ی این تفاسیر، آیا کسی هست که بفهمد «بِكُمْ فَتَحَ الله و بِكُمْ یَختِم» یعنی چه؟ این جناب می‌فرماید تمام مخلوقات در صدور و در ورود، از مرتبه‌ی غیب خودِ این ذوات مقدس به مرتبه‌ی شهادت خود ایشان تنزل می‌یابند و از مرتبه‌ی شهادت خود ایشان دوباره به مرتبه‌ی غیب ایشان بازمی‌گردند لذا توحید و معاد یعنی انسان کامل... مبدأ و معاد ائمه اطهار علیهم السلام هستند؛ «إيابُ الْخَلْقِ إلَيْكُمْ، وَ حِسابُهُم عَلَيْكُمْ...» این عبارات نص صریح زیارت جامعه کبیره است! شما معاد هستید! مبدأ و معاد دو حقیقت جدا از هگ نیستند بلکه یک حقیقتند. در لایتناهی، ما مبدأ و معاد جدا از هم نداریم؛ مبدأ و معاد یک حقیقت هستند منتها به حیث نزول و صعود اسامی مختلفی گرفته‌اند. تمام مخلوقات نظام هستی از مرتبه‌ی غیب خودِ این ذوات مقدس به مرتبه‌ی شهادت ایشان تنزل پیدا می‌کنند؛ برای مثال، بنده علومی دارم که در مرتبه‌ی غیب من استکانت جمعی دارد. این علوم از مرتبه‌ی غیب من ظهور کرده و به مرتبه‌ی شهادت می‌آید کما اینکه اکنون بنده سخن می‌گویم؛ دوباره این علم از مرتبه‌ی شهادت من به مرتبه‌ی غیب خود من باز می‌گردد و تمام نظام هستی همچون همین حروف و کلماتی هستند که از دهان من خارج می‌شود... آحاد مخلوقات هرکدام یک کلمه و یک حرف هستند که از موطن اعلای انسان کامل می‌آیند تا به مراتب پایین می‌رسند و از این مرتبه‌ی پایین نیز بالا می‌روند.‌.. ✨ مقام امامت خیلی سنگین است... اینگونه است که حضرت صادق آل الله علیه و علیهم السلام می‌فرماید «إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ»... همچنین در روایاتی دیگر وارد است که «إِنَّ حَدِيثَ آلِ مُحَمَّدٍ صلوات الله علیه و آله صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ»... و یا «إِنَّ حَدِيثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ»! که «لا يُقِرُّ بِهِ إِلَّا مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِيٌّ مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللهَ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ»! این سخن اهل‌بیت علیهم السلام است که اینگونه صعب و سنگین است و به آن اقرار نمی‌کند مگر ملائکه مقرب یا انبیاء مرسل یا بنده‌ای که ایمان قلب او توسط الله امتحان شده باشد! کسی اگر بخواهد کلام اهل‌بیت علیهم السلام را بفهمد بایستی شرح صدر داشته باشد، شما خود ببینید دیگر حقیقت اهل‌بیت علیهم السلام چقدر سنگین و سهمگین است! والله از فهم ما خارج است! و عجیب اینجاست که دشمنان اهل بیت علیهم السلام می‌خواهند نور اهل‌بیت علیهم السلام را خاموش کنند! باید به آنان گفت به همین خیال باشند! کی شود دریا ز پوز سگ نجس؟ کی شود خورشید از پف منطمس؟ 🟢 برگرفته از سلسله مباحث سال ۹۲ 🔸 🕊🌺 @lolo_marjan ✨🍃✨ لؤلؤ و مرجان 🌺🕊 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f 🌱 صفحه اینستاگرام 👇🏼 https://www.instagram.com/lolo_marjan1/
لؤلؤ و مرجان
⏫⏫⏫⏫⏫ ✨ باید امام را اینگونه بشناسیم و هیچ راه دیگری هم نداریم! امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود ما ر
🏴 🏴 فقره شریف ✨ وَ مُنْتَهَي الْحِلْمِ ✨ قسمت ۱ ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ لغت «مُنْتَهیٰ» اسم مکان از باب افتعال و از ریشه‌ی «نهی» است و نهی به معنی طلب ترک شیء می‌باشد. این طلب ترک شیء به واسطه‌ی عقل رخ می‌دهد. وقتی این نهی، «نُهیَة» تلفظ شود، از آنجا که عقل قوه‌ی تشخیص دهنده در نهی می‌باشد، لذا «نُهیَة» را عقل گفته‌اند؛ بر این اساس، در زیارت شریفه‌ی جامعه‌ی کبیره، عبارت «ذَوِى النُّهيٰ» (جمع نُهیه) درباره‌ی اهل‌بیت علیهم السلام وارد شده است چه ایشان صاحب عقل هستند. «مُنْتَهیٰ» یعنی غایت و انتهای هر شیء. وقتی شخص به غایت و نهایت هر شیء برسد، دیگر طلب آن شیء را ترک می‌کند چرا که به منتهای آن شیء رسیده است لذا دیگر طلب ندارد. باب افتعال، باب قبول کردن است؛ شخص می‌پذیرد که به نهایت کمال آن شیء رسیده است لذا این پذیرش به منزله‌ی قطع طلب خواهد بود. در قرآن نیز عبارت منتهی در آیه ۱۴ سوره‌ی نجم (عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَىٰ) آمده است. حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله به «سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ» راه یافتند. برای سدرة معانی گوناگونی گفته‌اند. در واقع سدرة واحد اندازه‌گیری بوده است و مثلا درباره‌ی فاصله‌ی درختان از هم، «از این سدرة تا آن سدرة» می‌گفته‌اند و آن درختی را که دیگر پس از او درختی نبوده است سدرة المنتهی می‌نامیدند لذا حق متعال به پیغمبرش می‌گوید که ما شما را به سدرة المنتهی بردیم؛ شما را عروج دادیم و به مرتبه‌ای رساندیم که دیگر بعد از آن هیچ مقام دیگری نیست و آنجا انتهای مقامات است لذا از حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله به «وَاقِفِ مَوَاقِفِ الشُّهودِ» تعبیر شده است؛ به این معنا که ایشان کسی است که همه‌ی موقف‌ها را طی کرده و هیچ موقفی در عالم وجود نمانده است که ایشان آن موقف را طی نکرده باشد. ایشان به همه‌ی مواقف شهودی راه پیدا کرده است لذا قرآن می‌فرماید پیغمبر صلی الله علیه و آله به سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ رفت، جایی که دیگر پس از آن تعینات راه ندارد... دیدم که جناب صاحب تفسیر بیان السعادة، سدرة را با معنی واژه «سادر» مرتبط دانسته و سادر را کسی گفته‌ است که به مقام حیرت رسیده و متحیر می‌باشد‌ لذا «سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ» نهایت مقام حیرت است چه حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله فرمود: «رَبِّ زِدنِی فِیکَ تَحَیُّراً»... و گفته‌اند «سدرة» مقامی است که علم همه‌ی ملائکة الله از آنجا منشعب می‌شود یعنی علم ملائکه به آنجا برمی‌گردد و مبدأ علم همه‌ی ملائکه است. و نیز گفته‌اند که «سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ» یعنی انتهای همه‌ی افعال و اعمال و خیرات و مبرات... «سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ» نهایت کمال ممکنات است یعنی ممکنات از آن حیثی که تعین دارند از این مقام بالاتر نمی‌توانند بروند؛ جناب جبرئیل عقل کل است و عقل کل نیز خود یک تعین و حد می‌باشد لذا وقتی جناب جبرئیل با پیغمبر صلی الله علیه و آله به معراج تشریف می‌بردند و به سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ رسیدند، حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله خطاب به جبرئیل گفت که در پی من بیا؛ اینجا بود که جبرئیل عرضه داشت که «لَوْ دَنَوْتُ أَنْمُلَةً لَاحْتَرَقْتُ»؛ اینجا حدی است که از آن بالاتر نمی‌توانم بروم و اینجا انتهای کمال ممکنه‌ی ماست. ممکنات از این حد بالاتر نمی‌توانند بروند مگر اینکه جامه‌ی تعین از خود برکنند و جز انسان، هیچ مخلوقی نمی‌تواند لایتناهی گردد و حدود و قیود و تعینات را کنار نهد‌. تنها انسان است که می‌تواند از سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ نیز بگذرد... 🕊🕯 @lolo_marjan ✨🏴✨ لؤلؤ و مرجان 🕯🕊 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f 🌱 صفحه اینستاگرام 👇🏼 https://www.instagram.com/lolo_marjan1/
لؤلؤ و مرجان
🏴 #شرح_زیارت_جامعه_کبیره 🏴 فقره شریف ✨ وَ مُنْتَهَي الْحِلْمِ ✨ قسمت ۱ ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ لغت «مُنْتَهیٰ»
🍃 🍃 فقره شریف ✨ وَ مُنْتَهَي الْحِلْمِ ✨ قسمت ۲ ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ باید دانست که این «سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ» نهایت غایت هرچیزی است. در مقدمه‌ی بحث نیز گفتیم که این منتهی از ریشه‌ی نهی است و ترک کردن طلب چیزی در واقع از مقتضیات عقل می‌باشد؛ در جامعه کبیره نیز از اهل‌بیت علیهم السلام تحت عنوان «ذَوِی النُّهیٰ» ذکر شده است لذا نتیجه حاصل می‌کنیم که اصلا سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ به این معنا همان عقل و مقام جبرئیل نظام وجود است؛ جبرئیل که نمی‌تواند از مقام خود تجاوز کند... ملائکة الله دارای مقام معلومی هستند، «وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ» (صافات، ۱۶۴)؛ به فرموده‌ی امیر مؤمنان علیه السلام در خطبه‌ی اول نهج‌البلاغه، گروهى از آنان پیوسته در حال سجده‏‌اند و رکوع نمى‏ کنند؛ «مِنْهُمْ سُجُود لا یَرْکَعُونَ» و گروهى دیگر همواره در رکوعند و قیام نمی‌کنند؛ «وَ رُکُوع لا یَنْتَصِبُونَ» و گروهى که پیوسته در حال قیامند و هرگز از این حالت جدا نمی‌شوند؛ «وَصافُّونَ لا یَتَزایَلُونَ» و گروه دیگرى که پیوسته در حال تسبیح خدا هستند و هرگز خسته نمی‌شوند؛ «وَ مُسَبِّحُونَ لا یَسْأمُون». ملائکه حد معینی دارند و نمی‌توانند از آن حدی که حق متعال برای آنان تعیین کرده است تجاوز کنند اما انسان به واسطه‌ی اینکه روح خدا در او دمیده شده است می‌تواند از «سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ» نیز بگذرد، همان مقامی که در برخی نقل‌ها همان مقام روح اعظم است! انسان از آن مقام نیز می‌گذرد و بر او باکی نیست چرا که در ادامه می‌فرماید «مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ» (نجم، ۱۷) ﺩﻳﺪﻩ‌ی ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ ﺑﺮ ﻏﻴﺮ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻄﺎ ﻧﺪﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺯ ﺩﻳﺪﻥ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻫﻢ ﺩﺭﻧﮕﺬﺷﺖ و طغیان ننمود. طغیان نکردن یعنی پیغمبر صلی الله علیه و آله معتدل بود و اعتدال داشت و اعتدال نیز مربوط به عقل است. عقل موجودی است که در کمال اعتدال است لذا می‌تواند جامع همه‌ی فعلیات باشد. او از حد افراط و تفریط خارج است؛ یک معنی «سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ» و خود «مُنْتَهیٰ» را می‌توان به همین معنا یعنی مقام اعتدال در نظر گرفت؛ مقامی که از حد افراط و تفریط خارج است. حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله در مقام اعتدال بود و «مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ» لذا در ادامه‌ی «سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ» می‌فرماید «عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ» (نجم، ۱۵). در این «سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ»، «جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ» هست؛ ما انواع جنت داریم از جمله جنت ذات، جنت رضوان، جنت فردوس و... . این «جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ» برای کسانی است که به مقام «سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ» رسیده‌اند‌. سپس می‌فرماید «إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَىٰ» (نجم، ۱۶)، جناب پیغمبر از مقام «سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ» نیز گذر کرد و به مقامی که انتهای مقامات است رسید، ایشان از حد همه‌ی مقامات گذشت لذا «وَاقِفِ مَوَاقِفِ الشُّهودِ» شد و به مقامی رسید که «إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَىٰ»؛ یعنی مقامی که به «سِدْرَة الْمُنتَهَىٰ» محیط است و مقام احدیت می‌باشد. از آن مقام احدیت می‌توان به نیز تعبیر کرد و بنده شخصا دوست دارم که تعبیر نظام وجود را مطرح کرده و به کار ببرم. آنجا مقامی است که هیچ بشری نتوانسته به آن راه یابد؛ تمام آحاد بشر و یکایک مخلوقات از وصول به آن مقام منع شده‌اند... 🕊🌺 @lolo_marjan ✨🍃✨ لؤلؤ و مرجان 🌺🕊 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f 🌱 صفحه اینستاگرام 👇🏼 https://www.instagram.com/lolo_marjan1/
لؤلؤ و مرجان
🍃 #شرح_زیارت_جامعه_کبیره 🍃 فقره شریف ✨ وَ مُنْتَهَي الْحِلْمِ ✨ قسمت ۲ ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ باید دانست که ا
🍃 🍃 فقره شریف ✨ وَ مُنْتَهَي الْحِلْمِ ✨ قسمت ۳ ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ از مقام احدیت می‌توان به مقام فاطمیت نیز تعبیر کرد. آنجا مقامی است که هیچ بشری نتوانسته به آن راه یابد؛ تمام آحاد بشر و یکایک مخلوقات از وصول به آن مقام منع شده‌اند لذا فرمود: «وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ»، به مقام یتیم نزدیک نشوید. «الْيَتِيمِ»، حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم است که حتی به اشاره هم نباید به مقام ایشان نزدیک شد. مقام ایشان فوق مکان و حد و تعین است. او سایه‌ی ذات و ظل الله شده است؛ «أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ؟!» او ظل الله شده است که اگر چنین نمی‌شد، اصلا بساط عالم گسترده نمی‌شد؛ باید انسان کامل، سایه‌ی خدا باشد تا بتواند خدا را در مراتب پایین‌تر ظهور دهد. پیغمبر صلی الله علیه و آله به مقام سدرة المنتهی رسید، المنتهی جایی است که غایت و نهایت کمال هر شیء است که «لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَىٰ» (نجم، ۱۸). اگر کسی به آن مقام برسد، آیات کبرای الهی را خواهد دید. اصل آیت کبرای رب کبری که حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم موفق به مشاهده‌ی آن شد، حضرت مولی الموحدین علی بن ابیطالب علیهما السلام است؛ اگر کسی از همه‌ی حدود گذر کند تازه به شرایطی رسیده است که می‌تواند علی را ببیند! ای حارث همدانی، «مَنْ يَمُتْ يَرَنِي...»؛ هر که از همه‌ی حدود بمیرد و به حد بی‌حدی زنده گردد می‌تواند علی را ببیند! باید بمیریم... باید از همه‌ی حدود گذر کنیم و بین ما و خدای ما هیچ حدی باقی نماند، اینجاست که می‌توان امیرالمؤمنین را دید... چند نفر توانسته‌اند به این مقام موت اطلاقی برسند تا بتوانند امیرالمؤمنین را ببینند؟! این یک قاعده است، سخن مبارک حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام که فرمود «مَنْ يَمُتْ يَرَنِي» برای حضرت صاحب الزمان ارواحنا فداه نیز صدق می‌کند؛ تا انسان به مقام موت کامل و فنای مطلق نرسد نمی‌تواند امام را ببیند. فنای مطلق برای خصّیصین است. در هر عصری واحداً بعد واحد از افراد به فنای مطلق می‌رسند لذا حضرت صاحب الزمان صلوات الله علیه در توقیع شریف فرمودند: «أَلا فَمَنِ ادَّعَی المُشاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیانی وَ الصَّیحَةِ فَهُوَ کذّابٌ مُفْتَر...» هر کسی را که ادعای ملاقات با امام زمان ارواحنا فداه را کرد تکذیب کنید. خدا حاج آقای دولابی را رحمت کند، ایشان می‌فرمود ما مأمور به تکذیب هستیم؛ حتی اگر یقین کنیم کسی امام زمان روحی فداه را می‌بیند باز باید او را تکذیب کنیم چرا که آیا می‌توان گفت آن کسی که شخصِ مدعی دیده است همان امام زمان مطلق با همه‌ی شئون ایشان است؟ حتی اگر شخصی امام زمان ارواحنا فداه را ببیند باز هم او را ندیده است بلکه شأنی از شئون ایشان و جلوه‌ای از جلوات حضرت را دیده است! حتی بزرگانی که به محضر جسم مبارک حضرت بقیة الله الاعظم روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا تشرف حاصل کرده و آن جسم باهر النور حضرت را می‌بینند، آیا امام خود را مقید در جسم نکرده‌اند؟! اگر شخصی بیاید و بگوید مثلا دیروز در محضر حضرت بودم، آیا روا نیست که ما او را تکذیب کنیم؟ بله، او را تکذیب می‌کنیم چرا که او، امام زمان را همانطوری که آقا هست ندیده و تنها شأنی از وجود مبارک ایشان را دیده است. آنچه او در هرگونه تشرفی چه در خواب، چه در بیداری و چه در تمثل دیده، همگی شأنی از شئون حضرت بوده‌ است... 🕊🌺 @lolo_marjan ✨🍃✨ لؤلؤ و مرجان 🌺🕊 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f 🌱 صفحه اینستاگرام 👇🏼 https://www.instagram.com/lolo_marjan1/
لؤلؤ و مرجان
🍃 #شرح_زیارت_جامعه_کبیره 🍃 فقره شریف ✨ وَ مُنْتَهَي الْحِلْمِ ✨ قسمت ۳ ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ از مقام احدیت م
🍃 🍃 فقره شریف ✨ وَ مُنْتَهَي الْحِلْمِ ✨ قسمت ۴ ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ آیا می‌توان امام زمان را دید؟ «لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ» (انعام، ۱۰۳). هیچ چشمی یارای دیدن ایشان را ندارد بلکه اوست که همه را می‌بیند. کسی نمی‌تواند خدا را ببیند. هر عارفی مدعی مشاهده‌ی خدا باشد باید او را تکذیب کرد و به او گفت شما خدا را تنزل داده‌ای و آن حقیقت را در قوه‌ی خیال خودت مشاهده کرده‌ای لذا پایه‌ی شهود ولو شهود توحیدی، قوه‌ی خیال و عقل توأمان است و چه بخواهیم چه نخواهیم اینگونه است. به همین خاطر است که می‌گویند علم شرافت دارد؛ علم می‌رود و خدا را در مراتب بالا و عوالم عقلانی مشاهده می‌کند. با این حال، آنچه که مشاهده می‌کند بالاخره چیزی در وعاء نفس ناطقه‌ی انسانی است لذا این مشاهده، خیال است مگر اینکه تمثل بی مثال برای او دست دهد که همان مطلوب ما است؛ اینکه شخصی، نظام هستی و حقیقت حق متعال را در موطن عقلانیت خودش شهود کند. اگر کسی حضرت بقیة الله الاعظم را در وعاء عقل خود، در فهم و معرفت خود شهود کند، شهود او شهود اتمّ است چه بخواهد چه نخواهد‌ و این، تفاوت در سلوک علمی و سلوک عملی است. قالباً مکاشفات و تمثل و شهود شخصی که صرفاً سلوک عملی بدون سلوک علمی دارد، در موطن خیال اوست و چنین شخصی، حقیقتی که در مرتبه‌ی علیا قرار دارد را پایین می‌کشد و آن را به سبب طهارتی که حاصل کرده است در خیال خود می‌بیند لکن مشاهده‌اش مقید است. اما اگر عکس این باشد و شخصی از پایین به بالا برود و رشد کند و پیوسته مجرد شود، از عالم خیال گذر کند و از عالم عقل نیز بگذرد، مشاهده‌ای راستین داشته است بنابراین حضرت فرمود هرکسی که ادعای مشاهده و ملاقات با امام زمان ارواحنا فداه را داشته باشد باید تکذیب شود. نکته‌ای در اینجا مطرح است: شخصی یقین به ملاقات حضرت دارد و دروغ نیز نگفته است؛ حضرات اهل‌بیت علیهم السلام فرموده‌اند که شیطان در صورت ما تمثل پیدا نمی‌کند و هر کس ما را ببیند، به راستی ما را دیده است. یکی از اساتید می‌فرمود دیدن حضرت امام زمان ارواحنا فداه در خواب عین بیداری است... با همه‌ی این تفاصیل، می‌توان چنین ادعایی را تکذیب نمود. در این تکذیب کردن، بایستی مراد ما از امام زمان، امام زمانِ مطلق باشد؛ تنها کسی که به امام زمان مطلق احاطه داشته باشد می‌تواند ایشان را ببیند؛ مُعرِّف، باید اجلای از معرَّف باشد. شخص باید از امام زمان بزرگتر باشد تا بتواند ادعای صادقی در دیدن امام داشته باشد که چنین چیزی نیز ممکن نیست. آیا مردم امیرالمؤمنین علیه السلام را دیدند؟ آیا مردمی که در عصر ائمه اطهار علیهم السلام بودند این حضرات را دیدند؟ بله، پیغمبر صلی الله علیه و آله بود که امیرالمؤمنین را دید. کجا؟ در سدرة المنتهی! لذا امام صادق علیه السلام در زیارت مطلقه ششم امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به مولا می‌فرماید: «السَّلامُ عَلَىٰ شَجَرَةِ طُوبَىٰ، وَسِدْرَةِ الْمُنْتَهىٰ...» سلام بر تو ای «سدرة المنتهی»! این عبارت به این معناست که غایت همه‌ی کمالات در نظام هستی شما هستی! امام غایت است لذا وقتی پیغمبر صلی الله علیه و آله به معراج رفت علی علیه السلام را دید... 🕊🌺 @lolo_marjan ✨🍃✨ لؤلؤ و مرجان 🌺🕊 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f 🌱 صفحه اینستاگرام 👇🏼 https://www.instagram.com/lolo_marjan1/
لؤلؤ و مرجان
🍃 #شرح_زیارت_جامعه_کبیره 🍃 فقره شریف ✨ وَ مُنْتَهَي الْحِلْمِ ✨ قسمت ۴ ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ آیا می‌توان اما
🍃 🍃 فقره شریف ✨ وَ مُنْتَهَي الْحِلْمِ ✨ قسمت ۵ ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨ حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و سلم درباره معراج می‌فرمایند: دیدم خدا با صدای علی با من سخن می‌گوید... صورت علی را آنجا دیدم، خدا به من گفت فاطمه سلام الله علیها را به علی تزویج کن، خدا گفت علی را خلیفه خودت قرار بده، علی، علی، علی، گویا خدا جز علی اصلا کاری به چیز دیگری ندارد! گویا که نه، قطعا آنجا خدای تبارک و تعالی جز علی ندارد. هم در ذات خود علی را می‌بیند هم علی را دوست دارد و لاغیر. به تعبیر جناب مولوی، سید کونین در شب اسراء، در معراج انسانی خود، تنها علی علیه السلام را دید: «به علی جز علی نبود آنجا‌»... ایشان فرمود بر هیچ شیء گذر نکردم الا اینکه دیدم اسم مبارک علی علیه السلام بر روی آنها نوشته شده بود و در نهایت این جمله در تمام نظام هستی بسط داده شد که «إنَّ إسمَ عَلیٌّ مَکتُوبٌ عَلی کُلِّ شَیء»... . اسم علی علیه السلام بر همه‌ی اشیاء عالم نوشته شده است. آیا این سخن به این معنی است که بر روی همه‌ی اشیاء عالم حروف عین و لام و یاء به صورت ظاهری مکتوب شده است؟ خیر! این سخن، حکایت از حقیقت باطن تمام اشیاء عالم دارد که همان ولایت است. در واقع همه‌ی اشیاء عالم، از حجر و شجر تا شمای انسان که این مطلب را می‌خوانید علی هستید! اصلا همه‌ی عالم علی است... امام زمان را نیز باید اینگونه دید... پرسید آقا کجاست؟! گفت تو بگو کجا نیست؟! انسان باید در عقیده‌ی خود به امامت، به این مطلب اینگونه اعتراف داشته باشد. امام را باید اینگونه شناخت، امام را که نباید محدود به جهتی کرد! در حرم حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام دیده‌ایم که افراد به هنگام خارج شدن از روضه منوره دست به سینه گذاشته و تحت هیچ شرایطی به ضریح پشت نمی‌کنند. این جماعت اکثراً امام خود را محدود به جهت کرده‌اند و می‌گویند امام رضا در این جهت است! نه، امام در همه‌ی جهات هست؛ «فریاد ‌که از شش جهتم راه ببستند»... هرجا برویم امام آنجا هست... امام در همه جا هست بلکه باید امام را کلاً از جهت خارج کنیم. وقتی به حج می‌رویم، برای نماز در هر صورت باید کعبه را در جهت خود قرار دهیم و نماز بخوانیم، تنها یک صورت است که دیگر نیازی به تعیین جهت نیست و آن هم این است که در درون کعبه باشیم؛ لذا اگر می‌خواهی امیرالمؤمنین علیه السلام و یا حضرت حجت ارواحنا فداه را در جهت نبینی، او را در دل خودت وارد کن. اگر بخواهی در بُعد زمان و مکان در پی حضرت حجت سلام الله علیه باشی، مثلا در جزیره‌‌ی خضراء، در مسجد جمکران و یا مسجد سهله به دنبال حضرت بگردی، امام زمان خودت را برده‌ای و در جهتی قرار داده‌ای؛ چنین امام زمانی آن امام زمان حقیقی نیست، اینگونه نمی‌توان به امام رسید و او را ملاقات نمود. چنین ملاقاتی به هیچ کار نمی‌آید و رشدی نیز از آن حاصل نخواهد شد... 🕊🌺 @lolo_marjan ✨🍃✨ لؤلؤ و مرجان 🌺🕊 🌱 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼 https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g 🌱 عضویت در کانال ایتا 👇🏼 http://eitaa.com/joincha‌t/426508289C3be68d2f0f 🌱 صفحه اینستاگرام 👇🏼 https://www.instagram.com/lolo_marjan1/