🏴✨ #مصارع_عشاق ✨🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قسمت ۳۰
✨ قلب انسانی در تقلب است و هر لحظه از جانب معشوقش نسیمی به او میرسد. جلوهای به او میرسد و بسته به آن رایحهی خوش، او مست میشود. «مَثَلُ الْقَلْبِ مَثَلُ الرِّيشَةِ تُقَلِّبُهَا الرِّيَاحُ بِفَلاةٍ». قلب ما عین پری در بیابان است که باد آن را مدام از این سو به آن سو میبرد. شهدای کربلا هم این گونه بودند. این ریح هم امام حسین است. حنظله بن اسعد شبامی که از شهدای کربلاست، انسانی شجاع، سخنور و بزرگ بوده است. ایشان در بین راه به امام حسین پیوست. آنقدر انسان بلیغ و دارای منطقی بود که هر وقت قرار بود مطلبی به دشمن منتقل بشود، حضرت ایشان را میفرستاد. وقتی همهی اصحاب امام حسین شهید شدند، از اصحاب یکی دو نفر باقی مانده بودند که یکی این آقا بود. این حنظله مجروح بود و در همان حال شروع کرد به نصیحت کردن یزیدیان لعنت الله علیهم. گفت شما میدانید با چه کسی میجنگید؟ شما میدانید با کشتن حسین علیه السلام همه جهنمی میشوید؟ امام حسین به او گفت: «انهم قد استجيبوا العذاب حين ردوا عليك ما دعوتهم اليه من الحق». اینها همان بار اولی که تو رفتی و دعوتشان کردی و اجابتت نکردند، جهنمی شدند. چون تو در معشوقت فانی هستی، تو آئینهی معشوقت هستی، اگر تو را رد کردند یعنی مرا رد کردهاند چه برسد به این که این همه از اصحاب و یاران مرا کشتهاند! هرکسی یک نفر از اینها را بکشد مستوجب عذاب ابدیست. بعد فرمود نه! هرکسی یک نفر از اینها را لبیک نگوید، مستوجب عذاب ابدیست. بعد او سریع متنبه شد... امتحان ولایت امتحان سنگینی است. قال: «صدقت. جعلت فداك! انت افقه مني و احق بذلك». سریع جهل خودش را پیش کشید. ادب محضر امام خیلی سنگین است. چون بعضی اوقات اگر در محضر عشق، رعایت نکنی ممکن است آن پرندهی عشق فرار کند و از بام برخیزد. سریع باید به محضرش عذر خودت را ببری. در نهایت گفت: «أفلا نروح إلى ربّنا و نلحق بإخواننا؟» گفت این رایحه ات را از ما دریغ نکن. امام حسین علیه السلام میفرماید: «رُح»، برو... که اگر امام این را به کسی نفرماید و به او رخصت ندهد، آن شخص نمیتواند به مقام فنا در عشق نائل شود...
✨ در مورد اهل بیت علیهم السلام داریم که «کلّنا سُفن النجاة و سَفینة جَدّی الحُسین أوسَع و فی لُجج البحار أسرع». در کشتی نجات امام حسین که از کشتی سایر ائمه سریعتر است، یک کشتی دیگری هست که از کشتی امام حسین هم سریعتر است و آن کشتی علی اصغر است. روایت داریم از اهل بیت که ما کشتی نجات هستیم. هر موقع به مشکلی برمیخوریم به خون گلوی طفل رضیع پناهنده میشویم. امام حسین علیه السلام وقتی تمام اصحاب و اهل بیتش را از دست داد و تنها شد و به مشکل برخورد، به سراغ علی اصغر رفت...
✨ امام حسین شب قبل همه را جمع کرد و پیش پیش همهشان را کشت. «موتوا قبل ان تموتوا». اینها شب عاشورا همگی کشته شدند. امام حسین علیه السلام یارانش را به عالم آخرت انتقال داد. این که همگی جایگاهشان را در آخرت دیدند یعنی موت. لذا امام حسین پیش پیش همهی این ها را کشت و دوباره برگرداند. آنجا اباعبدالله علیه السلام میفرماید، وقتی همه کشته میشوند و من تنها میشوم و دهان من از تشنگی خشک شود، که این بالاترین جلوهی معشوق بر اباعبدالله بود به گونه ای که لبانش عین چوب خشک، خشک شد. حسین دارد خدا میشود! آنگاه میفرماید: بعد به سراپرده آیم و آب یا شیر طلبم. عطش از طرف حق متعال بر او زیاد میشد و راه رفع این عطش نوشیدن آب ظاهر که نیست. پس علی اکبرش را در راه خدا میداد، اهل بیتش را میداد. سپس میفرماید: گویم آن فرزند مرا بیاورید تا از لعاب دهان او بنوشم. حضرت علی اکبر آمد و گفت پدر من از لعاب دهان تو بنوشم حالا حسین میخواهد از لعاب دهان علی اصغر بنوشد! لذا در کربلا، آن که آخر بود اول شد. حضرت علی اصغر در شهدای کربلا اول است. اینجاست که حضرت خطاب به آن شخصی که برای رفع مشکلش نیت چله کرده بود فرمود چله نمیخواهد بگیرید! یک روضهی حضرت علی اصغر کارت را درست میکند. وقتی که حسینی که عالم در پناه اوست، به مشکل میخورد میرود سراغ حضرت علی اصغر... وقتی حضرت علی اصغر را در آغوش امام میگذارند امام به این فکر میافتد که این آخرین تیر است برای هدایت و نجات این جماعت... که اگر علی اصغر وارد سپاه عمر سعد میشد نجات پیدا میکردند. هرکس علی اصغر را به دلش راه بدهد عاقبت به خیر است. این طفل دهانش را باز و بسته میکرد... دیدم رندی میگفت این طفل با باز و بسته کردن دهانش به عرش میرفت و امام حسین او را میکشید و به آغوشش میآورد...
#ح_م
🏴 @lolo_marjan 🏴
🏴عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🏴 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🏴 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
🏴✨ #مصارع_عشاق ✨🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قسمت ۳۱
✨ و کیف تنکر العشق
و ما فی الوجود الا هو
عارف میگوید شما چطور عشق را انکار میکنید در حالی که در وجود جز عشق ساری نیست. عارف حقیقت بین میگوید که من در هر چیزی عشق را میبینم. عالم مبتنی بر محبت خلق شده است. چون محبوب ازلی عالم را خلق کرده است، پس در دل هر موجودی، حب حق متعال نهفته است به همین خاطر، عارف هر چیزی را دوست دارد چرا که با این نگاه به هر شیئی نگاه میکند.
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
چون در همهی عالم نشانی از معشوق میبیند بر همهی عالم عاشق است. مجنون را دیدند که کف پای سگی را میبوسد. او را ملامت کردند که آخر این چه کاری است که میکنی؟!
پای سگ بوسید مجنون خلق گفتند این چه بود
گفت این سگ گاه گاهی کوی لیلی رفته بود...
أُحِبُّ لِحُبِّها تَلَعاتِ نَجدٍ
وَما شَغَفي بِها لَولا هَواها
مجنون تپههای سرزمین نجد را میبوسید. به او گفتند خاک زمین و در و دیوار را میبوسی؟! گفت:
بوسه گر بر در زنم لیلا بود
خاک گر بر سر کنم لیلا بود
من ندیدم در میان کوی او
در در و دیوار الا روی او
✨ این داستانهای لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد و... همگی تمثیلی از عشق حقیقی هستند وگرنه همه چیز در درون خود مجنون بود. بیرون از مجنون که خبری نبود، او چنان مستغرق در حقیقت خودش بود که باری لیلی از کنار او گذشت. به او گفتند که این لیلی بود که از کنار تو رد شد، چگونه شد که به او بی محلی کردی؟! گفت لیلی کیست؟! گفتند همین لیلی که آوازهی عشق تو به او در همه جا پیچیده است. گفت لیلی در درون من است، من با لیلی بیرون که کاری ندارم! میخواهیم از این مقدمه به مطلب عمیقی برسیم. عاشق دلسوخته ای بود که دیدند او هم به پای سگی بوسه میزد. به او طعنه زدند که این چه کار است که میکنی مگر دیوانه شدی؟ گفت:
طعنهام چه زنی به سگ پرستی
من نیز سگم ز روی هستی
در اینجا بحث شریف وحدت وجود مطرح میشود که ما همگی در وجود مشترک هستیم. همهی ما یک هستی داریم که آن را از خدا گرفتهایم. هستی مطلق نیز خداست و هستی، همین عشق ساری در هر چیز است. این عشق ازلی به همه چیز وجود داده است.
ور نیز به پای سگ زنم بوس
زان پای خورم نه زین لب افسوس
کاین پای که شهر و کوی گشته است
پیشِ در یار من گذشته است
✨ امام حسین علیه السلام مظهر اتمّ عشق است، اصلا عشق امام حسین در هر چیزی جاری است. امام حسین هیکل توحید است. خون او را در کربلا بر زمین میریزند و خون عشق مطلق که از او تعبیر به ثارالله شده است، با زمین کربلا آغشته میشود. در حالت عادی، زمین و کوه و آسمان و... مظاهر عشق حق متعال هستند حالا چه برسد به اینکه خون عشق مطلق هم به یک جایی مثلا خاک آغشته شود. این تربت چه قیمتی پیدا میکند؟! ارزشش این میشود که این تربت به تعبیر آیت الله سید احمد آقای نجفی به قرآن خدا پهلو میزند...
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ (زیارت ناحیه مقدسه)
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِين (اسراء/۸۲).
امام حسین علیه السلام رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِين است. او رحمة الله الواسعه است. قرآن شفاست، تربت امام حسین علیه السلام نیز شفاست. این تربت به قرآن خدا پهلو میزند چون خون عشق در آنجا جاری شد و با آن آغشته شد، تمام انبیاء و اولیاء دوست داشتهاند که بیایند و آن تربت را زیارت کنند. در جایی نیز دیدهام که همه آنها آمدند و آن خاک را زیارت کردند. برخی از آنها آنجا شهید شدند و برخی توفیق شهادت نداشتند. این تربت جایی است که صرفا بعد از شهادت امام حسین علیه السلام تقدس پیدا نکرده بلکه بر تقدس آن افزوده شده است. اصلا این زمین انتخاب شده است لذا وقتی به حضرت اباعبدالله الحسین گفتند که به کربلا نرود، ایشان فرمود خداوند در دحوالارض برای من حفرهای در کربلا در نظر گرفته است و معین کرده است که من در اینجا باید مدفون شوم. «و ما من نبي الا و قد زار كربلا، و وقف عليها و قال: انك لبقعة كثيرة الخير فيك يدفن القمر الأزهر». فرمود که کربلا جایی است که قمر نورانی ولایت در آنجا دفن میشود و هیچ پیغمبری نیست الا اینکه کربلا را زیارت کرد. ما همینطور میگوییم به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست. حال میرسیم به تربتی که هم مثل دیگر مخلوقات از عشق بهره دارد و هم به خون خدا آغشته شده است لذا ویژگی های منحصر به فردی دارد که شفا میدهد...
#ح_م
🏴 @lolo_marjan 🏴
🏴عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🏴 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🏴 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
🏴✨ #مصارع_عشاق ✨🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قسمت ۳۲
✨ هرجا عشق جریان و سریان پیدا کرد، در آنجا اثر خود را گذاشت. جایی که مصداق اتم باشد چطور؟ اشیاء او، انگشتر او، پیراهن او و اسب او تقدس پیدا میکنند. پیراهن حضرت یوسف، چشمان نابینای حضرت یعقوب را شفا داد و او از آن پیراهن بوی ولایت شنید و گفت: «إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ» (یوسف/۹۴). وقتی جناب علی بن مهزیار بعد از ۲۰ سفر حج بالاخره اجازه دیدار با حضرت را یافت، آن جوانی که آمده بود تا او را به زیارت حضرت حجة ارواحنا فداه ببرد، از علی بن مهزیار پرسید: آن انگشتری که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام به شما داده بود در دستت هست؟ گفت بله. گفت آن را به من بده تا زیارتش کنم. لذا پیراهن و عبا و البسهای که به وجود مبارک اهلبیت علیهم السلام تماس پیدا کرده اند همگی نورانیت دارند، نورانیتشان نیز فوق درک ما است. در اینجا حرفهایی هست که سعی میکنم نگویم... اشیاء و لباس اهلبیت علیهم السلام بر عالم ولایت دارند کما اینکه شما دربارهی امام زمان علیه السلام میفرمایید روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء... این نشان میدهد که تربت قدوم مبارک امام زمان بر ارواح ولایت دارد چون همیشه دانی است که فدای عالی میشود. پس ارواح من و شما نسبت به خاک قدوم امام زمان علیه السلام در مرتبهی دانی قرار دارد.
سگ اصحاب کهف روزی چند
پی اینان شد و آدم شد
✨ قرآن میگوید: «سَيَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُم». مردم در مورد عدد اصحاب کهف میگویند اینها سه نفر بودند و چهارمین اینها سگشان بود، «رَّابِعُهُمْ»، باید اینجا به «هُم» دقت شود، هُم به ذوی العقول اشاره میکند. یعنی قرآن این سگ را در اصحاب کهف داخل میکند. عقل به واسطهی اتصال به اولیاء خدا شرافت پیدا میکند. مجنون میگفت که این سگ گاه گاهی کوی لیلی رفته است لذا کف پایش را میبوسید. حالا این سگ مدتی با اصحاب کهف که از اولیاء خدا بودهاند بوده و به چنین مقامی رسیده است. اصحاب کهف از اولیاء مقید بودهاند، چه میفرمایید دربارهی کسی که به مقام ولایت اطلاقی راه پیدا کرده است؟! اسب امام حسین علیه السلام بُراق میشود... اسب امام حسین که ذوالجناح است، عقل میشود! اصلا تعبیر معرفتی این ذوالجناح عقل کل است. چرا؟ چون مرکب اباعبدالله الحسین علیه السلام است... امام حسین بر این ذوالجناح که دارای دو بال است سوار میشود. یک بال، عقل نظری است و دیگری عقل عملی است و مرکب نفس نفیس امام عقل کل است. جناب فاضل دربندی در اسرار الشهداء میفرماید که ذوالجناح به مقام و مرتبهی عقل راه پیدا کرده بود، ما این را نمیفهمیم! فهمش بسیار سخت است چرا که حیوان در مرتبهی وهم و خیال متوقف است و به مرتبهی عقل راه ندارد. عقل، اختصاصی انسان است. مِیز انسان با سایر مخلوقات و موجودات عقل است. حال چگونه است که جناب فاضل دربندی چنین میفرماید؟! یک وقتی هست که ما ذوالجناح را تأویل میکنیم و میگوییم که مراد از ذوالجناح، مرکب انسان کامل است و انسان کامل که مرکب او جسم اوست، نهایت مقام انبیاء و اولیاء است. جناب ملا عبدالصمد همدانی صاحب بحر المعارف، در این کتاب عرشی و شریف میگوید که نهایت مقام انبیاء و اولیاء، بدایت اهلبیت علیهم السلام است. پس جسم اهلبیت علیهم السلام تروحی دارد که بر ارواح انبیاء و اولیاء شرافت دارد لذا به واسطه این لطافتش، اجسادکم فی الاجساد... این جسم به سبب لطافتش در همهی جسم ها نفوذ کرده است. ذوالجناح در یک معنا و تأویل که مرکب امام حسین علیه السلام در معراج کربلایی اوست همان عقل کل است، کما اینکه بُراق که مرکب حضرت ختمی مرتبت در معراج بود، هم کنایه از عقل است. و هم همین ذوالجناح خارجی را بفرما، بر همین ذوالجناح خارجی، حسین علیه السلام سوار شده است! حسین عشق مطلق خداست، او مظهر حق است، پای او پای خداست، دست او دست خداست، «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ»، گاهی ما این يَدُ اللَّهِ را به قدرت خدا تأویل و تعبیر میکنیم، وقتی هم هست که همین دست خارجی امام يَدُ اللَّهِ است. وقتی امامی که دستش ید الله است، چشمش عین الله است، او خون خداست! چنین شخصی سوار بر ذوالجناح شود، ذوالجناح شرافت پیدا میکند، اصلا آدم میشود. لذا قرآن میفرماید «وَكَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَيْهِ بِالْوَصِيدِ» و شما بدون وضو نمیتوانید به این کلب دست بزنید!...
#ح_م
🏴 @lolo_marjan 🏴
🏴عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🏴 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🏴 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
🏴✨ #مصارع_عشاق ✨🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قسمت ۳۳
✨ «فَالْمُورِيَاتِ قَدْحاً»، ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺍﺳﺒﺎنی ﻛﻪ ﺑﺎ ﻛﻮﺑﻴﺪﻥ ﺳﻤﺸﺎﻥ بهﺳﻨﮓﻫﺎ ﺟﺮﻗﻪ ﻣﻰﺟﻬﺎﻧﻨﺪ. خدا به این جرقهها قسم میخورد! چرا؟ چون آن اسب سوار، علی بن ابیطالب است. خداوند همیشه به عزیزترین و شریفترین چیزها در قرآن قسم میخورد. خدا که به چیز پست و پایین مرتبه قسم نمیخورد. خدا به سبب اینکه علی بر آن اسب سوار شده است، نه به اسب بلکه به جرقهی پای اسب قسم میخورد. میفرماید:
برق نخلش نار نخل طور بود
موسی آن را نار دید و نور بود
میگوید وقتی موسی آن آتش را دید که از آن آتش، صدای «إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا» شنیده شد، آن آتش از برق نعل اسب حضرت اباعبدالله علیه السلام درخشیدن کرده بود. وقتی به زیارت حرم حضرت علی بن موسی الرضا مشرف میشوید، در صحن آزادی روی در نوشته است:
این باب خداست فاسجدوا للتعظیم
این کفشکن است طور موسای کلیم
شاعر درست گفته است منتها ما باید امام را درست بشناسیم. ما اگر عظمت حضرت علی بن موسی الرضا را بفهمیم، میبینیم که بله، حضرت موسی باید در کفشکن حرم امام رضا بیاید و در این دستگاه الهی به اصطلاح لنگ بیندازد آنقدر که این ولایت عظمت دارد!
زنده از هر تار مویش در شمیم
صدهزاران عیسی محی الرمیم
✨ قصد من اکنون تعریف ذوالجناح برای شما نیست بلکه میخواهم اثر عشق را بیان کنم. میخواهم اثر اباعبدالله را به شما بگویم. این آقا مؤثری است که دست به هر جا بگذارد، آنجا نورانیت پیدا میکند. گفت یا علی! اگر نمیترسیدم که مردم در مورد تو چیزهایی بگویند که در مورد عیسی بن مریم میگفتند، چیزی میگفتم که از هرجا که رد میشوی، خاک کف پای تو را به عنوان توتیای چشم خود بردارند. کما اینکه الآن در کربلا امام حسین علیه السلام شهید شده است، این تربت شفا میدهد، این تربت در روز عاشورا تبدیل به خون میشود و... معجزات شگفت انگیزی که در کتب مختلف درباره این تربت نوشتهاند، بروید بخوانید! امیرالمؤمنین بعد از جنگ صفین این تربت را بر میدارد و میبوید و میگوید که ای تربت، خوشا به حال تو! که از تو عدهای به غیر حساب وارد بهشت میشوند. در این به غیر حساب خیلی حرف هست!
آسمانها بستهی موی دُمش
بحر امکان گردی از خاک سُمش
آنچه که امام حسین علیه السلام بر آن سوار شده است چنین شرافتی دارد. آن زائری که منتسب به امام حسین علیه السلام است، «دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ اَلسَّمَاوَاتِ عَظِيماً»، آن شخصی که پیراهن عزای امام حسین را بر تنش کرده در ملکوت آسمانها او را عظیم یاد میکنند. چرا؟ چون او دارد حسین را یاد میکند! روایت این است که هرکس در زمین خدا را یاد کند، ملکوتیان در ملکوت عالم او را به عظمت یاد میکنند، اگر حسین را یاد کنی، در ملکوت عالم به بزرگی از تو یاد میشود....
میگوید امام حسین علیه السلام در آن لحظهای که تنها شد و سوار بر اسب برای شهادت رفت، «فَالْمُورِيَاتِ قَدْحاً»، خاک پای اسبش صفت خدایی پیدا کرد یعنی خاک نورانیت گرفت:
چنان عنان او سبک در راه شد
خاک صحرا هم صفات الله شد
ما ظاهر قضیه را میبینیم و میگوییم امام حسین با عدهای جنگید اما در آن مقام حسین خدا شده است. حسین در حالی که بر ذوالجناح سوار است در مقام أو أدنی است که جبرئیل عقل را در آن راه نیست.
جای هر گامی که بر میداشت او
انبیاء را بود جای چشم و رو
یعنی آنجایی که جناب ذوالجناح قدم میگذاشت، توتیای چشم انبیا بود. خاک پای جناب ذوالجناح برای انبیا و اولیا شفاست.
شد رکابش حلقهی عرش برین
عرش یعنی پای آن عرش آفرین
رکاب جناب ذوالجناح شد حلقهی عرش برین چون عرش پای امام حسین است. خود امام حسین عرش آفرین است. امام صادق علیه السلام میفرماید: «مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ». هرکس قبر امام حسین را زیارت کند، خدا را در عرش زیارت کرده است. خود امام حسین را زیارت کند چه؟ آن دیگر فوق عرش است...
#ح_م
🏴 @lolo_marjan 🏴
🏴عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🏴 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🏴 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
🏴✨ #مصارع_عشاق ✨🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قسمت ۳۴
✨ عطش شهدای کربلا غیر از آن عطشی است که فکر میکنیم. هر چند حجت ظاهری عطش را نمیخواهیم رد کنیم. از روز هفتم آب را بر اهلبیت بستند. امام حسین از این روز تا لحظهی شهادت دیگر نه چیزی خورد و نه چیزی نوشید. لذا وقتی شهید شد دید که حضرت رسول صلی الله علیه و آله میفرماید تعجیل کن که افطار را باید کنار من بخوری. لذا اینها به ظاهر تشنه و گرسنه بودند اما حساب عطش معنوی جداست به خصوص عطش اباعبدالله... عطش اباعبدالله الحسین یک عطشی است که هرگز فروکش نخواهد کرد. «هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً». این عطش من الازل الی الابد هست. بقیهی شهدا هم عطش داشتند و امام حسین هم یک ساقی داشت به نام عباس بن علی... هرکسی که میآمد و عطش خودش را به امام حسین عرضه میکرد، به وفق عین ثابتهاش از این شراب طهور الهی از دست عباس بن علی مینوشید. «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» (انسان/۲۱)
✨ کسی میگوید دیدم در حرم علی بن موسی الرضا خمره های شراب گذاشتهاند، شراب سفید، سبز و قرمز... ملائک واحدا بعد واحد به زائرانی که میآیند به دستور امام رضا از این شراب سفید مینوشانند. به تعدادی انگشت شمار شراب سبز نوشاندند و تنها به یک نفر شراب سرخ دادند. اینها شراب های باطنی هستند. در سورهی دهر آمده است که برخی به طعم زنجبیل و برخی دیگر به طعم کافور است. آن که به طعم زنجبیل است، حرارت دارد و عاشق را گرم میکند. آنی که کافوری است، عاشق را سرد میکند و به مقام بردالیقین میرساند. اینها حالاتی است که بر عاشق به وفق تجلیات معشوق ازلی دست میدهد.
✨ جناب حضرت علی اکبر هم تشنه است و به محضر پدر میآید و عرض میکند: «يَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِيدِ قَدْ أَجْهَدَنِي». این عطش سرّ است و عارف واقف است... این سنگینی آهن چیست؟ جناب علی اکبر صاحب ولایت کبری الهی است و «اشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِ الله» است. اباعبدالله میفرماید ما هر موقع دلمان برای رسول خدا تنگ میشد، به این آقا نگاه میکردیم. لذا نشان میدهد این عطش و ثقل الحدید چیزهای دیگریست. مثل این که او چیزهای بالاتری میخواهد. او فنای در ذات اباعبدالله الحسین علیه السلام را میخواهد. وگرنه او مظهریت الله را داشت. اصلا این حدید عقل کل است و حتی بالاتر از آن چون عقل کل ظهور الله است در مرتبهی تعین خلقی. «فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيد» (ق/۲۲) وقتی برای انسان کشف حجاب میشود و همهی پردهها کنار میرود، چشم انسان تیز میشود و آن حقیقت عشق را عریان و بدون تعین میبیند...
✨ خاصیت تربت را ببینید که هر کس بر تربت امام حسین علیه السلام سجده کند، حجابهای هفت گانه از جلوی چشم او کنار میرود. تو باید هم خودت تربت شوی و هم بر آن تربت سجده کنی. «یُخالطُهُ الله بنفسه». یعنی وجود ما با حقیقت ولایت اباعبدالله مخلوط و عجین شود. عجین که شدی، تربت میشوی و تربت که شدی، از حجابهای طبع، نفس، قلب، خیال، وهم، سر و خفی و اخفی میگذری و صورت بیصورت معشوق را میبینی. این صورت بی صورت معشوق را دیدن اضمحلال ذات عاشق است در معشوق. در عالم طبیعت، نهایت قرب خودش را در نکاح نشان میدهد. اما در عالم معنا باده و خمخانه و ساقی و شراب و «كَأْساً دِهاقاً» در هم و برهم است. کاسه عین شراب است و شراب عین کاسه است.
از صفای می و زلالی جام
در هم آمیخت جام و مدام
رقّ الزُّجاجُ وَرَقَّت الخَمرُ
فَتشابَها فَتَشاكل الأَمرُ
فَكَأَنَّها خَمرٌ وَلا قَدح
وَكَأَنَّها قَدحٌ وَلا خَمرُ
آنجا مقام قرب عبارت است از اضمحلال ذات عاشق در معشوق به طوری که از عاشق دیگر چیزی باقی نماند. لذا میگوید:
ثقل آهن عین ذات سالک است
کان بجا و ما بقی مستهلک است
لاجرم ز آیینهی شاه وجود
زنگ آن عین ثبوتی را زدود
#ح_م
🏴 @lolo_marjan 🏴
🏴عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🏴 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🏴 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
🏴✨ #مصارع_عشاق ✨🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قسمت ۳۵
✨ وقتی حضرت علی اکبر علیه السلام به محضر پدر آمد، گفت این علی اکبر بودن من، مرا آزار میدهد. درست است که من در تو فانی شدهام اما عین ثابتهی من که عبارت است از علی اکبر بودن باقی مانده است. «يا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيّاً» (مریم/۲۳) حضرت مریم میفرماید ای کاش میمردم و اصلا کسی به خاطر نمیآورد که مریمی در عالم است و جزو فراموش شدگان بودم که با وجود تو من به عیسی توجه بکنم. با وجود تو، من به اینی که در بطنم هست، یعنی به آن قیدی که در وجودم دارم و نام آن عیسی بن مریم است، توجه بکنم. مریم میخواهد فانی در سیدة النساء العالمین، فاطمه زهرا سلام الله علیها، شود. تا فاطمه هست مریم کیست؟! جایی که حسین است علی اکبر نباشد.
چون علی در ذات عالی شد فنا
زان فنا شد مالک ملک بقا
پس دهانش را به خاتم مهر کرد
تا نگردد فاش راز اهل درد
«هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند»
✨ آمد نزد پدر و گفت من عطش این را دارم که از تعین علی اکبر بودن آزاد شوم و حسین بشوم. امام حسین فرمود: «یا بُنَىَّ هاتِ لِسانَکَ». همین که جناب علی اکبر زبان در دهان امام حسین گذاشت، عطشش فروکش کرد چون این عطش قویتر است. عطش ضعیف به عطش قوی برسد، فراموش میشود. دید دریای عطش اینجاست. وقتی که لب بر دهان پدر گذاشت، دیگر تعین علی اکبری از بین رفت و حسین حاکم شد. «فهل الی شربة من الماء سبیل اَتَقوّی بها علی الاعداء». گفت یک شربتی به من بده که بر دشمنانم غلبه کنم. «أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ» و بالاتر از این در مقام علی اکبر، دشمن میشود همان ذات علی اکبری. یعنی آن تعینی که او در مقام ولایت دارد. آن کسی که میگوید فنا یعنی تقدیم جان، درست فنا را نفهمیده است. جان در راه دوست دادن مقامی است اما باید از تعینات بگذری. جان متاعیست که هر بی سر و پایی دارد. حضرت علی اکبر میخواهد از اسماءالله بگذرد...
چون به میدان دست بر شمشیر زد
تیغ لا بر فرق غیر پیر زد
ذات باقی نیست، یعنی جز حسین
عین نفی اند این تمام و نفی عین
جبرئیل عقل از رفتار ماند
خانه خالی غیر رُفت و یار ماند
آری آری عقل اینجا فانی است
ذات باقی عاشق میدانی است
هستی شهزاده چون شد برکنار
ابر واشد شمس حق شد آشکار
✨ وقتی همهی تعینات ریخت برای او توحید آشکار شد. اینجا دیگر رمز است و ما هم به کنایه میگوییم و رد میشویم. دید کل هستی امام حسین علیه السلام است. عاشق بیشتر از این راه ندارد. در وادی عشق، شهدای کربلا بیشتر از این راه نداشتند. دیدند ذات باقی هم اباعبدالله الحسین است. دیدند ذات حق متعال در ذات حسین جلوهگری کردهاست. بین ذات حق متعال و ذات حسین مرزی هست که قابل تعریف نیست. بین ذات حق متعال و احدیت مرز را چگونه تعریف کنیم؟! این مرز را به هم نمیزنیم. «مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقیانِ بَیْنَهُما بَرزَخٌ لایَبْغیانِ». منتها ما نمیفهمیم این برزخ چیست اما آن را حفظ میکنیم. چون او خداست و این، حسینِ خداست.
بعد هتک سر او، جانان او
کرد غالب سر او بر جان او
این جا دیگر جان حسینی بر جان علی اکبری غلبه پیدا کرد. حقیقت علی اکبر را شکافت و حسین وارد شد. «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبادِي وَ ادْخُلِي جَنَّتِي».
سر لا کشف الغطاء شد منجلی
دید راز آن علی را این علی
چیست لا کشف الغطاء؟ توحید عین
هیکل توحید نبود جز حسین
شد چو بر وی کشف اسرار وجود
دید در دار وجود اندر شهود
جز حسین بن علی دیار نیست
اوست فرد و هیچ با او یار نیست
#ح_م
🏴 @lolo_marjan 🏴
🏴عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🏴 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🏴 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
🏴✨ #مصارع_عشاق ✨🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قسمت ۳۶
✨ فردی محضر امام صادق علیه السلام آمد و از ایشان خواست تا توحید را شرح دهند. حضرت دستور دادند که او را در دریا بیندازید و نگذارید بیرون بیاید. آن لحظهی آخر که به اضطرار رسید و دید دارد میمیرد امام فرمود تا او را بیرون بیاورند. آقا پرسید چه دیدی؟ گفت دیدم همهی هستی امام صادق است.
ذات عالی اوست باقی جمله پست
نیست با او هیچ و او در جمله هست
عشق در همه چیز ساری است. وقتی او به مقام اطلاق رسید و بی منتها شد پس در همه چیز حسین هست. دیگر از علی اکبر هیچ چیزی باقی نماند. در این هنگام گفت أدرک أبا!
چون حسین آواز «ادرک یا اَبا»
زو شنید آمد به میدان فنا
دید نبود در جهان از وی اثر
گشت هر سو در سراغش رهسپر
هر کدام از شهدای کربلا که به زمین میافتادند، امام حسین به سرعت به سوی آنها میرفت اما در مورد حضرت علی اکبر آهسته رفت و رکاب اسب را هم گم کرده بود چون به هر جا نگاه کرد علی اکبر را ندید.
زد صدا او را به آواز جلی
کت نبینم در کجایی یا علی
گفت اکنون در بیابان فنای
نیستم دیگر مکان و حدّ و جای
از مکان و لامکان بیرون شدم
عین ذات حضرت بیچون شدم
حضرت علی اکبر دیگر در مکان نیست و در حد نمیگنجد. امام حسین دید کل صحرای کربلا از علی اکبر پر است. امام حسین هم در عالم فرق بود که گفت کجایی علی اکبر؟ او میخواست احکام عالم فرق را رعایت کند.
وان شهش اندر مقام فرق خواند
چون نجست این جاش سوی جبر راند
زانکه ذات آن شهنشه ذات هوست
وحدت و کثرت همه در تحت اوست
در عالم ظاهر وقتی علی اکبر را ندید به عالم باطن توجه کرد. عالم باطن درون خودش است و دید علی اکبر درون خودش است.
در درون من در آ ای آن که از من منتری
تا قمر را وانمایم کز قمر روشنتری
چون علی را اندر این کثرت نیافت
هشت کثرت را و در وحدت شتافت
دید در صحرای وحدت واردش
متصل با ذات پاک واحدش
علی اکبر به مقام ذات حسینی اتصال پیدا کردهاست و با پدرش یکی شده است...
#ح_م
🏴 @lolo_marjan 🏴
🏴عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🏴 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🏴 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۳۷
✨ حضرت عباس ساقی عشاق نظام وجود است و از او به قمر تعبیر شده است چون قمر کنایه از ولایت مطلقهی الهیه است. پیامبر فرمود: «أنا کشمس و علی کالقمر». «اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ » (قمر/۱) وقتی قیامت انسان نزدیک شود، ولایت امیرالمؤمنین برای او منشق و آشکار میشود. حضرت علی علیه السلام هم فرمودهاند: «من یمت یرنی». حضرت ابالفضل العباس هم دارای مقام عظمی ولایت مطلقهی الهیه است و به مقام واحدیت نظام وجود راه پیدا کرده است و اولین تعین اباعبدالله الحسین است. لذا از او به قمر بنی هاشم تعبیر شد. این قمر به سبب این که صاحب ولایت است، به تمامی کواکب عالم نور میدهد، از این حیث او را ساقی گفتند. ساقی کسی است که تشنگان و طالبان کمالات و اسماء و صفات حسنی الهی را سقایت میکند.
✨ ساقی در اصطلاح عرفانی، کسی را میگویند که منبع تجلیات، اسماء و کمالات الهیه است. چون مقام واحدیت و اسم جامع الله، مرتبهای است که در آن همهی کمالات الهی جمع است و او قمر است و به این مرتبه راه پیدا کردهاست لذا به هر کسی که طالب آب حقایق باشد، به تناسب ظرفیت و استدعایش کمالات را افاضه میکند. اباعبدالله الحسین علیه السلام به حیث کنه خودش در جایی قرار دارد که دست احدی به او نمیرسد. حسین علیه السلام به حیث کنه خود، غریب الغرباست. لذا به حیث ذات و کمون غیبیه اش نامه ای به حبیب بن مظاهر مینویسد و آن را با این جمله آغاز میکند که من الغریب الی الحبیب... یعنی جناب حبیب شما با تمام شأن و شئونت نسبت به من به گونهای هستی که من نزد شما هم غریب هستم. امام حسین علیه السلام شئون متفاوتی دارد. از شئون امام، شأن عباسی، شأن علی اکبری، شأن علی اصغری، شأن مسلمی، شأن حبیبی و... هستند لذا برای طالبان کمال و عاشقان خودش با این شئون جلوه میکند. به یکی قاسمی جلوه میکند به دیگری علی اکبری. این حضرات در بیرون مصادیق این شئون امام حسین علیه السلام هستند.
✨ اباعبدالله تشنگان ولایت را به دست عباس بن علی سقایت میکند. این کمالات و تجلیاتی که ساقی لب تشنگان روزگار افاضه میکند، حقایق الهی هستند. کسی که تشنه است و میخواهد عالم را درک کند و خودش را بفهمد، حقایق را به او میفهمانند و او را به مقام ادراک حقایق میرسانند. امیرالمؤمنین فرمود خدا رحمت کند مردی را که بداند از کجا آمده است و به کجا میرود. ادراک حقایق، متحد و متصل شدن با حقایق است. این همان آب دادن است. سنخ آب باطنی با این آبهای ظاهری فرق دارد، علم و معارف است.
خون شهیدان را ز آب اولیتر است
این سخن از صد ثواب اولیتر است
تو ز سرمستان قلاوزی مجو
جامه چاکان را چه فرمایی رفو
✨ به تناسب در خواست هر کسی، از آن آب به این اشخاص میدهند و از این شراب طهور مست میشوند. کار ساقی شراب دادن است. «وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا» (انسان/۲۱) رب مربی است و مربی همان ساقی است. رب ما به وفق خواستهی من و شماست. یکی علم میخواهد دیگری فقر و در دستگاه الهی افراد متفاوت هستند. اساسا در نظام وجود هم یکی به دنبال دنیاست و یکی دنبال آخرت است.
متاع کفر و دین بی مشتری نیست
گروهی این گروهی آن پسندند
✨ ساقی کسی است که وظیفهی او «اعطاء کل ذی حق حقه» است. کما این که این شراب ظاهری هم مستی ایجاد میکند، آن شراب باطنی مستی باطنی میآورد و عقل حسابگر را زایل میکند و عقل الهی را احیا میکند و عقل ربانی و قدسی را در درون انسان روشن میکند. آنجا هم ساقی به تناسب تشنگی افراد میدهد. به همین دلیل گفتهاند:
آب کم جو تشنگی آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
شما هر چقدر تشنه باشی سقایتت میکنند و به بعضی که خیلی تشنه هستند، دُرد میدهند. دُرد آن ته نشین شراب است. میگویند جناب خواجه نصیرالدین طوسی از مستی ادراک حقایق و معارف الهی فریاد می زده :أین الملوک و ابن الملوک؟! کجا هستند پادشاهان که عیش ما را ببینند؟! به آیت الله بهجت چه دُردی داده بودند که آنگونه در نماز ضجه میکشید؟ خوشا به حال مستان روزگار...
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۳۸
هر که در این حلقه زنده نیست به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
خوش به حال هر کسی که در عالم عاشق شد. هر کسی که عاشق نشده است، مرده است. در مسیر سلوک انسان دچار ریاضت و بلیات میشود، مثل کوهنوردی که میخواهد بالای کوه برود که سخت است، وقتی به قله رسیدی لذتی دارد. ریاضت و ابتلا سخت است اما وقتی در اثر این ریاضت یک پیاله به تو بدهند لذتی دارد که مست میشوی و همهی سختیها را فراموش میکنی. جناب ابن سینا در رسالة الطیر میگوید راه سختی بود، عدهای از عشاق خواستند به سوی خدا بروند. خدا یک جلوهای که کرد همه سختی ها را فراموش کردند. آن معشوق ازلی یک جلوهای کرد و یکی غمزهای آمد و گوشه چشمی نشان داد و دردشان درمان شد.
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
حضرت عباس ساقی کربلاست که به همهی شهدای کربلا شراب میداد. «السلام علیک یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک». ارواحی که در آستان حسین علیه السلام فانی شدند. عباس بن علی آستان امام حسین است چون باب الحسین است و در ابجد نام عباس با باب الحسین یکی است. این آستان حریم و جلوهی حسین است. اباعبدالله به حیث حقیقتش حد و حدودی ندارد و کسی به آنجا راه نمییابد. امام حسین یک تعین پیدا کرد که در عرفان از آن به واحدیت تعبیر کردهاند. احدیت امام حسین علیه السلام واحدیت عباس بن علی است. لذا واحدیت آستان و حد حسینی است. همه شهدای کربلا در این دایرهی حسینی مستغرق شده اند و از مرکز کسی خبر ندارد اما همه در این دایره هستند. حضرت عباس تعین اعظم امام حسین علیه السلام است، حسابش با دیگران در کربلا جداست. ابالفضل العباس عاشق به تمام معناست و مهم ترین نشانهی عشق ادب است که ایشان در ادب تام و تمام نسبت به اباعبدالله بود. امام حسین به دست عباس به همگی آب داد. آنها همگی شراب را سر میکشیدند و مست میشدند و همه در امام حسین فانی میشدند، هرکدام از آنان در حد خودش حسین میشد. حبیب حسین میشد اما در حد حبیبی خودش و عین ثابتهش باقی میماند.
دماغم ز میخانه بویی کشید
حذر کن که دیوانه هویی کشید
حضرت عباس در عین حال که ساقی است خود نیز تشنه است و از قضا تشنگی و عطش ساقی خیلی سختتر و شدیدتر است. ساقی حضرت عباس امام حسین علیه السلام است. مطلب اینجا خیلی سنگین میشود چون امام حسین به هر که بخواهد شراب دهد تشنهترش میکند. امام حسین به گونهای عباس را سقایت کرد که ارباً ارباً شد و دیگر هیچ چیز از او باقی نماند. «الَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ» (حشر/۲۱) قرآن امام حسین است و عباس کوه. تصدع یعنی ناپدید و نابود شد و هیچ چیزی از او باقی نماند. اگر قرآن بر کوه تجلی کند کوه فرو می ریزد و هیچ چیزی از آن باقی نمیماند. «جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا» (اعراف/۱۴۳) جناب اباعبدالله هم بر حضرت عباس در میدان اینگونه تجلی کرد.
ز اندازه بیرون تشنه ام ساقی بده آن آب را
اول مرا سیراب کن آن گه بده اصحاب را
عباس بن علی خواست تا به تمام تشنگان عالم ادب عند المعشوق را یاد دهد وگرنه او به فرات نیازی ندارد.
هست عباس علی خود بحر جود
چشمهی ایجاد و ینبوع وجود
هفت بحر از بحر جودش یک نمست
بحر امکان خود جهانی زان یمست
تا نپنداری که رفت از بهر آب
سوی میدان با چنان شور و شتاب
رفت با مشک از پی آب طلب
تا تو را آموزد آداب طلب
دعوت عشق است بانگ العطش
آن صدا را دست و سر کن پیشکش
داعی حق چون زند بانگ به خویش
سر به کف بگذار و رو مردانه پیش
چون فتادت دست از دوش ای پسر
سینه کن بر تیغ عشق او سپر
چون فتادت دست بر دندان تو مشک
گیر تا گیرد فلک بر خود ز رشک
امام حسین علیه السلام به حضرت عباس اذن داد به میدان برود تا هم رسم عاشقی به عشاق عالم یاد بدهد و هم او را از آب طهور تجلیات ذات سیراب کند. او را چطور سیراب کرد؟ حسین یک نگاه کرد دستانش را قطع کردند. در وادی عشق آدم را اینگونه سیراب میکنند.
آب خنجر بحری از آن آبهاست
متصل این نهر با بحر خداست
این آب را از دم شمشیر و خنجر آبروست. هر کسی در این راه تشنه باشد، به او آب میدهند منتها از دم شمشیر و خنجر... امام حسین به حضرت عباس فرمود که اگر تو می خواهی در مقام واحدیت، حسین محض شوی باید از اسماء و صفات حُسنی و کمالات الهی بگذری. پس اول باید دو دستت را بدهی و دست مظهر قدرت است و دو دست مظهر کمال قدرت است. یهود گفتند که دست خدا بسته است. خدا پاسخ داد: «بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ» (مائده/۶۴) دست خدا در چه چیزی مبسوط است؟ دست کنایه از قدرت است و دست خدا در تمام ماسوی الله بسط دارد...
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۳۹
✨ امام رضا علیه السلام در ذیل آیهی «مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ» (ص/۷۵)، میفرماید آن دو دست یعنی بِقوَّتی و بقدرتی.... حضرت عباس دو دست داشت و آن دو دست قوت و قدرت بودند. هم القوی و هم القادر از اسماء الله هستند. القوی یعنی کسی که عجز و ناتوانی هرگز بر او مستولی نمیشود. امیرالمؤمنین میفرماید: «والله ما قلعت بباب خیبر بقوة جسدانیه لکن بقوة ملکوتیة».
قوت جبریل از مطبخ نبود
بود از دیدار خلاق ودود
قادر کسی است که بر هر کاری قدرت دارد و هر فعلی را میتواند ایجاد کند. لذا خدا با اسم القادر خودش دائما در حال ایجاد است؛ «کن فیکون». عباس مظهر ایجاد خداست، مظهر کن فیکون است هم قدرت و هم قوت لذا قرآن میفرماید: «إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ» (آل عمران/۷۳)
✨ فضل در ارادهی یدالله است. لذا فضل که کمالات الهیه، شراب طهور الهی و اسماء و صفات حسنی الهی است در اختیار یدالله است. یدالله ابوالفضل العباس است. عباس قوت و قدرتی دارد که هم هیچ موجودی نمیتواند بر او غالب و قاهر شود و هم قدرت ایجاد دارد. امام حسین دست قوت او را برید وگرنه در کربلا چه کسی حریف عباس میشد؟ او میتوانست به ارادهای کربلا را کن فیکون کند. امام حسین دو دستش را میگیرد و میگوید تو مظهر قدرتی اگر میخواهی به من برسی باید از همهی تعینات بگذری. ما چقدر راحت در این باره حرف میزنیم. آن جا شیرمردان نظام هستی، زهرهشان میترکد. آن جا مقام «يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» است.
عنقا شکار کس نشود دام باز چین
کآن جا همیشه باد به دست است دام را
✨ چون ما وارد روضه حسین شدهایم ما را برده اند به عرش الهی و ما هم عرشی حرف میزنیم. آن جا فوق عرش است و ما از فوق عرش خبر نداریم. امام صادق علیه السلام فرمود به فوق عرش فکر نکنید. کسی در فوق عرش مستغرق شد، وقتی جلو میرفت از پشت صدا میشنید وقتی به پشت سر توجه میکرد از جلو صدا میشنید. امام حسین دو دست عباس را قطع کرد. قدرت و قوت را از او گرفت اما در عوض شفاعت کبری به او داد که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، عصمة الله الکبری که سرّ نظام وجود و اهل بیت علیهم السلام است، کسی که تمام انبیاء و اولیاء و صدیقین از ادراک مقامش عاجزند، کسی که فقط باید امام زمان علیه السلام تشریف بیاورد و برای ما از او سخن بگوید، هی صدیقة الکبری و علی معرفتها دارت القرون الاولی، عصمت الله الکبری و حجة الله علی الحجج، «علیٌ ممسوس فی ذات الله» این جمله یعنی چه؟ این ممسوس بودن علی علیه السلام را باید در نکاح ایشان با فاطمه زهرا جست و جو کنیم، نکاح باطنی و معنوی، که حضرت زهرا سلام الله علیها ذات الله است. چنین شخصیت با عظمتی با دو دست ابوالفضل العباس شیعیان را شفاعت خواهد کرد! این دو دست چه نوری دارد که میتواند کل ماسوی الله را شفاعت کند؟! و شفاعت هم میکند چون شفاعت به معنی شفع و جفت شدن است تا هر تشنه ای را بالا بکشد...
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۴۰
✨ امام حسین علیه السلام دو دست او را قطع کرد و او فهمید که امام حسین قدرتش را از او گرفت که با این دو دستش داشت سقایت میکرد. با مشک سقایت میکرد و مشک همان خمی است که در عرفان به آن اشاره میکنند. خم آن جایی است که عباس آن شراب طهور را آن جا داد. خم وجودی عباس خزینة الله است. او مخزن و منبع الهی است وگرنه این مشک ظاهری یک نمونه است که با آن میخواهند ما را به آن حقیقت عبور دهند. امام حسین دید عباس به مشک توجه دارد. اراده، ارادهی اباعبدالله بود. درست است آن دشمنان ظاهری این کار را کردند و همه هم در جهنم هستند اما ما داریم مطلب عرفانی میگوییم و از ظاهر کربلا میگذریم و به باطن کربلا به اندازه فهممان میپردازیم.
با لب غمساز خود گر جفتمی
همچو نی من گفتنیها گفتمی
زدند و مشک را هم سوراخ کردند و آب ریخت یعنی از تعین خم هم عباس را رد کرد. آخرین تعینات باقی مانده بود. اباعبدالله باید عباس را از هستی به نیستی محض برساند. دو تا نیزه به چشم عباس خورد. چشم مظهر مشاهدهی اسماء و کمالات الهیه است اما حضرت عباس اینها را هم نباید ببیند. اباعبدالله به حضرت عباس میفرماید که اگر میخواهی مرا در آن جایی که لامکان و لا زمان هستم ببینی باید چشمانت را ببندم. چون چشم باز کنایه از بسط است اما چشم بسته کنایه از استغنا و عدم التفات به تمام کمالات الهیه است به همین خاطر از چشم بسته به چشم بیمار تاویل کرده اند.
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
خیلی سخت است معشوق به روی آدم چشمش را ببندد... قبض و بیماری میآورد. امام حسین علیه السلام چشمان عباس را هم گرفت و عباس دیگر از مقام شهود هستی به مقام عدم محض رسید.
در عدم ما را حضوری بس خوش است
چون حضوری بایدت آنجا بجو
در عدم دیگر جز خدا نیست و هیچ تعینی نمیبیند و هر تعینی هم میبیند خدا هست و خدا هست و خدا هست...
پس عدم گردم عدم چون ارغنون
گویدم کانا الیه راجعون
نگر از چشم شاهد چیست پیدا
رعایت کن لوازم را بدین جا
ز چشمش خاست بیماری و مستی
ز لعلش گشت پیدا عین هستی
ز غمزه میدهد هستی به غارت
به بوسه میکند بازش عمارت
وقتی هستی عباس را به غارت برد دیدند امام حسین یک چیزی را مدام بر میدارد و میبوسد. دیدند دستان عباس است.
از او یک غمزه و جان دادن از ما
از او یک بوسه و استادن از ما
وقتی حضرت ابوالفضل العباس به آن مقام نیستی رسید، ناگهان شخصی آمد و گرزی محکم بر فرق عباس بن علی زد. آنجا دیگر او حسین محض شد و گفت: «أدرک أخا». تا این لحظه هرگز امام حسین را برادر صدا نمیکرد اما اینجا دیگر حسین شده بود...
من کیام؟ لیلی و لیلی کیست؟ من
ما یکی روحیم اندر دو بدن
اینگونه که شد خدا با آن گرز بر اسم الغیور خود تجلی کرد. اسم الغیور حق متعال اسمی است که اغیار را از عشاق میراند. این بار خدا به الواحد القهار بر الغیور خودش تجلی کرد. همین که تجلی کرد امام حسین علیه السلام فرمود: «الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی». چون پای اغیار به خیمهها باز شد...
ما نبودیم و تقاضامان نبود
لطف تو ناگفتهی ما میشنود
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۴۱
✨ شناخت کربلا و عاشورا مستلزم شناخت امام حسین است. اگر کسی امام حسین را بشناسد عظمت کربلا را درک میکند. وقتی عظمت کربلا را فهمیدی این حدیث از امام صادق علیه السلام را میفهمی که فرمود بر حسین گریه کنید مثل مادری که فرزند جوانش را از دست داده است. شب عاشورا در کربلا خبرهاست، دیدند که شخصی در دل تاریکی دور خیمهها قدم میزند و مدام خم میشود و بلند میشود. رفتند جلو و دیدند امام حسین علیه السلام است که دارد خارها را جمع میکند. حاج آقای دولابی میفرمود، امام خارها را جمع کرد تا هم فردا در پای بچههایش نرود و هم خار پای اهل سلوک الی الله را الی الابد جمع کرد.
✨ امام حسین علیه السلام مظهر جمال خداست. «إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ و یُحِبُّ الْجَمَال». خدا جمیل است و جمال را دوست دارد. دوست داشتن خدا همان عشق است. هرجا جمال مطرح میشود جلال هم سریع پیدا میشود. این اقتضای خلقت الهی است. وقتی زلیخا مجلس آراست و همهی زنان مصر را جمع کرد، به یوسف گفت وارد شو. وقتی یوسف وارد شد، جمال یوسف جلال را آشکار کرد و همه دستشان را بریدند؛ «وَقَطَّعْنَ أَيْدِيَهُنَّ» (یوسف/۳۱) آن کسی که مظهر جلال است وقتی جمال را مشاهده میکند دست خودش را میبرد و اگر کمی جمال بیشتر جلوه کند او را به زندان میاندازد و اگر جمال مطلق ظهور کند، «فَقَطَعُوهُ بسُیوفهم اِرباً اِرباً». داستان جمال و جلال، داستانی ازلی و ابدی است. خدا هم گفته است جمال را دوست دارم نه جلال را. جلال سرّ است، حب در جلال نیز هست اما مخفی است، محبت در جلال بالعرض است؛ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ... پیرامون عشق امام حسین علیه السلام نمیشود سخن گفت...
هرچه گویم عشق را شرح و بیان
چون به عشق آیم خجل باشم از آن
✨ امام حسین علیه السلام در کربلا، کرب مطلق عشق را به نمایش گذاشت و به جایی رفت که آنجا فقط خداست. لذا فرمود: «لی مَعَ اللهِ وَقتٌ لا یَسَعنی فیه مَلَکٌ مقربٌ و لا نَبیٌ مُرسَل». فرمود من جایی و وقتی هستم که احدالناسی به آنجا راه ندارد و کسی هم از آن با خبر نیست. امام حسین علیه السلام هم به هیچ کس اجازهی ورود به آنجا را نداد. انبیاء، ارواح و ملائکة الله آمدند تا امام حسین را یاری کنند اما امام حسین نپذیرفت. برای عارفی این سوال مطرح بود که چرا جناب زعفر جنی به امام حسین علیه السلام کمک نکرد؟ زعفر به خوابش آمد و گفت من یک شمهای از مرحلهای که اباعبدالله علیه السلام در آن تنها شده بود برای تو بازگو کنم که همه از آن متحیر بودند.
با تو گویم حال خود را شمهای
تا که یابی آگهی، شرذمهای
بهر جانبازی آن شاه ولا
چون شدم وارد به آن دشت بلا
چار فرسخ مانده تا نزدیک شاه
محشری بود هر طرف کردم نگاه
آنجا حشر کبرای الهی بود. آن عاشورایی که ما هر سال منتظرش هستیم، قیامت ما است.
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
✨ در عاشورا تمام شیعیان میمیرند اما نمیفهمند. شیعه سالی یک بار موت را میچشد. «مُوتُوا قَبلَ اَن تمُوتُوا». منتها بستگی به ظرفیت هر فرد دارد. هر فردی بسته به اتصالش به اباعبدالله و باطن عالم، این مرگ را میچشد. مرگ بغتتا سراغ انسان میآید. «وَمَا أَمْرُنَا إِلا وَاحِدَةٌ». یک لحظه ای در عاشورا هست که مرگ بغتتا سراغتان می آید و بعد امام حسین سرتان را به بدنتان لاحق میکند. سَر مقام ولایت است و تا سر ما بریده نشود و دوباره به بدنمان لاحق نشود، حیات پیدا نمیکنیم...
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۴۲
✨ کربلا جلوهای از قیامت امام حسین علیه السلام در عالم ماده بود.
جمع یک سر انبیاء و اولیاء
اصفیاء و ازکیا و اتقیاء
روح پاکان خاک غم بر سر همه
تیغ بر دست و کفن بر تن همه
دیدم همه تیغ تجرد به دست منتظر اذن مولا هستند.
جان ز یکسو جملهی خاصان عرش
زیر سم ذوالجناحش، کرده فرش
تن، ز یک جا جملهی نیکان خاک
بهر ضرب ذوالفقارش کرده پاک
جسته پیشی، خاکیان ز افلاکیان
همچنین افلاکیان از خاکیان
پای تا سر، از جماد و از نبات
در سراپای حسینی، محو و مات
همه انگشت حیرت بر دهان به امام حسین علیه السلام مینگریستند و میگفتند این چه موجودی است که خدا او را از عناصر اربعه خلق کرده است؟ همه مبهوت او هستند.
جرئت من، جمله صفها را شکافت
یک سر مو روز مقصد برنتافت
از تجری من و آن همرهان
جمله را انگشت حیرت بر دهان
تا رسیدم با کمال جد و جهد
بر رکاب پاک آن سلطان عهد
مظهری دیدم از آب و گل، جدا
از هوی خالی و لبریز از خدا
کرده خوش خوش، تکیه بر فرخ لوا
رو، بر او، پوشیده چشم از ماسوا
دست بر دامان فرد ذوالمنش
دست یکسر ماسوا بر دامنش
محو و مات حق، همه در ذات او
جمله ی ذرات محو مات او
گفتم ای سرخیل مستان، السلام
مقتدای حق پرستان السلام
السلامم دیدگان را باز کرد
زیر لب آهسته ام آواز کرد
گفت ای دلداده، بر گو کیستی؟
اندرین جا از برای چیستی؟
گفتم ای سالار دین زعفر منم
آنکه در پای تو بازد سر، منم
آمدستم تا ترا یاری کنم
خون در این دشت بلا جاری کنم
با تبسم لعل شیرین کرد باز
گفت ای سرخوش ز صهبای مجاز
چون نباشد پیر عشقت، راهبر
کی ز حال عاشقان یابی خبر؟
خود تو پنداری در این دشت و بلا
مانده ام در چنگ دشمن مبتلا؟
عاجزی از خانمان آوارهام
نیست بهر دفع دشمن، چارهام؟
در سر عاشق هوای دیگرست
خاطر مردم بجای دیگرست
نیست جز او در رگ و در پوستم
بیخبر از دشمن و از دوستم
من ندانم دوست کی، دشمن کدام
ای عجب این را چه اسم آن را چه نام؟
✨ آنجا دیگر دوست و دشمن معنایی ندارد. امام حسین در آن مقام از تعین عباس خالی است که همان مقام واحدیت است. هیچ چیزی آن جا راه ندارد. آنجا خلوت خانهی خداست. آنجا لایتناهی است و قید هم آنجا راه ندارد. آنجا اطلاق محض است یعنی بی حدی محض است. آنجا حسین خداست و خدا هم حسین است. جناب عمان سامانی میگوید من حسین اللهیام تکفیر کو؟ آنجا دیگر دوئیتی باقی نماندهاست...
چون خودی را در رهم کردی رها
تو مرا خون، من تو رایم خون بها
خداوند در حدیث قدسی میفرماید: «من عشقته قتلته و من قتلته فعليّ ديته و من عليّ ديته فأنا ديته». اگر من کسی را بکشم، خودم خون بهای او هستم و خودم را جایگزین او میکنم.
مصدری و ماسوی مشتق تو راست
بندگی کردی خدایی حق تو راست
✨ آن جا امام حسین علیه السلام خلیفة الله میشود و بلکه بالاتر از آن، خلیقة الله میشود و حتی بالاتر از آن به مقام احدیت راه پیدا میکند. بین امام حسین و خدا فقط یک فرق است. این که او به ذات خداست و حسین علیه السلام مظهر و ظل آن خداست. لفظ ضیق است و ما نمیتوانیم این معانی را به لفظ شرح دهیم... امام حسین در مقام احدیت است که اول ظهور ذات حق متعال است و از هر لحاظ شبیه خدا است الا این که خدا هیچ قیدی ندارد و حتی اطلاق هم قید او نیست یعنی در مورد ذات خدا حتی نمیتوانیم بگوییم او بی منتهاست تا این بی منتها بودن برای ذات غیب الغیوبی قید محسوب شود. ولی حسین بی منتهاست و این قید اوست. تنها فرق امام حسین علیه السلام و خدا این است که امام حسین جلوی آن خدا عشق بازی میکند و عاشق و بنده اوست ورنه همهی کمالات خدایی را بالعرض از ذات حق تبارک و تعالی داراست.
هر چه بودت دادهای اندر رهم
در رهت من هرچه دارم میدهم
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۴۳
✨ امام حسین علیه السلام این گونه در کربلا عشق بازی کرد و علی اصغرش را هم در راه خدا داد. حضرت علی اصغر تجلی ذات حق متعال بر امام حسین بود. در «إلهی بِدَمِ المَظلُوم»، منظور خون علی اصغر علیه السلام است. او مقام خاتمیت بود بر مقام مظلومیت اباعبدالله الحسین علیه السلام. خدا عشق بازی حسین را دید و جبرئیل را فرستاد و گفت من پذیرفتم، تو برندهای و دیگر نمیخواهد ادامه دهی. اما امام حسین گفت نه! من در مقام ازلی با تو عهد بستم. خدا به امام حسین فرمود:
کشتگانت را دهم من زندگی
دولتت را تا ابد پایندگی
خدا گفت من همه شهدا و عاشقانت را زنده میکنم و به تو هم عمر جاوید میدهم، دیگر ادامه نده...
شاه گفت ای محرم اسرار ما
محرم اسرار ما از یار ما
گرچه تو محرم به صاحبخانهای
لیک تا اندازه ای بیگانه ای
ای ملک وحی!
آن که از پیشش سلام آورده ای
وآن که از نزدش پیام آوردهای
بی حجاب اینک هم آغوش من است
بی تو رازش جمله در گوش من است
از میان رفت آن منی و آن تویی
شد یکی مقصود و بیرون شد دویی
گر تو هم بیرون روی، نیکوترست
زان که غیرت آتش این شهپر است
✨ امام حسین علیه السلام به جبرئیل گفت بین من و دوست حائل نشو. در ظاهر هم اینگونه شد، چون ظاهر و باطن عالم با هم تطابق دارند. ظاهرش این بود که خورشید در نهایت گرمای خودش بر حسین تابید. این امر الهی بود. در برخی از نقل ها است که شیطان اینجا شیطنتی کرد. خدا به خورشید امر کرد تا در بالاترین حد خودش بر حسین بتابد تا تشنگی در بالاترین حد خودش بر امام حسین علیه السلام غلبه کرد. آن خورشید ذات هم در بالاترین مرتبهی ممکنش بر امام حسین علیه السلان تجلی کرد. جبرئیل آمد بین امام حسین و خورشید ایستاد اما امام حسین علیه السلام به او گفت برو کنار...
جبرئیلا رفتنت زین جا نکوست
پرده کم شو در میان ما و دوست
رنجش طبع مرا مایل مشو
در میان ما و او، حایل مشو
کار به آخر رسید و حسین برنده شد. «وَ غِيضَ الْماءُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ» (هود/۴۴)آب خشک شد و الشمر جالس علی صدره... دل خوبان خدا از سرّ الشمر جالس علی صدره خون است... دیگر این جا گفت و گو را راه نیست. آنجا دیگر به زبان نمیآید و هر کس هم بخواهد به زبان بیاورد، زبان او میسوزد. خدا به حسین فرمود بیا! و او پاسخ داد نمیآیم... پرسید چرا؟ گفت یارانم را چه کنم؟
انما العاشقون مذبوحون
عندباب الحبیب مطروحون....
✨ خدا فرمود با من بیا و در من فانی شو و همراهانت را هم بیاور. امام صادق علیه السلام فرمود امام حسین علیه السلام مدام به اصحابش نگاه میکند.
از سر زین بر زمین آمد فراز
وز دل و جان برد بر جانان نماز
با وضویی از دل و جان شسته دست
چار تکبیری بزد بر هرچه هست
قصه کوته شمر ذی الجوشن رسید
گفت و گو را، آتش خرمن رسید
ز آستین، غیرت برون آورد دست
صفحه را شست و قلم را سرکشت
و حسین وارد وادی اطلاق شد... چه خوب! چون تا مطلق نشوی، مخاطب به خطاب «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي» نمیشوی. چون مقید نمیتواند همه جا وارد شود اما حسین که همهی قیدها را کنار زد و بی انتها شد، دیگر همه جا هست. خدا گفت در دل بندگان من و در جَنَّتِي، یعنی ذات من وارد شو. لذا حسین همه جا هست؛ از ذات خدا تا همین جایی که ما هستیم! وقتی امام حسین علیه السلام وارد وادی اطلاق شد، دو اتفاق افتاد. یکی آن که رحمة الله الواسعة و رحمت رحمانی حق متعال شد و دو اینکه او در همه جا هست چون عباد خدا، کل ماسوی الله است. همه عبد خدا هستند. «و کیف تنکر العشق و ما فی الوجود إلا هو». چطور عشق را انکار میکنید؟ که در عالم جز عشق نیست. لذا کنه هر چیزی را که بشکافی، از دلش حُسن و حسین بیرون میآید.
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
این شد عشق ساری در هر چیزی لذا هیچ چیزی در عالم نیست الا آن که حسین آنجاست. وقتی بیحد میشود در همه جا حضور پیدا میکند و این خاصیت بیحدی است. محدود، محدود است و در آن محدودهی خودش است. امام حسین کاری کرد که انبیا و اولیا نتوانسته بودند. خدا هم با وضع تشریعش نتوانست این کار را بکند. خدا این همه پیامبر فرستاد که خوب باشید، گناه نکنید و... اما دید بشر نمیتواند...
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۴۴
✨ امام حسین گفت خدایا من آن مقصود تو را بجا میآورم. چون رحمة الله الواسعة شد، هر که بر او گریه کرد رحمت رحیمیه خدا شامل حال او شد و بالا رفت. هم در دل تمام مخلوقات وارد شد و هم در دل مؤمنین و آنها را بالا برد. لذا ما هیچ جا مثل دستگاه امام حسین علیه السلام نمیتوانیم رشد کنیم. اینجا هم گریه و عزای ما مدرج است. امام رضا علیه السلام فرمود هر کس گریه کند و اشک بر صورتش جاری شود، خدا همهی گناهانش را میبخشد. مراتب گریه بر امام حسین و جلوه حسینی مدرج است. بالاترین مرتبه آن است که ما به مطلع شمس حسینی برسیم. «حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِهَا سِتْرًا» (کهف/۹۰) یعنی جایی که سر اباعبدالله الحسین بدون حجاب بر تو جلوه کند، دیگر هیچ حجابی باقی نمیماند الا حجاب خود خورشید. وقتی خورشید به تو میتابد، نورش حجاب بین تو و خورشید است. لذا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةٌ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً». این حرارت، حرارت همین مطلع شمس است. «إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا» (اسراء/۷۸)
✨انبیاء و اولیاء روضه نمیخوانند و روضه شان فقط اسم امام حسین علیه السلام است. لذا امام صادق علیه السلام فرمود: شیعیان خالص ما کسانی هستند که اگر سه بار اسم امام حسین را بیاورید بار سوم گریه میکنند. شب عاشورا از خیمه ها صدای کندوی زنبور عسل می آمد و آنها هم عاشق اباعبدالله بودند. نماز و دینشان حسین علیه السلام بود. هر کسی گوشهای از خیمه نشسته بود و صدا میزد حسین... همه یاران تعجیل در وصال داشتند چون امام پرده را کنار زده بود و همگی آن اتصال با امام حسین علیه السلام را دیده بودند، لذا دیگر نمیتوانستند بمانند...
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۴۵
✨ وقتی در روز عاشورا، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام خواست با اهل بیت علیهم السلام وداع کند به ایشان فرمود: اِستَعِدّوا لِلبَلاء، خودتان را برای بلا آماده کنید. در معانی بلا، هم امتحان و آزمایش آمده هم اندوهی که جسم را میفرساید. البته بلای اولیاء خدا غیر از بلا و ابتلاء دیگران است. بلای هرکس به میزان استعداد و ظرفیت اوست. معشوق برای اینکه حجاب بین خود و عاشق را از میان بردارد، عاشق را به بلا مبتلی میکند... بین عاشق و معشوق هفتاد هزار حجاب هست. این حجابها نیز یا ظلمانی است یا نورانی. دلیل وجود این حجابها نیز این است ک عاشق آماده شود، آماده شود که معشوق بتواند بدون پرده بر او تجلی و جلوه گری کند. در بعضی مواقع، عاشق آن ظرفیت و استعداد لازم را ندارد که معشوق بدون حجاب بر او جلوه کند به طوریکه گفتهاند لَو كَشَفَهُ لأَحْرَقَتْ سُبُحَاتُ وَجْهِهِ مَا انْتَهَى إِلَيْهِ بَصَرُهُ. اگر معشوق بدون حجاب به عاشق رخ بنماید، عاشق را میسوزاند لذا عاشق را به بلا مبتلا میکند تا او با این بلا، سعهی وجودی و ظرفیت پیدا کند و وسیع شود. هر بلایی که از سوی معشوق میآید، یک پرده را به کنار میزند. در کربلا، با هر تیری که شهدا میخوردند، یک حجاب بین آنها و امام حسین علیه السلام برداشته میشد. در مورد آل الله علیهم السلام که به اسارت رفتند نیز این قضیه صدق میکند. یعنی امام حسین میخواهد به عنوان معشوق ازلی و ابدی اینها را آمادهی تجلیات ذاتی خاصهی خودش کند. امام حسین علیه السلام امام است، وظیفهی امام نیز این است که به هر صاحب استعدادی متناسب با استعدادش افاضه کند و چنین نیز میکند. شهدای کربلا با شهید شدن، با جانبازی و سر و دست دادن و با آن مصیبت اعظمی که در روز عاشورا اتفاق افتاد، برای دریافت تجلیات امام حسین علیه السلام آماده شدند. خاندان ایشان و بازماندگان کربلا نیز با اسارت به این آمادگی رسیدند؛ إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا... خدا خواسته است که شما را اسیر ببیند تا با این بلایا و محن و سختی ها روح شما این آمادگی را پیدا کند که شمس ولایت، بدون حجاب بر اهلبیت علیهم السلام تجلی کند.
✨ تا حجابها کنار نرود، عبد، معشوق خودش را از پس ابر مشاهده میکند. به اصطلاح هنوز بین او و معشوقش فاصله است لذا فرمود: أَنَّ رَكْعَتَيْنِ بِسِوَاكٍ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ رَكْعَةً بِغَيْرِ سِوَاكٍ. این روایت شریف را اینگونه ترجمه کردهاند که دو رکعت نمازی که با مسواک زدن خوانده شده باشد بهتر از هفتاد رکعت نماز بدون مسواک زدن است. جناب عراقی در لمعات این حدیث را خیلی لطیف بیان فرموده است. او سِوَاك را به «غیر او» معنی کرده است، نمازی که در آن توییِ تو در آن مطرح نباشد و غیر او همه از دل به کناری رود، چنین نمازی هفتاد مرتبه بالاتر از نمازی است که در آن تو در میان باشی... وقتی که شما مسواک میزنید، در واقع این غذاهای زائد را پاک میکنید.
نشانی داده اندت از خرابات
که التوحید اسقاط الاضافات
✨ میخواهد بگوید نمازی بخوان که در آن نماز، همهی اضافات و غیر را پاک کرده باشی و بین تو و خدای تو در نماز فاصلهای نباشد. المُصَلِّی یُنَاجِی رَبَّهُ، تو در نماز با رب خودت مناجات میکنی، باید حجاب به کناری رود لذا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به آل الله فرمود که آماده باشید. وقتی امام میگوید اِستَعِدُّوا، استعداد را انشاء میکند. هم خود او استعداد را انشاء میکند و هم اوست که بلا را نازل میکند. او تعیین میکند که بر هر عاشقی چه نوع بلایی باید وارد شود تا او به کمال برسد. در مورد من و شما نیز همینگونه است، هیچ کدام از بلیات ما با دیگری یکسان نیست. همهی افراد بلیه دارند. کسی نیست که خدا او را به بلا امتحان نکند؛ أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ (عنکبوت/۲) همه امتحان میشوند...
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۴۶
✨ اگر کسی امتحان نشود و بلیهای به سراغ او نیاید، باید از خودش بترسد. پیامبر صلی الله علیه و آله وقتی این مطلب را فرمود، شخصی گفت که یا رسول الله! زمانهایی بر ما میگذرد که هیچ بلایی بر ما نازل نمیشود، ایشان فرمود همین که مسئلهای هر چند کوچک پیش بیاید، مثلا خاری به دست تو برود یا به تعبیر بنده مختصر سردردی بگیری یا پایت به جایی بخورد کافی است، این هم بلا است منتها ظرفیت ها متفاوت است. به هر کسی به وفق ظرفش بلا میدهند. وقتی از بلا سخن میگوییم، همیشه ذهن سراغ سختی ها میرود، نه، اینگونه نیست. در برخی موارد، بلا در عافیت است. گاهی مواقع بلا در ثروت یا سلامت است. از قضا بلای در غنا و عافیت خیلی سخت تر از بلای در فقر یا بیماری و یا این دست از گرفتاری ها است.
✨ حضرت اباعبدالله به ایشان فرمود: اِستَعِدُّوا لِلبَلاء، برای بلا آماده باشید تا با این بلا، حجاب بین من و شما از میان برود. معشوق، حضرت اباعبدالله است. او ظل الله و مظهر اتم حق متعال که معشوق ازلی و ابدی است میباشد. معشوق خودش را در تجلیات مختلف به عاشق نشان میدهد و با آن بلیات متفاوت، او را به سمت خودش جذب میکند. یکی از آن مصادیق سنگین بلا که بسیار سخت و دشوار است، این است که معشوق، عاشق را به بُعد و فراق مبتلا کند... عاشق، بالذات، بعد و فراق را دوست ندارد. بعد و فراق برای شیطان است. شیطان رانده شده است، قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ، از مقام قرب دور شو! چون این مقام، مقام شیطان است، هیچ عاشقی ذاتاً بعد و فراق را دوست ندارد اما اگر معشوق بگوید برو چطور؟!
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
✨ اگر جانان بگوید برو چطور؟! لذا در برخی از این شطحیات و صحبتهایی که برخی از عرفا و حکما با شیطان داشتهاند، شیطان همین را گفته است. گفته است که معشوق نظام وجود که حق متعال است، همو به من گفت که بروم... من چند صد هزار سال بندگی او را کردم، لذا خدا به من گفت برو. نشان صدق در عشق این است که عاشق حرف معشوق را گوش کند، من هم حرف معشوق را گوش دادم و آمدم. خدا هم اگر به کسی بگوید برو، او باید تا پایین ترین مرحله برود... پایین ترین مرحله همین جایی است که من و شما هستیم، عالم ماده و عالم خیال که محل جولان شیطان است. او به عالم عقل راه ندارد. اگر من و شما عقلانی شویم و به مقام عقلانیت صیرورت پیدا کنیم که همان آسمان چهارم است، او در آنجا راه ندارد. در روایت داریم که پیش از ولادت حضرت پیغمبر صلوات الله علیه و آله، شیاطین تا آسمان چهارم نیز میرفتند اما پس از میلاد مبارک ایشان، دیگر نتوانستند به آنجا بروند. چرا؟ چون ایشان عقل کل است. پیش از او، انسان ها به صورت اتمّ به عقل کل دسترسی نداشتند لذا شیطان به همان میزانی که آنان از عقل کل بهره نداشتند در ابعاد وجودی افراد و اشخاص جولان میداد اما پیغمبر، انبیاء و اولیاء معصوم بودند و تحت عصمت حق متعال بودند. اگر کسی به عقل کل متصل شود، او در حصن حصین ولایت الهیه قرار میگیرد...
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۴۷
✨ معشوق به عاشق میگوید برو. اگر معشوق به عاشق چنین بگوید، پسندم آنچه را جانان پسندد... این نشان صدق عشق است. میخواهم از وداع سخن بگویم... وداع خیلی سخت است. در این برو گفتن ها وصال حاصل میشود.
گفت هجری که بود مراد محبوب
از وصل هزار بار خوش تر
در کربلا، امام حسین علیه السلام به خاندان میگوید که بروید... به همین خاطر، وداع حضرت زینب سلام الله علیها با اباعبدالله الحسین را بالاترین مرتبهی صبر تعریف کردهاند؛ صبر عن الله. این بالاترین مرتبهی صبر است که عاشق از معشوق جدا شود. این جدایی نیز حکمتی دارد. هم جدایی ظاهری و هم در برخی موارد جدایی باطنی. او در واقع در باطن جدا نیست اما معشوق او را مبتلا به بُعد میکند. حضرت ایوب بنا به مصلحت الهی به بُعد مبتلا شد تا اینکه خدا به او گفت که ارْكُضْ بِرِجْلِكَ هَٰذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ. پایت را در این حوض آب بینداز و غسل کن تا به واسطهی این غسل به مقام قرب برگردی. حق متعال خطاب به جناب آدم گفت اهبطوا... بروید! همه تان بروید! در همهی این بروید گفتنها و رد کردنهای معشوق حکمتی هست. معشوق با جلال میراند و با جمال جذب میکند. بدانید که در هر راندنی هزاران وصل نهفته است. او گاهی خود را به صورت جمال به عاشق مینمایاند. گاهی خودش را به شکل و صورت نشان میدهد.
دل از من برد و رو از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد
✨ گاهی با او رخی نشان میدهد و عاشق بیچاره را گرفتار خودش میکند. رأیتُ ربّی في أحسن صُورَة. در عالم خیال مشاهده میکند، در عالم شهادت، در همین عالم طبع مشاهده میکند. جناب علی ابن مهزیار پس از بیست سفر مکه، در بیستمین سفر، امام زمان ارواحنا فداه را دید، مجمع الجمال را دید، سه روز هم میهمان امام زمان بود. با حضرت هم سفره شد و با او غذا خورد. بعد از این دیدار، او تا آخر عمرش در بیابانها بود، متحیر شد، مجنون شد...
هرکس که بیند روی تو
آشفته گردد عقل او
معشوق را جویان شود
دکان او ویران شود
هرکس آن جمال ازلی را ببیند به این حال میافتد البته به شرطی که استعدادش را داشته باشد وگرنه خیلیها بودند که امام حسین علیه السلام را میدیدند، اهلبیت علیهم السلام را میدیدند... حساب سعید بن عبدالله و دیگر شهدای کربلا حساب دیگری است... جناب مقداد و کمیل و... عاشق های حقیقی بودند. معشوق وقتی خود را به صورت نشان میدهد، عاشق را مبتلا به خودش میکند. میگویند که علی بن مهزیار پس از آن دیدار، تا آخر عمرش حالت شوریدگان را داشت و در کوه و بیابان بود و به دنبال این معشوق حقیقی نظام هستی میگشت.
✨ معشوق گاهی دیگر صورت نیست و خود را به معنی نشان میدهد. اینجا دیگر جلوات، جلوات جلالی هستند. این تجلیات به اصطلاح بی مثال هستند. در این جلوه، عاشق به قلق و اضطراب میافتد. گاهی اوقات و بالاتر از همهی اینها، تجلی فوق صورت و معنی است که دیگر این تجلی همان است که جذب میکند. مجذوب سالک شنیدهاید؛ معشوق، عاشق را جذب خودش میکند. سر مبارک حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در کربلا چنین میکرد. این سر بریده در ۷۲ موضع تکلم کرده است. این تکلم در واقع جلوههای این سر بوده است. گاهی این سر تنزل پیدا کرده و به تنور خولی ملعون رفته، یعنی نور به تنور رفته است و گاهی بر بالای نیزه بوده، گاهی به دیر راهب رفته، امروز هم دقیق مشخص نیست که سر مبارک اباعبدالله الحسین علیه الصلوة و السلام کجاست. عدهای میگویند در نجف کنار امیرالمؤمنین علیه السلام دفن شده، برخی میگویند در کربلا و با جسم مبارک ایشان دفن شده، بعضی نیز میگویند که این سر مبارک در سوریه است. سر مظهر ولایت است. در مقاتل ما نیز از این سر مبارک با عناوینی همچون هلال و قمر یاد شده است. حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله پیرامون امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودهاند: عَلِيٌّ مِنّي بِمَنْزِلَة رَأسي مِنْ جَسَدِي. ولایت اینگونه است. نبوت به جسد و بدن تشبیه شده و ولایت، به سر. بدن ظاهر است و سر غایب لذا بدن اباعبدالله الحسین ظاهر است و سر ایشان نیز غایب است. بدن مظهر نبوت است لذا در کربلا نبوت را پایمال کردند که ۱۰ زنا زادهی خبیث بر پیکر پاک امام حسین علیه السلام اسب تاختند. البته نطفهی این کار در سقیفه بسته شد. نطفهی از بین بردن نبوت و شریعت در سقیفه ریخته شد و در کربلا به این شکل ظهور کرد اما خب حضرت زینب سلام الله علیها هست و اجازه نمیدهد...
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۴۸
✨ حضرت زینب سلام الله علیها هم احیاگر نبوت است هم احیاگر ولایت کبری الهیه است. ایشان ویژگی خاصی دارد، ایشان تالی تلو مادرشان است و بلکه عصمة الله الکبری است... حضرت زینب نیز به این مقام بلند راه یافته است که امام زمان ارواحنا فداه که امام حاضر ما است، برای مصائب او شب و روز گریه میکند. اگر ایشان نبود، حقیقتا از دین پیغمبر صلی الله علیه و آله چیزی باقی نمیماند. کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود، سخن حقی است که خدا بر دهان شعرای ما جاری کرده است. او هم نبوت را احیا کرد و هم ولایت را لذا صاحب مقام عصمت کبری است. پیغمبر صلی الله علیه و آله به دخترش حضرت فاطمه سلام الله علیها فرمود أُمّ أبیها، شما به حضرت زینب سلام الله علیها بگویید أُمّ أخیها. او برای ولی الله مادری کرده است. بماند که در هر دوره و هر عصری، هر امامی باید در کنارش یک زن باشد. آن امام مظهر عقل کل است و باید یک زن باشد که فیض را از امام بگیرد و بین موجودات پخش کند. نقش مادر چیست؟ نقش او این است که نطفه را از پدر میگیرد و آن را در رحم خود پرورش میدهد. لذا ربوبیت در رحم مادر توسط نفس ناطقهی مادر انجام میشود. مادر است که او را رشد میدهد و بعد از تولد نیز مادر است که او را پرورش میدهد و به کمال میرساند. در معنا نیز همین گونه است؛ هر امامی باید یک مادری داشته باشد که آن معارف را آن مادر پرورش دهد. از امام تعبیر به مظهریت عقل کل و از این زن، تعبیر به مظهریت نفس کل میکنند.
آسمان مرد و زمین زن در خرد
آنچه او میافکند این پرورد
✨ حضرت زینب سلام الله علیها یک ویژگی دارد که ایشان نفس کل چند امام بود! ایشان پس از مادرشان، وظیفهی مظهریت نفس کل در عالم معنا را داشت. آن مثال عالم جسمانی تنها برای تمثیل بود. او مظهر نفس کل است برای پدرش علی بن ابیطالب، برای برادرانش امام حسن و امام حسین و برای برادرزاده اش حضرت سیدالساجدین صلوات الله علیهم اجمعین. یقین بدانید که اگر حضرت زینب نبود، از دین و دیانت و معنویت و کربلا و روضه هیچ چیز باقی نمانده بود. همهی ما بلا شک مدیون حضرت زینب هستیم. هرچه داریم متعلق به حضرت زینب سلام الله علیها است لذا حضرت زینب حق بزرگی بر گردن ما بلکه بر گردن هستی دارد... هستی دائر مدار انسان کامل و امام است و اگر امامت از بین برود و مورد توجه واقع نشود، عالم معنای خودش را از دست میدهد.
✨ این سَر مظهر ولایت است و غایب است چون ولی باطن است. رسول ظاهر است و ولایت جنبهی باطنی است. اگر ولی و نبی را به یک انسان تشبیه کنیم، جسم میشود نبی و روح میشود ولی. پیغمبر نیز به امیرالمؤمنین همین را فرمود که یا علی! كُنْتَ مَعَ الأنْبياءِ سِرًّاً و مَعي جَهراً. تو در سرّ همهی انبیاء بودی چون ولایت باطن نبوت است اما با من، هم باطن نبوت من هستی هم خودت آشکار شدی. تو در زمان دیگر پیامبران در باطن آنها بودی. اگر آنها ولایت تو را نپذیرفته بودند پیغمبر نمیشدند. این سَر امام حسین نقش خود را داشت و جلوه گری میکرد چرا که امام در عالم ظاهر ظهور و بروز دارد...
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۴۹
✨ وقتی که حضرت زینب کبری سلام الله علیها این سر مبارک را دید، از او به هلال تعبیر کرد؛
یا هِلالاً لَمّا استَتَمَّ کمالا
غالَهُ خَسفُهُ فَأَبَدا غُروبا
فرمود ای هلال... تعابیر مختلفی به کار بردهاند که چرا حضرت از هلال استفاده کردهاند. ماه شب دوم یا سوم را هلال گویند. برخی به حیث ظاهری تأویل کردهاند که حضرت زینب بعد از روز عاشورا تا دو روز سر مبارک اباعبدالله الحسین را ندیده بود. روز سوم همین که سر را دید گفت یا هلال... ای ماه نو که چون به کمال رسیدی، خسوف تو را گرفت و پنهان شدی... عدهای میگویند در شب های اول ماه را غبار گرفته است و نمیتوان او را دید، سر و روی مبارک ارباب را نیز غبار گرفته بود لذا حضرت از هلال استفاده کرد. سپس فرمود:
ما توهمت يا شقيق فؤادي
كان هذا مقدرا مكتوبا
ای پارهی دلم، نپنداشته بودم که چنین روزی برسد و چنین چیزی اتفاق بیفتد... خلاصه اینکه این هلال جلوه گری کرد؛ بر زن خولی به گونهای خود را نشان داد، وقتی که فهمید این سر، سر امام حسین علیه السلام است، گفت که من دیگر در این منزل نمیمانم... جلوهی دیگر در دیر راهب بود که او را مسلمان کرد. این سر ۷۲ جلوه داشته و هرجا چیزی گفته است و یا آیاتی خوانده. این سَر که ولایت است در دو جا تجلی به ذات کرد؛ یک جا برای حضرت رقیه و جایی برای حضرت زینب سلام الله علیهما که به تجلی این سَر، این دو نفر به آن کمال ممکنهی خودشان رسیدند. در اینجا حضرت زینب به آن نگاه ولایی که داشت از سر اباعبدالله که مظهر ولایت است همین را میخواهد. میگوید که:
یَا أَخِی فَاطِمَة الصَّغِیرَة کَلِّمْهَا
فَقَدْ کَادَ قَلَبُهَا أَنْ یَذُوبَا
ای برادر من، با دختر سه سالهات صحبت کن، عن قریب است که قلبش از فراق تو ذوب شود...
یَا أَخِی قَلْبُکَ الشَّفِیقُ عَلَیْنَا
مَا لَهُ قَدْ قَسَى وَ صَارَ صَلِیبَا
ای برادر، چگونه است که این دل مهربان تو بر ما سخت گشته است؟ عرض کردیم، در برخی موارد معشوق به این راحتی روی خودش را به عاشق نشان نمیدهد. دیدهاید که شعرا معشوق را با چه عباراتی مخاطب قرار میدهند؛ بیوفا، سنگدل... عاشق هم همینطور دست و پا میزند... باید هم دست و پا بزند، وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا. این دست و پا زدن همین جهاد است. باید کار کنی... درست است که به تعبیر جناب حافظ، «گر چه وصالش نه به کوشش دهند»، اما «هر قدر ای دل که توانی بکوش»...
✨ حالا سوال، اینکه اینهمه از عشق و عاشق و معشوق گفتیم، هدفمان چه بود؟! به این دلیل که میخواهیم عاشق امام حسین علیه السلام شویم. اگر عاشق او نشویم که زندگی فایدهای ندارد... من که میخواهم عاشق شوم باید چه کنم؟ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُم... باید تبعیت کنم. اگر میخواهم امام حسین بیشتر دل مرا ببرد، اگر میخواهم بیشتر به این خاندان دلبسته باشم، با اینها باشم و زندگی کنم، باید چه کنم؟ تبعیت... اقامهی عزای امام حسین علیه السلام این نیست که لباس مشکی بپوشی و در و دیوار خانهات را مشکی کنی، اقامهی عزا یعنی پیاده شدن اهداف اباعبدالله الحسین علیه السلام در وجودت لذا اقامهی عزا در وجود شماست. این روضه ها، دور هم جمع شدن ها و گریه کردن ها همگی مقدمه است... اگر از این مقدمه استفاده نکنیم و درون خودمان را با عمل به شریعت الهی، اخلاقیات و دستورات دین و دوری از گناهان آباد نکنیم که فایدهای ندارد. با حلوا حلوا گفتن که دهان شیرین نمیشود. این که گفتیم عاشق و معشوق، عاشق و معشوق شدیم و تمام شد؟! باید محیط کارت، زندگی ات، فرزندات همگی مصداق كُونُوا لَنَا زَيْناً باشد. باید زینت اهلبیت باشی. برای این مقصود باید چه کنی؟ به دستوراتشان عمل کن. اهلبیت علیهم السلام از ما خواستهاند تا ببینیم آنان چگونه زندگی کردهاند، ما نیز همانگونه باشیم. بخیل نباش، حسود نباش، دروغ نگو، غیبت نکن، نمام و سخن چین نباش، دزد نباش، انسان الهی باش، هر کسی در هر جا تو را دید تو را با انگشت نشان دهد و بگوید این عاشق امام حسین علیه السلام است، آدم خوبی است، خوب زندگی میکند. اگر خوب زندگی کنی خوب میمیری...
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
💐✨ #مصارع_عشاق ✨💐
🌾🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌾
قسمت ۵۰ (پایانی)
✨ جناب مولوی داستانی نقل میکند که بسیار عمیق و لطیف است. میگوید که شاعری وارد شهری شد و دید که اهالی عزا گرفتهاند. گفت در اینجا چه خبر است؟ لابد شخص بزرگی از میان شما رفته است که اینچنین ماتم گرفتهاید. به او گفتند که ای بی خبر! تو نمیدانی که امروز عاشوراست؟!
روز عاشورا نمیدانی که هست
ماتم جانی که از قرنی بِهَست
آن شخص اهل معرفت بود و گفت بله، میدانم امروز چه روزیست! منتها شما به جای اینکه بر حسین عزا بگیرید بر خود عزاداری کنید.
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زانک بد مرگیست این خواب گران
روح سلطانی ز زندانی بجست
جامه چه درانیم و چون خاییم دست
چونک ایشان خسرو دین بودهاند
وقت شادی شد چو بشکستند بند
سوی شادروان دولت تاختند
کنده و زنجیر را انداختند
✨ اگر برای امام حسین گریه میکنید، اینها که به فوز اعظم راه پیدا کردند، اینها که از این زندان رها شدند. تصور کنید ده نفر را به زندان میاندازند، دو نفر آزاد میشوند و آن هشت نفر عزا میگیرند که چرا اینها آزاد شدند! حالا سوالی که مطرح است این است که آیا اقامهی عزا نکنیم؟ چرا... ما امر شدهایم که گریه کنیم و اقامهی عزا کنیم. اگر اقامهی عزا میکنی و اعتقاد داری که معاد هست، اگر به حشر اعتقاد داری، اگر باور داری که اینجا حد است و باید به عالم ابدیت بروی، این لا به لا بر خودت گریه کن... گریه کن که تو مولایی داری که او تمام بندها را رها کرد و کُنده و زنجیر را افکنده و سوی شادروان دولت تاخته اما من و شما اینجا مصداق اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ هستیم...
چرا خو کردهای در لای و در گل
از این لای و گلت برگو چه حاصل
دلا تو مرغ باغ کبریایی
یگانه محرم سرّ خدایی
تو را ز کنگرهی عرش میدهند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتادست
✨ آری گریه کن اما بر خودت گریه کن. آمدهایم که عاشق شویم. رسم عاشقی چیست؟ تبعیت از معشوق تا از این بندها رها شویم؛ «الدُّنْيَا سِجْنُ المُؤْمِنِ وَ جنَّةُ الكَافِرِ». اینجا برای کافر بهشت است. تو که عاشق حسینی، اینجا برایت زندان است. حفره کن زندان و خود را وارهان... این به این معنا نیست که برویم و بمیریم، برویم کشته شویم، شهید شویم! نه! همین گونه زنده زنده که هستی بمیر! مُوتُوا قَبلَ أن تَمُوتُوا. دل از تعلقات بکن. دل را به صاحبدل بده. هرچه او میخواهد زیباتر است. باید عاشق شویم... یکی از اساتیدی که بنده سالیان سال است که خدمت او میروم فرمود: یکی از اولیاء را در خواب دیدم. به من گفت که به مردم رسم و رموز عاشقی را یاد بده، مردم عاشق امام زمان ارواحنا فداه شوند... باید پیوسته عاشق باشیم، میبینی که ناگهان بانگ برآمد که خواجه برفت... إِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ، اجل ما ثانیه ای جابجا نمیشود. با دست خالی، ابد هم در پیش داریم... در مسافرخانهی دنیا که یا خوابیم یا مشغول چیزهای دیگریم. شخصی به قبرستانی در شهری رفت و دید که روی قبر ها نوشته یک ساله، پنج ساله، شش ماهه و... . نزد بزرگشان رفت و گفت اینجا همه کودک مردهاند؟ او گفت نه، ما سن معنوی افراد را مینویسیم. چه بسا شخص ۸۰ ساله است اما فقط ۶ ماه در راه خدا حرکت کرده! در حکمت ما، به کسی میگویند بالغ که از هوی و هوس رهیده باشد؛ نیست بالغ جز رهیده از هوی... من هر کاری دلم خواست بکنم، دروغ بگویم و غیبت کنم و... و بگویم روضهام را هم میروم! اینطوری نمیشود! پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود که وقتی شما صلوات میفرستید خدا به شما باغی میدهد. گفتند که یا رسول الله! پس ما باغهای بسیاری داریم، حضرت فرمود که بله دارید لکن از بس از دنیا آتش میفرستید همه را از بین میبرید. عاقبت اندیشی از ویژگی های عاقل ها است. دقت دارید که در زندگی دنیا چقدر عاقبت اندیشی میکنیم؟ چطور برای یک امر موقت عاقبتاندیش هستیم اما برای ابدیت عاقبت اندیش نیستیم؟!
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
محرم الحرام ۱۴۴۱
#ح_م
🍃🌸 @lolo_marjan 🌸🍃
🍃 عضویت در کانال تلگرام 👇🏼
https://t.me/joinchat/AAAAAD8XvqEQm-BhsYA08g
🍃 عضویت در کانال ایتا 👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/426508289C3be68d2f0f
🍃 لینک کانال در سروش 👇🏼
https://sapp.ir/lolomarjan
حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله فرمود: «إِنَّهُ لَيُغَانُ عَلَي قَلْبِي وَ إِنِّي لَأَسْتَغْفِرُ اللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ سَبْعِينَ مَرَّةً» قلب مرا غباری میگیرد و من هر روز هفتاد مرتبه استغفار میکنم. توجه به اسماء و صفات الهی برای پیامبر غبار بود. ازالهی زوائد کنایه از زدودن غبار اسماء الله است. تلبس به اسماء و صفات حسنای الهی برای پیامبران و اولیاء کمال است اما رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرمود توجه به اسماء الله باعث مه آلودگی و لیغان دل من میشود. وقتی که حضرت #علی_اکبر علیه السلام فرمود «يَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي» این عطش، عطش بیحدی بود؛ یعنی من نیز میخواهم از حجاب اسماء بگذرم...
📚 کتاب #مصارع_عشاق، ص ۸۰
✍🏼 #ح_م
@lolo_marjan 🍃🕊
هرکدام از شهدای کربلا که در مصرع عاشقی خویش میافتادند، امام حسین علیه السلام به سرعت خود را بر بالین آن عشاق میرساند و به دُردی لذت وصال را به آنها میچشاند. چون استغاثهی شمشاد قد بالا بلای خود را شنید، به سمت مقتل او روانه شد و چون به محل شهادتش رسید، فسقط من الفرس، به هر سو نگاه کرد اثری از حضرت علی اکبر ندید.
امام چون باز شکاری بر بالین علی آمد و به آواز جلی ندا داد ولدی؟ علی! من تو را نمیبینم اینک کجایی؟ آن شاهد خمخانهی عشق، پیر خرابات را گفت: کنون از مکان و زمان گذشتم و در عین حسینی سکنی گزیدم و چون بیمکان شدم، همه جای کربلا حاضرم.
امام به وفق احکام عالم فرق، علی را خطاب کرد و چون در عالم ظاهر وی را ندید، به عالم باطن توجه کرد. امام مظهر ذات غیبی است و تمام عوالم وجودی تحت احاطهی قیومی اوست؛ اذا شاء أن یعلم علم. دید عین اکبری با عین حسینی متحد شده است
چون علی را اندر این کثرت نیافت
هشت کثرت را و در وحدت شتافت
دید در صحرای وحدت واردش
متصل با ذات پاک واحدش
علی اکبر علیه السلام به مقام ذات حسینی ارتقاء پیدا کرد و با پدر یکی شد...
کتاب #مصارع_عشاق ،ص ۱۱۷ و ۱۱۸
✍🏼 #ح_م
@lolo_marjan 🕊🍃
💐🌺💐🌺💐🌺💐🌺💐🌺
🍃💐🍃💐🍃💐
💐🌺💐
✨ نکتهای لطیف شما را بگویم، گوش جان فرا دهید، وقتی حضرت زینب سلام الله علیها به مجلس ابن زیاد ملعون وارد شد، آن ملعون به حضرت زینب طعنه زد که کار خدا را در مورد حسین و خاندانش چگونه دیدی؟! ایشان فرمود: ما رأيت إلا جَمیلا... تفاسیر عرفانی فراوانی برای این جملهی عرشی گفته شده اما لطافتی دیگر دارد اگر بگوییم، حضرت زینب سلام الله علیها امام زمان ارواحنا فداه را در کربلا زیارت کرد. کسی که امام زمان را ببیند، همهی غمهایش زائل میشود. همهی دردها و غصههای ما ناشی از این معنی است که از امام زمان روحی فداه غافل هستیم و آه! چه غفلت عظیمی...
تو که یک گوشهی چشمت غم عالَم ببرد
حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد
ملاقات با امام غم و غصه را از میان برمیدارد و غم عشق را جایگزین میکند، در کربلا چون غم مصائب عظمای روز عاشورا که اعظم مصائب است، بر قلب آل الله نشست حتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها با قد خمیده وارد گودال شد، خدا جمال مجمع الجمال حضرت م ح م د بن العسکری روحی فداه را به آن حضرت نشان داد و قلب اقدس او آرام گرفت... حضرت زهرا عشق آفرین است اما او هم در کربلا بیقراری کرد. وقتی وارد گودال قتلگاه شد فرمود: بنی... قتلوك، ذبحوك، و من الماء منعوك... عشق را ذبح نمودند و آب را از عشق مضایقه کردند. حق متعال تمثال انور امام زمان سلام الله علیه را به نور آفرین عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نشان داد و فرمود: «بهذا انتقم لهذا». این آقا کیست که آن مصیبت بزرگ به او تسلّی پیدا میکند؟
چنین معشوقهای در شهر وآنگه دیدنش ممکن
هر آن کز پای بنشیند به غایت بیبصر باشد
📚 کتاب #مصارع_عشاق، ص ۳۱ و ۳۲
✍🏼 #ح_م
@lolo_marjan 🍃🌺
سر مبارک مولای ما ۷۲ جلوه داشته و هرجا چیزی گفته است و یا آیاتی خوانده. این سَر که ولایت است در دو جا تجلی به ذات کرد؛ یک جا برای حضرت رقیه و جایی برای حضرت زینب سلام الله علیهما که به تجلی این سَر، این دو نفر به آن کمال ممکنهی خودشان رسیدند. در اینجا حضرت زینب به آن نگاه ولایی که داشت از سر اباعبدالله که مظهر ولایت است همین را میخواهد. میگوید که:
یَا أَخِی فَاطِمَة الصَّغِیرَة کَلِّمْهَا
فَقَدْ کَادَ قَلَبُهَا أَنْ یَذُوبَا
ای برادر من، با دختر سه سالهات صحبت کن، عن قریب است که قلبش از فراق تو ذوب شود...
#ح_م
#مصارع_عشاق
@lolo_marjan 🏴