eitaa logo
🍁لطفِ خدا🍁
470 دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
10.1هزار ویدیو
79 فایل
گویی بازی ماروپله همان رسـم بندگـیست! هربار ڪه بافــریب شـیطان به طبقات پایین و سختیهای زندگی سـقوط‌ میکنی: نردبان🍁لطفِ خدا🍁برای بازگشت به جایگاه گذشته درڪنارتوست. ادمین: @E_D_60 ثبت نظرات: https://daigo.ir/secret/8120014467
مشاهده در ایتا
دانلود
11.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️غریب کوچه ها شدن با من... 🎙بمناسبت شب پنجم محرم روضه سوزناک حاج میثم مطیعی را با حال خوب گوش دهید. 💚 💔 @Nava_iranseda
حسین گفتن ما از..؛ عنایت حسن است❤️ 💚 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 حاجات خویش را دل من از خدا گرفت تا اینکه برد نام حسن را، دعا گرفت بیمارِ لاعلاج چه بسیار دیده ایم عرض توسلی به تو کرد و شفا گرفت هرکه هوای کرب و بلا می کند، چرا؟ با ذکر ، سفر کربلا گرفت با دیدن مزار غریبت دلـم شکست در جای جای صحن دلم روضه پا گرفت یک روز می رسد که شوم خادمِ حرم این هدیه را ز دست کریم شما گرفت روزی که گنبد و حرمش را بنا کنیم باید تمام صحن حسن را طلا گرفت 💔 قبل هرجمله وحرف وسخن ونقل وکلام اول صبح دوشنبه به شما عرض سلام✋🏻 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم محمدامین کریمیان ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
@Maddahionlinمداحی آنلاین - ای سلام حسین حسن - کریمی.mp3
زمان: حجم: 7.88M
ای سلام حسین، حسن ای تمام حسین، حسن ای امام حسین، حسن 🎙 محمود کریمی 💚 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
تمام‌ هفته را به امید دوشنبه ام... که بشکفد این‌دل با یک سلام! دوشنبه ها روز شماست ارزانی مهمان ها😊👌 💚 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 دامن چشم من از گریه به دریا اُفتاد چشم زخمی‌شده از کار تماشا اُفتاد پاره‌هایِ جگرم میچكد از كُنجِ لبم عاقبت سایه‌ی مرگ آمد و بر ما اُفتاد باز هم خاطره‌هایم همگی زنده شدند راه من باز بر آن كوچه‌ی غمها اُفتاد یاد آن کوچه که با مادر خود میرفتم به سرم سایه‌ای از غربتِ بابا اُفتاد کوچه بن‌بست شد و در دل آن وانفسا چشم نامرد به ناموس علی تا اُفتاد آنچنان زد که رَهِ خانه‌ی خود گُم كردیم آنچنان زد که به رخساره‌ی گُل جا اُفتاد گاه می‌خورد به دیوار و گَهی رویِ زمین چشمِ زخمی‌ شده از کار تماشا اُفتاد من از آن دست‌کشیدن به زمین فهمیدم گوشواری که شکسته است در آنجا اُفتاد شانه‌ام بود عصایش ولی از شدت درد من قدم خم شد و او هر قدم اما اُفتاد زَهرا حَرَم نداشت تو هم بی‌حَرَم شدی از کـودکـی هَمیشه هَوادار مـادری...🥀 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم محمد پورهنگ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
همه ی زندگی‌ام بیمه ی حرز حسن است من دعا گیرِ حسن، زنده‌‌ ی ناد حسنم با تمام کرَمش،در حرمش،خاک،پُر است هرکجایی که حرم هست، بیاد حسنم 💚 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 از کوچه به هنگام گذر خاطره دارم میسوزم و باسوز جگر خاطره دارم مانوس به اشکم چه کنم دست خودم نیست آخر من ازین دیده ی تر خاطره دارم یک روز عصا بودم و یک عمر خمیدم از درد سر و درد کـمر خاطـره دارم کابوس گرفته ز من این خواب شبم را با آه شب و سوز سحر خاطره دارم این پیری من زیر سر کودکی ام بود در سن کم از غم چقدر خاطره دارم رد میشدم از کوچه ی تنگ و جگرم سوخت از سیلی و از چرخش سر خاطره دارم بیزارم ازین سرعت بسته شدن در من با لگد و آتش در خاطره دارم سیلیِ به سبب مرگ شد آری بخدا غصه ی ناموس کشنده ست 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم مـهـدی عـزیـزی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
دو غم به دلت ماند حضرت مادر کفن برای حسین و حرم برای حسن 💚 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 پس از مصیبت در، در بدر شدم، مـادر همین که از خبرت با خبـر شدم مـادر نوشته اند، چهل تن به یک نفر من هم اسیر صـورت آن یکـــ نفر شدم مـادر میان شعله ی آتش چه آمده به رخت؟ که من ز داغ رخت شعله ور شدم مـادر چه آمده به سرت؟ باز چهره پوشاندی دوباره زخمـیِ زخـم بصر شدم مـادر حسن نگاه به دیوار خـانه می نالـد شهید روضه ی مسمار در شدم مـادر نشسته ام، که تو شبـها دگر نمی خوابی شکـسته ام ز غـمـت، پیرتر شدم مـادر رَهَم دهید به خـانه، که بی لیاقت مـن به روضه خوانیتان مفتخر شدم مادر دعـا کـنید بـرایـم بـه حـق چــادرتان نیازمـند دعــای سحــر شدم مــادر شمـا که عـازم راه سفـر شدی مــادر پس از شما چقدر در بدر شدم مـادر بی حرم مانده ولی در عوضش می بینیم چارده قرن فقط از کـرم او سخن است 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم رضـا حـاجـی‌زاده ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
💚 هیچ کس مثل حسن فکر غم ماها نیست دست و دلبازتر از او به همه دنیا نیست در سرایی که کرمخانه و بیت الحسن است منصب حضرت جبریل، فقط دربانی ست با وجودی که بود خانه ی او پُر ز گدا هرگز اینگونه نگفته ست، که دیگر جانیست کل دارایی خود را به گدا می بخشد هرگز اینطور نگوید که "ندارم" یا "نیست" مطمئن باش هر آن چیز که خواهی بدهد درِ این خانه سخن از "اگر" و "اما" نیست ثبت رسمی بکنم، هر چه که دارم از اوست هر چه دارم بخدا جز کرم مولا نیست ما "حرمساز"، حسن نیز "حرم دار" شود زودِ زود است، وقوعش بخدا رویا نیست سر به مُهر است، غمی که به دلش داشت حسن هیچ کس باخبر از غصه ی این آقا نیست همره مادر خود بود، ولی کودک بود داد میزد که نزن ، مادر من تنها نیست داد میزد که نزن، صورت او برگ گل است مگر این را که زدی، انسیة الحورا نیست؟ وای از آن لحظه که فریاد برآورد حسن به روی چادر صدیقه که جای پا نیست باز ، با این همه غصه، به حسینش میگفت هیچ روزی بخداوند، چو عاشورا نیست فکرکردن به غم و غصه ی مادر سخت است خواندن روضه ی در، چند برابر سخت است از این همه اصرار حرف بزن از حسن بغض پی بغض، برادر سخت است 💔🥀😭 🥀 به یاد شهیدمدافع‌حرم سیدسجاد حسینی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa