eitaa logo
🍁لطفِ خدا🍁
475 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
6.6هزار ویدیو
69 فایل
گویی بازی ماروپله همان رسـم بندگـیست! هربار ڪه بافــریب شـیطان به طبقات پایین و سختیهای زندگی سـقوط‌ میکنی: نردبان🍁لطفِ خدا🍁برای بازگشت به جایگاه گذشته درڪنارتوست. ادمین: @E_D_60 ثبت نظرات: https://daigo.ir/secret/8120014467
مشاهده در ایتا
دانلود
مامان خوبم می دونم خیلی دوستم داری... دوست داری من رو خوشگل کنی و به همه نشونم بدی ولی مامانی یه کوچولو فکر کن من قراره یه انسان باشم! مامانی من عروسک نیستم که هرطوری لباس تنم کنی آرایشم کنی ، جلو همه برقصونیم ، بغل هرکسی قرارم بدی من رو با خودت آرایشگاه نبر ، تو به من حیا یاد بده ، پوشش داشتن رو یاد بده ، دفاع از خودم رو یاد بده ،کسانی که بی عفتی یادم بدن زیادن ،تو ...عروسک شدن واسه دل دیگران رو یادم نده ...خواهش می کنم به من فرصت انتخاب بده...♥️ خواهش میکنم مامانی... ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
یکی از دوستان 👇👇 حاج قاسم سلام! به رسمِ رفقایمان برایت چند خطی نامه می‌نویسم؛ اسمش را می‌گذارم «قول‌نامه». یادم می‌آید یکی از رفقا گرهِ کوری به زندگی‌اش داشت، ناامید شده بود.هنوز شهید نشده بودید. به او گفتم :«فرض کن حاج قاسم بیاید و به تو قول بدهد، پشتت گرم نمی‌شود؟ خیالت راحت نمی‌شود؟ حالا من به تو می‌گویم خدایِ حاج قاسم؛ به تو وعده‌یِ یُسْراً داده…» خیال می‌کردم نمی‌روی، حاج قاسم همیشه بود، همه‌جا بود. ایران، تهران، سوریه، بغداد، درست روبرویِ دشمن می‌ایستاد؛ همزمان که دشمن نام او را می‌آورد، نمی‌دانست حاجیِ ما همان‌جاست… درست روبه‌رویش. چه می‌دانستم یک صبحی بیدار می‌شوم و دیگر نیستی، چه می‌دانستم واقعا اینقدر زود دیر می‌شود. دوستمان راست گفت، چشم‌هایت عجیب نویدِ نگاهِ همّت را می‌دهد! دست‌هایت عجیب بویِ عباس، نگاهت عجیب نفوذِ مالِک… صدایت عجیب روایتِ آوینی! برای مادربزرگم بویِ پیراهن دایی‌م را می‌دهی. هرچه خوبان دارند، تو یکجا داری… حاجی جان! اسمِ این چند خط عریضه را می‌گذارم قول‌نامه؛ تمدیدِ قولی که سه سالِ پیش به تو داده بودم. یکجاهایی کم آوردم، عقب رفتم، ترسیدم، تنها شدم، گریه کردم، خندیدم، اما تهِ ترسیدن‌ها گفتم:«خدایا شجاعم کن، نه برایِ حاج قاسم شدن، برایِ خودم، که بدقول نشوم پیشِ حاجی.» حاجی جان! از خدا پنهان نیست، از تو چرا پنهان باشد؟ از ساعتی که رفتی، خیلی‌ها سنگ زدند به این قطار، پیاده شدند، خسته شدند، فحش دادند، دلم می‌سوزد، دلم آتش می‌گیرد… برایشان! کاش می‌توانستم التماسِشان کنم که صبر کنید، نهایتِ این راه خوشی‌ست، حیف است! خودتان را ارزان نفروشید.حاجی خودش گفت اینجا حرم است، دفاع از حرم عاقبت‌بخیری‌ست، لحظه‌یِ موعود نزدیک است، حیف است… زورم نرسید!می‌‌ترسم روزی زورم به «من» هم نرسد… حاجی جان؛ سخت شده ولی فدایِ دست‌هایت، سخت‌تر از مواجه شدن با شقی‌ترین آدم‌هایِ معاصر-داعشی‌ها که نیست، سخت‌تر از خستگیِ چشم‌هایت که نیست. اصلاً خدایِ حاج قاسم گفت؛ بعد از این سختی‌ها حلاوتِ آسانی را به شما خواهم چشاند، رسول‌الله دلتنگِ امتِ اخرالزمانی‌ست که اراده‌هایشان از آهن است… سلامِ ما را به سیدالشهدا برسان، سلام ما را به تمامِ شهدا برسان، بگو برایمان دعا کنند. برایِ من هم؛ که اگر «من» دامنِ مرا گرفت، گوش «من» را بپیچانند. سفارش کرده بودی خامنه‌ایِ عزیز را عزیزِ جان بدانیم، لحنِ وصیت‌نامه‌ات گواهِ دعای عاقبت‌بخیر‌ی‌ست، گواهِ سند عاقبت‌بخیری. به رویِ چشم‌هایمان؛ سیدعلی عزیزِ ماست، عزیزِ جان ماست.خدا از عمرِ من کم کند برای طول عمرِ سید، از وقتی شهید شدی ضمیمه‌یِ دعاهایم شد. راستی! می‌دانم تمامِ عمر تشنه‌یِ شهادت بودی و گفتی خداوندا عاشقِ دیدارتم؛ همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن نمود؛ می‌دانم، می‌دانم! اما ببخش، نمی‌چرخد بر زبانم جز «حاج قاسم» خطابت کنم. دلتنگِ آدم‌هایِ ندیده‌ شدن هم عجب حکایتی‌ست… ساعت ۰۳:۳۸ ۱۳ دی‌ماه ۱۴۰۱ در قطار-مسیرِ تهران به مشهد. ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
ای با موضوع رأیی که برای اعتلای دین است با هر نظر و سلیقه ای شیرین است هر رأی که افتد به درونِ صندوق یک تیر به قلب خصمِ بد آیین است هر برگه ی رأی ما برای اسلام از سرخیِ خون شهدا رنگین است امروز حضورِ ما، دفاع از حرم است ایران حرم و پناهِ مظلومین است هر رأی چو موشکی به قلب حیفاست امروز وظیفه ی همه، سنگین است با هر نِگَهی بیا، غلط یا که درست والله که چشم شهدا بر من و توست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa