ادامه ۹۸👇👇
ارمیا: _میریم خونه.
آیه: _دلم چند روز فرار میخواد.
ارمیا: _با فرار تموم نمیشه... #بساز آیه. دیدی مامان فخرالسادات چطور #ایستاده؟ دیدی #دوتا شهید داده و هنوز داره #لبخند میزنه؟ اسطوره نباش آیه! #اسطوره_ساز باش؛ گاهی خم شو، اما نشکن! گاهی بشین اما پاشو! گاهی برو، اما برگرد؛ گاهی بشکن اما جوونه بزن و از نو متولد شو!
آیه: _بیا بریم یک جای دیگه. دور از این آدمها!
ارمیا: _میریم. جایی که یادت بیاد تو کی هستی... تو کی بودی!
آیه: _همهی آیه مهدی بود... من بدون مهدی هیچی نیستم.
ارمیا: _اشتباه نکن آیه! تو بودی. همه چیز تو بودی! چرا فکر میکنی یعد از سیدمهدی چیزی نداری؟ #ایمان مال تو بود! #چادر مال خودت بود! #نماز مال خودت بود! #کمک_به_مردم مال خودت بود. سیدمهدی #راه رو بهت نشون داد و تو رفتی. تو من و ما رو تو راه آوردی. آیه ایمانه... آیه اعتقاده! تو #راِه_سیدمهدی رو برای خدمت به مردم ادامه بده.
آیه: _نمیدونم.
ارمیا: _ #باهم ادامه بدیم؟ همقدم بشیم؟
آیه: _یا علی...
***********
پایان ۱۳۹۸/۲/۵
✓خانهام ویران شده است و این فدای #کشورم
✓همسرم بیهمسر است، این هم فدای #ملتم
✓دخترم بابا ندیده این فدای #غیرتم
✓کشورم آزاد و آباد است، این هدیه برای #رهبرم
💚🤍❤️پایان💚🤍❤️
❤️🩹 نویسنده؛ سَنیه منصوری
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa