کانال در آرزوی شهادت
📖 #خاطرات_شهدا ♥️ پرستار بہ صورت رنگ پریده و لب های ترڪ خورده مجروح حاج احمد متوسلیان نگاه ڪرد و بع
📖 #خاطرات_شهدا 🌸
🗣 #هر_ڪجا_هستید_اذان_بگوییــد ♥️
می گفت : «بچہ مسلمان باید محڪم باشد .»
ایشان دستور داده بودند ڪه وقت ظهر هر ڪجا بودند باید اذان بگویند .
یڪ روز رو بہ من ڪرد و گفت : «شما اذان می گویید؟»
گفتم : «نہ آقا، خجالت می ڪشم .»
ایشان گفت : «یڪ سوال از تو دارم ؛ شما چہ می فروشید ؟» گفتم : «خیار ، بادمجان ، ڪدو و...»
آقا پرسید : «آیا داد هم می زنی؟» گفتم : «بله آقا»
گفت : «می شود یڪی از آن فریادها را هم اینجا بزنی؟»
گفتم : «نہ آقا ، خجالت می ڪشم ؛ آخر آقا من ڪه جنس ندارم .» حالا اگر سر ڪار بودم و مثلا خیار داشتم می گفتم خیار یہ قرون ؛ اما اینجا ڪه چیزی ندارم .
گفت : «آهان بگو من دین ندارم ! یڪ جوان با این هیبت و توانایی و قدرت ، خجالت می ڪشد فریاد بزند الله اڪبر ، اشهد ان لا اله الا الله ، من شهادت می دهم ڪه خدا از همه بالاتر است ! خجالت می ڪشی این ها را بگویی؟! آن وقت خجالت نمی ڪشی با این همہ عظمت ، داد بزنی : خیار یہ قرون؟!»
🌹 #شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
✍ نشر مطلب بہ مناسبت 27 دیماه
🌸 #سالروز_شهادتشان
🌹 @love_shahid 🌹
🇮🇷در آرزوی شهادت🇮🇷
دوستان خود را نیز دعوت نمایید ...
۲۷ دی ۱۳۹۷
۲۷ دی ۱۳۹۷
بارها متوجہ میشدم ڪه همسرم نیمہ شب از خانہ خارج شده بعد از نماز صبح بہ منزل باز میگردد .
ابتدا خود را بہ خواب زده ، فڪر میڪردم بہ دنبال مأموریتهای سپاه شبها از خانہ بیرون میرود .
یڪ شب طاقتم تمام شد و خیلی آرام مؤدبانہ گفتم : " دلم میخواد بدونم شبها ڪجا میری؟"
وقتی متوجہ شد ڪه من نیز میدانم ڪه شبها از خانہ خارج میشود با خونسردی تمام گفت : امشب با هم میریم .
نیمہ شب پتویی برداشتہ بہ اتفاق از خانہ خارج شدیم .
یك راست بہ گلستان شهدا رفت .
ڪنار قبر " شهید اسدالله باغبان " پتو را پهن ڪرد و مشغول خواندن نماز شد .
✍ بہ روایت همسر #شهید_ابوالحسن_حسنی
🌹 بہ یاد نمازهای شب عارفانہ و عاشقانہ شهدا ... #التماس_دعا
🌹 @love_shahid 🌹
🇮🇷در آرزوی شهادت🇮🇷
۲۷ دی ۱۳۹۷
۲۸ دی ۱۳۹۷
۲۸ دی ۱۳۹۷
۲۸ دی ۱۳۹۷
کانال در آرزوی شهادت
💕 #کمی_مثل_شهدا 💕 همیشہ همسرداری اش خاص بود ؛ وقتی می خواستیم با هم بیرون برویم ، لباس هایش را می
💕 #کمی_مثل_شهدا 💕
🌸 #همسرانه 🌸
جمعہ بہ جمعہ با دوستاش می رفت ڪوهنوردی 👌
یہ بار نشد ڪه دست خالی برگرده . همیشہ برام گلهای وحشی زیبا یا بوتہ های طلایی میاورد . 😍
معلوم بود از میون صد تا شاخہ و بوتہ بہ زحمت چیده .🌸
بعد از شهادتش رفتم اتاق فرماندهی تا وسایلشو ببینم و جمع ڪنم . 😔
دیدم گوشہ اتاقش یہ بوتہ خار طلایی گذاشتہ بود ڪه تازه بود .
جریانش رو پرسیدم .
گفتند : از ارتفاعات لولان عراق آورده بود .
شڪ نداشتم ڪه برای من آورده بود . 😊
✍ بہ روایت همسر #شهید_حسن_آبشناسان
🌹 @love_shahid 🌹
🇮🇷در آرزوی شهادت🇮🇷
۲۸ دی ۱۳۹۷
کانال در آرزوی شهادت
💖 #اخلاق_شهدایی 💖 همیشہ توی جیبش یہ زیارت عاشورا داشت ڪار هر روزش بود 👌 بعد هر نماز باید زیارت م
💖 #اخلاق_شهدایی 💖
« اگر ڪسی او را نمی شناخت ؛
هرگز باور نمی ڪرد ڪه با فرمانده ی لشڪر مقدس امام حسین (ع) روبروست ." »
«نماز جماعت ظهر تمام شد . جعبہ شیرینی را برداشت . چون وقت تنگ بود ؛ سریع خودش بہ هر نفر یڪی می داد و می رفت سراغ بعدی .»
« رسید بہ " حاج حسین خرازی" .
چون فرمانده بود ڪمرش را بیشتر خم ڪرد و جعبہ را پایین آورد .»
ّ« رنگ حاجی عوض شد . با اخم زد زیر جعبہ و گفت : "خودت مثل بقیه یڪی بده " »
✍ #شهید_حاج_حسین_خرازی بہ نقل از آقای مرتضوی
🌹 @love_shahid 🌹
🇮🇷در آرزوی شهادت🇮🇷
۲۸ دی ۱۳۹۷
24.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 ڪلیپی از #شهید_جهاد_مغنیه (فرزند برومند فرمانده دلاور جبهہ مقاومت ، شهید عماد مغنیه )
او در سن 23 سالگی در منطقہ قنیطره سوریہ ، مورد اصابت موشڪ بالگرد اسرائیلی قرار گرفت .
#سالگرد_شهادتشان 🌸
🌹 @love_shahid 🌹
🇮🇷در آرزوی شهادت🇮🇷
۲۸ دی ۱۳۹۷
۲۸ دی ۱۳۹۷
۲۸ دی ۱۳۹۷
Hamed_Zamani_Shahre_Baran_190118133032.mp3
3.85M
🎧 شهر بارون
🎤 حامد زمانی
🌼 نبودی و هزار دفعہ زمین خوردم
❤️ #تقدیم_بہ_امام_زمان_عج
🌹 @love_shahid 🌹
🇮🇷در آرزوی شهادت🇮🇷
۲۸ دی ۱۳۹۷