eitaa logo
شهادت زیباسـت
83.8هزار دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
3.9هزار ویدیو
28 فایل
🔰امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از #شهادت نیست (مقام‌معظم‌رهبری) تبلیغات پربازده👇🏿 https://eitaa.com/joinchat/1455685646C75c4db7174 جهت ارتباط👇🏻 @Mokhles_28
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷آخرین جمعه رمضان آمده آقا برگرد 🌷همہ‌ے دلخوشے ام‌ابیها برگرد 🌷منجےعالم امڪان بہ ستوه آمده‌ام 🌷آیہ چهارده سوره زهرا برگرد ❤️اللهم عجـل لولیڪ الفـرج❤️ ✨بحق فاطمة الزهرا✨ @loveshohada28
و ما تا ابد به ڪسانی که پلاڪشان را از گردنشان در آوردند تا مانند حضرت زهرا(س) گمنام و بی مزار باشند،مدیونیم 📎 میگفت پیکرم را غریبانه تحویل بگیرید و غریبانه تشیع کنید،چیزی روی سنگ مزارم ننویسید،اگر خواستید بنویسید "تنهاپَر ڪاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی" #شهیداحمدمکیان #سالروزشهادت #یادش_باصلوات 🆔 @loveshohada28 #الله_اڪبر
شهادت زیباسـت
و ما تا ابد به ڪسانی که پلاڪشان را از گردنشان در آوردند تا مانند حضرت زهرا(س) گمنام و بی مزار باشند
➖شهید ایرانی که خواست مزارش کنار شهدای باشد➖ 👈حافظ قرآن کریم. . 👈طلبه حوزه علمیه قم 👈از رزمندگان لشڪر و از نیروهای سردار 👈 21 سال سن دارد 👈 فقط یکسال از ازدواجش می گذرد 👈 از ورزشکاران شهرک طالقانی ماهشهر بود، که به صورت داوطلبانه به جمع سپاهیان فاطمیون پیوست... شهید احمد مکیان سالروز شهادت یادش با صلوات 🆔 @loveshohada28
💌 محبت و رفاقت شهدا به روایت در عملیات والفجر شهید زین‌الدین دستور داد گردان سیدالشهدا برن رو ارتفاعات لری. وقتی ما رسیدیم روز بعد بالاسر بچه‌هایی که شب عملیات تو درگیری به شهادت رسیده بودند، بعضی‌هاشون مجروح شده بودند تو این ارتفاعات؛ همدیگر رو بغل کرده بودن که خیلی سردشون نشه. در حین اینکه خونریزی ادامه پیدا کرده بود، تو بغل هم به رسیده بودن. تو بغل هم خشک شده بودند. وقتی آقا مهدی شهید زین‌الدین رسید، نمیشد اینها رو از هم جداکرد. دوتاییشون رو باهم بلند کردن و گذاشتن رو قاطر، بستند که ببرند عقب و آقا مهدی شروع کرد به گریه کردن... @loveshohada28
سالها پیش سفر کردیم به زمین؛ و حال زمین گیر شده ایم... . آسمانی ها پشت سرمان آب بریزید تا برگردیم... . از زمین تا آسمان راهی نیست! @loveshohada28
انتقام گرفتیم.....✋✌️ 🆔 @loveshohada28 #الله_اڪبر
زیباترین عکس از شبهای احیا #خیلی_خوبه 🆔 @loveshohada28 #الله_اڪبر
شهادت زیباسـت
. ‌ ‌ وقتی به جای کـلاغ در آن بازی کودکانه گفتم : ... ‌ خندیدی و گفتی : من که پر ندارم .. ! ‌ بزرگ تر که شدم خوب فهمیدم.. هـم داشتی .. و هـم را خوب بلد بودی .. @loveshohada28
شهادت زیباسـت
#هویزه
🔶 🌷 . روزهای اول جنگ، شهر اشغال شده‌ی ... دختر جوانی را به همراه مادرش به مقر بعثی ها می‌آورند؛ یکی از مسئولین بعثی (ستوان عطوان) دستور می‌دهد را به داخل سنگرش بیاورند! . را بیرون سنگر نگه می‌دارند؛ لحظه ای شیون مادر قطع نمی شود... . دقایقی بعد بانوی جوان با حالتی مضطرب، دستان و و لباس پاره شده سراسیمه از داخل سنگر به بیرون فرار می کند... تعدادی از سربازان به داخل سنگر می روند و با ستوان عطوان مواجه می شوند؛ . دختر جوان هویزه ای حاضر نشده را به بهای آزادی بفروشد و با سر نیزه، ستوان را به رسانده و حتی اجازه نداده از سرش برداشته شود... . . خبر به گوش سرهنگ هاشم فرمانده مقر می رسد؛با دستور سرهنگ یک گالن بنزین روی دختر جوان خالی می کنند... . در چشم بهم زدنی تمام چادر بانو را فرا می‌گیرد و همانند شعله ای به این سو و آن سو می‌دود... و لحظاتی بعد جز دودی که از بلند می‌شود چیزی باقی نمی ماند!! . فریادهای دلخراش مادر برای بعثی ها قابل تحمل نیست، مادر را نیز به همان سبک به جگر گوشه اش می رسانند... @loveshohada28