eitaa logo
شهادت زیباسـت
86.5هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
27 فایل
🔰امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از #شهادت نیست (مقام‌معظم‌رهبری) کپی مطالب کانال با ذکر صلوات آزاد است تبلیغات پربازده👇🏿 https://eitaa.com/joinchat/1455685646C75c4db7174 بگوشم👇🏻 @Ad_shahadat_zibast
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📝متن خاکریز خاطرات ۴۹ ✍کدام امام معصوم (ع) نام گروه شهید نواب صفوی را تعیین کرد؟! : شهید سید مجتبی نواب صفوی می گفت: خوابِ امام حسین (ع) رو دیدم؛ حضرت بازوبندی روی دست راستم بستند؛ روی بازوبند نوشته شده بود: فدائیان اسلام... به همین خاطر اسم گروهمون شد فدائیان اسلام... 📌خاطره ای از زندگی روحانی شهید سید مجتبی میرلوحی" نواب صفوی" 📚منبع: کتاب دانشجویی نگاهی به زندگی و مبارزات رهبر فدائیان اسلام @Loveshohada28
. 📝 متن خاکریز خاطرات ۵۵ ✍ زیباترین نوعِ شهادت نصیب این رزمنده شد وقتی ترکش به قلبش خورد ، بلند گفت: یا مهدی(عج) ‌... سرش رو بلند کردم که بذارم روی پام ، اما گفت: ول کن سرم رو ، بذار آقا سرم رو بغل کنه... هنوز لبخند به لب داشت که پر کشید... چه رفتنی؟ سر به دامنِ مولا ... با لبخند... 📌نام شهید در منبع ذکر نشده 📚منبع: سالنامه سرداران عشق 1388 @loveshohada28
✍ طرح جالبِ جمعی از رزمندگان برای ترک گناه : چند تا از رزمنده‌ها یک قرار قشنگ گذاشته بودند: «اینکه هرجا کسی داره غیبت می کنه صلوات بفرستند.» با اینکار هم طرف متوجه اشتباهش می‌شد و غیبت نمی‌کرد ، هم صلوات می‌فرستادند و ثواب می‌بردند. واسه همین هر جا کسی مشغولِ غیبت بود ، یکی می‌گفت: بلند صلوات بفرست ... 📌شهدا نسبت به عاقبت به خیریِ دیگران بی تفاوت نبودند ... ما نیز بی‌تفاوت نباشیم
✍ همسرداری را از شهدا بیاموزیم هر وقت خونه بود ، توی بچه داری کمکم می کرد. از شستنِ بچه گرفته تا پهن کردنِ لباس‌هاش رویِ بند خلاصه از هیـچ کمکی دریغ نمی‌کرد. هیچ‌وقت هم سخت‌گیری نمی‌کرد که چیزی بخرم یا نه ... البته من هم اهلِ ریخت و پاش نبودم ، عبدالله هم این رو می دونست ... @loveshohada28 📌خاطره‌ای از زندگی طلبه شهید عبدالله میثمی 📚منبع: کتاب نیمه پنهان ماه11، صفحات 26 و33
✍️ این دقت‌ها شهادت را رقم می‌زند : 💖هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود. عطاءالله مثل همیشه پدرش رو مجبور به بستنِ مغازه کرد می‌گفت: 👇👇 کار کردن وقتِ برکت نداره ، بریم مسجد ، بعد که برگشتیم خودم همه‌ی کارها رو می‌کنم ،🌺 اینطوری پولی‌که در میارین دیگه شبهه‌ای نداره وآدم رو به یه جایی می‌رسونه...🌹🌹 . 📚منبع: کتاب سیره‌ی دریادلان 🌹 🕌| @loveshohada28 کانال شهادت زیباست🍃👆👆
✍️ این دقت‌ها شهادت را رقم می‌زند : 💖هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود. عطاءالله مثل همیشه پدرش رو مجبور به بستنِ مغازه کرد می‌گفت: 👇👇 کار کردن وقتِ برکت نداره ، بریم مسجد ، بعد که برگشتیم خودم همه‌ی کارها رو می‌کنم ،🌺 اینطوری پولی‌که در میارین دیگه شبهه‌ای نداره وآدم رو به یه جایی می‌رسونه...🌹🌹 . 📚منبع: کتاب سیره‌ی دریادلان 🌹 🕌| @loveshohada28 کانال شهادت زیباست🍃👆👆
خاکریز خاطرات ۴۴ ✍ طرحِ جالبِ یک شهید در خانه برای ترک گناه : یه صندوق درست کرد و گذاشت توی خونه. بعد همه رو جمع کرد و از گناه بودنِ دروغ و غیبت گفت. مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعیین کرد. عهد بستند هر کسی از این به بعد دروغ بگه یا غیبت کنه ، اون مبلغ رو به عنوانِ جریمه بندازه توی صندوق... قرار شد پولهای صندوق هم صرف کمک به جبهه و رزمنده ها کنن. طرح خیلی جالبی بود ، باعث شد تمام اعضای خانواده خودشون رو از این گناه‌ها دور کنن؛ اگه هم موردی بود ، به هم تذکر می‌دادند 🌷خاطره ای از زندگی شهید علی اصغر کلاته‌سیفری 📚منبع: کتاب وقت قنوت ، صفحه 145 🆔 @loveshohada28 کانال شهادت زیباست🍃👆
‍ ✍️ این دقت‌ها شهادت را رقم می‌زند : 💖هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود. عطاءالله مثل همیشه پدرش رو مجبور به بستنِ مغازه کرد می‌گفت: کار کردن وقتِ نماز برکت نداره ، بریم مسجد ، بعد که برگشتیم خودم همه‌ی کارها رو می‌کنم ، اینطوری پولی‌که در میارین دیگه شبهه‌ای نداره وآدم رو به یه جایی می‌رسونه... . 📚منبع: کتاب سیره‌ی دریادلان 2 🌹 💟 @Loveshohada28
✍️ مردی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام موند : هر وقت از جبهه برمی‌گشت ، به حفرِ چاه مشغول می‌شد.دستمزدش رو هم می‌داد به همسرش تا در غیابش راحت باشه... بعد از شهادتش افراد زیادی به خونه‌مون اومده و با گریه می‌گفتند که حسین شبها می‌رفته خونه‌شون ، مشکلاتشون رو حل می‌کرده و بـا رسیـدگی به خـانواده‌های نیازمند ، باعثِ شادیِ قلبشون می‌شده... 🌷خاطره‌ای از طلبهٔ شهیدحسین سرمستی 📚منبع: کتاب بر خوشه‌ی خاطرات ، صفحه ۲۵ 🆔 @loveshohada28 |