eitaa logo
شهادت زیباسـت
83.7هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
4هزار ویدیو
29 فایل
🔰امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از #شهادت نیست (مقام‌معظم‌رهبری) تبلیغات پربازده👇🏿 https://eitaa.com/joinchat/1455685646C75c4db7174 جهت ارتباط👇🏻 @Ad_shahadatzibast
مشاهده در ایتا
دانلود
راوی:سید مرتضی آوینی اگر شب قدر شبی باشد که سرنوشت آدمی مشخص میشود، پس همه ی شب های جبهه شب قدر است... 🌺شب مردان حق این چنین می گذرد که روزها آنچنان اند که دل شیر از هیبتشان به لرزه می افتد. نپرس که چرا می گریند؟ در سفر زمینی پاها مجروح می شود ودر سفر آسمان دل ها . دلی که از یاد حسین نگرید که دل نیست سنگ خاراست و چگونه نور در سنگ خارا راه یابد. ‌‌اگر شب قدر شبی باشد كه تقدیر عالم در آن تعیین مي‌گردد، همه‌ی شب‌های جبهه شب قدر است و از همین‌جاست كه تاریخ آینده‌ی كره‌ی زمین تقدیر مي‌شود؛ شب‌هایی كه ملائكه‌ی خدا نازل مي‌گردند و ارواح مجاهدان راه خدا را از معارجی كه با نور فرش شده است به معراج مي‌برند...👆 @loveshohada28
شب قدر ۳۵ سال پیش عملیات رمضان در اوج تابستان اغاز شد بسیاری از شهدا تشنه جان دادند پای ایران و ایمانمان 💐عکس:شلمچه/عملیات رمضان۱۳۶۱💐 🆔 @loveshohada28
روز قدس و همین یک تصویر بس.................. #قدس #فلسطین 🆔 @loveshohada28 #الله_اکبر
🌸🌺🌷 🔺جمله ای از مولا علی "ع" نصب شده در خیابانهای لندن: هیچ ثروتی چون عقل، هیچ فقری چون نادانی ، هیچ ارثی چون ادب و هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست @loveshohada28
ما دولت که هیچ،قریه که هیچ،مزرعه که هیچ،حتی طویله ای به اسم اسرائیل را هم به رسمیت نمیشناسیم 🆔 @loveshohada28
✍ روحانیت و مسئولین فرهنگی اگر اینگونه باشند ، جامعه اصلاح می‌شود در دورانی که حتی عبورِ یک روحانی از کنارِ سینما هم مسأله‌ساز بود ، شهید مظلوم دکتر بهشتی می فرمود: « من اگر تشخیص بدهم که برای دفـاع از اسلام باید جلوی یک سینما بایستم ، حاضرم لباسِ روحانیت را از تنم خارج کنم و با لباس شخصی آنجا بایستم و از اسلام دفـاع کنم. در عرصه‌ی دفـاع از اسـلام اسیرِ قید و بندِ لباس روحانیت و عنوانهای آن نخواهم شد» 📌خاطره‌ای از زندگی آیت الله مظلوم شهید دکتر بهشتی 📚منبع: کتاب « او یک ملّت بود » ، صفحه 141
شهادت زیباسـت
. ! آرام کنید... او است... مبادا با گناه بیدارش کنید از این خواب خوش... مبادا بفهمد چه میگذرد... نه...نه... او طاقت ندارد...نمیتواند به کمکمان بیاید... مگر نمیبینید شده... مگر نمیبینید چقدر است... چگونه از پس این همه گناه ما برآید... دلش تاب نمی آورد... آخر او دید ک چگونه یکی یکی بچه ها تکه تکه شدند... ای به فدای رنجیده ات... ای به فدای لباس های ات... جان من بیدارنشو... مارا دراین حال مالامال نبین... مارا دراین همه بی خیالی نبین... حالمان عجیب خراب است... میدانیم ب این راحتی ها خوب نمیشویم... برو ب ات بزن بگو تا نیروهایش را اعزام کند... هوای روزگارمان از حد گذشته... وضعیت است... آلودگی همه جارا گرفته... نیاز ب حال داریم...اما... اما جان من نگو وقتی بیدارشدی چه دیدی... آبروی نداشته مان جلوی فرمانده ات میرود... فقط بگو حالشان خوب نیست... . @loveshohada28
🌷آخرین جمعه رمضان آمده آقا برگرد 🌷همہ‌ے دلخوشے ام‌ابیها برگرد 🌷منجےعالم امڪان بہ ستوه آمده‌ام 🌷آیہ چهارده سوره زهرا برگرد ❤️اللهم عجـل لولیڪ الفـرج❤️ ✨بحق فاطمة الزهرا✨ @loveshohada28
و ما تا ابد به ڪسانی که پلاڪشان را از گردنشان در آوردند تا مانند حضرت زهرا(س) گمنام و بی مزار باشند،مدیونیم 📎 میگفت پیکرم را غریبانه تحویل بگیرید و غریبانه تشیع کنید،چیزی روی سنگ مزارم ننویسید،اگر خواستید بنویسید "تنهاپَر ڪاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالی" #شهیداحمدمکیان #سالروزشهادت #یادش_باصلوات 🆔 @loveshohada28 #الله_اڪبر
شهادت زیباسـت
و ما تا ابد به ڪسانی که پلاڪشان را از گردنشان در آوردند تا مانند حضرت زهرا(س) گمنام و بی مزار باشند
➖شهید ایرانی که خواست مزارش کنار شهدای باشد➖ 👈حافظ قرآن کریم. . 👈طلبه حوزه علمیه قم 👈از رزمندگان لشڪر و از نیروهای سردار 👈 21 سال سن دارد 👈 فقط یکسال از ازدواجش می گذرد 👈 از ورزشکاران شهرک طالقانی ماهشهر بود، که به صورت داوطلبانه به جمع سپاهیان فاطمیون پیوست... شهید احمد مکیان سالروز شهادت یادش با صلوات 🆔 @loveshohada28
💌 محبت و رفاقت شهدا به روایت در عملیات والفجر شهید زین‌الدین دستور داد گردان سیدالشهدا برن رو ارتفاعات لری. وقتی ما رسیدیم روز بعد بالاسر بچه‌هایی که شب عملیات تو درگیری به شهادت رسیده بودند، بعضی‌هاشون مجروح شده بودند تو این ارتفاعات؛ همدیگر رو بغل کرده بودن که خیلی سردشون نشه. در حین اینکه خونریزی ادامه پیدا کرده بود، تو بغل هم به رسیده بودن. تو بغل هم خشک شده بودند. وقتی آقا مهدی شهید زین‌الدین رسید، نمیشد اینها رو از هم جداکرد. دوتاییشون رو باهم بلند کردن و گذاشتن رو قاطر، بستند که ببرند عقب و آقا مهدی شروع کرد به گریه کردن... @loveshohada28