eitaa logo
❤️❤️دوستی با شهدا❤️❤️
6.1هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
5هزار ویدیو
10 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
برادران! عقب بایستیم، ترسو بار می‌آییم استثنا هم ندارد. آخرش که چی؟ هی خودمان را عقب حفظ کنیم. آخرش هم توی لحاف و تشک بمیریم، آن وقت همه بسیجی‌ها روز قیامت به ما می‌خندند. تا زمانی که ظلمی هست مبارزه هم هست، شکلش فرق می‌کند اما اصلش فرقی نمی‌کند. ━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━ «» 📲join ➣@love_shohada ❤️ 🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
🌷 _وقتی ۳۰ سال پیش از صحبت می‌کنه، میگه: معلومه که آمریکا نمی‌خواد از بین بره... اما نمی‌دونن که جلوی معنویت رو که دیگه با توپ و تانک نمیشه گرفت... ━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━ «» 📲join ➣@love_shohada ❤️ 🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
💌 می‌گفت: نمیشه توی کار نیارید. زمین باتلاقیه که باشه، برید فکر کنید چطور می‌شه ازش رد شد. هر کاری راهی داره. ━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━ «» 📲join ➣@love_shohada ❤️ 🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
17.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‏از مـادر شـہـید حسـن باقری پࢪسیدند: چــے شـد که پســری مثـل آقـا حسـن تربیت کردے؟! جمـلـہ خیلے قشنگے گفتند: نگذاشـتم امـام زمـان در زندگیے مـان گـم شود. ━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━ «» 📲join ➣@love_shohada ❤️ 🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
روی مقوله‌ی اطلاعات بسیار تمرکز داشت و آن را مهم‌تر از مسائل دیگر می‌دانست و می‌گفت: تا زمانی که ما دشمن رو نشناسیم، اقدامات‌مون کوره و اقدام کور به نتیجه نمی‌رسه، بایستی دشمن رو خوب بشناسیم. وقتی نیروهای مردمی با آن شور و حال انقلابی وارد جبهه می‌شدند، او از بین آن‌ها افراد با استعداد را پیدا می‌کرد و بعد آنان را توجیه می‌کرد و می‌گفت: اگر شما فعالیت اطلاعاتی بکنین، ارزشش بیشتر از اینه که به عنوان تک‌تیرانداز عادی، وارد خط مقدم جبهه بشین و کنار سایر رزمنده‌ها بجنگین. شما بیاین همراه با جنگ، کار اطلاعاتی بکنین تا بتونیم دشمن رو بشناسیم و نقاط ضعفش رو کشف کنیم. بعد، از اون نقاط ضعف استفاده کرده و ضربات کاری به دشمن وارد کنیم. اگه ما صرفا توی خط مقدم، پیشونی به پیشونی دشمن بذاریم و جنگ مستقیم بکنیم، با توجه به استعداد بالای دشمن و تجهیزات زیادی که داره و کمک‌های زیادی هم که دنیا به اون‌ها می‌کنه، نمی تونیم موفق بشیم. ما باید اول، نقاط ضعف دشمن رو کشف کنیم، بعد اقدام کنیم. تازه، بعد از اون باید سعی کنیم از دشمن اسیر یا یه برگه سند بگیریم و تجهیزات دشمن رو غنیمت بگیریم تا بدونیم دشمن چه امکاناتی داره. سعی کنین بیشترین اطلاعات رو از دشمن بگیرین. ما بایست بتونیم یه لشکر دشمن رو محاصره کرده و منهدم کنیم و طوری پیش بریم که کل ارتش عراق رو از بین ببریم، نه این‌که فقط اون دسته نیرو و یا اون یه رزمنده‌ی دشمن که توی سنگر می‌جنگه رو هدف قرار بدیم. 📚به نقل از محمد باقری،کتاب من اینجا نمی‌مانم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━ «» 📲join ➣ @lover_shohada ❤️ 🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
صبح بود که زنگ خانه به صدا درآمد. وقتی در را باز کردم، پسر آقای اسماعیلی پشت در بود. به من گفت: به منزل افشردی نمی‌رید؟ تا این را گفت، دلم هری ریخت پایین. با نگرانی پرسیدم: این وقت صبح! مگه چه خبره؟ او خیلی آرام، خبر شهادت غلام‌حسین را به من داد. به روح شهید قسم، متوجه نشدم از خانه‌ی خودمان تا منزل آن‌ها را چه طوری رفتم. نمی‌دانستم چطور باید با مادر بزرگوارش روبه‌رو شوم. وقتی رسیدم، در خانه باز بود. وارد اتاق شدم. خواستم فریاد بزنم، اما دیدم مادرش به من گفت: الحمدلله! الحمدلله! الحمدلله! که بچه‌ام به آرزوش رسید. بچه‌م آرزوی شهادت داشت. نمی‌خواست تو بستر بیماری از دنیا بره. او سزاوار شهادت بود و حیف بود شهید نشه. این‌قدر این مادر محکم و با ابهت بود که حتی وقتی او را برای دیدن فرزندش به پزشکی قانونی بردند، با دیدن پیکر پاک و مطهر غلام‌حسین، شروع کرد با او حرف زدن و اصلا گریه نکرد. دست نوازش به صورت غلام‌حسین می‌کشید و می‌گفت: عزیزم! شهادت گوارای وجودت، برای ما افتخار آفریدی. خدا تو رو لایق دونست که به این فیض عظیم نایل اومدی، مبارکت باشه. پدر شهید نیز، چنین حالاتی را داشت و به هیچ عنوان اظهار عجز نمی‌کرد. 📚به نقل از زهرا رضایی‌مقدم، کتاب من اینجا نمی‌مانم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━ «» 📲join ➣ @lover_shohada ❤️ 🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
توی سربازی رُسَش را می‌کشیدند. به آسایشگاه که می‌رسید، دیگر نمی‌فهمید کِی خوابش می‌برد. آن روز قبل از این که برای نماز مغرب و عشا وضو بگیرد از هوش رفته بود. سَحر که از خواب پریده بود، فهمیده بود کار از کار گذشته و نمازش قضا شده... صبح با هزار افسوس توی دفترش نوشته بود: «دیشب متاسفانه بدون این که وضو بگیرم، روی تخت خوابیدم. خاک بر سرم شد و از لطفِ امام عصر دور ماندم. حالا چرا؟ خدا می‌داند! در اینجا، پاک ماندن مشکل است و خیلی چیزها قاطی می‌شود... همین داغ برای یک نفر که خودش را نوکرِ حضرت می‌داند بس است.» ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 : چه سعادتی از این بالاتر که ما فدا شویم، مردم دنیا بیدار بشوند، عدالت در دنیا اجرا بشود و زمینه‌ساز حکومت امام زمان (عج) بشود. در آخر هم که اگر مشیت الهی شامل این بشود که امت ما فدا شوند تا مردم دنیا بیدار شوند، زهی سعادت؛ ما حکومت نمی‌خواهیم بکنیم و اگر حکومت نمی‌خواهیم بکنیم، این دو روز دنیا به ماندن نمی‌ارزد. چه سعادتی از این بالاتر که ما فدا شویم، مردم دنیا بیدار شوند، عدالت در دنیا اجرا بشود و زمینه‌ساز حکومت امام زمان (عج) شود. 🎙 ...
اول حسن خودش را معرفی کرد. بعد مسائل کلی مطرح شد. ایشان در همه ی حرف ها، تاکیدش روی مسائل اخلاقی بود. یادم نمی‌رود، قبل از اینکه وارد این جلسه شوم، وضو گرفتم و دو رکعت نماز خواندم و گفتم: خدایا خودت از نیت من باخبری، هر طور صلاح می‌دونی این کار رو به سرانجام برسون. بعد ها در دست‌نوشته های او هم خواندم که نوشته بود: برای جلسه ی خواستگاری با وضو وارد شدم و همه ی کار ها را به خدا واگذار کردم. ━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━ «» 📲join ➣ @lover_shohada ❤️ 🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
🍂بـچــہ هــا از ایـن همــه جـابــه جـایــے خــستــہ شده بودنــد. مــن هــم از دســت بالایــے ها خیلی عصــبانـے بود. به حسن گفتم « دیــگــہ از جامــون تڪــون نمــے خـوریــم، هرچی مــے شــہ، بشه. بالاتـر از سیاهــے کـہ رنـگـے نیــست. »حــسن خــیلــے شمــرده گفــت« بالاتر از سـیاهــے سرخــے خون شهیــده که رو زمیــن مــے ریــزه. » گفتــم «خـستــہ شدیم قــوه ی مـحرڪـہ مـے خــوایـم. » دوبـاره گفــت« قـوه ے محرڪـہ خــون شهــیده. » منـــبع : ڪـــتاب یادگاران، جلد چهار، ڪــتاب حسن باقری، ص 65📚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━ «» 📲join ➣ @lover_shohada ❤️ 🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
اول حسن خودش را معرفی کرد. بعد مسائل کلی مطرح شد. ایشان در همه ی حرف ها، تاکیدش روی مسائل اخلاقی بود. یادم نمی‌رود، قبل از اینکه وارد این جلسه شوم، وضو گرفتم و دو رکعت نماز خواندم و گفتم: خدایا خودت از نیت من باخبری، هر طور صلاح می‌دونی این کار رو به سرانجام برسون. بعد ها در دست‌نوشته های او هم خواندم که نوشته بود: برای جلسه ی خواستگاری با وضو وارد شدم و همه ی کار ها را به خدا واگذار کردم. ━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━ «» 📲join ➣ @lover_shohada ❤️ 🔹نشر_صدقه _جاریست🔹