📌 پیکر بی سر و دست شهید مصطفوی آرامش پدر شد
🔹️ پدر شهید سید میلاد مصطفوی درباره شهادت پسرش میگوید:
◇ در اوج درگیری بعد از رشادتهای به یادماندنی در ۲۵ مهر ۱۳۹۴ در با اصابت گلوله قناصه به گلویش در جنوب حلب شهید شد و به خواسته قلبیاش رسید اما پیکرش نیامد.
◇ آنقدر آتش دشمن سنگین بود که همرزمانش فقط توانسته بودند پیکرش را چندصد متر عقب بیاورند و در پستویی زیر شاخ و برگ درختان زیتون پنهان کنند.
🔹️ دو سه هفتهای از شهادتش گذشت و خبری از جنازه پسرم نشد.
◇ شنیدم که یکی دو بار رفتند برای انتقال پیکر اما میلاد در جایی که نشان کرده بودند نبود تا اینکه دو شب متوالی به خواب همرزمش میآید و میگوید « دوست داشتم همین جا پیش عمه جانم حضرت زینب(س) بمانم اما بابام خیلی اذیت میشه فقط و فقط به خاطر بابا انشاءالله خیلی زود برمیگردم » و نام و نشان جایی که بود را میدهد.
این خواب راهی شد برای یافتن پیکر سید میلاد اما پیکری بیسر و بیدست و بیپا.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
@love_shohada
▪️توجه شهدای مدافع حرم
به
#شهید_ابراهیم_هادی
🌹 🇮🇷 🌹
#شهید_سید_مصطفی_صدرزاده :
نام جهادی اش را سیدابراهیم گذاشت. مرتب کتاب ابراهیم را تهیه می کرد و می نوشت: وقف در گردش و به دیگران می داد.
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی :
هرطور بود در راهیان نور به کانال کمیل می رفت و با ابراهیمش خلوت می کرد.
#شهید_عباس_دانشگر :
هر زمان یکی از اساتید دانشگاه که همرزم ابراهیم بود را می دید، از او می خواست چند جمله ای از ابراهیم بگوید.
#شهید_هادی_ذوالفقاری :
که دیگر احتیاج به توضیح ندارد. نام جهادیش را گذاشته بود: ابراهیم هادی ذوالفقاری. ابراهیم، تمام زندگی هادی شده بود.
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣@love_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
💢 راه عاقبت بخیری
🔹 دوستان عزیز! شما را قسم به خدا که راه امام حسین (ع) را که راه عاقبت به خیری و مهمترین کار است، ادامه دهید.. حسین گونه زندگی کنید که تمام عاقبت به خیری در همین راه است.. همیشه یاد و خاطره ی شهدا را زنده نگه دارید. چون شهدا همیشه زنده اند و من وجود آن ها را در زندگیِ خود همیشه احساس می کردم..
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣@love_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
خیلی وقتها با هم میرفتیم خرید و فروش محصولات کشاورزی. اصلا قسم نمیخورد. تازه آمده بود توی خرید و فروش که یکی از دوستان به سید گفت: سید جان معامله کردن کار تو نیست! آدمِ خودش رو میخواد، تو اینکاره نیستی! سید از این حرف تعجب کرد. دوستش ادامه داد: راستش تو نمیتونی دروغ بگی، قسم دروغ بخوری! اینجا هم تا وقتی این کارها رو انجام ندی همیشه بازندهای! سید با خنده گفت: داداش مثلا ما مسلمانیم. من ثابت میکنم که میشه بدون دروغ و قسم هم معامله کرد. خدا خودش کمک میکنه که روزی حلال سر سفرههامون ببریم...
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
...
🌷 سید با ارتش به سربازی اعزام شد. دوران آموزشیاش را تهران بود. آن دوران مصادف بود با ماه مبارک رمضان. تقریبا سید تمام شبها را از فرمانده اجازه میگرفت و میرفت مراسمات حاج منصور در مسجد ارک. خوشحال بود و میگفت: الحمدلله سی شب ماه مبارک رمضان رفتم از فضای معنوی مسجد ارک استفاده کردم. روی دو تا نکته خیلی تاکید داشت. اخلاص و نماز شب، می گفت من الحمدلله تو سربازی نماز شبم قضا نشد!!
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣@love_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
پسرم مدتی در پروژه های راه سازی به عنوان مهندس ناظر فعالیت داشت، یک روز آمد گفت بابا دیگه اونجا جای من نیست. گفت پیشنهاد رشوه به من دادند، من دیگه اونجا نمی رم. پسرم دیگر انجا نرفت و گفت: من از این نان ها نمی توانم بخورم. همه ملامتش می کردند. چون آنجا مسئول پروژه بود و موقعیت و درآمد خوبی داشت. اما سید دیگر سر آن کار نرفت.
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣ @lover_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
هر وقت پیش ما به مادرش زنگ میزد میگفت: سلام مامان جان ... بچه ها مسخره میکردند میگفتند چقدر بچه ننهای!! این حرف ها مال بچه سوسول ها است نه شما! میگفت من کوچیکشم! نوکرشم! احترامش برام واجبه. خادم الشهدا هم که میشد، روزی چند بار تلفنی با مادرش حرف میزد. همیشه میگفت: مامان جون دعا کن ما اینجا موفق باشیم.
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣ @lover_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹