اگر نتوانستید جنازه ام را بہ عقب بیاورید
آن را بر روی مین های دشمن بیندازید
تا جنازه من ڪمکے به اسلام کرده باشد.
🥀#شهید_محسن_وزوایی🥀
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣@love_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
محسن خیلی زیاد به پدر و مادرم احترام میگذاشت. طوری که جلوتر از مادرم قدم برنمیداشت. وقتی قرار بود مادرم را جایی ببرد، در ماشین را برای مادرم باز میکرد و میبست. روز تشییع پیکر شهید وزوایی همه دیدیم که مادرمان جلو پیکر حرکت میکند. بستگان به مادرم گفته بودند که شما عقب پیکر حرکت کنید. مادرم گفته بود: محسن هیچ وقت جلوتر از من حرکت نمیکرد و الان هم میدانم که دوست دارد پشت سر من حرکت کند.
#شهید_محسن_وزوایی
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣ @lover_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
💔
پرستار می گفت: کشیک بودم. رفتم سری بزنم به اتاق های بخش. تو یکی از اتاق ها دیدم یکی از مجروحین جنگی، اوضاعش خیلی خرابه.
زیر گلوش، بر اثر اصابت گلوله مثل یک گودال سوراخ شده و بدنش هم ترکش خورده.
دیدم با این وضعش داره تَیمُم می کنه، از پشت در داشتم نگاهش می کردم. شروع کرد به نماز خوندن. چه نمازی؟... من با این تن سالمم، تا به حال همچین نمازی نخونده بودم!
رفتم جلو تا کمی پشتیِ تختش رو بلند کنم که راحت تر باشه. بعد موندم بالا سرش تا نمازش تموم شد.
گفتم: ”اگه درد داری، برات مسکن بیارم؟”
با همون فک بسته شده به زحمت گفت: ”نه خواهر، درد من، مُسکنش همین نمازه...”
#شهید_محسن_وزوایی
...