#اعلام_مراسم هفتگی 🔹 به اطلاع میرساند مراسم هفتگی هیئت محمد رسول الله به مناسبت شهادت یار باوفای ولایت میثم تمار با موضوع خانواده حسینی جمعه 31 تیرماه ساعت 21:30 برگزار میگردد . 🎤سخنران: حجت‌الاسلام‌ شیخ عباس رضایی 🎤با نوای: کربلایی محمدجواد آقایی 🕌مکان: گلزار شهدای فیروزآباد میبد هم‌چنین به همین مناسبت موکب الشهدا به صرف انواع چای و دمنوش میزبان عزیزان می باشد. #هیئت محمد رسول الله شهرستان میبد @m_Rasoolallah_m

#گزارش_تصویری موکب الشهدا هیئت محمد رسول الله شهرستان میبد جمعه شب ۱۴۰۱٫۰۱٫۳۱ پذیرای با قهوه و انواع چای و دمنوش #موکب الشهدا

#گزارش_تصویری 🔹فعالیت موکب الشهداء و ماشین نویسی هیئت محمد رسول الله شهرستان میبد به مناسبت عید بزرگ ولایت 🔅از عید قربان تا عید غدیر #موکب الشهدا 💝✨🌷💐🍃🌹🌺

⬅️به اطلاع میرساند مراسم هفتگی هیئت محمد رسول الله به مناسبت ماه محرم جمعه این هفته مورخ 1401/05/07و هفته آینده مورخ 1401/05/14 برگزار نخواهد شد .

🎥 دختر شیرین زبان شهید مفقودالاثر حبیب‌الله شیری جعفرزاده یا رقیه سلام الله علیها😭

#برپایی_موکب و #ماشین‌نویسی ☕️به اطلاع میرساند موکب الشهدا و ماشین نویسی صلواتی توسط هیئت محمد رسول الله به مناسب ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان از دهه اول تا پایان دهه دوم به صرف انواع چای و دمنوش میزبان عاشقان اباعبدالله علیه‌السلام می باشد. #چای_هل #چای_گلاب #چای_زنجبیل #چای_دارچین #دمنوش_به‌لیمو #دمنوش_آویشن هیئت محمد رسول الله شهرستان میبد @m_Rasoolallah_m

✨﷽✨ 💠عذاب شمر از زبان علامه امینی(ره) 💠 علامه امینی تعریف کرده است که: مدتها فکرمی‌کردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب می‌کند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا(ع) را چگونه به او می‌دهد؟ تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین(ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده‌ام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزه‌ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست. کوزه‌ها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین(ع) باز گردم. ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می‌شد، دیدم از دور کسی به طرف من می‌آید و هرچه او به من نزدیکتر می‌شد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست، در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا(ع) است. وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطره‌ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم، دیدم اکنون کوزه‌ها را از دست من می‌گیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزه‌ها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزه‌ها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است، او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی‌اندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر می‌شد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند. به حضور امیرالمؤمنین(ع) شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می‌دهد، اگر یک قطره آب آن استخر را می‌نوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم. لعن الله قاتلیک یا اباعبدالله الحسین (ع) 📚 منابع ؛ 1-البدایه النهایه، ج 8، ص 297 2-یادنامه علامه امینی ص 13 و 14 3-سرنوشت قاتلان شهدای کربلا، عباسعلی