#معرفی_شهید_⁴⁰
#رفیق_شهیدم
#شهید_مجید_قربان_خانی
#حرّ_مدافعان_حرم
#خالکوبی
#خان_طومان
#شهید_مدافع_حرم
#ایرانی
#محل_تولد_یافت_آباد_تهران
#ولادت_مرداد_ماه۱۳۶۹
#شهادت_فروردین_ماه۱۳۹۴
#بریدهٔ_کتاب
#معرفی_کتاب
#مجید_بربری
-کتاب مجید بربری
(کتابی بر اساس زندگینامه و خاطرات شهید مدافع حرم مجید قربان خانی)
+راستی حاجی نمیدونم با این دردسری که برا خودم درست کردم چی کار کنم؟
_عمو سعید یک آن جا خورد پرسید
چی داری میگی؟ دردسر چی؟
مجید به جای جواب آستینش را بالا زد. لبخندی روی لب هایش نقش بست که مزه ی بغض می داد. روی دستش خال کوبی عجیبی بود. عمو سعید تا به حال ندیده بود. شنیده بود بین بچه ها کسی هست که خال کوبی دارد اما فکرش را هم نمیکرد آن آدم مجید با حال و با مرام باشد.
_هیچی مجید جون کاری نمیخواد بکنی.
+نمیدونم چیکار کنم آبروم رو برده
_ناراحت نباش خداوند توبه پذیره خدا میبخشه اگه نبخشیده بود که اینجا نبودی مدافع حرم نمیشدی!..
قدر جایی رو که هستی بدون اصلاً فکر این رو که خدا تو را نبخشیده نکن چرا اینقدر خودت را اذیت میکنی؟!
+خدایا یا پاکش کن یا خاکش کن..!
«شهید مدافع حرم مجید قربان خانی»
🆔. @m_a_h_d_a_v_i_1400