🌟به مادرش میگفت مامانی. پشت تلفن لحنش را عوض میکرد و با مادرش مثل بچهها حرف میزد.
گاهی وقت ها مادرش که میآمد دم در شرکت، می رفت، دو دقیقه مادرش را میدید و برمیگشت، حتی اگر جلسه بود.
بچهها تعریف میکردند زمان دانشجویی، دکتر هم میخواست برود با مادرش میرفت...
📚برشی از خاطرات شهید مصطفی #احمدی_روشن
📌 #احترام_به_پدر_مادر
🌐 مؤسسه شهید احمدی روشن:
💠 @m_ahmadiroshan