🌺 حضرت زهرا(سلام الله علیها)را دارم می بینم 🌺
سپهبدشهید«قاسم سلیمانی»:...در کنار آموزش هایی که به بخشی از آن اشاره کردم،
واقعاً به دلیل اینکه بچه ها با جزر و مدّ سر و کار داشتند یا با آب شور دریا،
جاهای حسّاس بدن بچه ها #تاول زده بود. فصل #زمستان بود.
در دل زمستان، توی آب سرد و سخت، توی این باتلاق ها، شب تا صبح تمرین می کردند.
من فکر نکنم #غوّاص هایی که از والفجر8، کربلای 5 و کربلای 4 باقی مانده باشند،
ولو اینکه هیچ مجروحیتی نداشته باشند، کمتر از پنجاه درصد #جانبازی داشته باشند...
شب عملیات «والفجر8»شد... بچه ها را بردم به سمت لب آب...
آن شب، #شب عجیبی شد. از عصر، هوا کاملاً دگرگون و طوفانی شد...
امواج #اروند را این طور ندیده بودیم. یک امواج وحشتناکی که این امواج، آب را کنار ساحل می کوباندند...
اصلاً بین امواج، کشتی گم می شد، قایق های بزرگ گم می شدند...
از تمام تدابیری که انجام داده بودیم، واقعاً احساس کردم که هیچ تدبیرِ نظامی، دیگر کارایی ندارد.
با بچّه های اطّلاعات که صحبت کردم، با بچّه های غوّاصی که از اروند عبور کرده بودند،
به من صراحتاً گفتند امکان ندارد از اروند بتوانیم عبور کنیم.
این امواجِ آب اصلاً اجازه نمی دهد ما جلو برویم، همه را بر می گرداند.
خب، طبیعتاً یک کارِ هماهنگ شده ای بود، باید انجام می گرفت.
من آنجا به برادرهای عزیزی که خودشان هم اعتقاد داشتند،
تنها نقطۀ #امید،یعنی تنها چیزی که به من قوّت قلب می داد و به آن امید داشتم همین حرف بود.
هیچ چیز دیگری نمی توانست تسکینم دهد، اضطرابم را برطرف کند؛
به بچه ها گفتم که #متوسّل به حضرت زهرا شوید👇ادامه