eitaa logo
محمدعلی جعفری
6هزار دنبال‌کننده
941 عکس
244 ویدیو
0 فایل
صفحه شخصی محمدعلی جعفری ♦️ نویسنده ♦️ مؤسس محفل نویسندگان منادی ➡️ @monaadi_ir ⬅️ 📚 آثار: تاوان عاشقی، تور تورنتو، جاده یوتیوب، آرام جان، سربلند، عمارحلب، قصه دلبری، وزیر قلابی و... راه‌های ارتباطی: 🆔 @m_ali_jafari8 🆔 Instagram.com/m_ali.jafari
مشاهده در ایتا
دانلود
📣 نشست تبیین و آغاز پویش کتاب 💠 با حضور: نویسنده اثر: محمدعلی جعفری کارشناس: امیر اسماعیلی مجری: میثم رشیدی مهرآبادی 🗓چهارشنبه؛‌ 14 دی 1401 ⏰ساعت 15 📌 تهران، میدان فردوسی، خیابان شهید سپهبد قرنی، پلاک 16، بنیاد فرهنگی روایت فتح 🆔 @m_ali_jafari
📚 برشی از کتاب ✂️ آمدم بیرون. امیرحسین لپ‌تاپش را نشانم داد که «ببینید بی‌بی‌سی چطور جشن گرفته؟» از دست ایرانی‌های مزدوری که توهین می‌کردند خونش به جوش آمد. توی شوک بودم. فراموشم شده. در دم توی گوشی‌اش یک چیزی نوشت. از نشان ذوالفقاری که رهبری چسباندند به جیب حاج‌قاسم. بله استوری اینستاگرام. ولی یادم است چند روز بعد با ذوق گفت: «شنیدید سیدحسن نصرالله چی گفته؟» خط پیشانی‌ام را درهم کشیدم و سر جنباندم که یعنی «چه گفته؟» - عجب حرفی زده! گفته: کفش حاج‌قاسم می‌ارزه به سر ترامپ. ♦️ شهید حادثه پرواز اوکراین، به روایت پدر ✍️ 📚 🆔 @m_ali_jafari
16.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عاشقانه‌ای پرالتهاب 📕 بعضی داستان‌ها رو آدم باور نمیکنه داستانشون واقعی باشه! مثل همین کتاب 🖊داستانی واقعی از دلدادگی یک شیعه‌ی شیلیایی و یک اهل تسنن فلسطینی! 🔅کلیپ را حتما ببینید🔅 📚 لینک خرید: https://nashremaaref.ir/product/441446/ ✍️ 📚 🆔 @m_ali_jafari
28.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ 🏴 در آستانه سالروز وفات حضرت ام‌البنین(س) 🌷 و روز تکریم مادران و همسران شهدا 💠مجموعه‌فرهنگی‌هنری‌شمیم‌ولایت‌یزد @havaytaze_ir 🌱پ.ن: پرچم آقای کرمانی‌نسب و تیم‌شون بالاست🌱 🆔 @m_ali_jafari
🌱 اگر می‌خواهید از حال و هوای و شخصیت‌هایش بدانید این گزارش را بخوانید👇 🌐 https://b2n.ir/z11524 🆔 @m_ali_jafari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 من را دیده‌ام. اما نه در سال 61 هجری. در سال به سال دهه 90 شمسی. وقتی همسر بالای پیکر شوهرش گفت: «به به! زینت ارباب شدی! نوش جونت!» وقتی مادر شهید محمدخانی بالای قبر پسرش رجزخوانی کرد: «پسرم شنیدم مردانه با اشقیا جنگیدی و دشمن را تار و مار کردی و رعب در دل‌شان انداختی. شنیدم تو همچون همت لشکر بودی. آفرین پسرم!» وقتی مادر خبر شهادت پسرش را شنید گفت: «محمدحسینم به آرزوش رسید. من اگر هزارتا محمدحسین هم داشتم همه فدای امام حسین... همه زندگیم فدای امام حسینه!» وقتی مادر گفت: «آقا که آمد بالاسرش و تابوتش رو بوسه زد گفتم خوشا به لیاقتت مادر!» وقتی مادر شهید باافتخار گفت: «اگه شهید نمیومد جلو اسم امیرحسینم باورم نمی‌شد!» ✍️ 🆔 @m_ali_jafari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه ورود به فرودگاه یزد، بعد از یک سال دوری از خانواده، حدود یک ماه قبل از شهادت 💠 🆔 @m_ali_jafari
✅اکران ویژه فیلم "قرار روز شانزدهم " روایت مجاهدت شهید محمد حسین محمد خانی ( عمار حلب) 🗓 یکشنبه / ٢ بهمن ماه ساعت ١٩ 📌 سینما تک، سالن سبز برای تهیه و رزرو بلیط رایگان به وب سایت حوزه هنری استان یزد مراجعه نمایید 👇 www.artyazd.ir @artyazd_ir 🆔️ @m_ali_jafari
🌷 در قفسه کتاب روزنامه جام جم 🗒 متن کامل را از اینجا بخوانید:👇 🌐 https://b2n.ir/n97119 💠 به روایت پدر 💠 💠 🆔 @m_ali_jafari
"مُنادی"؛ مجمع نویسندگان انقلاب اسلامی دارالعباده یزد با همکاری اداره کل کتابخانه‌های عمومی استان یزد و سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری یزد برگزار می‌کند: 📚 مسابقه بزرگ کتابخوانی "تور تورنتو" (روایت زندگی تنها شهید یزدی حادثه پرواز اوکراین، شهید امیرحسین قربانی بهابادی) -- ویژه استان یزد -- 🗓 آغاز مسابقه: ۱۸ دی‌ماه ۱۴۰۱ 🏆 جوایز مسابقه: ۵۰۰ میلیون ریال جوایز نقدی 📌 علاقه‌مندان می‌توانند برای شرکت در مسابقه و تهیه کتاب، عدد ۱ را به شماره ۳۰۰۰۶۱۵۹ پیامک کنند. 🆔 @monaadi_ir
وقتی جگر این آدم‌ها رو داشته باشی می‌تونی بگی 🆔 @m_ali_jafari
علی‌ابن‌ابی‌طالب گفت: من در خدمت رسول بودم و بر هیچ سنگی و کلوخی و درختی نگذشت الّا که آواز می‌دادند که "السلام علیک یا رسول الله. " با خانه آمد و خدیجه را خبر داد از آن کرامت که خدای با او کرده بود. و خدیجه از خرّمی که به دل او رسید بی‌هوش شد. و رسول آب بر رویش می‌زد تا با هوش آمد و گفت: "گواهی دهم که خدا یکی است و محمد رسول خداست." صفحه ۱۸۹ کتاب 🆔️ @m_ali_jafari
🔴کانال" شهید امیرحسین قربانی" تنها شهید یزدی پرواز اوکراین ✅لینک کانال👇 @shahidghorbanibahabadi
📖 قلبی برایت می تپد زندگی نامه داستانی شهید مدافع حرم، روح الله مهرابی؛ از زبان همسر شهید ✂️ هر شب که از عراق زنگ می‌زد. از کارهای آن روزش برایش می‌گفت: «این جا هم یه خروس بهم دادن تا سر ببرم.» زهره نتوانست جلوی خنده‌اش را بگیرد: «اونجا هم دست بردار نیستی؟! ول کن روح‌الله این چه ماموریتیه؟!» فکرش را نمی‌کرد، آن کار، آنجا هم به دردش بخورد. پرت شد به زمانی که روح‌الله عصبانی و دمغ کنار ماشین‌ها، موتورش را خاموش کرد. مسافرتشان دسته جمعی بود... ۲۶۴ صفحه|رقعی|چاپ اول| ۶۵۰۰۰ تومان ✅ مشاهده و خرید اینترنتی https://manvaketab.com/book/372951/ 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1