بازگشت || محمدامین رضایی
🔴دو هفته زندگی واقعی درباره دوره آموزشی سربازی و مساله فضای مجازی https://www.instagram.com/p/CKWl1
🔴دو هفته زندگی واقعی!
🔹کتاب توسعه و تمدن غرب آوینی را که با بچههای حلقه مطالعاتی بحث می کردم این نکته را مبسوط برایشان توضیح دادم: بشر امروز مقهور تکنولوژی شده، انگار اختیار و اراده خود را از دست داده، عالم مجازی نه جزء که تمام زندگی او شده است یک #زندگی_دوم حتی اول! هنر این است، تلاش مان این باید باشد در عین استفاده فضای مجازی آنقد اراده مان قوی باشد که به راحتی بتوانیم برای چند روز، برش هایی کوتاه و بلند سایه اش را از سر خود کوتاه کنیم و بدون آن زیست کنیم، میدانم سخت است خصوصا برای نوجوان ها اما علاوه بر نیاز به این برش ها این حرکت تجلی اراده ماست.
🔸بسیاری از ما نه مدیریت که داریم با این فضا مدیریت میشویم، به طوری که زندگی مان گره خورده، انگار اگر نباشد بخشی از #وجود ما نیست! بی هویت میشیم، تمام میشویم. فراموش نکنیم که این فضاست که کتاب را از ماگرفته، پایان نامه ها و مقالات مان به تاخیر می افتد، حرف ها و بحث هایمان سطحی شده و از عمق دور شدیم و دچار صدها آفت شده ایم.
🔹 همین #اینستاگرام، چند ساعت یا چند روز یا چند ماه میتوانیم با اراده خود کنارش بگذریم، فکر کنیم انگار نیست، چقدر میتوانیم مقاومت کنیم؟ انسان نیاز دارد به خلوت، به دور از دسترس بودن، گاهی فقط برای خود بودن و اندیشدن واقعیت این است ما بیش از حد دچار جلوت شدیم، بیش از حد در دسترسیم، اصلا زیاد هستیم آدمیزاد که اینقدر نباید حاضر باشد، پس خلوت و فکر و غیبت مان چی؟ چرا کمی به نبودن فکر نمی کنیم؟!
🔺این دو هفته اسمش را توفیق اجباری بگذاریم یا هرچیزی دیکز دو هفته #آموزش_سربازی برای طلاب وظیفه برای من تجربه خوبی بود، تجربه یک زندگی واقعی بدون فضای مجازی. صبح روز اول گوشی ما را گرفتند و تا آخر هفته بعد گوشی نداشتیم این یعننی اینستاگرام، تلگرام، ایتا، گوگل و همه چیز تعطیل! بخاطر اینکه اکثر دوستان متاهل و بعضا چند فرزند داشتند فقط اجازه دادند هرکس گوشی ساده دارد استفاده کند که من هم از آن هم محروم بودم. گوشی یکی از دوستانم را می گرفتم و با خانواده چند دقیقه صحبت می کردم.
🔸زندگی بدون #مجازی، یک زیست کاملاً اصیل و سنتی، ساعت ۱۰ شب خاموشی بود از آن طرف ساعت ۵ صبح نیم ساعت قبل از اذان بیدار می شدیم به قول یکی از رفقا آنقدر جنس خوابش واقعی و خوب بود که خودت از سیری بی اختیار بلند میشدی. نه خبری از نور گوشی موبایل بود، نه سردرد، نه شب بیداری تا ساعت ۲ شب و...، راحت راحت میخوابیدی. صبح هم نماز، دعا، صبحانه و بعدش کلاسهای تئوری و و عملی مثل میدان تیر و کوه نوردی و...، نزدیک به ۱۴۰ نفر طلبه از شهرهای مختلف ایران، هیچکس هم سرش داخل موبایل نبود
🔹بازار بحث های طلبگی بود داغ داغ بود در این وسط رفاقت های جدید هم شروع شد، با اینکه کلاس ها فشرده بود و بدن ها خسته اما برای کتاب خواندن هم وقت کم نبود با خودم چند کتاب برده بودم که به طور موازی میخواندم. انگار #وقت کش آمده بود آدم به همه کارهایش میرسید، شستن ظرف غدا و لباس و نظافت تخت و.. هم بود، فقط این چند شب دو ساعت نگهبانی سهم آدم میشد چون جمعیت زیاد بود به هر نفر در کل ۲ یا ۳ بار بیشتر نرسید
🔸 ما به اندازه آب خوردن نیاز داریم به چنین #برشهایی از زندگی که اینطور سایه فضای مجازی را از سرمان کوتاه کند. فارغ از همه هیاهوها به خود خود خودمان برسیم. ما نیاز داریم که هر چند وقت این زیست متفاوت را تجربه کنیم، نباید مقهور شویم، کلیپی میدیدم که یک تست روی چند نفر انجام شد قرار بود قدر تحمل افراد در عدم استفاده از موبایل تست شود بعضی ها حتی یک ربع هم نتوانستند تحمل کنند!
🔺معلوم نیست ما هم بهتر از این باشیم، این یعنی ما وابسته شدیم به چیزی که تمرکز، عمق، خلوت، مطالعه، حوصله و ده ها چیز دیگر را از ما گرفته است. باید فکری برای این #اتفاق_تلخ بکنیم، من این دو هفته این تجربه را عملی کردم و دیدم میتوانم و با عمق جان بیشتر از قبل حس کردم چقدر ما نیاز داریم به چنین دو هفته هایی که در واقعیت زندگی کنیم
✍ #محمدامین_رضایی
@m_amin_rezai
https://www.instagram.com/p/CKWl1IYBeyk/?igshid=meo31wuwn7xp