💐#دوست_شهید_من 🌹شهید مدافع حرم #شهید_زکریا_شیری 7️⃣ پول خون 🔹 چند روز بعد مراسم ختم یکی از بستگان بود.داخل مراسم که شدم بی صدا کنار یک دیوار رفتم و تسبیح به دست مشغول صلوات برای آن مرحوم شدم.کنار من دو نفر نشسته بودند که من آنها را نمی شناختم .آنها همین طوری با هم صحبت می‌کردند که من ناخواسته صدایشان را می شنیدم. هر جا اسم سوریه می آمد ناخودآگاه حواسم جمع می شد. 🔸یکی از آنها گفت: الهی خونه اونایی که جوونهای مردم رو بردن سوریه به کشتن دادن خراب بشه. بعضیا حتی جنازه شون برنگشته. مگه پول چقدر ارزش داره که آدم بخواد جون خودش رو به خطر بندازه؟ آدم دلش برای مادر و بچه اینها میسوزه. آن یکی پرسید: مگه به اینها پول هم میدن؟ جواب داد : آره بابا قبل رفتن چند میلیونی میریزن به حسابشون. به خدا اینها با کارگری هم میتونستن بعد یه مدت این پول رو جمع کنن عوضش پیش زن و بچه خودشون خوش باشن. 🔹 از این تهمت ها خیلی دلم به درد آمد. نتوانستم ساکت بنشینم. خم شدم و به آن خانم گفتم: شما با چشم خودت دیدی که پول ریختن به حسابشون؟ آن خانم جواب داد: وقتی همه میگن که اینها به خاطر پول رفتن حتما پول به حسابشون ریختن دیگه! نمی خواستم باهاش بحث کنم .حالم بد شده بود. جیگرم آتش گرفت. از آنجا بلند شدم تا کمی دورتر از آن ها بنشینم. موقع رفتن شنیدم که آن خانم گفت: به این زن چه ربطی داشت که از حرفم ناراحت شد؟ 🔸یکی از خانم‌ها که من را می‌شناخت و موضوع را فهمید به آن خانم گفت: ایشون مادر همون شهیده که دلت براش سوخت و گفتی پسرش پول گرفته. آن خانم تا این را شنید خیلی شرمنده شد جلو آمد من را بوسید و کلی عذرخواهی کرد و گفت : حاج خانوم من منظورم بچه شما نبود. 🔹 گفتم: چه فرقی میکنه؟ بقیه اون شهدا هم جای بچه من. شما خودت راضی میشی به خاطر پول به اندازه نوک سوزنی بچت زخمی بشه؟ به خدا این حرف‌هایی که میزنید نمی تونید اون دنیا جوابگو باشید. همش تهمته. به همون حضرت زینب نه یه تک شاهی به حساب پسر من واریز شده و نه بقیه شهدا به خاطر پول رفتن. خدا شاهده اگه خونه ما رو طلا بگیرن یا سند زمین های قزوین تا اقبالیه رو به اسم ما بزنن به اندازه آه دختر این شهید ارزش نداره. من حاضر بودم روی حصیر بخوابم ولی یه بار زکریا رو می‌دیدم که پسرش رو بغل کرده. کی میخواد جواب پسر زکریا رو بده که یتیم بزرگ میشه. شما چه میدونی توی دل خانواده های شهدا چی میگذره؟ 📚 #کتاب_کاش_برگردی @m_faghihi