eitaa logo
مصباح خانواده ۱
4.1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.1هزار ویدیو
46 فایل
کانال فرهنگی، اجتماعی و هنری خانواده ارتباط با ادمین کانال @MFMEASN
مشاهده در ایتا
دانلود
❣99 درصد بيماري های جسمانی محصول بيماري های روانی است، عامل اصلی‌ بيماری اينست‌ كه آدم از خودش راضی نيست و شب كه می‌خواهد بخوابد باطنش از‌ او می‌پرسد كه؛ امروز چه كار كردی؟! دل چه كسی را خوش كردی؟! چه كسی را امروز شاد كردی؟! خانم اميلی برونته می‌گويد شب كه مي شود كارهايت را بگذار روی ميز،اگر ديدی در بين آن ها يك لبخندی هست كه مثل يك خورشيد تابيده و دل يكی گرم شده، آن روزت را باطل نكردی؛ دارايی انسان شادی هایی است كه توليد كرده و از آن شادی هاست كه به انسان شادی می‌دهند و لذت می‌دهند و بركت پشت بركت به انسان می‌رسد🍃🍃🍃 🌺🌺🌺🌺🌺 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily | تلگرام 🆔http://eitaa.com/m_family | ایتا
2.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دو کلام حرف حساب استاد قرائتی با کسایی که در سطح جامعه عمدا خوری می‌کنند 😂 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily | تلگرام 🆔http://eitaa.com/m_family | ایتا
❣برای کودک همه اشیاء تازگی دارن! وباید زوایای مختلفش رو کشف کنه؛ تابتونه کاملا برآنها،مسلط بشه. 👌لطفا شکستنها،کثیف کاریها وخراب کاریهاشو شیرین تحمل کنید. 🧒 🧒 🧒 🧒 🧒 🧒 🧒 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily | تلگرام 🆔http://eitaa.com/m_family | ایتا
قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه دیگری نوشید ... باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هر چه بیشتر و بیشتر لذت ببرد ... مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد ... اما ( افسوس ) که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد ... دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ! پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود ... این است حکایت دنیا... 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily | تلگرام 🆔http://eitaa.com/m_family | ایتا
قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه دیگری نوشید ... باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هر چه بیشتر و بیشتر لذت ببرد ... مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد ... اما ( افسوس ) که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد ... دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ! پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک می شود ... این است حکایت دنیا... 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily | تلگرام 🆔http://eitaa.com/m_family | ایتا
❣خانم وآقاي خونه؛ فرزند شما،حامل روح خداست! پرورش روح او رااز لحظه تولدش، آغاز کنید. 👈دراینصورت اوبستری آماده برای جوانه زدن بذرعاشقی با الله خواهد شد. 🧒 🧒 🧒 🧒 🧒 🧒 🧒 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily | تلگرام 🆔http://eitaa.com/m_family | ایتا
🔴 💠 شخصی گرسنه بود برایش کلم آوردند اولین بار بود که کلم می‌دید. با خود گفت: حتما میوه‌ای درون این برگها است ‌اولین برگش‌ را کند تا به میوه برسد اما زیرش به برگ دیگری رسید. و زیر آن برگ یک برگ دیگر و... با خودش گفت: حتما میوه‌ی ارزشمندی است که اینگونه در لفافه‌اش نهادند. گرسنگی‌اش بیشتر شد و با ولع بیشتر برگها را می‌کند و دور می‌ریخت. وقتی برگها تمام شدند متوجه شد میوه‌ای در کار نبود! آن زمان بود که دانست کلم مجموعه‌ی همین برگهاست. 💠 ما روزهای زندگی را تند تند ورق می‌زنیم و فکر می‌کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده که باید هرچه زودتر به آن برسیم درحالی که همین روزها آن چیزی است که باید دریابیم و درکش کنیم! زندگی، همین روزهایی است که منتظر گذشتنش هستیم بنابراین قدر فرصت‌ها را ثانیه به ثانیه و ذره به ذره بدانیم. 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily | تلگرام 🆔http://eitaa.com/m_family | ایتا
🔴 💠 گاهی در زندگیِ زن و شوهری حال نداریم. و انگیزه‌ای برای تحرّک و تلاش وجود ندارد. 💠 یکی‌از مهارتهایی که می‌تواند فضای بی‌روح خانه را دهد شنیدن یا دیدن چیزی است که نقش آن ایجاد و زدن است. 💠 لذا گاهی در فضای خانه، پخش صدای زیبا و ملایم ، مناجات، روضه‌ای یا کلیپی زیبا از و یا سخنان کوتاه ، جرّقه‌ای می‌شود تا فضای سرد خانه را گرم و با انگیزه کند. 💠 اتصال همسران به عامل ازدیاد و گرمابخش زندگی خواهد شد. 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily | تلگرام 🆔http://eitaa.com/m_family | ایتا
🔴 💠 روزی پسری، متوجه شد مادرش از همسایه‌ی فقیر خود نمک خواست. متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسه‌ای بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می‌کنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایه‌ی فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب می‌کند و دوست داشتم از آنها چیز ساده‌ای بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد و شرمنده نشوند. 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily | تلگرام 🆔http://eitaa.com/m_family | ایتا
..! * روایت دختر سوری در محاصره داعشی‌ها !* پدرم اسلحه آورد خانه گفت: اگر اتفاقی افتاد و من نبودم خودتان را بکشید از پدرم پرسیدم چرا ؟؟ گفت چون اگر خودتان را نکشید داعشی‌ها بلایی سرتان میاورند، که ارزو میکنید بدنیا نیامده بودید. فردای انروز چند خانواده از خانواده‌های منطقه به دست داعش اسیر شدند، که پسرها و مردها و پیرمردها و پیرزنها را سربریده و دختران و زنان را برده بودند. اینجا بود که مجبور شدیم یک نفر از اعضای خانواده را انتخاب کنیم که اگر اتفاقی افتاد همان، همه ما را بکشد و در بعد هم خودش را بکشد.. در اخر برادرم که 12سال داشت به اصرار مادرم قبول کرد که این کار را انجام دهد. ما نه شب داشتیم و نه روز و واقعا در شدیدترین و سخت‌ترین شرایط روحی بودیم و مادرم با گریه به برادرم میگفت: که اسلحه را از خودت جدا نکن چون هر لحظه ممکن است که اوضاع جوری شود که از ان استفاده کنی و نگذاری که ما زنده به دست این داعشی‌های کافر بیافتیم. مادرم میگفت پسرم نکنه دلت به رحم بیاید که اگر دلت به رحم امد و ما را نکشتی انها به طرز فجیعی ما را میکشند. چند روزی را با این اوضاع بد و استرس شدید گذراندیم و چند روز بعد داشتم نماز صبح میخواندم که صدای شلیک گلوله در روستا شروع شد، و درگیری خیلی شدید بود، همه بیدار شدیم و برادرم اسلحه را به دست گرفته بود، مادرم گفت هر وقت بهت گفتم اول من رو بکش بعد سه خواهرت بعد هم خودت. درگیری تقریبا سه ساعت طول کشید ما دیگه ناامید شده بودیم و گفتیم که دیگه کار تمومه. در همین لحظه پدرم در را باز کرد و وارد شد. مادرم گفت چی شده!! پدرم گفت ما درگیر نشدیم، ایرانیها امدند و با داعشی‌ها درگیر شدند، و میخواهند محاصره روستا را بشکنند، تا ما را از دست این کفار نجات بدهند. یکساعت بعد محاصره شکسته شد. 🥹 خدا را شاهد میگیرم تمامی اهالی روستا با دیدن نیروهای ایرانی از خوشحالی گریه شوق میکردیم و بالاخره این کابوس حقیقی تمام شد. انروزها را هیچ وقت فراموش نمی‌کنیم که چگونه شب را به صبح و روز را به شب میرساندیم. *قدر شهدا و مرزداران و رزمندگان و مدافعان حرم را بدانیم* 👈 به بپیوندید:👇 🆔 t.me/mesbahfamily 🆔http://eitaa.com/m_family 🆔️https://ble.ir/mesbahfamily1
☀️سلاح گمشده در جنگ نامرئی: وقتی گوشی، جای دعا را میگیرد! در گرداب هیاهوی فضای مجازی، یکی از خطرناکترین عوارض این است که مومنین، سلاح بی بدیل و قدرتمند دعا را در شرایط خطیر جنگ آخرالزمانی، روی زمین رها کرده و به جای آن، با گوشی به دست، غرق ریزه کاری ها و اخبار لحظه ای می‌شوند. غافل از اینکه در این نبرد سرنوشت ساز، جبهه شیاطین و ساحران یهود با تمام اسباب غریب شان، فعالانه در کارند؛ پس بیدار باشیم! زمان آن رسیده که با بازگشت به سنگر دعا و اتصال به ملائک موکل آن، این دشمنان پلید را در هم بکوبیم و سلاح حقیقی معنویت را دوباره به دست گیریم ┄┅┅┅┅🍃❤🇮🇷❤️🍃┅┅┅┅┄ 🆔 t.me/mesbahfamily 🆔http://eitaa.com/m_family 🆔️https://ble.ir/mesbahfamily1
♦️مجلس میهمانی بود..... پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود... اما وقتی که بلند شد، عصای خویش را بر عکس بر زمین نهاد..... و چون دسته عصا بر زمین بود تعادل کامل نداشت... ♦️دیگران فکر کردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست که عصایش را بر عکس بر زمین نهاده..... ♦️به همین خاطر صاحبخانه با حالتی که خالی از تمسخر نبود به وی گفت: پس چرا عصایت را بر عکس گرفته ای؟! ♦️پیر مرد آرام و متین پاسخ داد: زیرا انتهایش خاکی است، می خواهم فرش خانه تان خاکی نشود..... ♦️مواظب قضاوتهایمان باشیم....♦️ ┄┅┅┅┅🍃❤🇮🇷❤️🍃┅┅┅┅┄ 🆔 t.me/mesbahfamily 🆔http://eitaa.com/m_family 🆔️https://ble.ir/mesbahfamily1