ـ عشق به بی‌نهایت یعنی دوقلوهات زودتر از موعد با هم به دنیا بیان و تو در سفر استانی باشی. ـ عشق به بی‌نهایت، یعنی سفر استانی باشی و فرزند پنجم‌ت به دنیا بیاد؛ ولی تو با بی‌نهایتی‌ها با رییس جمهور دیدار داشته باشی. ـ عشق به بی‌نهایت، یعنی بچه چهارماهه‌ت به مامانش بگه: مامان اون آقایی که فقط شب‌ها میومد خونه چرا دیگه شب‌ها هم خونه نمیاد؟! ـ عشق به بی‌نهایت یعنی دست مامانت بشکنه😔 خودت هم جراحی دندون داشته باشی بعد بهت بگن سفر استانی در پیش داریم. ـ عشق به بی‌نهایت یعنی با ماشین ماتیز بدون چراغ، توی هوایی که نیم متر برف اومده، ماشین رو هل بدی تا به افتتاحیه مراسم اعتکاف برسی. ـ عشق به بی‌نهایت یعنی شب یلدا، شب سیزده رجب، شب روز مادر و حتی ایام الله دهه فجر پیش خانواده نباشی. ـ عشق به بی‌نهایت یعنی دوازده روز طاقت‌فرسا تک و تنها نمایشگاه بین المللی تهران ـ عشق به بی‌نهایت یعنی لحظه سال تحویل، نو کردن سال رو توی غرفه بینهایتی‌های مشهد کنار حرم مطهر رضوی باشی. ـ عشق به بی‌نهایت یعنی در پنج روز، پنج تا سفر استانی به ارومیه، اردبیل، تبریز، رشت و زنجان بری اونم با اتوبوس ـ عشق به بی‌نهایت یعنی گیر افتادن توی برف اراک و خراب شدن اتوبوس و دوازده ساعته رفتن مسیر چهار ساعته رو ـ عشق به بی‌نهایت یعنی خوابیدن کف مینی بوس وقتی سه نفر دیگه وسط راه به کاروان بی‌نهایت اضافه میشه تا بریم استان بعد ـ ولی عشق به بینهایت یعنی فقط عشق به آقامون امام رضا علیه السلام که به ما توفیق داده خادمین‌ش در نشر معارف توحیدی باشیم با عشق دوستتون داریم آقای مهربون مون🤍 #کاروان‌بی‌نهایت #ارسالی‌شما