دفترش رو میاره و مقابل صورتم می‌گیره. +تیک بزنین مامان‌جون.☺️ نگاش می‌کنم و بعد یه نگاه به جدولِ کج و کوله‌ی دفترش با تیترهای متفاوت: بوسیدن دست پدر و مادر، تو نگفتن به پدر و مادر، تشکر کردن از پدر و مادر، نظافت اتاق و... -اینا چی هستن گلدون خانوم؟🤨 +معلم‌مون گفته بدیم به مادرامون تیک بزنن. -خب همه‌ی این‌ کارا رو کردی گلدون خانوم؟ [به سرعت برگه رو مرور میکنه و با عجله انگار ک نمی‌خواد فرصتی رو برای جبران از دست بده] میگه: +ممنونم مامان‌جون بابت زحمات‌تون، حالا تیک بزنید. همه‌اش شده! خنده‌م می‌گیره از تشکرِ سوری‌اش برای گرفتنِ تیک اون ستون! بهش می‌گم: اگه تشکر نکنی بهتر از این تشکرِ مصنوعی و الکی هس که...! +تشکر مصنوعی چیه؟ من واقعی گفتم! -ولی اگه این‌جا ننوشته بود نمی‌گفتی! مکث می‌کنه و میگه: ولی تو دلم بود ک بگم... -کاش می‌ذاشتی همون‌جا تو دلت بمونه هر وقت واقعا می‌خواستی بگی متولد میشد. این‌جوری ناقص و خشک بود. بدونِ روح... نگام میکنه... داره حرفامو مزه‌مزه می‌کنه. انگار صبرش برای گرفتنِ تیک‌های جدول به فکر کردنِ فلسفه‌ی تولدِ حقیقتِ محبت از درونش قد نمیده. میگه میشه امضا کنید لطفا؟!خوابم میاد. می‌دونست که می‌دونم اگه امضا رو هم بگیره نمی‌خوابه! لبخند می‌زنم و دفترش رو امضا می‌کنم. خوش‌حال میره که با خواهرش بازی کنه...                      ☆☆☆☆ چندتا از کارهای ما و تشکرها و ذکرها و دعاهامون از سر عشق و محبت‌مون به خداست؟ چندتاش رو برای تیکِ حاجت‌هامون  می‌خونیم؟ چندتا رو برای بهشتی‌شدن و نعمت‌هاش و...؟

محبتِ واقعی و عشق بدونِ طلب و درخواست و عرضِ حاجت، جاش توی دفتر اعمال‌مون خالیه!

💔 إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ ... تجارت می‌کنیم و معامله به جای عاشقی و بندگی... خدایا محبت خودت رو به ما بچشان.✋🏼🪷 سالِ جدیدتون پر از عشق...🤍 #روزنوشت

#لیل #ویژه

ای یکدله‌ی صد دله دل یکدله کن؛ 
     مهرِ دگران را زِ دلِ خود یَله کن... 

 یکبار به اخـلاص بیــا بر درِ ما
     گر کام تو بر نیامد آنگه گله کن! 

#شعرنوش☕️

شما خودتان درصدد این باشید که از غرب‌زدگی بیرون بیایید. این گمشده‌ی خودتان را پیداکنید. گمشده‌ی شما، خودتان هستید.آن‌ها درصددند که خودشان را به ما تحمیل کنند و شما باید مقاومت کنید. -امام‌خمینی‌ره #بی‌قرار

مقام یقین و باور قلبی، مقامی است که سالکان پس از مجاهدت‌های طولانی و استقامت مردانه به آن می‌رسند. آن یقینی که من می‌خواهم، مقام حق الیقین و فانی شدن در حقیقتِ شما به‌شکل شهودی و عیانی است. مولاجان، این موضوع به زمینه‌هایی نیاز دارد، به مربی و هم‌جواری با شما نیاز دارد، کرم کنید و این وامانده را در آغوش گرم خود نگه دارید. -کهکشان‌نیستی🪐 #بوکمارک

چالش نوروز: "یه پست از طرف شما هدیه به کانالِ سی‌ودو" [دقت کنید حتما پست ارسالی‌تون از هشتگ‌های موجود در کانال‌مون باشه. در صورت تایید منتشر خواهد شد.😅✌🏻] منتظرتونیم👇👇 @Chanel32chanel32 #ویژه

اگر لایق باشم در جوار ملکوتی حضرت امیرالمومنین (ع)نائب الزیارتون هستم . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میگه كه: همین ساعت که ما داریم خوابِ وصـــــل می‌بینیم کسانی آن طــــرف دارند پیـش یــار می‌میــــرند... ممنونم از محبتتون و به‌یاد بودنی‌های شیرین‌تون. 🤍✨

سراغِ تـــــو رو باید از دل بگیرم؛ باید مشکل عقل رو با عشق حل کرد... #هندزفری🔉

همتـــم بدرقهٔ راه کن ای طایــــر قـدس که دراز است رَهِ مقصد و من نوسفرم... #شاه‌_بیت

از سری پیام‌هایِ حال خوب کن: 🥰😇☝️

دمتون گرم. ✌️♥

در روايت از امام‌صادق علیه‌السلام داريم: روزه هوس را می‌كُشد. «فَالصَّوْمُ يُميتُ هَوَی‌النَّفْس» يكی از امتيازات مؤمنينِ وارسته اين است ‌كه اصلاً گرفتارِ ميل‌های پَست نيستند و روزه چنين هنری را دارد كه دردسرِ هوسرانی را از سرِ ما بر می‌دارد. «وَ شَهْوةَ‌ الطَّبْعِ» روزه؛ شهوت و ميل‌هایِ سَركش و افراطی طبع و طبيعت و بُعد حيوانی شما را می‌كُشد. -روزه‌دریچه‌ای‌به‌عالم‌معنا🌠 #بوکمارک

خدایا قلب ما رو ول کردی؟! آشغال دونی شده قلب ما ... آره؟! #هندزفری🔉

«وَافعَل بِنا ما أنتَ أهلُهُ وَ لا تَفعَل بِنا ما نَحنُ أهلُهُ» "با ما آنگونه رفتار کن که تو شایسته و اهل آنی، نه آنگونه که ما شایسته آن هستیم." #فــراز 💌

پاهای کوچولوش که از صندلیِ پارک آویزون شده بود رو تندتند تکون می‌داد و پشت سرهم می‌پرسید: چقد دیگه مونده برسه؟؟ و من هر بار دقیقه‌های رسیدنِ ماشین رو کم‌تر می‌گفتم و تشویق‌ش می‌کردم صبور باشه... تایمر اسنپ یک دقیقه رو نشون داد، بهش گفتم تا شصت بشمر فرشته خانوم تا برسه... چشماش برق زد و تندتند شروع کرد به شمردن... زودتر از یه دقیقه شماره‌ی شصت رو گفت. خندیدم و گفتم:« اگه زمان این‌جوری می‌گذشت ک الان ما تموم شده بودیم!» +چه جوری میشه ما تموم بشیم؟ -گذر زمان باعث میشه مهلت‌مون تموم شه! +نمیشه نگه‌ش بداریم؟ -نه... +هیچ کس یعنی نمی‌تونه زمان رو نگه داره؟ -امممم... نه! هیچ‌کس نمی‌خواد که زمان رو متوقف کنه. +کاش می‌شد زمان رو نگه داریم مامان جونم! -که باهاش چیکار کنیم؟ +که تموم نشیم! یه دفعه یه چیزی تو ذهنم روشن شد. بی‌توجه به سن و سال و سطحِ درک‌ش گفتم: بعضی‌ها تونستن زمان رو شکست بدن و تموم نشن فرشته خانوم! با تعجب نگام کرد. دیگه براش مهم نبود زودتر رفتن‌مون... گفت: کیا؟ گفتم : شهدا...                            ☆☆☆☆ "وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ" مراقب باشیم نمیریم رفقا که تموم می‌شیم. شهید باشیم که شهید بشیم. ✋🏼💗 #روزنوشت

عاقلان خوشـه‌چین از سرّ لیلی غافـلند؛ این کرامت نیست جز مجنون خرمن سوز را... #شعرنوش☕️

چند دقیقه آرامش و نور تقدیم به شما. #یه‌حبه‌نور✨ #نودروزحیات 🌍 #سوره‌حشر