شعله ی طور
♦️گودالِ ناپیدا♦️
چه بگویم...
از آن استیلا و از آن اقتدار بی نظیرت در وصول عاشقان به آن حقیقتِ مکتومِ مکنون
یا بگویم از آن نفی تحیرآمیز خویشتن و به یادگار گذاشتن آن سوز بی کران در سپهر تاریخِ فنا،آن جا که فرمودی لایوم کیومک یا اباعبدالله و به وسعت گریه های ابدی نمک منتشر در روضه های حسین گشتن
یا بگویم آن قصه ی عجیب شیرین پر طراوتت که رقابتت با حسین علیه السلام بر سر این بود که اتصال نسبی خویش با امیرالمومنین ع را با گفتن ابالحسین ابالحسین نفی نمایی و حسین که تو امام او گشتی هم در این قبال امیرالمومنین را ابالحسن خطاب میکرد.
چه طوفان محیرالعقولی در شکستن خویشتن در تو برپا بود.
و آیا بگویم از آن اختناق خونین بی حد که تو را چون شاهد آن در آن کوچه های بی پایان گشتی ، غریق پرده مظلومیت ابدی نمود.
باطن ها تو را در چه گودالی ذبح نمودند که قصه ی عاشورایت در کمون هستی باقی ماند و کمتر گوشی قصه ی تلخ آن را بر جانش چون حسین با خون و گوشت بر پیکره ی هستی اش در هم آمیخت؟
تو کیستی که جز سالکین راه یافته قدر تو را نمیدانند.
اصلا انگار نیستی از بس که هستی و این همان توصیفی است که اهل حقیقت از حضور الله در میانه ی ادراکات ترسیم نموده اند.
چه رازی میان تو و مادرت نهفته است که هر کس اگر به نهان فاطمه سلام الله علیها راه یافت باید از چشمه های حقیقت تو سیراب گردد.
چقدر من بی توجه به تو بوده ام....
برایم ثابت شده است و این را به وسعت فلک فریاد میزنم که رابطه ای عمیق میان تکثر در توسل به تو و تعجیل در ظهور اباصالح پدر مهربانم تکوّن یافته است.
شما پرده های غیبت از حقیقت بی کران اهل بیت هستید و این پرده ها با تعدد و تکثرِ توامان با عمق کنار خواهند رفت.
یادم نمیرود قصه ی آن جوانی که بعد از توسلاتی عمیق در جمکران به او فهمانده بودند به غریب ترین اهل بیت امام مجتبی توسل کنید.
تو آن راز مکتوم در میان اهل بیت و اصحاب خمسه هستی که از شدت ظهور بی رنگ بی رنگ در پرده ی اوهام ما درک میشوی.
اما تو معروف ترین به کرم بوده ای و هستی.
من هزار هزار عذر در پیشگاه تو بیاورم باز عذر بی توجهی ام به تو نخواهد شد.
از تو میخواهم مرا وارد جرگه متوجهین به ساحت بی کرانه ات کنی که فهمیده ام تو آن سرّ مکنون ازلی هستی که هر آنکس را که بخواهند سیراب از توحید کنند باید پرده ی غربت و غیبت تو در وجود او کنار رفته باشد.
مرا دریاب
من تو را از مادرت میخواهم...
دعاگوی غریبان جهانم
و ادعو بالتواتر و التوالی
#امام_حسن_مجتبی_ع
المکتوبات فی النجف الاشرف
@sholeye_toor
♦️برآیند عزم ها♦️
بعض اهل باطن حاصل این دو ماه اقامه ی عزا بر اباعبدالله الحسین روحی له الفداء و توجه به ساحت و مصائب و غوطه ور شدن در دریای بیکران زوار اربعین و حقیقت نهایی این سفر رمزآلود را در بهار و ربیع پس از آن با تراز عزم برخاسته از شوق به تحرکات آسمانیِ عمیق و صافی گشتن و ترکیز همّ بر اسقاط حدود خویشتن بر اقیانوس ولایت،سنجه می کنند.
الغرض
حاصل حرکت برای اهل راه ،عزم مهفوف به رحمانیت مظاهر رحیمیه ی خدای کریم سبحان است.
عزم بر حرکت تحفه ایست که به دست صاحب این عزاها،صدیقه ی طاهره سلام الله علیها بر نهاد عطشناک تشنه گان تراوش میکند.
خود را برای حفظ سرمایه ی عزم که برآیند گریه های بر سالار شهیدان و زیارت اوست به خاکساری در درگاه جوهره ی قدسیه ی کائنات؛مادر سادات ملتزم نماییم.
سرمایه ی انسانیت و نفوذ او به مدد سلطنت مقام ولایت در اکناف آسمان ها رخ نمیدهد الا به استیلای عزم و حفظ و مراقبت از آن.
و من گاهی در حیرتم که این افلاک پر فلق چه بیکرانند که عزم های پولادین در منظومه های بی افق آن راهی ندارند جز خاکساری بر درگاه مقام صاحبان آن ها که محمد و آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین باشد.
وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا (۳۹ یس)
اینکه خورشید حقیقت هر کس بر کدام افق طلوع میکند و حد یقف برای خویش میشناسد یا نه را باید در این کریمه ی بیکران که اصلی ثابت در منظر اهل دل است جستجو کرد که فرمود:
وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَىٰ آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا (۱۱۵ طه)
راه برای خورشید بودن در تمام آسمان ها برای انسان تعریف شده است.
تا کدامین آسمان منزل و مستقر حقیقت ماست،آن قصه ای دیگر است...
#شمس_حقیقت
#عزم
#مادر_شموس
#بازنشر
@sholeye_toor
♦️آرامش بعد از توحید♦️
(گفتگویی دقیق میان آیت الله پهلوانی و مرحوم علامه ی طباطبایی رحمت الله تعالی علیهما)
تلميذ: علت چیست که هرچه کوشش میکنیم و حالمان بهتر می شود و چیزهایی می فهمیم، اما باز دنبال گمشده ای هستیم؟
استاد: بلی، چنین است. علت آن است که سالک (هنوز) آن گمشده را نیافته؛ وگرنه پس از یافتن حقیقت و نایل شدن به توحید افعالی و صفاتی و اسمایی و ذاتی، آرامش می یابد و طلبش تمام میشود.
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
در آخر می یابد و می فهمد چیزی را که از اول دارا بوده و توجه به آن نداشته؛ مثل این است که به کسی بگویند برو سرت را بیاورا آن شخص مدتها پی سرش بگردد و پس از آن، ببیند سرش با خودش است.
ثمرات الحیات
#معرفت_النفس
المکتوبات فی النجف الاشرف
@sholeye_toor
♦️یادنامه ی سیدالعرفا♦️
مصاحبه ی نشریه ی آستان قدس رضوی با حقیر پیرامون شخصیت مرحوم آیت الله قاضی طباطبایی ره به مناسبت ششم ربیع الاول سالگرد وفات ایشان.
📌بنده انصافا نمیدانم چرا از حقیر این مصاحبه انجام شد و چه نسبتی یافته بودند که چنین تصوری از توانایی نسبت به این امر ایجاد شده بود.
محتملا از باب همجواری با مدفن ایشان و شیفتگی حقیر به ایشان بوده است.در هر صورت از باب ادای دین به این مرد بزرگ چند کلامی به هم بافته شده است،دوستانی که وقتشان گران است با تامل نسبت به صرف وقتشان نسبت به این صوت تصمیم بر گوش دادن بگیرند.بیشتر عرض ارادتی بوده و ادای دینی نسبت به ساحت ایشان لذا قطعا درخور مقام ایشان نخواهد بود و بیشتر از جنس
ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست
جلوه میکند، اما امید دارم مشمول کرم و بزرگواری صاحب ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام در تصویر سازی و الگو برداری از شخصیت یکی از خاکساران و شاگردان مقام بی کران ایشان واقع گردد.
♦️۶ سوال مطرح کرده بودند که به ترتیب پاسخ داده شده است.
🔻متن سوال ها:
۱. بعنوان مقدمه و آغاز بحث کمی درباره شخصیت بزرگ و عرفانی ایشان بفرمایید.
۲. درباره منش اجتماعی و ارتباط ایشان با مردم بویژه مستمندان و علما بگویید.
۳. کتاب عطش که پیرامون شخصیت ایشان است در رسانهها مطرح شده، نظر شما درباره این کتاب و محتوای آن چیست؟
۴. بیانی از مرحوم سید هاشم حداد ره درباره ایشان هست که جامعترین عارف از صدر اسلام هستند و همچنین نقل قولی از ایشان هست که بهترین انسان آن است که فقیه و صوفی باشد، منش عرفانی و عقلانی ایشان در کنار هم چطور جمع میشد؟
۵. ارتباط ایشان با مسائل سیاسی و ضد استکباری چگونه بود؟
۶. نظر ایشان درباره امام خمینی چه بود؟ و برداشت شما از داستان نقل شده درباره ملاقات این دو بزرگوار چیست؟
🔻پ ن ۱: بسیاری از مطالب نقل مستقیم از افراد و اساتید است که ممکن است در کتب مشهور نیامده باشد.
🔻پ ن۲: به نظر بنده مسائل وسوالات بسیار دقیق تر و عمیق تری علی الخصوص نسبت به شیوه ی عملی و دستورات ایشان و پرداختن دقیق تر به راهکارهای ایشان در عقبات سلوک وجود دارد که با توجه به متن پرسش ها، مجال طرح و بررسی آن به موقعیت ها و توفیقات بعدی موکول شد.
📌فاتحه ای برای گشایش امور خودمان تقدیم روح این مرد الهی کنیم.
#قاضی
#سید_العرفا
المکتوبات فی النجف الاشرف
@sholeye_toor
شعله ی طور
♦️حال و هوای مزار آیت الله سید علی قاضی طباطبایی ره♦️
امروز ۶ربیع الاول ۱۴۴۱
سالگرد وفات ایشان
او را میهمان هفتاد سوره ی حمد کنید که زحمتی که میکشید در مقایسه با الطاف و کرامت و عنایت او به سالکان طریقت کمتر از هزار ناچیز است.
المکتوبات فی النجف الاشرف
@sholeye_toor
مدتی شد که مرا
در میان من هایم رها کرده ای...
چه سحرها و چه شام ها که در خیال تو، به خویشتن دلداده بودم و ندانستم که فریب منِ خویش را خورده ام!
روزگارم با من در من و به سوی من گذشت و من، گمان پیمودن راه نیستیِ من را بر دل نقش میکردم.
چه خواب ها که برای خویش ندیده بودم،
چه جلوه ها که گمان کردم مرا از خویش رهانده است
و اما باز وقتی می نگرم حصار بیکران من هایم مرا بی رمق کرده است.
بیچاره من و جنین اژدهایی هزار سر که عطش شکسته شدن ، پاشیدگی و نفوذ در مو به موی کیان هفتصد و هفتاد و هفت هزار جهان خیال اندود دارد.
اگر به من باشد، اشتهای تکثر به ذره های بی نهایت و تکلم به عبرانی و سریانی و اشتهار در جابلقا و جابلسا و اندکاک در شیرین و ترشی و شوری های هفت طبق عالم دارد.
منِ محصور در من دچار اختناقی خونین شده است
تطّور و پیچش تقادیر اینبار مثل هر بار باز قرعه را به نام تو زده اند تا به فریاد منِ زندانی من برسی که من در نهان وجودم منتظر تجلی طنین لاهوتی من های تو هستم.
تو پادشاه و سالارِ واحدِ مملکت من باش ...
وأفْرَطَ بی ضُرَّ، تلاشَتْ لَمْسّه أحادیثُ نَفس، بالمدامع نُمّت
وبالیَ أبلى منْ ثیاب تجلُّدی به الذاتُ،فی الأعدام، نیطَتْ بلَذة
#معرفت_النفس
#لا_اله_الا_هو
المکتوبات فی النجف الاشرف
@sholeye_toor
هدایت شده از روحُ القرآن
♦️باطن نسیان تنهایی است♦️
🔻آیه:
وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنْسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَآءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَا وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِينَ(۳۴_جاثیه)
🔻ترجمه:
و [به آنان] گفته می شود: امروز شما را فراموش میکنیم، همان گونه كه شما [در دنیا] دیدار امروزتان را از یاد بردید، و جایگاهتان آتش است و شما را یار و یاوری نخواهد بود. (۳۴_ جاثیه)
🔻دقت روحانی در آیه:
در نشئه ای که ظهور مالکیت حق تلخ ترین امری است برای کسانی که در دنیا عمری با مالکیت خدا در هستیشان مخالفت کرده اند تمام امید اهل قیامت به نگاه، عنایت ،قطره ای آب رحمت و توجهی از ساحت قدس الهی است.
روز قیامت لحظه به لحظه اقتدار الهی و عدم مالکیت اشخاص در نظرها جلوه میکند و معمای دنیا برای انسان ها رمزگشایی شده و همه با عمیق وجودشان دریافته اند که ملک از آن الله واحد قهّار است و اگر بنا باشد عنایتی به حال گرفتاران شود از جانب او و اسماء حسنای اوست و لا غیر.
در این میانه و هیاهوی اضطراب آور و نگران کننده که بشریت در تکاپوی یافتن دستاویزی برای حجیت و اثبات التزام به مالکیت حق در عالم دنیا برای خودش هست،به کسانی که پوشاننده ی حق(کفار)و مالکیت او در دنیا بوده اند گفته میشود:
امروز شما را فراموش میکنیم همانطور که شما روز دیدارتان و لقاء و مواجهه ی بدون حجاب با اسماءالهی را فراموش کردید.تنها چیزی که می تواند شما را ماوی باشد قرار گرفتن در آتش و تحت سیطره ی اسماء جلالی حق در آمدن خواهد بود.
عبارت"و ما لکم ناصرین" اوج این آیه است و اشاره به حقیقت تنهایی انسان فراموشکار حقیقت در عالم دنیا. "مِن بیانیه" اشاره به نبود جنس هیچگونه یاور و ناصری برای فراموشکاران دارد و تنها آتش شاید جوهره ی وجودیشان را برگرداند.
نکته ی مهم دیگر اینست که فراموش کاران و غافلان تنهای تنهای تنهای تنهایند.چون عالم قیامت ظهور بطن نشئه ی دنیاست و این تنهایی راز غم اهل دنیا و غافلان و کسانی است که خدا و مالکیتش و سیطره ی اسمائش بر هستی را از یاد برده اند.
📌در واقع میتوان گفت اگر حس تنهایی بر ما غلبه دارد باید بدانیم ریشه در فراموشی مالکیت هستی برای خدا و غفلت از روز دیدار و ظهور اسماءالهی در عوالم بعدی دارد.
#جاثیه_۳۴
#غفلت_تنهایی
#قیامت
کانال روح القرآن
@ruho_alquran