🌹امیرالمؤمنین عليه السلام :
كسى كه با آرامش كار كرد به مطلوب رسيد، يا بدان نزديك شد. شتابكار به خطا رفت، يا بدان نزديك شد
💠أصابَ مُتَأنٍّ أو كادَ، أخطَأ مُستَعجِلٌ أو كادَ
📘غررالحكم حدیث 1290
🌸
🍃🌸 @masjed_gram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃زیارٺ حضرٺ ولی عصر (؏ـج) در روز #جمعہ
🔻چند دقیقہ وقتتون رو نمیگیره ...
⚠️برای امام زمان وقت بذاریم ...😔
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
[🌼] @masjed_gram
#خاطرات_شهدا
گذری بر زندگی زیبای شهید مصطفی احمدی روشن
#دوران_دانشجویی
🔸در سالهای اول که وارد دانشگاه شد موضوع فلسطین را با برنامه هایی که برگزار میکرد در بین دانشجویان تبدیل به یک دغدغه کرد. آقا مصطفی یک گروه تشکیل داد، رایانه ای گرفتند، ایمیل دانشجوها و اساتید خارجی در سراسر دنیا را پیدا کرده بودند و پیام ها و عکس هایی حاوی مظلومیت مردم فلسطین برای آنها ارسال میکردند.
🔸دانشجوی مشتاق کاربرد بود، وقتی هنوز لیسانس را تمام نکرده بود با موضوع جالبی برای یک پروژه می خواست از تمام دانسته های قبلی اش در دوران تحصیلی استفاده کند. برای پروژه کارشناسی اش 6 ماه وقت گذاشت بسیار خوب از آب در آمد و کاربردی بود. هرکشوری که بخواهد پیشرفت کند نیاز مبرمی به تبدیل دانش به فناوری دارد که این نیاز باید در دانشجوی ما احساس شود که احمدی روشن برای این مساله بی تاب بود.
🔸از کار ابایی نداشت. در زمان تحصیل مدتی پستچی بود. نامه رسانی خوابگاه را قبول کرده بود. از همان اول خرجش را از گردن پدر برداشت. حتی اگر توی فضای شوخ خوابگاه بهش میگفتند «پت پستچی»، فقط میخندید! استقلال مالی
برایش مهم بود
#شهید_مصطفی_احمدی_روشن
#سالروز_شهادت
🕊|🌹 @masjed_gram
1_43671309.mp3
9.85M
#سرود ❤️
•| تــــو دلبـر و دلبــرے
تــــو بانوۍ محشـرے |•
#سید_مجید_بنی_فاطمه 👤
#میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها 🎉
🍃💚| @masjed_gram
❖ بوی گلها🌼 🍃
عالمی را مست و حیران میکند
دیدن #مهدی هزاران درد، درمان میکند❤️
مدعی گوید
که با یک گل نمیگردد بهار،🌺
ما گلی داریم که عالم را گلستان میکند .🌾🍃
🌱 اللهم عجل لولیڪ ألفرج 🌱
••🌼•• @masjed_gram
زیارت ال یاسین.mp3
2.51M
زیارت #آلیاسین
🎤با صدای محسن فرهمند
نام تو را میبرم قلبم غریبی میکند
چشم انتظاری در دلم درد عجیبی می کند
تعجیل در ظهور 14 مرتبه #صلـــــوات
☄اللہم عجل لولیک الفرج☄
•🎙• @masjed_gram
#ریحانه
#حجاب یعنے ....
#احترام به #جامعه
توی اتوبوس کنار یک خانم #بد_حجاب نشسته بودم که گفت: مگه مریضی که انقدر خودتو پیچوندی؟
پرسیدم: با منی؟
گفت: بله! با تو ام و همه ی بیچاره های مثل تو که گیر کرده اید توی افکار عهد عتیق! اذیت نمیشی با این پارچه ی دراز دور و برت؟ خسته نمیشی از رنگ همیشه سیاهش؟
تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت میشی ، چرا مثل عزادارها سیاه می پوشی؟ و بعد فقط بلدید گیر بدید به امثال من.
خندیدم و گفتم: چقدردلت ﭘُربود دوست من!هنوزاگرحرف دیگری مانده بگو.
خنده ام را که دید گفت: نه! حرف زدن با شماها فایده ندارد.
پرسیدم #ازدواج کردی؟ گفت: بله.
گفتم: من کاملا #حجاب میکنم به هزار و یک دلیل. یکی از دلایلش حفظ زندگی ِتوست!!
با تعجب به چهره ام نگاه کرد .
گفتم #خدا قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشانم به #مرد ها می گوید؛مراقب نگاهتان باشید .
#تکلیف من یک چیز است و تکلیف مردان یک چیز دیگر. این تکالیف مکمل هم اند،
یعنی اگر مردی زل زد به من، پوشش من باید مانع و حافظ او باشد،
و من اگر حجاب درست و حسابی نداشتم کنترل نگاه مرد باید مانع و حافظ من باشد .
#همسر تو، تو را “دید”، کشش ایجاد شد، و انتخابت کرد .
کجا نوشته شده است که همسرت نمی تواند از تماشای زنانی غیر از تو لذت ببرد، وقتی مبنای انتخاب برای او #نگاه است؟!
گفت: خوب… ما به هم تعهد دادیم .
گفتم: #غریزه، منطق نمی شناسند، تعهد نمی شناسد. چه #زندگی ها که به #چشم خودم دیدم چطور با یک نگاه #آلوده به باد فنا رفت. من پوشش کامل دارم، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد، و نگاهش را کنترل نکرد، زندگی تو، به هم نریزد. همسرت نسبت به تو #دلسرد نشود.
#محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم بخاطر حفظ #خانه و #خانواده ی تو.
من هم مثل تو #زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم.من هم دوست دارم #تابستان ها کمتر عرق بریزم، #زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم.من روی تمام این علاقه هاخط قرمز کشیدم،تا به اندازه سهم خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم.
سکوت کرده بود .
گفتم؛ راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد.حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای
رنگ کرده ی پریشان و صد جور جراحی ِ زیبایی چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.حالا بیا منصف باشیم . من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
بعد از یک سکوت طولانی گفت؛
هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی ..
قرارگــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روشنگری
#کلیپ 🎥
رهبر انقلاب :
جوانها امروز در #فضای_مجازی فعّالند؛ فضای مجازی میتواند ابزاری باشد برای زدن توی دهن #دشمنان. ۹۷/۱۰/۱۹
🆘 @masjed_gram
🌹امام صادق عليه السلام :
با نادان و دانا، بگو مگو نكن؛ 🚫
چرا كه هرگاه با نادان بگو مگو كنى، آزارت مى دهد ❌
و هرگاه با دانا بگو مگو كنى، دانشش را از تو دريغ مى دارد ☝️🏻
📚بحارالأنوار ج 2 ص130
🌸
🍃🌸 @masjed_gram
1_43446513.mp3
8.21M
❤️ #مولودی حضرت زینب (س)
•| گـل بریزیــد بــہ پـــاے
عـمــہے ســاداٺ |•
🎤 #حاج_محمود_کریمی
•💛• @masjed_gram
#خاطرات_شهدا
🔰علی بعد از اینکه نظر مسئولانش را برای اعزام جلب کرد، به عنوان #بهیار به جبهه سوریه اعزام شد. بعدها شنیدم که آنجا بیشتر کارهای #رزمی انجام میداد تا پرستاری و بهیاری .
🔰عکسهایی هم که از ایشان منتشر شد نشان میداد یک نیروی #تمامعیار رزمی است. نمیدانم چند وقت از اولین دیدارمان گذشته بود که شنیدم علی الهادی #شهید شده است .
🔰گویا داخل آمبولانس نظامی و در حین عملیات #امداد بوده که تکفیریها #آمبولانسش را میزنند و ۱۶/۶/۲۰۱۶ مصادف با ۲۷ خردادماه ۱۳۹۵ در #خانطومان به شهادت میرسد .
🔰وقتی پیکرش به #لبنان برگشت، من بیروت بودم. خود سید حسن نصرالله در تشییع باشکوهی که برای علی الهادی برگزار شده بود #سخنرانی کرد .
🔰همه جا پخش شده بود که پیکر #جوانترین شهید مدافع حرم حزبالله برگشته و مردم با افکار و عقاید مختلف برای تشییع آمده بودند. ما، چون کار #فرهنگی میکردیم رفتیم برای عکاسی .
🔰گفتند پیکر شهید فلان اتاق است. من دلم نیامد داخل بروم. یکی از بچهها رفت و عکسی انداخت. دوربین را نگاه کردم . چهرهاش طوری بود که انگار #آرام به خواب رفته است. حیف آن #چشمهای_شیدایی که بسته بود. علی شهید شده بود .
#شهید_علی_الهادی
🕊|🌹 @masjed_gram
❤️من #حجاب را دوست دارم❤️
حجاب یعنی❗️
من #حیا دارم ...
هر لباسی نمی پوشم ...
جلوی #نامحرم مراقب رفتارم هستم ...
حجاب یعنی❗️
خواهر عزیزم همسرت اومد بیرون نگران نباش
زندگی تو برای من اهمیت داره، من با حجابم،
من #مراقب رفتارم هستم نگران همسرت نباش!
حجاب یعنی❗️
من به بالا رفتن آمار #طلاق کمک نمیکنم ؛
من به دلسرد شدن یک مرد از خانمش کمک نمیکنم!
حجاب یعنی❗️
برادر با خیال راحت تو خیابون قدم بزن
با خیال راحت کار کن
با خیال راحت درس بخون
من به هیچ وجه #آرامش روانی تو رو بهم نمیریزم ...
حجاب یعنی❗️
همسر عزیزم من فقط و فقط متعلق به تو هستم نه #هیچکس دیگری!
یعنی من به تو و این زندگی وفادار هستم
یعنی #زیبایی من فقط برای یک نفر!
حجاب یعنی❗️
ای #شهید من پاسدار خونت هستم ..
حجاب یعنی مادر جان ،یازهرا، من #وارث چادر خاکی تو هستم ...
حجاب یعنی❗️
ای چشمان ناپاک من میدان را برای #هرزگی شما باز نمیگذارم ...
حجاب یعنی❗️
لبخند رضایت #امام_زمان ...😍
#حجابتاجبندگۍ 👑
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
#تلنگر
🔻حضرت زینب(س) و نمازِ شب🔻
✍ قرآن کریم به پیامبر دستور میده که شبها رو به تهجّد و شب زنده داری مشغول باشه.
✔ چون #نماز_شب برای پیامبر اکرم(ص) واجب بوده
🕋 وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَی أَن یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَّحْمُودًا
📖سوره اسراء، آیه۷۹
💢 ای پیامبر! پاسی از شب را از خواب برخیز، و قرآن و نماز بخوان و به تهجّد و شب زندهداری مشغول شو!
💢 این یک وظیفه اضافی برای توست .
💢 امید است پروردگارت تو را به مقام محمود، و مقامی در خور ستایش برانگیزد!
✅️ در این آیه، خدا به پیامبر میفرماید #نماز_شب بخوان، تا به «مقامِ محمود» برسی .
⁉️ امّا این «مقامِ محمود» چیه؟!🤔
👈 بعضی از علما میگن «مقامِ محمود»، مقامِ شفاعت عظمی و بالاترین مقامهاست، که قیامت همه حسرت این مقام رو میخورند .❤️
👌 امّا شرط رسیدن به این مقام، #نماز_شب است .
☝️ پس کسی که اهل #نماز_شب باشه، قیامت مقام بالایی داره😊
✨✨✨✨✨
حالا با این مقدّمه کوتاه، این روایت رو در فضیلت حضرت زینب بخونید :👇
⚡️ روز عاشورا، امام حسين علیه السلام به خواهرش حضرت زینب سلام الله علیها فرمود :
🌴يا أُختاه لاتَنسينی فی نافِلَةِ اللَّيلِ.🌴
👈 اى خواهرم! مرا در نماز شب فراموش نكن .
📙 وفيات الأئمه، صفحه۴۴۱
✅️ چقدر مقامِ حضرت زینب بالاست، و چقدر نمازِ شبِ زینب کبری با ارزشه، که امام زمانش یعنی امام حسین، بهش میگه: «التماس دعا»
☝️ اون نماز شبی که امام سجاد علیه السلام میفرماید :
🌴 إنَّ عَمَّتب زَينَبَ مَعَ تِلكَ المَصائبَ و المِحَنِ النّازِلَةِ بِها فی طَرِيقِنا إلَى الشّامِ ما تَرَكَتْ (تَهَجُّدَها) لِلَيلَةٍ🌴
👈 عمّهام زينب، با وجود همه مصيبتها و رنجهايى كه در مسير حرکت به سوى شام به او روى آورد، حتّى يك شب هم نماز شبش را ترک نکرد .
📙 وفيات الأئمه، صفحه۴۴۱
قرارگـــاهفرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ
🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🌸🍃 🍃 #رمان #دختر_شینا ❤️ #قسمت_چهلوپنج •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ 💠تو
🌸🍃
🍃
#رمان
#دختر_شینا ❤️
#قسمت_چهلوشش
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
﷽
گفتم: خیر حرف بزن!
خندید و گفت: به خدا خیر است از این خیر تر نمی شود.قران رو برداشت و بوسید. گفت: این دستور دینه، آدم مسلمون زنده باید وصیتش رو بنویسه، همه چیز رو براتون تمام و کمال نوشتم نمی خوام بعد من حق و حقوقتون از بین بره. مال و اموالی ندارم، اما همین مختصر هم نصف مال تو و نصف مال بچه ها، وصیت کردم همینجا خاکم کنید، بعد منم همدان بمونید، برای بچه ها بهتره، اگر بعد من جسد ستار پیدا شد کنار من خاکش کنید.
✨ بغض کردم و گفتم خدا اونروز رو نیاره، الهی من قبل تو بمیرم.😢😭
🌺 خندید و گفت: در ضمن باید تمرین کنی ازین به بعد بمن بگی ستار بعد شهادتم هیچکس منو به اسم صمد نمیشناسه، تمرین کن! خودت اذیت میشیا!!!
📿 اسم شناسنامه ای صمد ستار بود و ستار برادرش صمد. صمد می گفت: اگه کسی تو جبهه یا محل کار صدام کنه صمد فکر میکنم یا اشتباه گرفته یا با برادرم کار داره. میخندید و می گفت این بابای ماهم چه کارهایی می کند.☺️🌺
فردا صبح پدر صمد آمد که با او برود منطقه دنبال جنازه ستار، صمد کلی اصرار کرد که جلویش را بگیرد ولی راضی نشد آخر هم قرار شد باهم بروند و صمد دو سه روزه برگردد، بهش گفتم نرو گفت: بابا ناراحته، بهش حق بده، داغ دیده، می برمش تا لب اروند جایی که ستار شهید شده رو ببینه زود بر میگردیم.🌹⚫️🌹
⌛️صبح که می خواست بره تعریف کرد که👇👇👇
شب عملیات به ستار گفته بودم بره گروهان سوم. اولین قایق آماده بود که بریم اون طرف رود نفرات رو شمردم دیدم یه نفر اضافه هست، ستار بود. التماس کرد که اونم بیاد آخر قبول کردم😢😔
اون شب با چه مصیبتی از اروند گذشتیم. زیر اون آتیش سنگین وسط اون تاریکی و ظلمات زدیم به سیم خاردارای دشمن. باورت نمیشه با همون تعداد کم خط دشمن رو شکستیم و منتظر نیرو های غواص شدیم، ولی نیرو غواص نتونست خط رو بشکنه و جلو بیاد😣😔😓
ما دست تنها موندیم اوضاع طوری شده بود که با همون اسلحه هامون با فاصله خیلی نزدیک رو به رو عراقی ها وایسادیم و با اونا جنگیدیم. ستار پاش تیر خورد پاش رو بستم. اونقدر با اسلحه ها شلیک کرده بودیم که داغ شده بود و دستامون سوخته بود!!!
🔴عراقی ها گروه گروه نیرو میفرستادن جلو و ما با همون تعداد کم مجبور بودیم جلوشون وایسیم. اینبار بازوی ستار مجروح شد.بدجوری زخمی شده بود، بازوش رو بستم و صورتش رو بوسیدم و گفتم طاقت بیار خیلی از بچه ها مجروح شدن.😓😭
⚫️❌⚫️
وضعیت خیلی بدی بود نیرو ها یا شهید میشدن یا اسیر یا مجروح!!!
اینبار صدای ستار رو شنیدم دیدم غرق خونه! نارنجکی جلو پاش افتاده و تمام بدنش سوراخ شده😱😞
کولش کردم و بردمش تو سنگری که اون نزدیکی بود، یکی از بچه ها به اسم درویشی هم مجروح بود، اونم بردم همون سنگر، موقعی که میخواستم ستار رو کول کنم و برگردونم درویشی گفت حاجی، منو تنها میذاری؟ تو رو بخدا من رو هم ببر! ستار رو گذاشتم زمین و رفتم سراغ خیر الله درویشی، داشتم اون رو کول می کردم که ستار گفت بی معرفت من برادرتم. نمی دونستم چکار کنم!! آخرش گفتم فقط یکیتون رو میتونم ببرم!
💠 خودتون بگید کدومتون؟؟؟ اینبارم هر دو اصرار کردن، رفتم ستار رو بوسیدم، گفتم منو ببخش گفته بودم نیا، خداحافظ برادر.
🌺 با اون حالش گفت مراقب دختر هام باش.
گفتم چیزی نمیخوای؟ گفت تشنمه! میخواستم آب بهش بدم تو قمقمه آب نبود.
عراقی ها رسیدن جلو سنگر ما رو به رگبار بستن، همون وقت بود که تیر خوردم و کتفم مجروح شد. توی سنگر سوراخی بود خودم رو از اونجا بیرون انداختم و زدم به آب.
✨ بچه ها میگن درویشی اسیر شده و عراقی ها ستار رو به رگبار بستن و با لب تشنه به شهادت رسوندن.😭😢😔
گفت: بعد شهادتم اینا رو مو به مو برای پدر و مادرم تعریف کن، ازشون حلالیت بخواه، اگر برای نجات پسرشون کوتاهی کردم.
صمد خداحافظی کرد و رفت!!!
✍ ادامه دارد ...
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
هر شب در ڪانال☺️👇🏻
📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚