eitaa logo
جبهه فرهنگی تربیتی جبرئیل
638 دنبال‌کننده
37.4هزار عکس
31.1هزار ویدیو
60 فایل
جبهه فرهنگی تربيتی شهید افشین فر مسجد جبرئيل آدرس: تهران، خیابان شریعتی، خیابان معلم، خیابان برادران شهیدگوهری، مصلی پیامبر اعظم(ص) مسجد جبرئیل شناسه انتقادات و پیشنهادات: @Mahdi_Rezaei_12
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به کودکان مظلوم به یاد کودکانِ غزه باید غزل‌ها را پریشان‌تر بخوانیم شکوه ردپای سرخ‌شان را میان خون و خاکستر بخوانیم تمام شهر را آواره دیدیم چه‌قدر آن‌جا تن صدپاره دیدیم همین تصویرها باعث شد امروز شهیدان را گل پرپر بخوانیم بیا از پیکر در خون تپیده بیا از نخل‌های سربریده بیا از دست، از انگشت، از چشم بیا از پا، بیا از سر بخوانیم بیا از خاطرات دختری که از اندوه غروب آخرى که از آشوب نگاه آن سری که جدا گردیده از پیکر بخوانیم کمی از اشک‌های چشم مردم کمی از روضه‌های پُرتألُّم کمی از روضه‌های روز هفتم کمی هم از علی‌اصغر بخوانیم پریشان فلسطینم همیشه به اسرائیل بدبینم همیشه نمانده چاره‌ای جز این که هر شب فقط از غربت مادر بخوانیم * * کدامین چشم ناپاک است یارب که دائم در پی این سرزمین است چه عصیانی‌ست در حال شکفتن که شیطان پشت درها در کمین است نه! اسم این غزل آتش‌فشان نیست زمین که جای قتل کودکان نیست چنین با غنچه‌ها نامهربان نیست گمانم این همین نظم نوین است عروسک‌ها اسیر آه هستند چه‌قدر این عمرها کوتاه هستند! ولی صبر خدا اندازه دارد ولی دست خدا در آستین است عروس غوطه‌ور در حجله‌ی خون! به خون غلتیده‌ای همراه مجنون! نباش این روزها دربند مضمون همیشه «درد» مضمون‌آفرین است... ✍ @m_jebreil
بخوان از چهره‌ی طفلانم اینک مشق غربت را بخوان در گوش خاموشانِ عالَم، این مصیبت را فلسطینم، صدای رنج انسانم، مرا بشنو که شعر داغ من تا آسمان برده بلاغت را فلسطینم، که صبحاصبح با نعش عزیزانم به دوش خسته‌ی خود می‌کشانم بار حیرت را کماکان قصه‌ی من مانده در پستوی خاموشی مبادا از جهان یک شب بگیرد خواب راحت را بگو شیپورهای شایعه خاموش بنشینند و بشنو از دل آوار، آواز حقیقت را مرا با قامت خونین یارانم تماشا کن ببینی تا مگر حیرانی صبح قیامت را برای کودکان، لالایی از جنس رجز خواندم که در گهواره فهمیدند معنای شهادت را فلسطینم، که آهی داشتم، بالید و آتش شد نثار جان دشمن می‌کنم طوفان وحشت را فلسطینم، غم آخرزمانم، قبله‌ی اول که زیر تیغ می‌خوانم نماز استقامت را ✍ @m_jebreil
برخیز که در عشق خطر باید کرد در راهِ خدا، سینه سپر باید کرد از غزه صدای العطش می‌آید یاران حسین را خبر باید کرد @m_jebreil
غم فراوان دیده؛ اما سخت دارد اقتدار شد فلسطین، شاهدِ لحْظاتِ تلخ و ناگوار جنگ جنگِ اعتقاد است و هدف احقاقِ حق دارد این فریادها واللهِ حکمِ ذوالفقار هیچ فرقی نیست بین خردسال و پیرمرد عشق، از هر کس که آزاده‌ست می‌گیرد قرار باز هم در کربلایِ غزه عاشورا شده کلُّ أرضٍ کربلا، یعنی همین قلبِ دچار شمرهایِ بی حیا بر مسلمین بستند آب پیروانِ حرمله با کینه هایِ استوار- نیمه شب کشتند کودک‌های بی آزار را این جنایت نیز مانْد از ذاتِ صهیون یادگار دردهایِ بی دوا این‌روزها در غزه است آه... از داغی که یک عمر است مانده پایِ کار آه از آوارهایِ آنی و اشکِ مدام آه از شب‌گریه‌هایِ مادرانِ داغدار آه از صبرِ پدرهایی که پیچیدند سخت در کفن، بیتاب، دخترهایشان را سوگوار آه از آن خواهری که بی برادر مانده و می‌زند هر لحظه گریان، ضجّه‌ی بی اختیار آه از آن کودکی که تشنه در خون، جان سپرد سیلِ آتش ریخت رویِ زخم‌هایِ بیشمار! از خدا جایِ شِفا قطعاً شهادت خواستند مرگِ در بستر برای عاشقان ننگ است و عار مرگِ اسرائیل شد آغاز با دستان خود گورِ خود را کَند با انواعِ ظلمِ آشکار می‌شود در خونِ مظلومانِ عالم سر‌به‌نیست می‌شود نزدیک، هر آن مرگِ این کفتارِ هار صبح، نزدیک و یهودِ لعنتی رو به زوال رو به پایان است درد و رنجِ عصرِ انتظار انتقام ِ واقعی کارِ عزیزِ فاطمه‌ست منجیِ عالم به زودی می‌رسد با اقتدار...! ✍ @m_jebreil
باز دل‌های ما برشته شدند پنبه‌های حیات، رشته شدند بمبی از آسمان زمین افتاد کودکان یک‌به‌یک فرشته شدند @m_jebreil
عروسک‌هاش هست و دخترش نیست اتاق و جانماز مادرش نیست چه حالی دارد آن ملت که هرروز ببیند پاره‌ای از پیکرش نیست @m_jebreil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 می‌گوید: این بچه‌ها در کنار جاده در پیدا شدند؛ در میان اجساد و اعضای بدن‌های جدا شده نشسته بودند؛ در حالت شوک، نه گریه می‌کردند و نه صحبت می‌‌کردند. فرجام تو ای غزه! پس از غم، شادی‌ست ویران شدی امّا ثمرت آبادی‌ست با خون شهید می‌نویسم به تنت والله بهای صبر تو آزادی‌ست @m_jebreil
دو لحظه قبل، کمی شیر خورد و خوابش بُرد کنار مادر خود کودکِ بی‌آزاری دو لحظه بعد، پدر رفت تا کفن بخرد ولی نیامد و گم شد میان بازاری... ✍ @m_jebreil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به جست و جویِ گلش، با قدِ خم آمده است برایِ دفنِ عزیزش، کفن کم آمده است نگو دلیلِ غمِ این خزانِ شب‌زده چیست! دوباره فصلِ عزا، فصلِ ماتم آمده است زِ حجمِ داغ و جسارت، نه هیچ کم شده است، نه بهرِ غربتِ این زخم، مرهم آمده است به پیشِ چشمِ جهان، سوخت عاشقی، اما فقط به دیده‌ی ما قطره‌ای نم آمده است سکوت را بشِکن! «فتح» در حوالیِ ماست ببند بار، که فرصت فراهم آمده است ✍ @m_jebreil