💢 مسخرهاش میکردند.
میگفتند جادوگر. میگفتند دیوانه. از پشت بام خاک میریختند روی سرش؛ ولی از ترس، همهی چیزهای قیمتیشان را میبردند میدادند دست امین تا برایشان نگه دارد.
📖 #آفتاب_آخرین | صفحه ۲۰ | مهدی قزلی
📚مرکز مجازی مسابقات کتابخوانی را در ایتا دنبال کنید.
@M_ketab