eitaa logo
محمد مهدی طباخیان
3.5هزار دنبال‌کننده
471 عکس
504 ویدیو
6 فایل
وظیفه ما اینجا نشر معارفی از سیره اهل بیت ع و تاریخ زندگی ایشان است. دانشجوی دکتری تاریخ اسلام . دانشگاه تربیت مدرس ما را در جریان دیدگاههای خود قرار دهید. مدیر کانال: @Kazem_mosavi 09208828742 صفحه اینستاگرام: https://www.instagram.com/mahdi_tabakhian
مشاهده در ایتا
دانلود
جان مادر کجاستی....؟ مادر عزیز! با شاهین ات آخرین بار چه گفتی و شنیدی.... ؟ شبهای عملیات دلت سیر و سرکه میجوشید... با هر خبر جدید از جبهه ها به سمت تلویزیون خیز برمیداشتی... در آخرین نامه ات حتما نوشتی، جان مادر کجاستی....؟ و دیگر از جان مادر خبری نشد که نشد... ۱۴۲ بار ... نه شاید هزار بار .... و نه شاید به عدد تمام شبهای دلتنگی ات، از خودت پرسیدی؛... زیر برف پرسیدی؛.... اما صدای جان مادر گفتن هایت را کسی نشنید، رسانه ها ندیدن، بی معرفتی ما ندید... شرمنده ایم... پ.ن۱: قصه ای وارونه از اتفاقات چند روز پیش کابل، بعد از حمله انتحاری داعش به دانشکده حقوق کابل و شهادت تعدادی از دانشجویان، یکی از حاضرین، گوشی های همراه شهداء را برمیدارد تا پاسخ دهد، که متوجه میشود یکی از شهدا ۱۴۲ تماس ناموفق از پدرش دارد، و بعد هم پدرِ نگرانِ از خبرهای دانشکده پیام داده : "جان پدر کجاستی؟" این جمله تیتر رسانه ها شده. پ.ن۲: عکس و دلنوشته ی من، متعلق به مادر شهید "شاهین باقرنیا" است که زیر برف در تشییع شهداء، منتظر خبری از پسرش مانده.
خودت را به طاغوت نفروش .... !!! خیره مانده است به آویزها وقندیل های قصر، چشم هایش را نمیتواند از نقش و نگار ها دیوار ها بردارد لباسهای ابریشمین و دیباها و پرده های زیبای سرسرا؛ اینجا کجا و حجره  نم زده و تاریک کنار مدرسه کجا... ؟؟!! شاید این روز و این لحظه آرزوی هر جوانی باشد... جوان است و جویای نام و چه فرصتی بالاتر از این... یکبار دیگر به این سوال پاسخ میدهد؛ تا کی میخواهی کنار حجره بنشینی و سر خودت را با کتاب و دفتر گرم کنی، علما همیشه مهجور اند و در قناعت ، اما طبع او را برای این نساخته اند، چه میشود مگر هم دنیا را داشت و هم آخرت را... شعرش را آرام در ذهنش مرور میکند... کلمه کلمه اش را هجاء میکند... وزن و آهنگ شعر باید به درستی رعایت شود و در عین صلابت در محضر خلیفه این چند بیت مدیحه باید سروده شود... آغاز میکند ؛ قصیده ای در عظمت شان خلیفه عباسی، " عبدالله مامون" ... در میان تشویق حضار ، چشمش به لبخند خلیفه می ماند، حالا دیگر احمد، ندیم خلیفه شده است... مامون میرود، معتصم می آید... معتصم میرود و کاخ را به متوکل وامیگذارد ... خلیفه ها میروند اما کاخ را بی صاحب نمیگذارند... و احمد بلاذری در تمام این سالها، عالم دربار و ندیم خلیفه است... با همه میجوشد تا چشمه نعمات دنیا برایش بجوشد ... اما مستاجر جدید کاخ بغداد، جوانکی تند خوست، معتمد خلیفه تازه کار عباسی با او سر سازش ندارد... ادامه در پست دوم...
احمد بلاذری در تمام این سالها، عالم دربار و ندیم خلیفه است... با همه میجوشد تا چشمه نعمات دنیا برایش بجوشد ... اما مستاجر جدید کاخ بغداد، جوانکی تند خوست، معتمد خلیفه تازه کار عباسی با او سر سازش ندارد... بلاذری باید کاخ را رها کند ... اما حالا او دیگر آن جوان سابق نیست... گرد پیری بر سر و رویش نشسته، مصنف آثار مهمی مثل انساب الاشراف است اما از این پیرمرد کاخ نشین دیگر کاری بر نمی آید... باید برای گذران معاشش فکری کند... احمد بلاذری، فقیه و مورخ معروف دربار از ترس فقر به هجو گویی و شعرهای زننده برای این و آن روی آورده تا کاسه گدایی به دست نگیرد... ای کاش هیچ وقت پایش به کاخ طاغوت باز نشده بود... دیر شده اما حالا به درستی یافته که عالم نباید خودش را خرج اشراف و طواغیت کند... پ.ن۱: احمد بن یحیی بلاذری (متولد: ۱۷۰ هق _ متوفی: ۲۷۹ه ق) محدث، کاتب و مورخ بزرگ جهان اهل سنت ؛ در دوران مامون، متوکل و مستعین عباسی ندیم و همنشین خلفا بوده است. و در دوران معتمد عباسی (۲۵۶ هق) از دربار کنار گذاشته شد و برای تامیین معاش به شاعری برای بزرگان و مدیحه سرایی رو آورد و نهایتا هجو گوی خوانین شد. پ.ن۲: باید چشم ها را باز کرد و مراقب بود تا در دام طواغیت نیافتیم. #محمد_مهدی_طباخیان #طباخیان #سیره_علماء
‏عکس از محمد مهدی طباخیان
سلام انشا الله امروز جلسه کلاس برقرار هست اما با توجه به ترور دانشمند عزیز کشور شهید فخری زاده انشا الله یک بحث ویژه ای را در رابطه با سیره حضرت در مواجه با مسائل ایچنینی مطرح می شود با توجه به اینکه متاسفانه شاید به علت کرونا به خوبی روی این مسئله کار نشده است تصمیم بر این شد تا این جلسه از کلاس شرکتش برای عموم ازاد باشد پس لطفا هم خودتان تشریف بیاورید و هم اگر کسی علاقه مند بود به ایشان اطلاع رسانی کنید
📢 📲 ✅ بررسی سیره امرالمومنین(ع) در خصوص مسئله 🎤 حجت السلام المسلمین طباخیان لینک حضور آنلاین : https://vc.isu.ac.ir/ch/theology-sci-assn 📆 سه شنبه 11 آذر ماه ساعت 19 🌹 ✅ @heiat_aleyasininstagram.com/heiat__aleyasin
شاید عکس نوشت تمام بحث امشب ما همین عکس بالاست. ⭕️ -"ان شاء الله" که آب آلبالوئه +آره باو تو نیوفت اینور صورتت زدیم اونورش هم بیار... @tarikh_talebe
مقام معظم رهبري: "اگر جمهوری اسلامی دچار مدیران و مسئولانی بشود که جرأت و جسارت ندارند؛ کار آن تمام خواهد بود. آن روزی که شهر اصفهان در دوره‌ی شاه سلطان حسین مورد غارت قرار گرفت و مردم قتل عام شدند و حکومت با عظمت صفوی نابود شد، خیلی از افراد غیور بودند که حاضر بودند مبارزه و مقاومت کنند؛ اما شاه سلطان حسین ضعیف بود." ما سالهاست دچار این بلیه شدیم، میگویند نگویید شهید هسته ای تا خدای ناکرده به دشمن بر نخورد... میگویند دم از انتقام نزنید، یه وقت به دشمن برنخوره... میگویند دم از برخورد خشن نزنید تا تنش زایی نشه و بتونیم تنش زدایی کنیم. معلوم نیست عمو بایدن قراره چه گلی به سر اینها بزنه که دایی اوباما نزد... خاک برسر ما که ابن سلطان حسین های ذلیل النفس مسئول ما شدند. خدایا نجاتمون بده... پ.ن۱: سال فرمایش رهبری ۸۷ است. پ.ن۲: عکس نقاشی است از سلطان حسین صفوی در نوروز در حال تقسیم هدایا با بزرگان قوم. @tarikh_talebe
اینم پیش بینی جدید آیدی کوهن روزنامه نگار معروف اسرائیلی در توئیت جدیدش: "آرزوی کشتن سید حسن نصرالله و شیخ نعیم قاسم را داریم." پ.ن۱: مطمئن باشید توییت رو الکی نزده. دشمن کاملا حساب شده داره ما رو تست میکنه... حاج قاسم رو زد، بنابود انتقام سخت بگیریم کاری نکردیم... حالا هم شهید هسته ای رو دم گوشمون میزنه ، از ترس ایجاد تنش و به طمع عمو بایدن دولتی ها دم نمی زنند... اگر ارتباط بین دانه های دومینو رو با اقتدار و انتقام سخت قطع کردیم برنده ماییم و الا این دومینو حالا حالاها پیش میره و ما هم تماشاچی شهادت عزیزانمان خواهیم بود و مثل زنان کوفی فقط اشک میریزیم... پ.ن۲: در ماجرای حمله ناجوانمردانه سفیان بن عوف غامدی به شهرهای "هیت" و "الانبار" ، که نزدیک ترین حملات معاویه به کوفه قلمداد میشد، و به ترور و شهادت فرمانده پاسداران حضرت در انبار "شهید اشرس بن حسان" انجامید، امیرالمومنین علیه السلام خطاب به مردم کوفه فرمودند: " ای مردم برادر شما اشرس بن حسان فرمانده الانبار به شهادت رسیده، ایشان مردی بلند نظر و شهیدی سرافراز بود که از پیشامدهای ناگوار ترسی نداشت و خود را برای شهادت آماده کرده بود و آخرت را انتخاب کرده بود. به سوی قاتلین او و غارتگران بشتابید و دست آنها را قطع کنید که اگر چنین کنید تا زنده اید دشمن از عراق ناامید میشود و الا فلا" این دومینو را با انتقام سخت و قطع دست دشمن باید تمام کرد و الا فلا... @tarikh_talebe
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد.... وجود نازکت آرزده گزند مباد.... خبرها حاکی از وخامت حال استاد عزیز، حضرت آیت الله مصباح یزدی دام عزه است... خداوندا انقلاب را از وجود یارانش و رهبرمان را از حضور عمارش محروم نکن... اللهم اشف کل مریض @tarikh_talebe
📲 📢 🏴 مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س) 🎤 حجت الاسلام طباخیان 🎤 حاج محمدجواد فارسی 📆 به مدت 4 شب، ⏰ ساعت 18 الی 20 در صفحه اینستاگرام هیئت: ✅ instagram.com/heiat__aleyasin 💔 ✅🆔 @heiat_aleyasin
جابر بن عبدالله انصاری صحابه بزرگ پیامبر.... جابر چنان پیر و شکسته شده بود که دیگر بدون عصا توان ایستادن نداشت، اما همچنان بار رسالتی سترگ را به دوش داشت... جابر شده بود دورگرد فرتوت مدینه، کوچه به کوچه ، مجلس به مجلس، میهمانی به میهمانی، تن نحیفش را میکشید و مدینه را زیر پا می گذاشت... برایم جالب شد بدانم این صحابه کبیر، در این روزهای پایانی عمر، برای چه چیزی چنین به آب و آتش میزند ، برای جابر حالا وقت آرامش و استراحت است، نه دورگردی.... روزی با او همراه شدم و دانستم راز پنهانش را ... او خانه به خانه با انصار از یک سرّ محمدی سخن میگفت... لبهای خشک و ترک خورده جابر این جملات را زمزمه میکرد: " فرزندانتان را با محبّت علی علیه السلام تربیت کنید " این وظیفه هر پدری است... پ.ن۱: حالا که فضاهای هیئتی و مذهبی کمتر شده، وظیفه پدر و مادر ها سنگین تر شده، در این اوضاع از ظرفیت هیئت های مجازی غافل نشوید، خانه هایتان را هیئت کنید. پ.ن۲: روایت بالا در کتاب الامالی مرحوم صدوق ره، مجلس۱۸ نقل شده است. @tarikh_talebe
جناب عائشه بنت ابابکر رض نقل میکند: به چشمانم کسی را از فاطمه سلام الله علیها به پیامبر خدا ص در سخنوری شبیه تر ندیدم. ایشان میگوید: به یاد دارم هرگاه فاطمه علیها السلام بر رسول خدا وارد شدند، پیامبر به احترام زهراء ایستادند، به سوی او حرکت کردند، ایشان رو بوسیدند و خوش آمد گفتند و دستانشان را میان دستان خود گرفتند و در جای خود نشانیدند. ای رحمة للعالمین کجا بودی مدینه و کوچه های بنی هاشم... ؟ انگار سربازان مهاجم هم پشت در ایستاده اند اما این بار نه به احترام او بلکه به جسارت آمده اند... آن همه احترام پیامبر کجا و این جسارت ها کجا... پ.ن۱: متن عربی روایت بالا: عن عائشه رض أنّها قالت: "ما رأيتُ أحداً كان أشبهُ كلاماً و حديثاً برسول الله ص من فاطمه ع، إذا دخلت عليه، قام إليها، فقَبّلها و رحَبَّ بها، و أخذ يدها و أجلسها في مجلسه" حاكم نيشابوري، المستدرك علي الصحيحين، ح ٤٧٩٧ eitaa.com/tarikh_talebe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 کَلِّمینیٖ 🏴 یه کمی حرف بزن علی نمیره 💬 #imamhussain_media @insta_enghelabi
و_دلی_با_طلبه_ها... (قسمت اول) "نیشابور، شامگاه جمعه، سال ۳۹۰ هق" محفلی علمی در نیشابور برقرار است که بناست بزرگان حدیث، فقه، قضات و امناء خراسان در آن حضور یابند. همه آمده اند و چشم ها منتظر است، بزرگ محدثین خراسان، صاحب کتاب سترگ ، حاکم وارد میشود و عطش مجلس برای او با حضورش فرو مینشیند. خوش آمدهاست که به احترامش بلند میشود... گفتگوهای جلسه به هر سویی میرود، تا صحبت به فضائل ع میرسد؛ بی ادبی، امیرالمومنین ع را به بی اطلاعی از قرآن با استناد به متهم میکند، حاکم که تا بدینجای جلسه ساکت بود، صدایش را به اعتراض بلند میکند؛ " هرگز چنین نیست، ۲ نفر از قراء سبعه قرآن کریم، از علی ع قرائت را آموخته اند." انگار نگاهها به حاکم تغییر میکند، در صدر جلسه، یکی از امناء دربار سامانی جاخوش کرده که از کلام حاکم خوشش نمیآید و به وضوح میشود بغض را در چشمانش جستجو کرد، بغض به علی ع و هرکس او را محبوب میدارد. خودخوری میکند و دم نمیزند... اما انگار مهار بی سوار سخن قرار نیست سر سازگاری با حاکم داشته باشد، گذر کلام به فضیلت دختران پیامبر ص میرسد، صداها بلند میشود، "رقیه" ، "زینب" و "ام کلثوم"... گوشهای حاکم برای شنیدن نام ع تيز ميشود، اما انگار زبان منصفی بنای بردن نام این حوریّه را ندارد... شاگردی از شاگردان حاکم که جرعه نوش بحرش بوده، بی انصافی را به کمال رسانده و برای خوشایند صدرنشین سامانی، میگوید: "من در صحیح بخاری روایتی از رسول خدا دیده ام که بهترین دخترانشان، "زینب است نه فاطمه" غيرت حاكم به خروش ميآيد و فریاد میکشد... ادامه دارد...
قسمت دوم غریو خشم حاکم نیشابوری جلسه را پر کرد، خیز برداشت و از کتابخانه، صحیح بخاری را آورد و بدست شاگرد نوپا داد تا دروغش را برملا سازد... شاگرد هرچه گشت، روایت را ندید اما همچنان باصلابت ادامه داد: "قطعا در بخاری هست، حالا خاطرم نیست در کدام بخش آمده" استاد بر سر شاگرد نابکار فریاد کشید: "من چهار مرتبه از روی بخاری نوشتم اما تا به حال این روایت را ندیده ام، تو دروغ میبافی..." صدرنشین سامانی همه را غافلگیر کرد، دستمزد عجیبی برای دروغ در نظر گرفت، رو به شاگرد گفت: "حقیقتا تو سنّیِ متعصبی هستی!" انگار معیار تسنن عوض شده که حاکم نیشابوری خارج است و دروغگوی نابکار داخل... با صدای اذان مغرب این جلسه تلخ خاتمه یافت و حاکم راهی منزل شد، میان کتابهایش سجاده گشود و بعد از ادای فریضه مشغول تورّق بخاری شد، آن قدر سرگرم شد که گذر زمان را نفهمید، هیچ چیز او را از پای درنیاورد، حتی خواب... اذان صبح و درنگی برای صلاة صبح و دوباره تورق، اذان ظهر و عصر آمد و رفت اما حاکم همچنان سرگردان بخاری بود تا برای دفاع از فاطمه ع ازپای ننشیند... نه گرسنگی، نه خستگی... وه که چه غیرتی... و نهایت سند ابطال را یافت، روایت ادعایی در کتابی بی سند از کذابی لعین و با مضمونی متفاوت آمده بود... آتش غیرتش برای دفاع از دختر رسول خدا خاموش نشد تا قلمش از نوشتن آخرین صفحه کتاب فضائل الزهرا بازایستاد... پ.ن۱: نگرانم روز قیامت عیان شود غیرت منِ طلبه ی شیعه نسبت به زهرای مرضیه از حاکم سنی کمتر بوده... پ.ن۲: متن بالا مقدمه کتاب فضائل الزهراست به قلم خود حاکم نیشابوری، برای طلبه خواندنش ضروری است. @tarikh_talebe
اللهم إشف كلّ مريض حال حضرت ، عمار رهبری و انقلاب وخیم است. در این صبح جمعه و میان ندبه هایمان، دعا برای سلامتی ایشان فراموش نشود. @tarikh_talebe
حاج قاسم، مرگ عادی، کُنج خانه، روی تخت... قصه هایی مثل او، زیبا به پایان می روند... @tarikh_talebe
اميرالمؤمنين علیه السلام وقتي بين كشته‌ها جنازۀ عمّار را ديد با چشماني اشكبار فرمود: «انالله و انااليه راجعون، هر كس قتل عمار را بزرگ نشمرد و غمگين نشود از اسلام حظّ و بهره‌اي نبرده است.» سپس شخصاً بر جنازۀ عمّار نماز خواند. پ.ن۱: الآن وقت خوبی برای شناخت خیلی هاست، مصباح، همیشه برای ولایت مداران، مصباح است. پ.ن۲: یقین داشتم آقاجانمان جبران میکند، تمام زحمات دوست قدیمی اش را جبران میکند. پ.ن۳: صبح با خودم گفتم ای کاش کرونا و این پروتکل های مسخره نبود تا برای بار آخر آیت الله مصباح با آمدن آقا خوشحال شود مثل همیشه... اما انگار مصباح ما دلش برای مهمانی تنگ شده بود، قبل از رفتنش یک بار دیگر مهمان خانه آقا شد... پ.ن۴: سند روایت بالا، بحارالانوار، ج۳۳، ص۱۹ @tarikh_talebe
‏عکس از محمد مهدی طباخیان
موضوع بحث در هیئت مبارکه آل یس؛ آخرین نبرد " جدال مومنانه بر سر حفظ آبرو یا اقامه حق"
قسمت ١ نقل فضائل با طعم طعنه، کنایه و کینه: هرچند تمام تلاششان را کرده اند تا فضیلتی برای اهل بیت علیهم السلام باقی نگذارند اما خب! نمیشود جلوی آفتاب را با یک قامت نیم بند، پوشاند... مجبور که شدند فضائل فاطمه و علی علیهما السلام را نقل کنند، با استانداردی دوگانه به این کار دست زدند، روایت هایی را که به عنوان منقبت این دو دردانه ذکر نموده اند، جوری انتخاب کرده اند که دستِ کمی از توهین و تخریب نداشته باشد و در فضائل بزرگان خود جوری سطور را به هم دوخته اند که جواب تمام شبهات احتمالی ذهن مخاطب نسبت به ایشان را هم بدهند و از او در ذهن خواننده یک قدیس یا احیانا قدیسه بسازنند... بد نیست در مقام مقایسه و برای فهم بهتر این ماجرا به استاندارد دوگانه در نقل فضائل اصحاب الرسول ص، در کتاب المناقب ، در صحیح بخاری نظری بیاندازیم. ذکر فضیلت رض و علیها السلام را ببینیم که چگونه در پوستین تعریف و تمجید، دختر پیامبر را بی آبرو کرده تنها چند خط بعد چگونه دختر خلیفه را در حد نبی الهی بالا برده اند. با ما باشید و این داستان شگفت را ببینید... حیف که باید بگوییم عجیب اما واقعی.... در عزای دختر پیامبری نشسته ایم که نه تنها در خانه اش به او جسارت شده و مضروبه اش کرده اند که بعد از شهادت او هم از پای ننشسته و آبرویش را نشانه رفته اند... @tarikh_talebe
قسمت۲ در باب مناقب علیهاالسلام، تنها به ذکر یک روایت بسنده میکند، آن هم روایتی تکراری که در همین کتاب ۴ مرتبه ذکر شده است، اما ماجرای روایتی که نصفه و نیمه در اینجا آمده چیست، صفحاتی را که در صحیح عقب برویم به روایت ۳۷۲۹ میرسیم، مختصر بگویم؛ به رسول خدا ص خبر میدهند علی ع به خواستگاری دختر ابی جهل رفته و دلش هوای تجدید فراش کرده و میخواهد بر سر دخترت، زن دیگری بیاورد، پیامبر هم عصبانی شده و میفرماید چه شده که مردم گمان کرده اند من بخاطر دخترانم عصبانی نمیشوم! (طعنه به امیرالمومنین ع) و حضرت با عصبانیت منبر رفته و برای دامادش خط و نشان میکشد و در نهایت میفرماید: " هرکس فاطمه را به غضب بیاورد، مرا به غضب آورده" ما که نفهمیدیم این فضیلت زهرای مرضیه س بود یا مذمت علی ع! حالا چرا امیر ع بدنبال هوو آوردن بر سر فاطمه است، میرویم سراغ باب فضائل علی ع در بخاری، روایت ۳۷۰۳ میگوید: پیامبر به دنبال علی علیه السلام به خانه اشان میرود، اما ایشان نیست. کجا هستند؟ همسرشان پاسخ میدهند: دیشب را مسجد خوابیده اند. چرا مسجد؟ با زهرای اطهر مشاجره و دعوا داشته اند و به مسجد رفته اند، انگار اختلاف آن قدر بالا گرفته که شب را منزل نماده اند، حضرت رسول، علی ع را در مسجد میابد که پرده مسجد را بر خود کشیده و خاکی خوابیده اند. بازهم ندانستیم این فضیلت کدامین دردانه است، علی یا فاطمه ؟! حالا فضل عائشه را ببینید: جبرائیل در خانه او بر پیامبر نازل میشود، و به ام المومنین سلام میدهد ،... عجب! فضیلت دختر پیامبر و دامادش دعوا و مشاجره است و فضیلت عایشه سلام ملائک لعنت بر دشمنان خدا! @tarikh_talebe