eitaa logo
محمدا
188 دنبال‌کننده
821 عکس
226 ویدیو
47 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال حسین دارابی
3.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از زاویه دیگه ببینید توجه آقا به خانومی که انگشتر میخواست | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از کانال حسین دارابی
وصیت‌نامهشهید محسن برهانی.mp3
زمان: حجم: 11.3M
در یک وقت خلوت، در سکوت و با حضور قلب وصیتنامه شهید محسن برهانی رو گوش بدید و توجه داشته باشید که این وصیتنامه شخصی هست که 16 سال داره. بی‌جهت نیست که امام خمینی و مقام معظم رهبری درباره وصیت‌نامه او فرمودن که همه وصیت‌نامه‌های شهدا خوب است ما این چیز دیگری‌ست حمیدکثیری منزل مادر شهید وصیتنامه رو خوند | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از کانال حسین دارابی
2.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قیمت ارز دست دولته نه دست رهبری دولت میتونه ببره بالا میتونه بیاره پایین اینو رئیس جمهور اسبق داره میگه یه عده دارن رشد دلار و سکه رو به سخنرانی رهبری و ممنوع کردن مذاکره ربط میدن. هیچ ربطی نداره🤚 | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از کانال حسین دارابی
27.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ ️صحنه‌هایی از تحویل اجساد ۴ اسیر اسرائیلی به نیروهای صلیب سرخ توسط گردان‌های قسام در چارچوب مرحله نخست توافق طوفان الاقصی برای تبادل اسرا حماس در اقدامی معنادار پیکرهای چهار اسیر صهیونیست را در تابوت هابی قفل شده و با کلیدهایی که با قفل های مزبور انطباق نداشت به نمایندگان صلیب سرخ در غزه تحویل داد. قسام با اعلام کشته شدن این چهار اسیر صهیونیست در جریان حملات ارتش اسرائیل به غزه افزود اسرائیلی ها که خود اقدام به قتل اسرای صهیونیست کرده اند اکنون باید برای رسیدن به پیکر اسرایشان با دستان خودشان تابوت را بشکنند تا بتوانند به اجساد دست پیدا کنند. 👈 حقیقتا در کار رسانه‌ای کمر اسرائیل رو شکستند ... خیلی عالیه | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از کانال حسین دارابی
1.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اکنون مائیم و آقایی که تمام وصیت سید حسن نصرالله بود | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از کانال حسین دارابی
17.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرکی پرسید ولی فقیه چه فایده‌ای داشته برامون اینو بفرستید براش خودتون هم ببینید حتما | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از کانال حسین دارابی
19.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | مستند کوتاه لبخند سرهنگ 🔸آمریکا چگونه به بهانه لغو تحریم های همه جانبه، صنعت هسته لیبی را تعطیل کرد و این کشور را نابود ساخت؟ پ.ن: مقامات آمریکایی رسما و نتانیاهو در کنفرانس خبری با ترامپ از اجرای "مدل تجربه لیبی" علیه ایران سخن می‌گویند. دوران روحانی یه جورایی مینی‌لیبی شدیم و صنعت هسته‌ايمون رو دادیم رفت ولی دوباره احیاش کردیم. والان دوباره داریم همون مسیر روحانی رو میریم | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از کانال حسین دارابی
🔴 اینو خوندم مخم سوت کشید چه متن عالی، عجیب، ناراحت‌کننده ای. با دقت بخونید. این متن میتونه تجربه فوق العاده ارزشمندی باشه برای مجردها چند روزی‌ست که پا به ۵۰ سالگی گذاشته‌ام... و هنوز مجردم؛ چیزی که هرگز فکرش را هم نمی‌کردم. نه اینکه زشت باشم یا موقعیت اجتماعی نداشته باشم، نه... فقط در جوانی، در انتخاب همسر دچار وسواس شدم. در فامیل مرا دختری می‌دانستند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند خواستگار داشتم، حتی از بین فامیل، ولی ردشان کردم؛ و هنوز هم که هنوزه، بزرگ‌ترهای فامیل سرزنشم می‌کنند. اولین خواستگارم در ۱۹ سالگی، پسرعمویم بود؛ کارمند یک داروخانه، با درآمدی معمولی. خودش و خانواده‌اش به من علاقه داشتند، اما به‌نظرم بچه بود؛ فقط ۵ ماه از من بزرگ‌تر، ولی احساس می‌کردم نمی‌تواند تکیه‌گاهم باشد. همین شد که او را رد کردم... و بعدش، رابطه‌ام با خانواده عمویم هم سرد شد. در همان سال، ۶-۷ خواستگار دیگر هم داشتم. ولی من با ذهنی پر از ایده‌آل‌گرایی، همه را رد می‌کردم. می‌گفتم: نباید اشتباه خواهرم را تکرار کنم؛ او در ۱۷ سالگی ازدواج کرد، و در کمتر از ۶ سال، صاحب ۴ فرزند شد. از زندگی‌اش لذتی نبرد. من تصمیم گرفته بودم درس بخوانم، پیشرفت کنم و فقط در صورت پیدا شدنِ یک مورد واقعاً خوب، ازدواج کنم. کم‌کم معلم شدم و کارم برایم از هر چیزی مهم‌تر شد. در ۲۵ سالگی فکر می‌کردم در اوج جوانی هستم. خواستگار داشتم، اما سطح سواد و موقعیت اجتماعی آن‌ها به نظرم پایین‌تر از خودم بود؛ ردشان می‌کردم. تا قبل از ۳۰ سالگی، تقریباً هر دو ماه یک‌بار خواستگاری به خانه‌مان می‌آمد. اما از یک‌جایی به بعد، خجالت کشیدم. به مادرم گفتم: «تا وقتی کسی به دلم ننشسته و شناخت کافی از او ندارم، نگذار بیاید. مگر خانه‌مان نمایشگاه است که هر کسی بیاید و برود؟» از آن به بعد، حضور خواستگار در خانه‌مان کمرنگ شد. سنم بالا رفت و من حاضر نبودم ریسک کنم. باور داشتم بعد از ۳۰ سالگی، دیگر نباید سختی بکشم؛ زندگی باید راحت و در شأنم باشد. بزرگ‌ترها هم می‌گفتند: «هر چه بیشتر صبر کنی، خواستگاران بهتری می‌آیند.» اما حقیقت این بود که خواستگارانی که خانه و ماشین نداشتند، دیگر برایم گزینه نبودند. تحمل زندگی در خانه اجاره‌ای یا سوار اتوبوس شدن را نداشتم. اما واقعیت تلخ این بود که خواستگارها دیگر اکثراً مجرد نبودند. یا همسرشان را از دست داده بودند یا طلاق گرفته بودند. من هم حاضر نبودم با مردی که قبلاً زندگی مشترک داشته، ازدواج کنم. در ذهنم هنوز دنبال شاهزاده‌ای با اسب سفید می‌گشتم... اما زمان گذشته بود. تا اینکه ۴۰ ساله شدم. خواستگارها خیلی کم شدند؛ هر شش ماه، یکی می‌آمد. ولی تقریباً همه بچه‌دار بودند. فشار خانواده بیشتر می‌شد و من ناامیدتر. آخرین خواستگارم، پیرمرد ۶۵ ساله‌ای بود که داماد، عروس و نوه داشت! تا دو شبانه‌روز گریه کردم... تازه فهمیدم چقدر فرصت‌های خوبی را از دست داده‌ام. چرا همکار خوبم را فقط به‌خاطر چند سال تفاوت سنی رد کردم؟ در ۴۵ سالگی تصمیم گرفتم منطقی‌تر باشم. حاضر بودم با مردی ازدواج کنم که همسرش را از دست داده، اما بدون فرزند باشد. ولی انگار چنین موردی اصلاً وجود نداشت. اگر هم بود، چهره‌اش برایم دلنشین نبود. و حالا، در ۵۰ سالگی... نه حس همسر شدن برایم مانده، نه امیدی برای مادر شدن. خواهرم با نوه‌هایش بازی می‌کند و من هنوز اندر خم یک کوچه‌ام... منتظر خواستگاری که شاید هیچ‌وقت نیاید. و حسرت روزهایی را می‌خورم که هیچ‌وقت تکرار نمی‌شوند... | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0