eitaa logo
「ـمـنــــــور|ᴍᴏɴᴀᴠᴀʀ」
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
85 فایل
﷽ | ـرسانهٔ مُنـــوّر🕊️| «خادم‌الشهدا ناحیهٔ بقیه‌اللّٰه(عج)✨» •شیراز «مـنـ💫ــور، شب‌های‌‌ تاریک‌ِ عملیات‌‌، روشن‌کننـدهٔ راه‌ بود‌‌؛ امید داریم اینجا هم همینطور باشه.🌱» _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @monavar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
ازش‌پرسیدن‌سختت‌نیست‌ بچہ‌ڪوچیڪ‌ول‌مےڪنےمیرےسوریہ؟! گفت: خودمو‌،زنم‌،بچہ‌ام‌،همہ‌هفت‌جد‌آبادم فداےیڪ‌ڪاشےحرم‌حضرت‌زینب(س) ‎‌‌ @m_monavar_sh
یک بار کنار سفره غذا با بچه ها نشسته بودیم که سید با خنده گفت: "من از اون آدمایی هستم که هر کی رو بیشتر دوست داشته باشم، میفرستمش جلوی گلوله تا شهید بشه😁 مثلا همین ابوعلی! چون دوستش دارم میفرستمش جلوی گلوله😅 این را که گفت ، یکی از بچه ها گفت: "ابوعلی خواب دیدم با هم از کربلا برگشتیم، توی فرودگاهیم و تو کت و شلوار پوشیدی که بری مشهد... منم برم قم!" سید یه دفعه زد زیر خنده و گفت: "من خواب دیدم دارم با ابوعلی میرم کربلا ، احتمالا من رو توی کربلا جا گذاشته!😆" بچه ها همه گفتند به به و تعبیر به شهادت کردند... 🕊 بعد سید با افسوس گفت: "خیالتون راحت! من اونقدر آنتی شهادت زدم که حالا حالا ها هستم! :) " بعد با خنده اضافه کرد : "ولی ابوعلی تو حتما پیکرت میره مشهد!" دستی به ریش هاش کشید و گفت: "اصلا نگران مراسما نباش! برای مداحی محمود کریمے رو میاریم ، سخنران آقای پناهیان خوبه؟😂 بنر ها رو هم میدم داداشم محمد حسین بزنه🖐🏻 تو شهید شو ما حسابی برات سنگ تموم میزاریم!😁" من هم با خنده گفتم: "شهادت همه رو دیدم بعدا میرم!😃" غذا که تمام شد با شوخی گفتم : "آقایون اگه سیر نشدید به ما چه غذا همین بود!😅" همه خندیدند و سفره را جمع کردیم ... 🌷 راوی 🌷 @m_monavar_sh
می‌گفت که : من از آقا مصطفی‌ یاد گرفتم اگه از در انداختنت بیرون از پنجره بیا بجنگ برای خواسته‌هات 🍃 ناامیدت کردن پا پس نکش برو جلو 👊 خدا ببینه سفت و سخت چسبیدی بهت میده خواستت رو..:) خدایا اراده و ایمانی بهمون بده که اگر توی هر کاری از در انداختنمون بیرون از پنجره بیام و هیچ وقت تا امید نشیم که تا زمانی که صدای اذان از گنبد های مسجد بلند میشه تا امیدی گناهی نابخشیدنی هست @m_monavar_sh