eitaa logo
محمد مطهری
369 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
3 فایل
تماس با من: @muhammad_mf
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻ادامه مطلب از پست قبلی ✅ حال و روز مردم و عمق راهبردی نظام محمد مطهری 🔹 اما حال آیا معضل شروران خیابانی با راه‌اندازی «گشت و تیمهای ضربت در محلات» حل می‌شود؟ این اقدامات مقطعی فقط در حد دلخوشکنک بودن خوب است، مانند خیابان‌گردانی اراذل که مهمترین ثمره آن رسمیت‌بخشی به جایگاه شروران در محل است. 🔹آیا این شرارتها با پخش چند گزارش آقای داود فتحعلی‌زاده از تلویزیون و مفتخر کردن بینندگان به دیدن نمای پشت سر چاقوکشان و آدم ربایان و متجاوزان کاهش می‌یابد؟ این گزارش‌ها که معمولا با چند توصیه پلیس و گزارشگر ختم می‌شود دقیقا در جلوگیری از جرم اثر معکوس دارد. 🔹 چرا؟ زیرا وقتی قوه قضاییه هیچ مسئولیتی برای اطلاع‌رسانی نتیجه این دستگیری‌ها احساس نمی‌کند، در واقع این گزارش‌ها مشوّقی است برای سایر شروران که چنین تصور کنند که در این شهر کسی به کسی نیست و بیشتر جنگل است تا شهر؛ وحشی و چاقوکش باش تا کامروا شوی. 🔹 وقتی پزشک و منشی برای نپذیرفتن یک دفترچه بیمه تقلبی، چاقو می‌خورند و حتی برخی پزشکان، نامه استغاثه به قوه قضاییه برای نداشتن امنیت می‌نویسند و عدلیه هیچ نوع اطلاع‌رسانی از نتیجه این نوع پرونده‌ها نمی‌کند آیا چیزی جز تکثیر درندگان وحشی در خیابان و بیابان و بیمارستان و اطراف آرایشگاه و مدرسه و در پلهای عابر پیاده باید انتظار داشت؟ 🔹خبرهایی که در دنیا بلافاصله با عکس‌العمل فوری و اعلام مجازات شدید همراه می‌شود (مانند ۸۰۰۰ بار مزاحمت تلفنی یک نفر برای اورژانس و احتمال قریب به یقین، منجر شدن به مرگ دهها بیمار سکته قلبی و تصادفی) در کشور ما در حد یک خبر خنده‌دار و جالب با آن برخورد می‌شود و مجازاتی هم اگر در کار باشد هرگز بازدارنده نیست. آیا چنین آزارگری را حتی به چهره نمی‌توانید معرفی کنید تا روان‌پریشان دیگری ترغیب به این‌کار نشوند؟ 🔹در پانزده سال گذشته همین نکته مهم را (اعلام سریع مجازات عبرت‌آموز در مورد پرونده‌هایی که به جان و مال و ناموس مردم مرتبط است) به صورت حضوری و با تأکید و التماس با مدیران قوه قضائیه - جنابان مرحوم شاهرودی (دو بار)، آملی لاریجانی (سه بار) و رئیسی (یک بار) - در میان گذاشتم و هیچ ثمری نداشت. این امر البته در کنار حدود صد ملاقاتی است که با رؤسای صدا و سیما (مثلا آقای ضرغامی سه بار)، نیروی انتظامی و بسیاری مدیران دیگر داشتم و انگیزه ملاقات برای تأکید بر همین نوع مطالب بود. 🔹 اما مسئله شرارتها چگونه حل می‌شود؟ آن زمان حل می‌شود که برای مسئولان و مأموران قضایی، انتظامی و اطلاعاتی «اثبات شود» که بالاترین مسئولان کشور بدون استثنا نسبت به امنیت مردم حساسیت دارند و در صورت اهمال، بسیار بیش از اهمال درباره «تشکیل یک تجمع بزرگ اعتراضی سیاسی یا کارگری» مورد مؤاخذه قرار می‌گیرند. وجود این حساسیت در حاکمیت کافی نیست، اعلام عمومی و مکرر همراه با تشر و از پشت بلندگو نیاز است. 🔹 اگر چنین اتفاقی بیفتد دیگر شرور سابقه‌دار را با پنج میلیون وثیقه آزاد نکرده و به جان مردم نمی‌اندازند، اخبار صداوسیما به جای آنکه نگران ناامنی مترو پاریس یا خیابانهای آمریکا باشد، ابتدا از برنامه‌های نظام در برخورد با متجاوزان خودی خبر می‌دهد، گزارشی از حساسیت و تدبیر شورای عالی امنیت «ملی» درباره امنیت ملتِ حاضر در کوچه و خیابان پخش می‌شود، نیروی انتظامی برای دستگیری یک زورگیر جایزه اعلام می‌کند - چه قادر به دستگیری او به تنهایی باشد یا نباشد - تا اهمیت موضوع را بفهماند، سخنگوی قوه قضاییه گزارش دادن از مجازات سلب‌کنندگان امنیت مردم را وظیفه اولیه و همیشگی خود تلقی می‌کند، مجلس با تصویب یک‌ قانون، رسانه ملی را موظف می‌کند چهره زورگیر و کیف‌قاپی که جرم او در دوربین ثبت است همان روز در مراکز استانی خود به نمایش بگذارد و دهها اقدام دیگر. 🔹وحشیگری برخی نیروهای پلیس آمریکا غیرقابل انکار است و باید روی آن به قدر معقول تبلیغ شود، ولی هر چه باشد در قیامت از زانوی روی گردن جورج فلوید - که چند صد ساعت در صدا و سیما درباره آن وقت گذاشته شد - از مسئولان ما سؤال نخواهد شد، اما بعید است در مورد چاقوهای روی گردن مردم نگون‌بخت که حاکمیت می توانست به راحتی مانع آن شود مورد پرسش قرار نگیرند. 🔹 متأسفانه از ۱۲ سال پیش که با انتشار یادداشتی تحت عنوان «مردم در اولویت چندم؟» همین مسئله را - یعنی عدم حساسیت کافی حاکمیت به امنیت، ایمنی و حال و روز مردم در مقایسه با سختگیریهای شدید در مورد آنچه به امنیت نظام مربوط می‌شود – یادآوری کرده و بعدها به صد زبان تکرار کردم، تا کنون تغییرات محسوسی رخ نداده است. ظاهرا باور ندارند که هر نوع اقدام‌ امنیتی و از جمله حضور راهبردی در منطقه هر مقدار هم ضروری باشد، اگر همراه با تأمین امنیت کافی برای مردم و به طور کلی رضایت آنها از عملکرد مسئولان نباشد خود یک خطای بزرگ راهبردی است. eitaa.com/m_motahari
✅ سخنی با روحانیون بدون ماسک در حرم محمد مطهری 🔹چندی پیش، شاهد بودم که وقتی در کنار ضریح مطهر امام رضا(ع)، یکی از خدّام از یک روحانی خواهش کرد که ماسک بزند با لحنی خاص گفت: «اگر به امام، معرفت داشتی نمی‏گفتی ماسک بزن». متاسفانه این روحانیون محترم و کم‏ شمار دو نکته را فراموش کرده‌اند. 🔹فرض کنیم پزشکان و اکثر روحانیان - که بر تبعیت از متخصصان تأکید دارند – همگی در اشتباهند و در حرم هیچ‌گونه ویروسی وجود ندارد. اکثریت بالای افرادی که به حرم مشرف می‏شوند ماسک دارند و این نشان می‌دهد که – درست یا نادرست - از نظر آلودگی ویروسی، تفاوتی میان حرم و غیرحرم قائل نیستند. 🔹نکته مهم این است که افراد دارای ماسک، با دیدن فرد بی‌ماسک (روحانی یا غیرروحانی)، احساس می‏کنند که احتمال مرگ آنان بر اثر کرونا افزایش می‏یابد و بنابراین نه تنها آزرده بلکه گاهی عصبانی می‏شوند. آیا اذیت کردن دیگران از محرّمات قطعی دینی نیست؟ اذیت مؤمن در حدیث قدسی به منزله «جنگ با خدا» خوانده شده است: «قَالَ اَللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: لِيَأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّي مَنْ آذَى عَبْدِيَ اَلْمُؤْمِنَ» (کافی، ج۲، ص۳۵۰). 🔹اینکه از نظر تو ای عزیز، ویروسی در حرم نیست «اذیت شدن مردم» را منتفی نمی‌کند. درست مانند این است که لیوانی پر از آب زمزم را به میان مردمی ببری که فکر می‌کنند که این لیوان پر از اسید است و هر لحظه ممکن است روی دست و پایشان بریزد. بدون شک چنین کاری مصداق آزار است ولو اسیدی در کار نیست. 🔹علاوه بر این، آزار زائران یک «آزار مضاعف» است. ارزش زیارت، وابسته به میزان «حضور قلب» و «خود را در محضر خداوند و امام دیدن» است که نیازمند تمرکز است، تمرکزی که به دست آوردنش سخت است و از دست دادنش آسان. متأسفانه این ماسک نزدن، علاوه بر ایجاد احساس عدم ایمنی، ضایع ساختن حال معنوی زائران را هم به دنبال دارد و لذا آزاری است مضاعف. به قول علامه طباطبایی(ره) بزرگی هر گناه به میزان ظلمی است که در بردارد. سلب حال معنوی زائرانی که برخی از آنان شاید هرگز در عمر خود توفیق زیارت دوباره ای پیدا نکنند ظلم کوچکی نیست. 🔹اما این تمام مساله نیست. لزوم ماسک‌زدن – ولو کسی آن را نادرست بداند - قانون کشور است و ماسک‌نزدن یک روحانی (طرفدار نظام باشد یا نباشد) به اعتبار روحانیت آسیب وارد می‌کند. 🔹بسیاری از مردم بر این باورند که لباس روحانیت در مواقعی مصونیت و تبعیض می‌آورد و البته پر بیراه هم نمی‏گویند. مثلا در گزارشهای تلویزیونی تاکنون با هزاران فرد بی‌ماسک مصاحبه شده و در برابر دوربین مورد توبیخ قرار گرفته‌اند. کدام روحانی بی‌ماسک مورد سؤال قرار گرفته است؟ 🔹 البته خبرنگاران حق دارند که از خیر چنین مصاحبه‏هایی بگذرند زیرا نگران اتهاماتی از قبیل «تبلیغ علیه روحانیت» و «تشویش اذهان» هستند در حالی که پخش چنین گزارشی چون نشانه عدم تبعیض است قطعا به نفع روحانیت است. 🔹پس انگیزه این دسته از برادران روحانی از ماسک نزدن در حرم چیست که آنان را هم از «آزار مردم» و هم از «تضعیف روحانیت» غافل کرده است؟ حقیقت این است که با این کار غالبا می‌خواهند کرامتی را برای امام اثبات کنند و نشان دهند که به طرز معجزه‌آمیزی در حرم ویروس نیست (چگونه؟ خدا می‏داند) و حتی برخی ماسک زدن را جفا و توهین به امام می‌دانند. 🔹اتفاقا - از اندک زائران دیرباور یا علم‌زده که بگذریم - تمام زائران به درستی باور دارند که در این آستان، خوارق عادات و کرامات عجیبی رخ داده و می‌دهد که شفای برخی بیماران لاعلاج از آن جمله است. حال، آیا این دسته از روحانیان می خواهند کرامتی از امام را به اثبات برسانند که از شفای افلیج یا نابینای مادرزاد - که عموم زائران به آن باور دارند - اگر کمتر نباشد بیشتر نیست؟ بنابراین نه «ویروس نداشتن» حرم بر معرفت و ارادت زائران می‌افزاید و نه «ویروس داشتن» حرم به جایگاه امام نزد آنان آسیب می‌زند. 🔹همچنین ماسک زدن در حرم جفا به امام نیست، جفا به امام آنجاست که گمان کنیم مقام ملکوتی امام با باور نداشتن به وقوع یک مصداق از خوارق عادات آسیب می‏بیند. بسیار محتمل است که یک مرتاض هندی که قطار را با نگاه خود از حرکت باز می‏دارد بتواند ویروسهای یک محیط را هم از بین ببرد. اما امام کجا و مرتاض بینوا کجا؟! 🔹به‌راستی اینان از مقام امام در عالم هستی - که «واسطه فیض خداوند»، «حجت خدا بر زمین»، «صاحب ولایت تکوینی» و «هدایت‌کننده به هدایت باطنی» بخشی از اوصاف اوست - چه فهمیده‌اند که معرفت و احترام به ایشان را با اعتقاد به نبود ویروس در حرم گره زده‏اند؟! 🔹بپسندیم یا نپسندیم، زیارت بدون ماسک یعنی «زیارت توأم با آزار» و «تشدید بدبینی نسبت به روحانیت». خوب است این عزیزان پای درد دل برخی خدّام و نیز کادر درمان بنشینند تا بهتر بفهمند که بر سر هیچ چه خونی به دلها کرده‏‌‌اند. eitaa.com/m_motahari t.me/m_motahari
🟢 درباره فاطمه لاریجانی محمد مطهری 🔹 در این بازار داغ تهمت و شایعه‌سازی، جهت تنویر افکار عمومی با اطلاع دقیق عرض می‌کنم که ویزای خواهرزاده‌ام خانم‌ فاطمه لاریجانی در آمریکا ویزای کار از نوع H1 b است و امور دیگر مثل تابعیت و پاسپورت آمریکایی از جعلیات‌ است. 🔹طبعا این امر ظرف چند دقیقه با ارسال تصویر ویزا قابل راستی‌آزمایی است، زیرا کسی که ویزای یک کشوری را دارد قطعا تابعیت و پاسپورت آن کشور را نمی‌تواند داشته باشد. (در آمریکا برای گذراندن دوره تخصص فرد می‌تواند ویزای کار بگیرد). 🔹 فاطمه دارای مدرک دکترای پزشکی از دانشگاه تهران با معدل A و جزء ۳۰ نفر اول کشوری در آزمون جامع پره انترنی (pre-internship) در سال ۱۳۸۹ است. 🔹او که به تقدیر الهی دوران دانشجویی‌اش مقارن با یک سال شیمی درمانی برای سرطان خون از نوع لنفوم بود، پس از پایان دوره دکتری، همراه با همسرش - رتبه ۱۰۴ کنکور پزشکی (سهمیه آزاد) و فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران - که برای گذراندن دوره تخصصی عازم آمریکا بود همراه شد و پس از پایان تحصیل به ایران باز خواهد گشت. 🔹بر خلاف شایعات، او در یک آپارتمان ۴۰ متری زندگی می‌کند و نیز عکس منتشر شده از دست دادن با نامحرم هم متعلق به فاطمه لاریجانی نیست. 🔹شایعات دیگر درباره خواهر و دو برادر فاطمه هم دقیقا منشأش یا بی‌اطلاعی است و یا بی‌تقوایی که در صورت لزوم توضیح خواهم داد. 🔹به قول شهید مطهری، «به نفع دین تهمت زدن، به نفع دین بی‌دینی کردن است. دین اجازه نمی‌دهد ولو به نفع خودش بی‌دینی کنیم». جیفه ریاست دنیایی که جای خود دارد. ⭕️ کانال رسمی محمد مطهری در ایتا و تلگرام eitaa.com/m_motahari t.me/m_motahari
آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در تاریخ روحانیت پس از انقلاب؟ (بخش اول از سه بخش) محمد مطهری 🔹 تجربه چندباره اعتراضات شدید در جمهوری اسلامی نشان داده است که متاسفانه یکی از مکان‌هایی که بعضا مورد تعرض مردم خشمگین قرار می‌گیرد مراکز وابسته به حوزه و روحانیت است. انکار نقش بعضی از مردم عادی در حمله به مراکز حکومتی و از جمله حوزوی، همان‌قدر غیرمنطقی و ساده‌انگارانه است که انکار کلی نقش ضد انقلاب و عناصر وابسته به خارج در برخی آشوبهای خشن. اساسا مقصر دانستن روحانیت به عنوان عامل اصلی معضلات بی‌شمار جامعه امروز، در میان بخشی از مردم - درست یا غلط - مشهود است. 🔹 اگر به آنچه شهید مطهری درباره نقش روحانیت در نظام اسلامی تبیین کرد - و به تصریح خودش مورد تاکید امام(ره) نیز بود - عمل شده بود، نه تنها مراکز حوزوی از این‌گونه تعرض‌ها در روزهای آشوب در امان می‌ماند، بلکه در چنین غوغاهایی مردم برای فرار از دست پلیس و نیروهای امنیتی به مراکز حوزوی پناه می‌بردند. 🔹 در ابتدا عجیب و بلکه تناقض‌آمیز به نظر می‌رسد: استاد مطهری - که البته بیشتر در شعار عنوان «ایدئولوگ انقلاب اسلامی» را یدک می‌کشد تا در عمل - از طرفی معتقد بود که «کمتر در تاریخ (نه فقط تاریخ ایران) سابقه دارد که ملتی و خواسته‌های ملتی در یک فرد (امام خمینی) این‌چنین تشخص و تجسم پیدا کند» (آینده انقلاب اسلامی ایران، ص۲۲). از طرف دیگر، او در فرصتی چنین استثنایی، قاعدتا نقش روحانیت را باید تأیید و حمایت مطلق از نظام و امام بداند. اما شهید مطهری سخت معتقد بود که مثل دوره شاهنشاهی، سازمان روحانیت باید استقلال خود را از حکومت حفظ کند و حضور مردی به عظمت امام خمینی(ره) در رأس نظام، در رسالت هزار ساله‌ روحانیت در «ارشاد، هدایت، نظارت و مبارزه با انحرافات حکومت» هیچ تغییری ایجاد نمی‌کند (همان، ص۲۳۵). 🔹 بدون تردید، بخشی از جوانان و افراد انقلابی با روشها و عکس‌العمل‌های تند مخالفند، ولی می‌توان حدس زد که اگر برخی جوانان انقلابیِ امروز در آن ایام بودند، با برهم زدن جلسات سخنرانی حاصل عمر و پاره تن امام، به خیال خود به دفاع از امام بر می‌خاستند و یا لااقل چنین تبلیغ می‌کردند که مطهری تحت تأثیر افکار غربی با امام و ولایت فقیه زاویه پیدا کرده و قصد دارد امام را به زمین بزند. 🔹 البته این جوانان خالص و ساده‌دل تقصیر چندانی ندارند، افرادی از روی عدم اطلاع کافی - و گروهی دیگر با اهدافی خاص - در ذهن آنان چنین القا کرده‌اند که با وجود ولی فقیه، نقش روحانیت و مرجعیت این است: «یا تایید یا سکوت، و هر کس غیر از این بگوید یا سکولار است و یا فتنه‌گر، و احیانا نقشه‌ای بر ضد رهبری در سر می‌پروراند»! به تعبیر دیگر، روحانیت یا باید «مجیزگو» باشد یا «ساکت»؛ نزدیک انتخابات اطلاعیه‌اش را بدهد و سر جایش بنشیند و الا رهبری تضعیف می‌شود و بعد هم آیه «...أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ...» (احزاب/۳۶) را شاهد می‌آورند. 🔹 اشتباه نشود، هدف شهید مطهری از اصرار بر حفظ استقلال روحانیت و لزوم قرار داشتن همیشگی در کنار مردم و مبارزه با انحرافات حکومت، صرفا حفظ جایگاه تاریخی این شجره طیبه - و البته به تعبیر استاد «درخت اصیل ولی آفت‌زده» - نبود، بلکه ناظر به این مسئله مهم نیز بود که خلاصه کردن رسالت روحانیت در تکرار مواضع رسمی، علاوه بر روحانیت یقینا به ضرر نظام اسلامی، ایمان مردم و پیوندشان با نظام تمام می‌شود. امروز اثبات صحت این مدعا نیاز به ارائه شواهد ندارد. 🔹 به دلیلی که اشاره خواهم کرد یقینا به سود عده ای نیست که این تفکیک برای جوانان انقلابی روشن‌ باشد: آنجا که مقام تصمیم‌گیری است، پس از مشورت‌ها و بررسی‌ها فقط یک نفر تصمیم اتخاذ می‌کند و آن هم شخص رهبری است و همگان موظف به پیروی و حمایت از ایشان هستند ولی راه مشورت دادن، هشدار، اظهار نظر، نقد در علن و خفا و حتی فریاد زدن نسبت به ظلم بر هیچ کس بسته نیست. آحاد مردم، و از جمله روحانیت، حق اظهار نظر دارند چه رسد به مرجعیت. 🔹 نقد کردن یک مرجع تقلید توسط یک فرد، انقلابی یا غیرانقلابی، با رعایت نزاکت و حرمت، نه تنها هیچ ایرادی ندارد بلکه هم مطابق موازین اسلامی است و هم علامت حیات جامعه. به تعبیر آیت‌الله مطهری «هر مقام غیرمعصومی که در وضع غیر قابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام» (پاسخ‌های استاد، ص۸۰). حتی اگر فردی در نقد خود تندی کرد، تعقیب قضایی وی نه تنها هیچ ضرورتی ندارد بلکه تبعات منفی بسیاری به دنبال دارد. امروز فضای مجازی در برخی موارد تأثیری به مراتب عبرت‌آموزتر از مجازات قضایی در تنبه و تنبیه یک فرد در پی دارد. 👈 ادامه مطلب در پست بعدی 🔻کانال محمد مطهری در ایتا و تلگرام: http://eitaa.com/m_motahari http://t.me/m_motahari
ادامه از پست قبلی ✅ آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در تاریخ روحانیت پس از انقلاب؟ (بخش دوم از سه بخش) محمد مطهری 🔹 واکنش گسترده اخیر تشکل‌ها و شخصیتهای مختلف روحانی «با گرایشهای گوناگون» درباره نوشته‌ای متأسفانه اهانت‌آمیز به یک مرجع تقلید بزرگ، اقدامی کاملا حکیمانه، امیدبخش و ضروری بود. این ایراد که می‌گویند پس چرا همین نهادها و شخصیتها در مقابل توهین‌های شرم‌آور به عزیزان و بزرگانی چون مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی و مرحوم آیت‌الله حسن‌زاده آملی عکس‌العملی از خود نشان ندادند خطا و قیاسی مع‌الفارق است. 🔹 در فضای مجازی، انسانهای هتاک و فحاش کم‌شمار ‌نیستند و با جستجوی هشتگ نام شخصیتها، هر روز می توان صدها توهین به بزرگان دینی و حتی جسارت به معصومین(ع) یافت و این امر با وجود دسترسی میلیاردها انسان به اینترنت، از صالح و عالم و عارف گرفته تا قاتل و کافر و فاجر، طبیعی است. اطلاعیه پشت اطلاعیه در محکومیت اشخاص هرزه‌گو تنها یک فایده دارد و آن بیشتر مطرح شدن این افراد در جامعه است. دلسوزان بسیاری در فضای مجازی پاسخ لازم را به آن افراد داده و می‏دهند و دخالت بزرگان هیچ ضرورتی ندارد. 🔹 حساسیت‌ها و پاسخ‌های محترمانه و در عین حال قاطعانه به یادداشت اخیر در سایت رجانیوز، صرفا به خاطر اهانت به یک مرجع نبود. آن نوشته حاوی نکته‌ای بود که نسبتهای عجیب نویسنده (از جمله اینکه «تقلید آیت الله صافی از نیروهای سکولار بسیار مذموم است») در مقایسه با آن قابل قیاس نیست. 🔹 مسئله اینجاست که نویسنده با حسن‌ نیت و ناآگاهانه، کیان روحانیت را نشانه رفته و گمان کرده به خاطر وجود ولی فقیه، نقش روحانیت در جامعه در حد همان اقامه جماعت و صدور فتوای طهارت و شکیات نماز است، یعنی درست همان خواست رژیم‌ شاه و همه نظامهای سکولار از روحانیت. بنابراین بهتر بود نویسنده بیشتر نگران تأثیرپذیری «خود» از اندیشه های سکولاریستی باشد تا تقلید آیت‌الله از نیروهای سکولار. 🔹 متأسفانه برخی انقلابیون عزیز هر کس را که بخواهد از استقلال روحانیت دفاع کند مسأله‌دار با رهبر انقلاب، غرب‌زده و سکولار می‌خوانند، در حالی که نبود روحانیت مستقل در نظام اسلامی موجب پیدایش احساس استبداد دینی، بدبینی به تمام روحانیت و افزایش طرفداران جدایی دین از سیاست می‌شود، یعنی این دیدگاه به اصطلاح انقلابی، ناخواسته حرکتی فوری و انقلابی به سمت ترویج سکولاریسم است. 🔹 آیا کسی که با موضع انقلابی‌گری بیانات رهبری را کد قرار می‌دهد تا به یک مرجع بزرگ صرفا به خاطر طرح یک «پیشنهاد ناصحانه» بتازد، فکر نمی‌کند با چنین برخوردی چه تصوری از رهبری در اذهان جوانان امروزی باقی می‌گذارد؟ رهبری در ذهن آنان فردی جلوه می‌کند که با تحکم حتی به مراجع تقلید اجازه اظهار نظر نمی‌دهد، چه رسد به مردم عادی. 🔹 شاید هم برخی برادران انقلابی به اشتباه چنین تصور می‌کنند که رهبری حق «تحکم» دارد و حکومت ولی فقیه را مساوی تحکم فقیه می‌دانند و نه حکومت فقیه بر اساس مصالح. نه تنها ولی فقیه بلکه حتی وجود ملکوتی پیامبر(ص) هم حق تحکم ندارد. استاد مطهری دلیل مطلب را به خوبی توضیح می دهد: «اصلا حق تحکم را به احدى نمى‌توان داد حتى به معصوم، چون خود این اصلا زشت و قبیح است که حق تحکم کردن بدهند. پیغمبر(ص) که «النَّبِىُّ أوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أنفُسِهِمْ» است، همان حق اولویتى که دارد باز معنایش «حق حکومت بر طبق مصالح» است نه «حق تحکم» که چون پیغمبر است پس حق تحکم و زورگویى به او داده شده منتها او نمى‌کند، بلکه اصلا این حق داده نمى شود. حق تحکم اصلا قابل اعطا نیست ولو اینکه آن فرد معصوم باشد» (استاد مطهری، نظام خانوادگی اسلام، ص۳۳). 🔹 وقتی حتی حکومت پیامبر(ص) هم حکومت بر طبق مصالح است و نه تحکم، آیا مضحک نیست زمانی که یک مرجع تقلید درباره رعایت یک مصلحت در حکومت ولایت فقیه نظر ناصحانه خود را مطرح کند یک جوان انقلابی بلافاصله واویلا راه بیندازد؟ 👈 ادامه مطلب (بخش پایانی از سه بخش) در پست بعدی 🔻کانال محمد مطهری در تلگرام‌ و ایتا: http://t.me/m_motahari http://eitaa.com/m_motahari
ادامه مطلب از پست قبلی ✅ آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در تاریخ روحانیت پس از انقلاب؟ (بخش پایانی از سه بخش) محمد مطهری 🔹 اگر روحانیت مستقل مجال بروز و ظهور لازم را می‌یافت و برخی دستهای ناآگاه و بعضا خناس، ساده‌دلانی از جریان انقلابی را به جانش نینداخته و دوگانگی درست نمی‌کردند، «روحانیت مستقل» هم پناه مردم بود و هم تکیه‌گاه بزرگ نظام و هم پشتوانه عظیم رهبری. به جد معتقدم که در این صورت از ترس موضع روحانیت مستقل، نه قتل‌های زنجیره‌ای اتفاق می افتاد و نه دیگر فجایع از یاد نرفتنی مانند اعترافات اجباری متهمان پرونده هسته‌ای، و البته جایگاه رهبری در جامعه بالاتر از جایگاه امروز می‌بود. 🔹 باز اگر به استقلال روحانیت بها داده می‌شد، چیزی شبیه اعتراض اخیر و به موقع رهبر انقلاب به افشای نام افراد از تریبون مجلس قبل از اثبات جرم، بارها و بارها از سوی روحانیت مستقل دیده می‌شد و چه اثرات مثبتی در جامعه داشت. مثلا اگر روحانیت مستقل، درباره نمایش تلویزیونی چهره حدود صد مدیر و خدمتگزار نظام در دادگاه در سال ۸۸ پیش از صدور هر نوع حکم قضایی (آن هم با نشاندن آنان در میان شروران و چاقوکشان در دادگاه) واکنش نشان می‌داد، هنوز درگیر ترکش‏های آن سال تلخ نبودیم. ناگفته پیداست که ارمغان اعتراض به این بی‌قانونی بدیهی در آن ایام، دریافت القابی چون فتنه‌گر و بی‌بصیرت بود. 🔹 کسانی که برنامه جوانان انقلابی را مدیریت کرده و گاه عقیده های اغراق‌آمیز درباره ولایت فقیه ترویج می‌کنند، مثلا هر حرکت روحانیت مستقل را دشمنی با ولایت فقیه معرفی می‌کنند، از یک سنخ نیستند. گر چه برخی افراد از روی اخلاص چنین می‌کنند، متأسفانه برخی دیگر به خاطر منافع خود طرفدار این قرائت از ولایت فقیه هستند و نه از روی اعتقاد. 🔹 اینکه چرا این گروه دوم عده‌ای جوانان مؤمن انقلابی را - که بعضا اهل تهجد بوده و اکثر آنان از زندگی حداقلی محرومند - می‌فریبند و استقلال روحانیت را به «زدن آقا» تفسیر می‌کنند، دلیل روشنی دارد. این افراد زیرک به خوبی می‌دانند که هر چه رهبری را عرشی‌تر جلوه دهند با چسباندن خود به ایشان، خود را از هر گونه حسابرسی، پاسخگویی و شفافیت، بیشتر در امان‌ می‌بینند. در واقع این گردانندگان پشت پرده، جز افزودن بر قدرت خویش هیچ هدفی ندارند و به رهبری به عنوان وسیله می‌نگرند تا جایگاهی لازم الاطاعه. 🔹 از همین روست که وقتی رهبر انقلاب تصریح می‌کنند که مخالفت کارشناسی با نظرات من هیچ ایرادی ندارد، کمترین مجالی برای پیگیری و تحقق آن نمی‌دهند و بلکه فضا را بسته‌تر می‌کنند زیرا عملی شدن آن را مقدمه‌ای برای نور انداختن بر پستوهای خود می‌بینند. این در حالی است که تردید ندارند که فراهم‌ آوردن زمینه انتشار بی‌دغدغه نظرات کارشناسی مخالف رهبری، تاثیر به‌سزایی در افزایش محبوبیت رهبر انقلاب خواهد داشت. 🔹 به هر حال ارزش واکنش گسترده نهادها و مقامات روحانی به توهین به آیت‌الله صافی در این بود که از یک طرف با هوشیاری تشخیص دادند که کیان روحانیت، ولو ناآگاهانه، هدف قرار گرفته است و از طرف دیگر علیرغم اینکه این مطلب در سایتی با ارتباطات و اختیارات خاص منتشر شده بود، در اراده نهادهایی مثل «جامعتین» در همراه شدن در این حرکت اعتراضی خللی ایجاد نکرد. این‌ واکنش‌ها، بوی معطر استقلال روحانیت را به مشام می‌رساند. 🔹 خطرهایی که نظام اسلامی و مهمتر از آن، دین مردم را تهدید می‌کند کم‌شمار نیست و کارسازترین راه مقابله با این خطرات بیرونی و درونی، پیوند دادن آن دسته از مردم با نظامی است که با آن قهر کرده‌ و امید خود را به آن از دست داده‌اند. برقراری مجدد این پیوند، از حاکمیت که یک طرف قضیه است بر نمی‌آید بلکه این روحانیت مستقل است که می تواند نقشی اساسی به عهده گیرد؛ روحانیتی که همواره کنار مردم باشد، انحرافات را گوشزد ‌کند و از هیچ نیرویی جز خدا نترسد. 🔹 چنین روحانیتی وقتی فیلمهای تکان‌دهنده از اوین پخش می‌شود و یا چند روز تظاهرات آبان ۹۸ به آن تعداد کشته می‌انجامد، برای واکنش نشان دادن، منتظر چراغ سبز نیروهای امنیتی نمی‌ماند و مواضعش را با رضای الهی تطبیق می‌دهد نه اخبار تلویزیون. این گونه مواضع، برکاتی شگفت در تقویت ایمان مردم و پیوند آنان با نظام و رهبری خواهد داشت. 🔹 اگر اتحاد روحانیت در آبان ماه ۱۴۰۰ طلیعه چنین حضور و بروزی برای روحانیت مستقل باشد، می‌توان به بقای نظام اسلامی بسیار امیدوارتر بود. تنگ کردن فضا برای روحانیت مستقل، راه را برای پروژه خطرناک تبدیل «رهبر انقلاب» به «رهبر انقلابیون» که در حال وقوع است، هموار می‌کند. 🔻کانال محمد مطهری در تلگرام‌ و ایتا: http://t.me/m_motahari http://eitaa.com/m_motahari
آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در تاریخ روحانیت پس از انقلاب؟.pdf
187.1K
آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در تاریخ روحانیت پس از انقلاب؟.pdf متن کامل شامل سه بخش ارسال شده در سه پست بالا 🔻کانال محمد مطهری در تلگرام‌ و ایتا: http://t.me/m_motahari http://eitaa.com/m_motahari
«فیلترینگ تلگرام» در خدمت «ولنگاری» فضای مجازی محمد مطهری خلاصه یادداشت («متن کامل» در سه بخش در سه پست بعدی آمده است) 🔹از نظر یک انسان ساده‌اندیش، هر فرد مخالف فیلترینگ تلگرام، نه فقط نسبت به ترویج مفاسد اخلاقی بی‌‌‏‌قید است، بلکه غافل از تهدیدات امنیتی و توطئه‏‌های دشمن و نیز بی‌اعتنا به تولیدات داخلی است. 🔹 مسدودسازی تلگرام بر خلاف نظر و قصد عاملانش، تبعات ضد اخلاقی، ضد مردمی و ضد امنیتی مهمی در پی داشته و پروژه فضای مجازی «وِل» را ناخواسته به خوبی پیش برده است. هفت پیامد مصیبت‌بار «فیلتر کردن تلگرام» از این قرار است: ۱. ترویج فساد در میان متدینان افراد و خانواده‌های متدینی که خود را از آسیبهای غیراخلاقی فضای مجازی حفظ کرده بودند برای استفاده ناگزیر از تلگرام، به فیلترشکن و پروکسی رو آوردند؛ فیلترشکن‌هایی که خارج از اراده کاربر، گاهی تصاویر نامناسب روی صفحه پرتاب می‌کنند و پروکسی‌هایی که به اجبار افراد را عضو کانالهای فاسد خود می‌کنند. این امر باعث شد گاهی قبیح‌ترین هرزه‌نویسی‌ها و هرزه نگاری‌ها، به حلق خانواده‌های متدین خورانده شود که در نوع خود بی‌سابقه است. ۲. اخراج مؤدبانه حزب‌اللهی‌ها از صحنه پس از فیلترینگ تلگرام، بسیاری از جوانان حزب‌اللهی که با تعصب و انگیزه خاصی از مواضع انقلاب دفاع کرده و می‌کنند به یک‌ باره صحنه تلگرام را ترک گفتند و فضا برای انتقادهای یک‌طرفه و بی‌پاسخ در گروه‌های تلگرامی فراهم شد و در نتیجه این فضا که بیشترین نیاز را به «تبیین» دارد به حال خود رها شد. طبعا نباید انتظار داشت که کسانی که در تلگرام و کلاب هاوس فعالند برای یافتن پاسخ پرسشهای خود در ایتا و سروش جستجو کنند. ۳. آموزش قانون‌شکنی همگانی قبل از مسدودسازی تلگرام، یک کودک ایرانی تا وقتی که می‌خواست میزان بی‌قانونی در کشور خود را درک کند عمرش از حدود پانزده سالگی گذشته بود. با فیلترینگ تلگرام از کودک هفت ساله تا پیرمرد نود ساله به سراغ فیلترشکن رفتند و در واقع قانون کشور به شکلی گسترده ملعبه همگان شد. ۴. تضعیف حاکمیت وقتی در کشوری اکثریت مردم و حتی مسئولانش یک قانون را به هیچ می‌گیرند متضرر اصلی نظام آن کشور است که نه تنها نزد مردم کشور خودش، بلکه در میان سایر کشورها هم خفیف می‌شود، امری که التیام آن شاید سالها طول بکشد. ۵. افزایش تهدیدات امنیتی بر خلاف تصور طراحان فیلترینگ که تلگرام را عامل مهمی در ناآرامی‌ها می دانستند، فیلترینگ کمکی به کاهش اعتراضات اجتماعی نکرد و بلکه نتیجه عکس داد. اعتراضات محدود و کم‌تلفات دی ماه ۹۶ در زمانی صورت گرفت که تلگرام فیلتر نبود در حالی که حوادث بسیار شدیدتر آبان ۹۸ در زمان فیلترینگ تلگرام اتفاق افتاد. اساسا مسدود کردن محبوب‌ترین پیام‌رسان در یک کشور، خودش اقدام ضد امنیتی است زیرا نوعی بازی کردن با اعصاب مردم است که انفجار آن، نیاز به جرقه‌ای مثل بی‌تدبیری در قضیه افزایش قیمت بنزین دارد. ۶. هدیه به مراکز جاسوسی بسیاری از فیلترشکن‌ها ابزار جاسوسی بوده و اطلاعات را تخلیه می‌کنند. فیلترکنندگان تلگرام، نصب لااقل ۲۰۰ میلیون فیلترشکن در تلفن‌های همراه ایرانیان را به بیگانگان هدیه دادند و البته ابعاد مخرب نصب این فیلترشکن‌ها فراتر از این است. ۷. به لجاجت کشاندن مردم اکثریت بسیار بالای مردم با فیلترینگ سایتهای ضد اخلاقی و یا ضد اسلامی هیچ مخالفتی ندارند ولی مسئولان خود بهتر می دانند که اکثریت قاطع همین مردم با مسدودسازی تلگرام به شدت مخالف بوده و در مسائل کسب و کار و فعالیت‌های دیگر به آن نیازمندند. اصرار بر فیلترینگ تلگرام بدون دلیل قانع‌کننده، مانند تعطیلی برنامه نود، مردم مخصوصا جوانان را به لجاجت می‌کشاند. 🔸واقعا هنر می‌خواهد که با حرکتی به نام «فیلترینگ تلگرام»، این همه دستاورد را یکجا به ارمغان بیاوری: فساد اخلاق برای متدینان، اخراج از صحنه «تبیین» برای جوانان حزب‌اللهی‌، نهادینه کردن قانون‌شکنی برای کودکان، خفیف شدن برای حاکمیت، اطلاعات برای سازمانهای جاسوسی، ناامیدی برای نخبگان و خطر امنیتی برای کشور همزمان با به لجاجت کشاندن مردم. ظاهرا در باب فضای مجازی، مفهوم «مدیریت کردن» با «قلدری کردن» خلط شده است. 🔹 آینده هر طرح ناپخته‌ای درباره پیام‌رسانهای اجتماعی از هم اکنون روشن است: حضور اینترنت ماهواره‌ای استارلینک (یا شبیه به آن) در خانه اکثر ایرانیان ظرف چند سال آینده، یعنی اینترنت «ولِ ول» که در کمتر کفرستانی پیدا می‌شود و در بحرانهای امنیتی هم قابل مسدود کردن نیست. پیامبر(ص) چه زیبا و عمیق فرمود: «پس از بت پرستیدن، آنچه به من نهی کرده‌اند در افتادن با مردم است». 🔻کانال محمد مطهری در ایتا و تلگرام: eitaa.com/m_motahari t.me/m_motahari
✅ «فیلترینگ تلگرام» در خدمت «ولنگاری» فضای مجازی محمد مطهری متن کامل در سه بخش 🔹 بخش اول (خلاصه کل یادداشت در پست قبلی کانال آمده است) 🔸 از نظر یک انسان ساده‌اندیش، هر فرد مخالف فیلترینگ تلگرام، نه فقط نسبت به ترویج مفاسد اخلاقی بی‌‌‏‌قید است، بلکه غافل از تهدیدات امنیتی و توطئه‏‌های دشمن و نیز بی‌اعتنا به تولیدات داخلی است. اما حقیقت این است که به دلایلی که خواهد آمد مسدودسازی تلگرام برخلاف نظر و قصد عاملانش، تبعات ضد اخلاقی، ضد مردمی و ضد امنیتی مهمی در پی داشته و پروژه فضای مجازی «ول» را ناخواسته به خوبی پیش برده است. 🔸 قاعدتا هر ایرانی مسلمان و/یا میهن‌دوستی باید از ترویج پیام‌رسان داخلی استقبال کند. اما از همان ابتدا که برای دعوت مردم به آشیانه پیام‌رسانهای داخلی از روش کیش کردن مرغ به آغل - که با بستن دیگر راهها صورت می‌گیرد - استفاده شد آینده این اقدام نمایان بود. 🔸 اکنون پس از حدود سه سال فیلترینگ مداوم و علیرغم دردسرها و معطلی‌ها برای اتصال به تلگرام از طریق فیلترشکن یا پروکسی، تلگرام بیش از چهل میلیون کاربر فعال دارد و کاربران پیام‌رسانهای داخلی علیرغم دسترسی راحت، در حد همان چند میلیون باقی مانده‌اند که مجالی برای بیان دلایل این کم‌اعتنایی ملی نیست. 🔸 «فیلتر کردن تلگرام» چندین پیامد مصیبت بار به ارمغان آورده است که نکته اول و تا حدی دوم کمتر مورد توجه قرار گرفته است:   ۱.  ترویج فساد اخلاقی در میان «خانواده‌های متدین» 🔹 تا قبل از فیلترینگ تلگرام مروجان فساد اخلاقی در تلگرام، محتواهای لجن خود را صرفا عرضه می‌کردند ولی نمی‌توانستند کسی را به تماشای تصاویر فسادانگیز مجبور کنند و طبعا افراد خداترس، خود را با این مفاسد روبرو نمی‌دیدند. این فیلترکنندگان تلگرام بودند که تصاویر غیراخلاقی را که هیچ کمپانی صهیونیستی قادر به آلوده کردن افراد متدین به آنها نبود به اجبار به حلق بسیاری از خانواده‌های متدین فرو کردند. اما چگونه؟ 🔹 یک پیام‌رسان، بی جهت محبوب‌ترین پیام‌رسان کشور نمی‌شود. مردم حتما برای رفع نیازهای خود به آن احتیاج دارند که چنین از آن استقبال می‌کنند. وقتی با قلدری و بی‌اعتنا به نیاز مردم، این پیام‌رسان از دسترس خارج شد مردم متدینی که به جهت کسب و کار و یا هر دلیل دیگری نیازمند استفاده از تلگرام بودند به ناچار یا سراغ «فیلترشکن» و «وی پی ان» رفتند و یا «پروکسی».   🔹 متأسفانه بسیاری از فیلترشکن ها و «وی پی ان‌»ها هنگام اتصال و نیز قطع اتصال، تصاویر نامناسب به روی صفحه نمایش پرتاب می‌کنند. در روش دیگر(اتصال از طریق پروکسی) فرد به اجبار عضو یک کانال می‌شود که در بالای همه کانالها قرار می‌گیرد که گاه این کانال فاسدترین و ضد دین‌ترین محتواها را در بردارد. 🔹 به همین راحتی، از طریق فیلترشکن و پروکسی، قبیح‌ترین هرزه‌نویسی‌ها و هرزه‌نگاری‌ها، ناخواسته در معرض دید خانواده‌های متدین قرار گرفت که بخش قابل توجهی از کاربران تلگرام را تشکیل می‌دهند 🔹 علاوه بر رسوخ اجباری فساد در میان متدینین، فیلترینگ تلگرام به طور ناخواسته از دو جهت دیگر نیز به گسترش مفاسد اخلاقی کمک کرد. اول اینکه این مسدودسازی، به صورت جهشی بر تعداد کاربران اینستاگرام افزود. به اعتراف خود غربی‌ها خطرات اخلاقی در شبکه اینستاگرام از حیث وسعت و تنوع و سهولت دسترسی با تلگرام قابل مقایسه نیست که یکی از دلایل آن دسترسی ساده به آخرین هشتگ‌ها در کل اینستاگرام است. 🔹 جهت دوم کمک فیلترینگ به گسترش فساد اخلاق، این بود که با نصب  فیلترشکن‌ها، مفتضح‌ترین سایت‌ها و پلتفرمها بدون مانع در دسترس دهها میلیون نفری قرار گرفت که تا قبل از فیلترینگ تلگرام اساسا فیلترشکن را روی گوشی خود آزمایش نکرده بودند و هرگز در معرض فسادهایی که به درستی فیلتر شده بودند قرار نمی‌گرفتند.   ۲. اخراج مؤدبانه حزب‌اللهی‌ها از صحنه 🔹 پس از فیلترینگ تلگرام بسیاری از جوانان فعال در عرصه مجازی حضور در تلگرام را منافی انقلابی‌گری خود دانستند. گر چه بسیاری از کسانی که همچنان از تلگرام استفاده می‌کنند از علاقه‌مندان نظام هستند، اما انقلابی‌ها که با تعصب و انگیزه خاصی از مواضع انقلاب دفاع می‌کردند به یک‌ باره صحنه تلگرام را ترک گفتند و فضا برای انتقادهای یکطرفه و بی پاسخ در گروه های تلگرامی فراهم شد، از فامیلی و کاری گرفته تا همکلاسی‌ها و بسیاری از گروههای دیگر. 🔸ادامه یادداشت (بخش دوم از سه بخش) در پست بعدی 🔻کانال محمد مطهری در ایتا و تلگرام: eitaa.com/m_motahari t.me/m_motahari
 بخش دوم از سه بخش ✅ «فیلترینگ تلگرام» در خدمت «ولنگاری» فضای مجازی محمد مطهری (خلاصه کل یادداشت در دو پست بالاتر در کانال آمده است) ادامه: 🔹 معلوم نیست چه کسانی و چگونه در این فضای پر غوغا باید فرمان رهبر انقلاب بر «تبیین» کردن مسائل توسط انقلابیون را جامه عمل بپوشانند و احیاناً شبهات را رفع کنند. با نبود انقلابیون در تلگرام، جنگ مقلوبه شد. انقلابیون  که عمدتا در ایتا و سروش فعال هستند کمتر نیاز به تبیین مورد نظر رهبر انقلاب دارند و کسانی که نیازمند این تبیین هستند بیشتر در تلگرامند.  ۳. آموزش همگانی قانون‌شکنی 🔹 قبل از مسدودسازی تلگرام، یک کودک ایرانی تا وقتی که می‌خواست میزان بی‏‌قانونی در کشور خود را درک کند عمرش از حدود پانزده سالگی گذشته بود. با فیلترینگ تلگرام از کودک هفت ساله تا پیرمرد نود ساله به سراغ فیلترشکن رفتند و در واقع قانون کشور به شکلی گسترده ملعبه همگان شد. کودک ایرانی فقط این بی‌قانونی را ندید که قانون کشور توییتر را فیلتر و ممنوع کند و مسئولان کشور در توییت زدن بر هم پیشی بگیرند، بلکه خودش وارد میدان شد و قانون‌شکنی را لمس کرد و راه و چاه را به پدر و مادر هم آموخت. به راستی جامعه آینده که کودکانش از هفت سالگی وارد عرصه قانون‏‌شکنی شده‏‌اند چگونه جامعه‌ای خواهد بود؟   ۴. تضعیف حاکمیت 🔹 وقتی در کشوری اکثریت مردم یک قانون را به طور روزانه و بارها به هیچ می‏‌گیرند متضرر اصلی نظام آن کشور است که نه تنها نزد مردم کشور خودش بلکه در میان سایر کشورها هم خفیف می‌شود، امری که التیام آن شاید سالها طول بکشد.   ۵. خطر امنیتی 🔹 برخلاف تصور طراحان فیلترینگ که تلگرام را عامل مهمی در ناآرامی‏‌ها می‌دانستند، فیلترینگ کمکی به کاهش اعتراضات اجتماعی نکرد و بلکه نتیجه عکس داد. اعتراضات محدود و کم‌تلفات دی ماه ۹۶ در زمانی صورت گرفت که تلگرام فیلتر نبود و حوادث بسیار شدیدتر آبان ۹۸ در زمان فیلترینگ تلگرام اتفاق افتاد. 🔹 شبکه‌های اجتماعی نه تنها در ایران، بلکه در همه دنیا خشم جامعه را تا حد زیادی تخلیه می‌کنند چون افراد احساس می‌کنند صدایشان به جایی رسیده و هم‏درد دارند. معتقدم اگر شبکه های اجتماعی ولو به صورت نیم‌بند کنونی در دسترس نبود تا کنون اعتراضات به مراتب گسترده‌تری را در کشور شاهد بودیم. اساسا مسدود کردن محبوب‌ترین پیام‌رسان در یک کشور، خودش یک اقدام ضد امنیتی است زیرا نوعی بازی کردن با اعصاب مردم است که انفجار آن، نیاز به جرقه‌ای مثل بی‌تدبیری در قضیه افزایش قیمت بنزین دارد. ۶جاسوسی بیگانگان از مردم 🔹 بسیاری از فیلترشکن‌ها ابزار جاسوسی بوده و اطلاعات را تخلیه می‏‌کنند. فیلترکنندگان تلگرام، نصب لااقل 200 میلیون فیلترشکن در تلفن‌های همراه ایرانیان را که قطعا مراکز جاسوسی دنیا در تولید برخی از آنها نقش دارند به بیگانگان هدیه دادند و البته ابعاد مخرب نصب این فیلترشکن‌ها بسیار فراتر از این است.    ۷. به لجاجت کشاندن مردم 🔹 اکثریت بسیار بالای مردم با فیلترینگ سایتهای مستهجن و یا ضد اسلامی هیچ مخالفتی ندارند ولی مسئولان خود بهتر می‌دانند که اکثریت قاطع همین مردم با مسدودسازی تلگرام به شدت مخالف بوده و در مسائل کسب و کار و فعالیتهای دیگر به آن نیازمندند. اصرار بر فیلترینگ تلگرام بدون دلیل قانع‌کننده، مانند تعطیلی برنامه نود، مردم مخصوصا جوانان را به لجاجت می‌کشاند، امری که در روند پیشرفت کشوراخلال جدی ایجاد می‌کند. 🔹 با فیلترینگ تلگرام، هفت هدف بالا به طور همزمان تحقق یافت و شگفت اینکه دقیقا «ول شدن بیشتر فضای مجازی»، که به درستی باید همه به آن حساس باشند، از پیامدهای آن بود. طرحی که به نصب بیش از دویست میلیون فیلترشکن بر روی گوشی ایرانیان بینجامد و به اجبار تصاویر فسادانگیز را از طریق فیلترشکن و پروکسی‏‌ها تحمیل کند، خادم بی‌جیره و مواجب ولنگاری در فضای مجازی است.   🔹 این طرح شکست‌خورده ناشی از این تفکر معیوب است که مشکل اجتماعی را می‌توان با قلدری و لج بازی با مردم حل کرد و اکثریت اگر همراه نباشند یا همراه نشوند باکی نیست. اقلیتی را باید داشت و تقویت کرد و مشکلی پدید نخواهد آمد. 🔸 ادامه این یادداشت (بخش سوم و پایانی) در پست بعدی کانال محمد مطهری در ایتا: eitaa.com/m_motahari در تلگرام: t.me/m_motahari
بخش سوم‌ و پایانی ✅ «فیلترینگ تلگرام» در خدمت «ولنگاری» فضای مجازی محمد مطهری (خلاصه کل یادداشت در سه پست قبل در کانال آمده است) ادامه: سخنی از علامه طباطبایی(ره) 🔹 شاید بیان نکته‌ای از مرحوم علامه طباطبایی برای کسانی که فکر می‌کنند همراهی و رضایت اکثر مردم اساسا اهمیتی ندارد و نظام با همان انقلابیون (ولو در اقلیت قرار گیرند) حفظ خواهد شد به تبیین مطلب کمک کند. 🔹 ایشان در ضمن توضیحات نظریه عمیق خود درباره اصالت جامعه می‌نویسند: «اراده و خواست جامعه اگر در کاری به طور قطعی تحقق پذیرد، مثلاً در غوغاها و شورش‌های اجتماعی یا هر مورد دیگری که اراده ملت بر کاری تعلق گیرد، اراده های فردی و شخصی قدرت ضدیت و معارضه با آن را ندارد ... اسلام به جامعه به حدی اهتمام می‌ورزد که نظیر آن را در هیچ دین و قانون هیچ ملت متمدنی نتوانیم یافت (روابط  اجتماعی در اسلام، ص۶۰). 🔹 سخن علامه که در ادامه به نقش حکومت اسلامی اشاره می‌کنند در عین اینکه به درستی مجالی برای برداشت‌های سکولارمآبانه باقی نمی‌گذارد، اما این هشدار را می‌‏دهد که فراموش کردن اکثریت در جامعه و تکیه محض بر اقلیت چه میزان می‌تواند خطرناک باشد. 🔹 هنر می‌خواهد که با حرکتی به نام فیلترینگ تلگرام، این همه دستاورد را یکجا ارمغان بیاوری: فساد اخلاق برای متدینان، اخراج از صحنه «تبیین» برای حزب اللهی‌ها، نهادینه کردن قانون‌شکنی برای کودکان، خفیف شدن برای حاکمیت، اطلاعات برای سازمانهای جاسوسی، ناامیدی برای نخبگان و خطر امنیتی برای کشور همزمان با به لجاجت کشاندن مردم. ظاهرا در باب فضای مجازی، مفهوم «مدیریت کردن» با «قلدری کردن» خلط شده است.  🔹 آینده هر طرح ناپخته‌ای درباره پیام‌رسانهای اجتماعی از هم اکنون روشن است: حضور اینترنت ماهواره‌ای استارلینک (یا شبیه به آن) در خانه اکثر ایرانیان ظرف چند سال آینده، یعنی اینترنت «ولِ ول» که در کمتر کفرستانی پیدا می‌شود و در بحرانهای امنیتی هم قابل مسدود کردن نیست. پیامبر(ص) چه زیبا و عمیق فرمود: «پس از بت پرستیدن، آنچه به من نهی کرده‌اند در افتادن با مردم است». کانال محمد مطهری در ایتا: eitaa.com/m_motahari در تلگرام: t.me/m_motahari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹اینجا جنگل نیست، بزرگراه نیایش تهران است که یک جانی در روز روشن، آسوده به یک خانم در ترافیک حمله می‌کند. 🔸چرا نکند؟ گرچه «قطاع الطریق» طبق قانون، «محارب» هستند ولی پارسال ارتکاب همین جرم در بزرگراه کرج - قزوین به مصاحبه‌ای شطرنجی با مجرمان انجامید و بعد هم «سکوت خبری» قوه‌ قضاییه درباره نتیجه پرونده، بدون هیچ‏گونه پیگیری از رسانه ملی. نیروهای مظلوم انتظامی که برای دستگیری این اشرار، جان داده یا ناقص‌ می‏شوند هم انگار نه انگار. 🔹در ایران ما، حساسیت ویژه روی دشمن خارجی و کلا دشمنان نظام است و لذا معمولا در نطقهای مسئولان، ذکری از دشمنان داخلیِ جان، مال و ناموس ملت  نمی‌شود، حال تجاوز دسته‌جمعی باشد، اسید بپاشند یا با قمه به جان مردم بیفتند. 🔸دلیل عدم برخورد قاطع با این فجایع تکان‏دهنده را در طول سالیان دراز از طرف مسئولانی که مردم‌ مردم می‌کنند نمی‌دانم، ولی از نگاه بدبینانه، این اشرار چون هنگام دریدن مردم با قمه، شعار ساختارشکنانه نمی‌دهند تقابلی با نظام ندارند و الّا مسئولان با نمایش چهره به محض دستگیری، محکومیت‌های عبرت‌آموز و اطلاع‌رسانی از مجازات‌ها چشم فتنه را درمی‌آوردند. محمد مطهری ۱۴۰۱/۵/۲۸ eitaa.com/m_motahari t.me/m_motahari
«عمامه‌برداری» در خیابان؛ چگونه به اینجا رسیدیم و چه باید کرد؟ ۱۴۰۱/۸/۲۳ محمد مطهری نکات اصلی یادداشت (متن کامل در دو پست بعدی) 🔹 دشمن دشمن است و از هیچ تلاشی برای ترویج عمامه‌برداری در خیابان دریغ نمی‌کند؛ باید دید دوستان چه کرده‌اند که برخی جوانان ولو اندک به چنین اقدامی دست می‌زنند. 🔸 برای مقابله با این پدیده، یک ذهن امنیتی بیش از یک راه نمی‏بیند: دستگیری و ترساندن این افراد، اظهار پشیمانی در مقابل دوربین و احیانا محکومیت سنگین. اما به نظر می‌رسد راه حل دیگری وجود دارد و آن اینکه اجازه داده شود تصویری واقعی درباره روحانیت و آنچه در عالم روحانیون می‌گذرد به مردم ارائه شود.  🔹در تصویرگری رسانه ملی از روحانیت، روحانی «منتقد نظام» (و نه معاند) اساسا وجود خارجی ندارد. روحانی‌ کسی است که نسبت به عملکرد نظام  صرفا «ثناگو»ست، در برابر هر ظلمی که به نحوی به نظام برگردد «ساکت» است و مواضعش «کپی - پیست» مواضع رسمی نظام است. این است که برای جوان امروزی لباس روحانیت معنایی جز «یونیفورم حکومتی» پیدا نکرده است. 🔸 چون روحانیت مساوی نظام تعریف شده، نه از روحانیون منتقد - که علاقه و دغدغه آنان به حفظ نظام اگر از انقلابیون بیشتر نباشد کمتر نیست -  در رسانه ملی خبری هست و نه از در معرض نقد گرفتن روحانیت ولو همراه با پاسخ.    🔹 چقدر جای استاد مطهری این روزها خالی «نیست». خوشا به حال او که رفت و ندید. از همان روزهای اول فریاد برآورد که روحانیت در نظام اسلامی، درست مانند پیش از انقلاب، باید در کنار مردم بوده و نقش ناظر و منتقد را داشته باشد و پست اجرایی نگیرد مگر به ضرورت. 🔸 امروز به جایی رسیده‌ایم که اگر کسی از نظریه شهید مطهری در لزوم استقلال حوزه و روحانیت دفاع کند «سکولار» خوانده شده و عامدانه و رذیلانه مخالف رهبری قلمداد می‌شود و به جای «جذب حداکثری» با ناجوانمردی مشمول «لجن‌مالی حداکثری» می‌شود. عمامه‌پرانان واقعی همین کسانی هستند که با تفکر امنیتی، رسالت روحانیت را تملق‌گویی از نظام دانسته و با این بدعت، حیثیث روحانیت را به هوا می‌پرانند، نه آن جوان غافلی که گستاخانه عمامه سفید و سیاه را می‌رباید. 🔹 قبلا در یادداشت «آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در روحانیت پس از انقلاب؟» توضیح داده‌ام که استقلال روحانیت هرگز به معنای تقابل با نظام نیست. روحانیت مستقل چون در مقابل هیچ ظلم حکومتی سکوت نمی‌کند در دل مردم جای می‌گیرد. این نوع روحانیت است که می‌تواند همواره در معترضان نفوذ داشته باشد و از به انحراف رفتن اعتراضات جلوگیری کند (بحث در آشوبگران نیست). 🔸 این امر که نباید تفکر امنیتی در غیر جای خود به کار گرفته شود و افراد امنیتی نباید در «امور غیرامنیتی» سیاست‌گذار و تصمیم‌گیر اصلی باشند، بر خلاف تهمت مشهور و پرتکرار، به معنای قدرناشناسی از زحمات نیروهای امنیتی نیست تا متلک بیندازند که بله، ای نمک‌نشناس! اگر آنها نبودند الان ناموست چنین و چنان بود. مغالطه نکنیم؛ اینکه کسی حق حیات بر کسی داشته باشد یک مسئله است و سپردن همه چیز به دست او مسئله‏ای دیگر. اگر زحمت جراح قلب نبود بیماری به نام آقای الف اکنون در دیار باقی بود. اما از این امر نباید نتیجه گرفت که بنابراین تصمیم‌گیری در همه امور فرهنگی و اقتصادی و خانوادگی و صنفی آن بیمار تا آخر عمر باید با رویکرد پزشکی و با تصویب آن پزشک انجام شود. از بزرگترین خدمت‌ها به نظام، جلوگیری از دخالت تفکر امنیتی در امور غیرامنیتی است. 🔸 یک راهکار فوری و غیرامنیتی برای کاهش پدیده عمامه‌برداری، گفتگوی رسانه ملی با برخی روحانیونی است که به دلیل مواضع‌ سیاسی از کرسی تدریس یا تبلیغ محروم شده و یا از محل کار اخراج شده‌اند. البته گاهی از محکومیت به حبس و شلاق نیز بی‌نصیب نبوده‌اند (یکی از این افراد اخیرا در  یادداشتی خطاب به «عمامه‌پرانان»، از سرگذشت خود گفته است). اگر مصاحبه با این افراد از محالات امنیتی است، حداقل ارائه آماری از تعداد، نوع اتهام و مجازات در چنین برخوردهایی از طرف دستگاه‌های قضایی و امنیتی، کمترین کمکی است که می‌توان نسبت به طلاب بی‌پناه در خیابان انجام داد. 🔹 طلبه‌ای که تنها در خیابان راه می‌رود معمولا نه اهل قدرت است و نه ثروت، و چه بسا هزینه اسنپ هم ندارد. تنها جرمش این است که ترجیح داده به جای تحصیل مکانیک، جامعه‌شناسی یا هنر در دانشگاه، از طریق فراگیری علوم اسلامی به جامعه خدمت کند. بی‌شک او به ویژه در این ایام، مصداق «وَ أُوذُوا فی سَبيلی» است که خداوند با چنان لحن لطیفی آنان را در آیه ۱۹۵ سوره آل‌عمران مورد خطاب قرار داده است. 🔻کانال محمد مطهری در ایتا و تلگرام: eitaa.com/m_motahari t.me/m_motahari
«عمامه‌برداری» در خیابان؛ چگونه به اینجا رسیدیم و چه باید کرد؟ (متن کامل، بخش ۱ از ۲) ۱۴۰۱/۸/۲۳ محمد مطهری 🔹 پدیده برداشتن عمامه از سر روحانیون در خیابان - که برای تحقیر، عنوان «عمامه‌پرانی» به آن داده شده - گاهی افرادی را هم که از روحانی و آخوند هیچ دل خوشی ندارند آزار می‌دهد. 🔸 دشمن دشمن است و از هیچ تلاشی برای ترویج این اهانت دریغ نمی‌کند؛ باید دید دوستان چه کرده‌اند که برخی جوانان ولو اندک به چنین اقدامی دست می‌زنند. 🔹 برای مقابله با این پدیده، یک ذهن امنیتی بیش از یک راه نمی‏بیند: دستگیری و ترساندن این افراد، اظهار پشیمانی در مقابل دوربین رسانه ملی و احیانا محکومیت سنگین. اما به نظر می‌رسد راه حل دیگری وجود دارد و آن این است که اجازه داده شود تصویری واقعی درباره روحانیت و آنچه در عالم روحانیون می گذرد به مردم ارائه شود. در اینجا «جهاد تبیین» لازم است ولی «جهاد تبیین» آن وقت در مخاطب اصلی‌اش - یا همان غیرانقلابیون - اثر می‏‌گذارد که همراه با «جهاد تقصیر» باشد که دومی مرد میدانش اندک است. 🔸 کینه عجیب نسبت به کل روحانیت در میان برخی از جوانان امروز، همه مولود وضع نابسامان اقتصادی و ناامیدی نسبت به آینده نیست، بلکه معلول عوامل متعددی است که مجالی برای ذکر همه آنها نیست. 🔹 یکی از این عوامل، همکاری درازمدت و البته ناخواسته میان رسانه‌های بیگانه از یک سو و رسانه ملی از سوی دیگر است که علیرغم تضاد داشتن با یکدیگر مانند دو لبه قیچی، در ضربه‌ زدن به حیثیت روحانیت به هم کمک می‌کنند؛ اولی از روی غرض و گاهی رذالت و دومی از روی غفلت و ساده‌لوحی و یا نگاه‌های امنیتی. اگر می‌گذاشتند رسانه ملی در این چند دهه وظیفه خود را درست انجام دهد، توفیق لبه دیگر قیچی در همه زمینه‌ها و از جمله تهییج علیه روحانیت بسیار کمتر بود. 🔸 روش تبلیغ رسانه ملی درباره روحانیت در طول چند دهه گذشته، درست مانند مصاحبه‌هایی است که در شب راهپیمایی ۲۲ بهمن پخش می‌کند. خلاصه پیام این مصاحبه‌ها این است که ایرانیان دو دسته‌اند: یا در راهپیمایی فردا شرکت می‌کنند و یا برای اقامت و مسافرت به خارج از کشور رفته‌اند. به بیان ساده، بیننده عزیز! اگر اهل شرکت در راهپیمایی نیستی، پس وجود خارجی نداری! 🔹 در تصویرگری رسانه ملی از روحانیت، روحانی «منتقد نظام» (و نه معاند) اساسا وجود خارجی ندارد. روحانی‌ کسی است که نسبت به عملکرد نظام  صرفا «ثناگو»ست، در برابر هر ظلمی که به نحوی به نظام برگردد «ساکت» است و مواضعش «کپی - پیست» مواضع رسمی نظام است. این است که برای جوان امروزی لباس روحانیت معنایی جز «یونیفورم حکومتی» پیدا نکرده است. شاید به همین دلیل است که در برنامه متفاوت و موفق «شیوه» که تا به حال حدود ۵۰ مهمان دعوت شده‌اند و در آن بعضاً انتقاد‌های جدی و بی‌سابقه‌ای مطرح می‌شود، حتی یک روحانی منتقد مجال حضور نیافته است. 🔸 چون روحانیت مساوی نظام تعریف شده، نه از روحانیون منتقد - که علاقه و دغدغه آنان به حفظ نظام اگر از انقلابیون بیشتر نباشد کمتر نیست - در رسانه ملی خبری هست و نه از در معرض نقد گرفتن روحانیت ولو همراه با پاسخ. اینها به کنار، حتی پخش تخلف یک روحانی در هنگام رانندگی - که برای هر کس ممکن است اتفاق بیفتد -  تا کنون سابقه نداشته و جسارت به مقام شامخ روحانیت تلقی می‌شود. 🔹 حدود ۲۵ سال پیش در دیدار جداگانه با دو تن از بزرگان کشور گفتم که در کشوری که رؤسای سه قوه همه روحانی هستند لازم است در تلویزیون برنامه انتقادی نسبت به روحانیت وجود داشته باشد؛ جوانان انتقاد کنند و پاسخ بشنوند. صلاح دانسته نشد. گفتم انتقادات را خود روحانیون مطرح کنند. پاسخ همان بود. 🔸 روشن است که اجازه طرح انتقاد از یک امر لزوما به معنای وارد دانستن آن نقد نیست؛ اساسا طرح انتقاد - جدا از وارد بودن یا نبودن آن - مزایای فراوان از جمله آرامش فردی و اجتماعی و نفوذ در مخاطب در پی دارد. اندکی بیندیشیم که چرا در قرآن، خداوند پاک و منزه، ایراد و نقدهای بسیاری از قول کفار و مشرکان و یهود و نصاری علیه خود و اوصاف و افعالش مطرح کرده و پاسخ داده است، در حالی که می توانست قرآن را به شیوه دعای جوشن کبیر نازل کند. 🔹 در عصر شبکه های اجتماعی بهترین ضد تبلیغ، تمجید صرف از یک امر است. کاش متوجه بودیم که راه سومی نیست: یا باید راه طرح انتقاد در رسانه را باز کرد و یا باید به شنیدن ناسزا در خیابان رضایت داد.  🔸 چقدر جای استاد مطهری این روزها خالی «نیست». خوشا به حال او که رفت و ندید. از همان روزهای اول فریاد برآورد که روحانیت در نظام اسلامی درست مانند پیش از انقلاب باید در کنار مردم بوده و نقش ناظر و منتقد را داشته باشد و پست اجرایی نگیرد مگر به ضرورت. ادامه در پست بعدی 👇 🔻کانال محمد مطهری در ایتا و تلگرام: http://eitaa.com/m_motahari http://t.me/m_motahari
ادامه پست قبلی ✅ «عمامه‌برداری» در خیابان؛ چگونه به اینجا رسیدیم و چه باید کرد؟ (متن کامل، بخش ۲ از ۲) ۱۴۰۱/۸/۲۳ محمد مطهری 🔸 امروز به جایی رسیده‌ایم که اگر کسی از نظریه شهید مطهری در لزوم استقلال حوزه و روحانیت دفاع کند «سکولار» خوانده شده و عامدانه و رذیلانه مخالف رهبری قلمداد می‌شود و به جای «جذب حداکثری» با ناجوانمردی مشمول «لجن‌مالی حداکثری» می‌شود. عمامه‌پرانان واقعی همین کسانی هستند که با تفکر امنیتی، رسالت روحانیت را تملق‌گویی از نظام می‌دانند و با این بدعت، حیثیث روحانیت را به هوا می‌پرانند، نه آن جوان غافلی که گستاخانه عمامه سفید و سیاه را می‌رباید. 🔹 قبلا در یادداشت «آبان ۱۴۰۰، نقطه عطفی در روحانیت پس از انقلاب؟» توضیح داده‌ام که استقلال روحانیت هرگز به معنای تقابل با نظام نیست. روحانیت مستقل چون در مقابل هیچ ظلم حکومتی سکوت نمی‌کند در دل مردم جای می‌گیرد. این نوع روحانیت است که می‌تواند از به انحراف رفتن اعتراضات جلوگیری کند (بحث در آشوبگران نیست). 🔸 متاسفانه تفکرات امنیتی، به روحانیت مستقل اجازه ظهور و بروز نداد و الا امروز به عنوان بزرگترین سرمایه در آرام کردن اوضاع به ایفای نقش خود می‌پرداخت. در این صورت، این بدبینی کلی نسبت به روحانیت در میان‌ معترضان وجود نداشت و در نتیجه اعتراضات هرگز رنگ مقابله با مظاهر دینی نمی‌گرفت. 🔹 تفکر امنیتی به جای اینکه به فکر اقناع و همراه کردن جامعه باشد، راه ایجاد آرامش را در گسترش سلطه خود بر همه امور و داشتن آدم مطیع در مراکز مختلف می‌داند. چنین سیاستی در عصر پیام‌رسان‌های اجتماعی که قدرت جامعه ده‌ها برابر شده است به شکست قطعی منجر می‌شود. 🔸در اینجا ذکر سه نکته لازم است: ۱.  اینکه در این مورد (پرتاب عمامه) نباید برخورد امنیتی راهکار اصلی باشد، منافاتی با لزوم برخورد قاطعانه امنیتی و قضایی با حرکات وحشیانه و جنایاتی مانند شهادت جانگداز شهید آرمان علی‏وردی ندارد. البته برخورد جدی با رفتارهای خشن خودی‌ها با معترضان عادی هم – کم باشد یا زیاد - در کنار آن باید انجام شود. این امر، جدا از وظیفه اسلامی در برابر ظلم خودی و غیر خودی، نقش کلیدی در آرام کردن اوضاع دارد. ۲. این امر که نباید تفکر امنیتی در غیر جای خود به کار گرفته شود و افراد امنیتی نباید در «امور غیرامنیتی» سیاست‌گذار و تصمیم‌گیر اصلی باشند، بر خلاف تهمت مشهور و پرتکرار، به معنای قدرناشناسی از زحمات نیروهای امنیتی نیست تا متلک بیندازند که بله، ای نمک‌نشناس! اگر آنها نبودند الان ناموست چنین و چنان بود. مغالطه نکنیم؛ اینکه کسی حق حیات بر کسی داشته باشد یک مسئله است و سپردن همه چیز به دست او مسئله‏ای دیگر. اگر زحمت جراح قلب نبود بیماری به نام آقای الف اکنون در دیار باقی بود. اما از این امر نباید نتیجه گرفت که بنابراین تصمیم‌گیری در همه امور فرهنگی و اقتصادی و خانوادگی و صنفی آن بیمار تا آخر عمر باید با رویکرد پزشکی و با تصویب آن پزشک انجام شود. از بزرگترین خدمت‌ها به نظام، جلوگیری از دخالت تفکر امنیتی در امور غیرامنیتی است. ۳. اشاره به سیاست تبلیغی نادرست رسانه ملی در مورد روحانیت به این معنا نیست که در عملکرد روحانیت مشکلاتی – چه بسا اساسی – وجود نداشته و این عملکرد در تعرض به عمامه بی‌تأثیر است. وقتی فیلمی از بدرفتاری در زندان اوین منتشر می‌شود و همه تشکلهای رسمی روحانیت و ائمه جمعه در مقابل آن با توجیه «تضعیف نشدن نظام» سکوت می‌کنند، متوجه نیستند که ناخواسته مشغول جمع کردن لشکر علیه روحانیت برای اعتراضات بعدی هستند. 🔸این یادداشت را با یک راهکار غیرامنیتی برای کاهش پدیده عمامه‌برداری - که در ابتدای متن به آن اشاره شد - به پایان می‌برم و آن گفتگوی رسانه ملی با برخی روحانیونی است که به دلیل موضع‌گیری‌های سیاسی از تدریس یا تبلیغ محروم شده و یا از محل کار اخراج شده‌اند. البته گاهی از محکومیت به حبس و شلاق نیز بی‌نصیب نبوده‌اند (یکی از این افراد اخیرا در  یادداشتی خطاب به «عمامه‌پرانان»، از سرگذشت خود گفته است). اگر مصاحبه با این افراد از محالات امنیتی است حداقل ارائه آماری از تعداد، نوع اتهام و مجازات در چنین برخوردهایی از طرف دستگاه‌های قضایی و امنیتی، کمترین کمکی است که می‌توان نسبت به طلاب بی‌پناه در خیابان انجام داد. 🔹 طلبه‌ای که تنها در خیابان راه می‌رود معمولا نه اهل قدرت است و نه ثروت، و چه بسا هزینه اسنپ هم ندارد؛ تنها جرمش این است که ترجیح داده به جای تحصیل مکانیک، جامعه‌شناسی یا هنر در دانشگاه، از طریق فراگیری علوم دینی به جامعه اسلامی خدمت کند. بی‌شک او به ویژه در این ایام، مصداق «وَ أُوذُوا فی سَبيلی» است که خداوند با چنان لحن لطیفی آنان را در آیه ۱۹۵ سوره آل عمران مورد خطاب قرار می‌دهد. 🔻کانال محمد مطهری در ایتا و تلگرام: http://eitaa.com/m_motahari http://t.me/m_motahari
🔹 برنامه تشییع و ترحیم همسر استاد شهید آیت‌الله مطهری در تهران و قم 🔸مراسم‌ تشییع در قم، روز شنبه، ساعت ۱۶، از مسجد امام حسن عسکری به طرف حرم مطهر 🔸 با مراجعه به این لینک، این عزیز تازه سفرکرده را به حمد و صلواتی مهمان کنید: https://iPorse.ir/6225038 ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در تلگرام، ایتا و سروش👇 t.me/motahari_ir eitaa.com/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
🔹 موسی علیه السلام فی مُناجاته: أی ربِّ، أیُّ خَلقِکَ أحَبُّ إلَیکَ؟ قالَ: مَن إذا أخَذتُ حَبیبَهُ سالَمَنی. 🔹 مـوسى علیه السلام در مناجات با خدا عرض كرد: خداى من! كدام آفريده‌ات را بيشتر دوست مى‌دارى؟ فرمود: آن كس را كه چون محبوبش را از او بگيرم با من آشتى باشد. 📗 مُسَکّنُ الفُؤاد عِنْدَ فَقْدِ الْأحبّة وَ الْأولاد، شهید ثانی، ج۱، ص۸۵ ◾️مجلس ترحیم همسر استاد شهید آیت‌الله مطهری ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ سخنران: حجت الاسلام والمسلمین حسن‌پور مداح: جناب آقای محمدحسین پویانفر زمان: یکشنبه ٧ اسفند، بعد از نماز مغرب و عشاء. مکان: خیابان شهید کلاهدوز (دولت)، نرسیده به شریعتی، روبروی کلانتری ۱۲۷ قلهک، مسجد اعظم قلهک
مجلس ترحیم‌ هفتمین روز درگذشت مرحومه عالیه روحانی همسر استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری جمعه، ساعت ۱۶:۳۰ الی ۱۸، مدرسه عالی شهید مطهری آقایان و بانوان
◾️مراسم چهلم مرحومه عالیه روحانی همسر شهید آیت‌الله مطهری روز جمعه ۱۸ فروردین‌ماه از ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰ در حسینیه قائمیه تهران (خ شریعتی، بالاتر از پل رومی) برگزار می‌شود.
اصطلاح مظلومی به نام «نوکری امام حسین(ع)»؛ من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم می‌خواهد عزاداری کنم! محمد مطهری 🔻 خلاصه یادداشت (متن کامل در دو پست بعدی) 🔹هر یک از ما که مدعی نوکری امام حسین‌(ع) باشیم، خود را «عاشق»، «دلداده» و «دیوانۀ» آن حضرت می‌دانیم؛ اما باید از خود بپرسیم که آیا ما صرفا «دوستدار» امام حسین (ع) هستیم و یا واقعا این دوستی به حد عشق و نوکری رسیده است؟ 🔸 یکی از ملاک‌هایی که می‌تواند در تشخیص «دوستدار» امام حسین‌(ع) از «عاشق» و «نوکر» آن حضرت کارگشا باشد، این است که دوستدار یک فرد به دنبال آن است که محبوب او چه خواسته‌ای دارد تا آن را برآورده سازد، اما نکته اینجاست که این دوستی فقط آنگاه به حد عشق و نوکری می‌‌رسد که وقتی فرد حتی «احتمال» می‌دهد مولا و معشوق او به امری راضی نباشد، به شدت از آن پرهیز کند. محال است کسی از عمق جان بگوید «من عاشق مادر خود هستم» ولی کاری را انجام دهد که «احتمال می‌‌دهد» مادرش راضی نیست‌. 🔹 ریشه این تصور نادرست که به نام نوکری امام حسین(ع) می‌توان عزای حسینی را بر خلاف فتاوی حتی به سبک کنسرت غربی و با حرکات موزون انجام داد چیست؟ این خطا از آنجاست که «نوکری» حضرت با نوکری در کارهای عادی (مثل خدمتکاری یک منزل) که یک وظیفه مقطعی است و سرتاسر زندگی فرد را در بر نمی‌گیرد، اشتباه گرفته می‌شود. خدمتکار یک خانه کافی است دستورهای سرپرست خودش را اجرا کند و به موقع، نظافت و پذیرایی را انجام دهد، اما اینکه با همسرش بدرفتاری کند یا در جامعه حق دیگران را رعایت نکند، به کیفیت نوکری او برای صاحبکارش آسیب نمی‌رساند. نوکری از نوع خدمتکاری، یک وظیفۀ همیشگی و همه‌جانبه نیست. 🔸اما نوکری امام حسین (ع) امری است همه جانبه و دائمی و برخاسته از عمق وجود و روحیه تسلیم. نوکر اباعبدالله(ع) نمی‌تواند بگوید من نوکرم و عزاداری به فلان سبک بهتر به من می‌چسبد. نوکری امام حسین(ع) نه استثنای زمانی برمی‌دارد نه مکانی، و نه به فرد اجازه می‌دهد که حتی آنچه را «احتمال می‌دهد» که مولایش از آن ناراضی است انجام دهد. 🔹برخی از سبک‌های جدید و من‌درآوردی در عزاداری ولو با نیت خالص انجام گیرد هیچ‌گاه از یک عاشق و نوکر امام حسین(ع) که معنای نوکری را می‌فهمد سر نمی‌زند، زیرا فرد با وجود مخالفت علمای بزرگ، لااقل احتمال نارضایتی حضرت را می‌دهد. 🔸عزاداری امام حسین(ع) باید به سبکی انجام شود که صاحبان عزا، یعنی اهل بیت عصمت علیهم السلام، خود دستور داده و به عزا می‌نشسته‌اند. آیا برگزارکنندکان عزاداری‌های خودساخته، حدیث و روایتی دیده‌اند که عزاداری را طوری برگزار کنید که جوانان بیشتری جذب شوند؟ آیا شخصیت استثنایی امام حسین(ع) برای حتی لاابالی‌ترین جوان‌های امروز، وجوه جذابیت کمی دارد که به بهانه اینکه این‌ها اگر اینجا نیایند، پای ماهواره می‌روند، برای عزاداری مظلوم کربلا چیزی مشابه «دوپس، دوپس» در موزیک غربی درست کنیم؟ مسئولیت اصلی ما برگزاری درست عزاداری مطابق رضای خداوند است یا جذب این و آن به مراسم؟ 🔹 ما در زمانی زندگی می‌کنیم که فیلم یک مراسم کوچک، ساعتی بعد در کل جهان دست به دست می‌چرخد و دشمنان کینه‌توز اهل بیت در به در به دنبال لکه دار کردن شیعه و پیروان امام حسین(ع) هستند. آیا از عاشق و نوکر حسین(ع) برمی‌آید که در این شرایط هر بلایی که می‌خواهد بر سر مراسم عزاداری سیدالشهداء‌(ع) بیاورد، قمه زنی و تیغ‌زنی کند و یا کلمات کفرآمیز بر زبان جاری کند؟ 🔸کج فهمی است کسی از مطالب بالا چنین برداشت کند که می‌خواهیم با یک خط‌کش میزان مقبولیت عزاداری عزاداران در آخرت را تعیین کنیم. ما چه می‌دانیم؟ شاید یک «یا حسین» مشروبخواری که با گفتن این جمله دست از این گناه عظیم بر می‌دارد مقبول‌تر از فعالیتهای بانی یک هیئت باشد که دهها سال با نیتی نیمه‌خالص مجلس عزای حسینی برگزار می‌کند. مسألۀ ما در اینجا مناقشه ‌در میزان پذیرش عزاداری این و آن نیست. آن را خداوند و خود حضرتش می‌داند و بس؛ مسأله، بیان وظیفه کسی است که خود را نوکر حضرت می‌خواند. 🔹 مظلومیت امام حسین(ع) یک مظلومیت مضاعف است، چرا که از ظلم برخی علاقه‌مندان خود هم مصون نیست و چه مظلوم است حسین(ع) که مراسم مصیبتش هم مصیبت در مصیبت است. نگذاریم امام حسین (ع) در عزاداری‌هایش هم مظلوم بماند و آن، وقتی است که «نوکری نفس» به نام «نوکری امام حسین(ع)» انسان را فریب می‌دهد. شیعه پیش از آنکه به مصیبت زده و نوکر امام حسین(ع) نیاز داشته باشد به شیعیانی نیاز دارد که با نوع عزاداری خود، پیام حسین(ع) را که می‌تواند عالمی را تحت تأثیر خود قرار دهد در جهان لکه‌دار نکنند. 🔻کانال محمد مطهری در ایتا و تلگرام: http://eitaa.com/m_motahari http://t.me/m_motahari
🔻اصطلاح مظلومی به نام «نوکری امام حسین(ع)»؛ من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم می‌خواهد عزاداری کنم! محمد مطهری متن کامل (بخش ۱ از ۲) خلاصه یادداشت در پست قبلی آمده است 🔹عشق وصف‌ناپذیر به حضرت سید‌الشهدا‌‌(ع) و دلدادگی نسبت به آن حضرت، این احساس را در برخی افراد به دنبال دارد که واژگانی مانند دوستدار، پیرو یا مرید امام حسین(ع)، بیانگر شدت شور و عشق درونی آنان نیست و برای همین، ترجیح می‌دهند خود را «نوکر» امام حسین‌(ع) بخوانند. 🔸تکرار این واژه از یک طرف و معنای خودمانی آن از طرف دیگر، سبب می‌‌شود که گاهی نه تنها از بزرگی مقام «نوکری امام حسین‌(ع)» غفلت شود، بلکه عده‌ای آن را ناخواسته محمل انجام کارهای خودسرانه و دلخواه کرده و پا را فرا‌تر بگذارند. 🔹انسان به زبان خیلی چیز‌ها می‌گوید. مثلا می‌گوید امید من به خداست. امیرالمؤمنین‌(ع) در مورد برخی از کسانی که می‌گویند امید ما به خداست می‌فرماید: «قسم به خدای عظیم دروغ می‌گوید، اگر امیدش به خداست چرا این امید در عمل او بروزی ندارد؟!» (نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۹). 🔸هر یک از ما که مدعی نوکری امام حسین‌(ع) باشیم، خود را «عاشق»، «دلداده» و «دیوانۀ» آن حضرت می‌دانیم؛ اما باید از خود بپرسیم که آیا ما صرفا «دوستدار» امام حسین (ع) هستیم و یا واقعا این دوستی به حد عشق و نوکری و دلدادگی رسیده است؟ اینجاست که به جای لقلقه زبان باید سراغ دغدغه قلب رفت و کشف آنچه در قلب می‌گذرد بدون داشتن ملاک چندان آسان نیست. 🔹یکی از ملاک‌هایی که می‌تواند در تشخیص «دوستدار» امام حسین‌(ع) از «عاشق» و «نوکر» آن حضرت ـ یا هر فرد دیگری ـ کارگشا باشد، این است که دوستدار یا محب یک فرد به دنبال آن است که محبوب او چه خواسته‌ای دارد تا آن را برآورده سازد، اما نکته اینجاست که این دوستی فقط آنگاه به حد عشق و نوکری می‌‌رسد که وقتی فرد حتی «احتمال» می‌دهد مولا و معشوق او به امری راضی نباشد، به شدت از آن پرهیز کند. محال است کسی از عمق جان بگوید «من عاشق مادر خود هستم» ولی کاری را انجام دهد که «احتمال می‌‌دهد» مادرش راضی نیست‌ و البته عشق به حسین کجا و عشق به مادر کجا! 🔸اینکه برخی با توجیهاتی امثال اینکه «ما نوکر امام حسین هستیم و عالم حسین عالم نوکری است و هیچ کس حق اظهار نظر ندارد و کار با خود آقاست»، طبق سلیقه خود عمل کنند، امر جدیدی در جامعه ما نیست. شصت سال پیش مرجع دوران حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی(ره) با تأکید بر فتوای حرمت خود در یک جلسه حضوری، از عهدۀ بازداشتن برخی مسئولان هیأت‌ها که شبیه‌خوانی‌های خاص داشته و خود را مقلد ایشان می‌‌دانستند برنیامد، با این عذر به ظاهر موجه که ما تمام سال مقلد شما هستیم ولی این چند روز، نوکر امام حسین(ع)! 🔹این تصور نادرست که به نام نوکری امام حسین(ع) می‌توان فتوای مرجع خود را به هیچ گرفت از کجا ناشی می‌شود؟ این خطا از آنجاست که «نوکری» امام حسین (ع) با نوکری در کارهای عادی (مثل خدمتکاری یک منزل) که یک وظیفه مقطعی است و سرتاسر زندگی فرد را در بر نمی‌گیرد، اشتباه گرفته می‌شود. خدمتکار یک خانه، برای آنکه یک نوکر واقعی باشد، کافی است دستورهای سرپرست خودش را اجرا کند و به موقع، نظافت، پذیرایی و مانند آن را انجام دهد، اما اینکه با همسرش بدرفتاری کند یا در جامعه حق دیگران را رعایت نکند، به کیفیت نوکری او برای صاحبکارش آسیب نمی‌رساند. نوکری از نوع خدمتکاری، یک وظیفۀ همیشگی و همه‌جانبه نیست، بلکه همین که وظایف حوزۀ خدمتکاری به درستی انجام گیرد کافی است. 🔸اما نوکری امام حسین (ع) از مقوله‌ای دیگر است؛ امری است همه جانبه و دائمی و برخاسته از عمق وجود و روحیه تسلیم. نوکر اباعبدالله(ع) نمی‌تواند بگوید یک روز در سال با فتاوای مراجع کاری ندارم، یا چون عزاداری به فلان سبک بهتر به من می‌چسبد، من آن‌گونه عزاداری می‌کنم و چون نوکر حسینم کسی حق اظهار نظر ندارد. (کم ندیده‌ایم که برخی مداحان وقتی می‌خواهند حرف تندی که شامل غیبت و تهمت و توهین است مطرح کنند ابتدا می‌گویند ما نوکر امام حسین‌(ع) هستیم، و بعد شروع می‌کنند. گویی با گفتن این جمله، قلم تکلیف برداشته می‌‌شود!) 🔹نوکری اباعبدالله(ع) مقام بسیار عظیمی است که جا دارد سال‌های سال یک عزادار برای وارد شدن به این مقام به درگاه الهی انابه کند و به امام حسین(ع) توسل جوید. نوکری امام حسین(ع) نه استثنای زمانی برمی‌دارد نه مکانی، و نه به فرد اجازه می‌دهد که حتی آنچه را «احتمال می‌دهد» که مولایش از آن ناراضی است انجام دهد. میان حسینی بودن در «عمل» با حسینی بودن در «ادا» از زمین تا آسمان فاصله است. ادامه در پست بعدی 🔻کانال محمد مطهری در ایتا و تلگرام: http://eitaa.com/m_motahari http://t.me/m_motahari
ادامه پست قبلی ✅ اصطلاح مظلومی به نام «نوکری امام حسین(ع)»؛ من نوکر حسینم و حق دارم هر طور دلم می‌خواهد عزاداری کنم! بخش دوم و آخر از متن کامل خلاصه یادداشت در دو پست بالاتر آمده است محمد مطهری 🔸برخی از سبک‌های جدید و من‌درآوردی در عزاداری ولو با نیت خالص انجام گیرد هیچ‌گاه از یک عاشق و نوکر امام حسین(ع) که معنای نوکری را می‌فهمد سر نمی‌زند، زیرا فرد با وجود مخالفت علما، لااقل احتمال نارضایتی حضرت را می‌دهد. 🔹آیا برخی «حوس، حوس» کردن‌ها همراه با انجام حرکات موزون و بالا و پایین رفتن‌ها که متأسفانه بیشتر شبیه کنسرت موسیقی است، نباید در اذهان برگزارکنندگان و شرکت‌کنندگان این‌گونه مراسم حتی در حد یک «احتمال» این دغدغه را ایجاد کند که شاید امام حسین(ع) به این کار راضی نباشد؟ (البته تند گفتن کلمه مقدس «حسین» به طور متوالی گاهی شاید باعث شود تمام کلمه به خوبی شنیده نشود، اما اینکه عمدا «حوس، حوس» کنند و به جای موزیک از آن استفاده کنند بحث دیگری است). 🔸عزاداری امام حسین(ع) باید به سبکی انجام شود که صاحبان عزا، یعنی اهل بیت عصمت علیهم السلام، خود دستور داده و به عزا می‌نشسته‌اند. آیا برگزارکنندکان عزاداری‌های خودساخته، حدیث و روایتی دیده‌اند که عزاداری را طوری برگزار کنید که جوانان بیشتری جذب شوند؟ آیا شخصیت استثنایی امام حسین(ع) برای حتی لاابالی‌ترین جوان‌های امروز، وجوه جذابیت کمی دارد که به بهانه اینکه این‌ها اگر اینجا نیایند، پای ماهواره می‌روند، برای عزاداری مظلوم کربلا چیزی مشابه «دوپس، دوپس» در موزیک غربی درست کنیم؟ مسئولیت اصلی ما برگزاری درست عزاداری مطابق رضای اهل بیت است یا جذب این و آن به مراسم؟ 🔹ما در زمانی زندگی می‌کنیم که فیلم یک مراسم کوچک، ساعتی بعد در کل جهان دست به دست می‌چرخد و دشمنان کینه‌توز اهل بیت در به در به دنبال لکه دار کردن شیعه و پیروان امام حسین(ع) هستند. آیا از عاشق و نوکر حسین(ع) برمی‌آید که در این شرایط هر بلایی که می‌خواهد بر سر مراسم عزاداری سیدالشهداء‌(ع) بیاورد، قمه زنی و تیغ‌زنی کند و یا کلمات کفرآمیز بر زبان جاری کند؟ چه بسا سخن امام صادق‌(ع) صرفا یک توصیه نبود بلکه گویی آینده را می‌دید که به شیعیان این گونه هشدار می‌داد که مایه زینت ما باشید نه مایه ننگ ما (کونوا لَنا زَینًا ولا تَکونوا عَلَینا شَینًا، امالی صدوق، ص ۴۰۰). 🔸کج فهمی است کسی از مطالب بالا چنین برداشت کند که می‌خواهیم با یک خط‌کش میزان مقبولیت یا ثواب عزاداری عزاداران در آخرت را تعیین کنیم. ما چه می‌دانیم؟ شاید یک «یا حسین» مشروبخواری که با گفتن این جمله دست از این گناه عظیم بر می‌دارد مقبول‌تر از فعالیتهای بانی یک هیئت باشد که با نیتی نیمه خالص دهها سال مجلس عزای حسینی برگزار می‌کند. مسألۀ ما در اینجا مناقشه ‌در میزان پذیرش عزاداری این و آن نیست. آن را خداوند و خود حضرتش می‌داند و بس؛ مسأله، بیان وظیفه کسی است که خود را عاشق و نوکر حسین می‌نامد. همچنین با تنوع معقول در نوع برگزاری مراسم عزا هم مخالفتی نیست، اما آیا جز این است که عاشق و نوکر حسین‌(ع) باید از هر روش شائبه‌داری که «احتمال» آزرده ساختن صاحبان عزا را به دنبال دارد و مخالفت مراجع دینی روشن‌ترین قرینه آن است، پرهیز کند؟ 🔹مظلومیت امام حسین(ع) یک مظلومیت مضاعف است، چرا که از ظلم برخی علاقه‌مندان خود هم مصون نیست. مصیبت رایج دیروز، تحریف وقایع کربلا توسط برخی نوکران خود خوانده حسین(ع) بود و مصیبت رایج امروز سبک عزاداری‌های خودساخته توسط نوکران مدعی‌ است و چه مظلوم است حسین(ع) که مراسم مصیبتش هم مصیبت در مصیبت است. 🔸باری، اینکه «حسین(ع) جنس غمش فرق می‌کند» به ما اجازه نمی‌دهد به نام نوکری امام حسین (ع) عزاداری او را به سبکی برگزار کنیم که حتی «احتمال می‌دهیم» غمی بر غم‌های حسین اضافه کند. نگذاریم امام حسین (ع) در عزاداری‌هایش هم مظلوم بماند و آن، وقتی است که «نوکری نفس» به نام «نوکری امام حسین(ع)» انسان را فریب می‌دهد. شیعه پیش از آنکه به مصیبت‌زده و نوکر امام حسین(ع) نیاز داشته باشد به شیعیانی نیاز دارد که با نوع عزاداری خود، پیام حسین(ع) را که می‌تواند عالمی را تحت تأثیر خود قرار دهد در جهان لکه‌دار نکنند. بازنشر 🔻کانال محمد مطهری در ایتا و تلگرام: http://eitaa.com/m_motahari http://t.me/m_motahari
◾️ مراسم اولین سالگرد درگذشت مرحومه عالیه روحانی، همسر شهید آیت‌الله مطهری روز جمعه ۴ اسفندماه از ساعت ۱۵ تا ۱۶:۳۰ در حسینیه قائمیه تهران (خ شریعتی، بالاتر از پل رومی) برگزار می‌شود. 🔻 کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir‌
محکومیت به خواندن کتاب شهید مطهری در کنار مجازات زندان! محمد مطهری 🔹 یک قاضی محترم، شروین حاجی‌پور خواننده ترانه «برای...» با ده‌ها میلیون بازدید را به خواندن و تلخیص کتاب «نظام حقوق زن در اسلام» اثر استاد مطهری محکوم کرده است. سایر مجازات‏ها چیست؟ سه سال و هشت ماه حبس و دو سال ممنوع الخروجی! برای آنکه اطمینان حاصل شود که فرد محکوم و به دنبال او طرفدارانش به راه راست هدایت می‏شوند، «خلاصه کتاب» باید به صورت دست‏نویس بوده و حاصل کار در فضای مجازی منتشر شود. موضوع این یادداشت تنها این بخش از حکم است. 🔸 اگر کسی بخواهد یک شبه در ذهن و دل لااقل صدها هزار جوان ایرانی، نسبت به شهید مطهری بدبینی و حتی نفرت ایجاد کند، راهی جز این به ذهن نمی‏رسد. (البته قطعاً چنین حکمی از روی عدم توجه و نه قصد و غرض صادر شده است). 🔹 همان‏طور که نمی‏توان آن دسته از جوانانی را که به هر دلیل علاقه‏ای به امام(ره) ندارند با غل و زنجیر به جماران و مرقد امام برد و انتظار داشت مهری نسبت به امام در دل آنان پدید آید، با مجازات کتاب‏خوانی اسلامی هم نمی‏توان اندک تأثیر مثبتی در نگاه کسی ایجاد کرد. 🔸 آن شهید درباره جوانان چنین باور داشت که «اگر ما به قدر کافی آب زلال و گوارا عرضه کرده بودیم، به سراغ آبهای آلوده نمی‏رفتند» (نهضت‏های اسلامی، ص۹۳). ظاهراً قاضی محترم بر خلاف ایشان معتقد است که آب زلال اندیشه اسلامی را نباید صرفا فراهم کرد تا جوان به سراغش بیاید، بلکه آب زلال فراهم شده را باید در حلق او فرو کرد و این فرو کردن هم باید در ملأ عام صورت گیرد و لذا باید در متن حکم قضایی بیاید و خلاصه کتاب به نام فرد محکوم در فضای مجازی منتشر شود. 🔹 اقلیت کینه‌توز و مغرض به کنار، اکثریت طرفداران «زن، زندگی، آزادی» اگر بنا باشد تحت تاثیر متفکران اسلامی قرار گیرند، بدون شک در این میان استاد مطهری جایگاه ویژه‏ای دارد. این جایگاه، نه تنها به دلیل بیان روان و مستدل، صرف چندین سال از عمر در مسائل مربوط به حقوق زن و مهمتر از همه وفور عنصر کمیاب انصاف در داوری در آثار او (از جمله نسبت به غرب) است، بلکه درک تنها هشتاد روز از دوران جمهوری اسلامی و نیز مخالفت او با قبول پست اجرایی توسط روحانیون از همان ابتدا، باعث شده است که آن شهید چهره‏ای حکومتی – که طرفداران شعار مذکور سخت بدان حساسند - به شمار نیاید. آشنایان با آثار شهید مطهری می‏دانند که میان اندیشه و مرام استاد در برخورد با منتقدان و افکار مخالف، با آنچه امروز کم و بیش دیده می‌شود فرسنگ‌ها فاصله است. 🔸 احتمال می‏دهم قاضی محترم اساساً این کتاب را نخوانده است و الا با نوع نگرشی که در این حکم نهفته است، فرازهایی - مانند عبارت زیر درباره حقوق بشر در همین کتاب را - مضر تشخیص می‌داد و در پی کتاب دیگری می‏رفت. ایشان می‏نویسد: «در دنیای غرب، از قرن هفدهم به بعد، پا به پای نهضت‌های علمی و فلسفی، نهضتی در زمینه مسائل اجتماعی و به نام «حقوق بشر» صورت گرفت. نویسندگان و متفکران قرن هفدهم و هجدهم افکار خویش را درباره حقوق طبیعی و فطری و غیرقابل سلب بشر با پشتکار قابل تحسینی در میان مردم پخش کردند. ژان ژاک روسو و ولتر و منتسکیو از این گروه نویسندگان و متفکرانند. این گروه حق عظیمی بر جامعه بشریت دارند» (نظام حقوق زن در اسلام، ص۱۲). روشن است که این تمجید را باید در کنار نقدهای متعدد ایشان به اندیشه غربی و از جمله نگاه آن به حقوق بشر دید. 🔹 مناسب است برای جلوگیری از تکرار این نوع احکام، ریاست محترم قوه قضاییه قضات را ملزم به خواندن کتاب «آینده انقلاب اسلامی ایران» از آن شهید کند؛ مجموعه سخنرانی‏هایی که غالبا در همان هشتاد روز ایراد شده و موضوعاتی مانند آزادی، عدالت و مسئله زن در جمهوری اسلامی – که بعدها هر کدام ماجراها آفرید - مورد موشکافی قرار داده است. باید تدبیری اندیشید؛ بعید نیست این حکم در رسانه‌های غیر فارسی‏زبان دنیا مورد مضحکه بین‏المللی قرار گیرد و خبرش را در روزنامه‏های ژاپن و اسپانیا و ترکیه ببینیم. 🔸 ناگفته پیداست این یادداشت را نباید نوعی حمایت از خواننده مذکور یا شعر او و یا تایید سایر بخش‌های حکم او تلقی کرد. افراد کم‌دقت ولی منصف را می‏توان به مطالعه دوباره این مطلب دعوت کرد ولی برای ذات‏ مریض، راهی که بتوان او را از تفسیر مغرضانه و منفعت‏جویانه بازداشت، وجود ندارد. 🔻کانال محمد مطهری در ایتا و تلگرام: http://eitaa.com/m_motahari http://t.me/m_motahari
در آغوش قاتل پدر! محمد مطهری 🔻خاطراتی درباره شهید مطهری (بخش اول) 🔹 بهمن ۱۳۵۸ قاتل استاد مطهری (از اعضای گروه فرقان) را برای اولین بار در زندان دیدم. به شدت پشیمان بود. می‌گفت باور نمی‌کنم چنین شخصیتی را کشته‌ام. 🔸 مرا که کوچک‌ترین فرزند خانواده و نوجوان بودم در آغوش گرفت. به شدت گریه و طلب حلالیت می‌کرد. می‌گفت از حالا خودم را در جهنم احساس می‌کنم. 🔹 به گفته خودش این تحول از آنجا بود که در زندان برخی آثار شهید را خوانده بود. مبهوت مانده بود که چگونه او را شستشوی مغزی داده بودند. 🔸 به اختیار، و نه با حکم قضایی، آثار کسی را که گلوله در مغزش جای داده بود خوانده و چنین حالش دگرگون شده بود؛ گلوله‌‌ای که از لاله گوش راست وارد و از بالای ابروی چپ خارج شد. 🔹 خداوند با توجه به پشیمانی واقعی‌اش، با منتهای غفرانش با او رفتار کند. برخی فرقانی‌های دیگر تا آخرین لحظه بر سر موضع خود بودند. 🔻کانال محمد مطهری در ایتا و تلگرام: http://eitaa.com/m_motahari http://t.me/m_motahari