دیروز بالاخره با پول‌هایی که از عید تا الان جمع کرده بودم، ۴ تا جلد اول هری پاترِ عزیز رو سفارش دادم! فکر می‌کنم بتونید حد و اندازه‌ی خوشحالیم رو وجب کنید نه؟ من به معنای واقعی کلمه با کتاب‌ها خوشبخت می‌شم! هیچ چیز نمی‌تونه مثل کتاب‌ها منو خوشحال کنه! چند روز پیش سر جلسه امتحان زبان از فکر کتاب‌هایی که قرار بود چند ساعت بعدش ثبت سفارششون رو نهایی کنم، پشت سر هم و تند تند لبخند می‌زدم و مزه‌‌‌ی خوشبختی رو زیر زبونم حس می‌کردم☁️ عزیز خدا، ازت ممنونم که خوشبختی من رو به چیزهای ساده و بی‌شیله پیله گره زدی!

_ 𝓵𝓪𝓿𝓮𝓵𝔂

موقعیت: به بلوتوث ماشین وصل شدی، دونه دونه آهنگ‌های مورد علاقه‌ت رو با صدای بلند گوش می‌دی و کیف می‌کنی♥️

خب من یکی دیگه از شغل‌های مورد علاقه‌م رو پیدا کردم، کسی اعتراضی داره؟

- 🎀🥲

من رو صدا زدید عزیزم؟

بنده همین الان در حین اتو زدن به کوهی از لباس‌ها تصمیم گرفتم که در آینده برای ازدواجم مهریه‌‌م چی باشه! ایشون موظف هستن ماهیانه ده عدد کتاب تا آخر عمرمون برام تهیه کنن و اول هر کتاب یه جمله‌ی عاشقانه نوشته و به من تقدیم کنن :)))))

_ 𝓵𝓪𝓿𝓮𝓵𝔂

بی‌صدا بارید، صدایِ سکوتش تا آسمان بالا رفت و دلِ شب را شکست... رقیه برومند

از سمت آبادم ویرانم کردی می‌دونی یعنی چی؟ یعنی ذوق کردم و ذوقمو کُشتی. خندیدم و خنده رو روی لبام خُشک کردی. وسطِ حال خوبم، جیگرمو سوزوندی! از سمتِ آبادم، خراب و ویرونم کردی...