eitaa logo
مبتلایِ امید
590 دنبال‌کننده
395 عکس
97 ویدیو
0 فایل
ماهِ پسِ اَبرم... کپی؟ به هیچ‌وجه! لطفا فوروارد بفرمایید و با آیدی و اسم نویسنده منتشر کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌙
📪 پیام جدید سلام رقیه خانومی دیشب کانالتو تو گوشی آبجیم دیدم و عضو شدم انقدرررر همه‌ی کانالت مرتب و یک‌دست و قشنگ بود که یک‌سره تا پیام های فروردین رو خوندیم عکسایی که میزاری فوق‌العاده‌آن و عاشق قلمت شدم و منتظرم که تقدیمی بزاری تا شرکت کنم :))
مبتلایِ امید
📪 پیام جدید سلام رقیه خانومی دیشب کانالتو تو گوشی آبجیم دیدم و عضو شدم انقدرررر همه‌ی کانالت مرتب و
سلام عزیزِ خالق لبخند خیلی عمیق، کش اومده و ستاره‌ای چقدر ذوق کردم از حضورتون و قلبم گرم‌تر شد🤍 متن‌‌ها و عکس‌ها شیرینی قلبتون بشه عزیزم :)
هدایت شده از 🌙
📪 پیام جدید خب ببین. اول از همه توی متنت تهی بودن از اعتماد به نفس خیلیی واضحه.واقعاا خوب مینویسی. فکر می‌کنم باید یه جاهایی به خودت حق بدی و استراحت کنی. فقط لازمه تسلیم نشی و رها کنی خودتو و ذهنت رو تا یکم آروم بشی.همه ما انسانیم و وجودمون یک ظرفیتی داره. شاید لازم باشه یکم رها کنی تا آروم تر بشی. کمتر به خودت سخت بگیر و سعی کن زندگی کن با تمام سختی ها. فقط ذهنت رو از چیزی که نباید خالی کن وگرنه از پا درت میاره:)به خدا توکل کن♡
هدایت شده از 🌙
📪 پیام جدید
مبتلایِ امید
📪 پیام جدید #دایگو
آدم باید از وسط جنگ‌های تو سرش خودشو کنار بکشه... و در کنار آدم‌های خوبِ دیگه این کار خیلی راحت‌تر شدنی می‌شه! که گاهی دم گوش کسی زمزمه کنیم: "رها کن عزیزم، رها کن تا زنده بشی..." مثل الان که شما دارید "رها کردن افکارِ منفی" رو به من گوشزد می‌کنید :)
هدایت شده از 🌙
📪 پیام جدید رقیه‌ی عزیزم منم همچین روزهایی رو گذروندم می‌دونم چقدر سخته زندگی کردن و چقدر حس و حال هیچ کاری نیست ولی هر وقت تونستی سعی کن با هر چیزی که سر ذوق میارتت یکم یکم قلبت رو قرمزتر نگه داری منم زور زدم تا مثلا بانقاشی یکم قلبم رو از این تاریکی نجات بدم🥲 می‌دونم چقدر سخته ولی مطمئنم تو ازپسش بر میای و خیلی زود ما رقیه‌ای رو می‌بینیم که خیلی خیلی شور و حال داره:) 🤍 در نهایت همه‌ی ما دوستت داریم:)❤
مبتلایِ امید
📪 پیام جدید رقیه‌ی عزیزم منم همچین روزهایی رو گذروندم می‌دونم چقدر سخته زندگی کردن و چقدر حس و حال
من هم دارم دونه دونه وسیله‌هایی که برای نقاشی کشیدن می‌خوام رو جمع می‌کنم تا هم به دفتر‌هام رنگ بزنم، هم به قلبم. در نهایت من هم همه‌تون رو دوست دارم🤍
هدایت شده از 🌙
📪 پیام جدید یه جا خوندم نوشته بود انگیزه مسخره ترین چیزیه که میشه منتظرش موند تا بیاد و باهاش کاراتو انجام بدی انگیزه توی یک سال فوق فوقش دو سه روز میاد سراغ آدم و اکثر وقتا بی حال و حوصله ایم پس به هیچی فکر نکن و فقط انجامش بده.
مبتلایِ امید
📪 پیام جدید یه جا خوندم نوشته بود انگیزه مسخره ترین چیزیه که میشه منتظرش موند تا بیاد و باهاش کارات
خیلی وقته که دنبال انگیزه نگشتم. اما این حسی که من می‌خواستمش و ازش حرف می‌زدم یک چیز دیگه‌ست که حتی نمی‌دونم چطور توصیفش کنم...
هدایت شده از 🌙
📪 پیام جدید نمی‌دونم خانمِ مبتلای به امید. نمی‌دونم. چون من هم نیز همچنین. آدم‌هایی رو دیدم زیبا، اصیل، خلاق، خوش‌دست. خوش‌دست به معنای دستِ خلق‌کننده‌ی زیبایی، خوش‌دست یعنی دست‌هایی مناسبِ بوسیده شدن با دست‌ها. کسانی که می‌تونستند در صنایع مختلف قیام به پا کنن. اما، همین حس رو داشتن. می خوام بگم این حس ما درسته که از فروتنی گذشته، اما مبتلا زیاد داره. من می‌نوشتم، پاک می‌کردم، پاره می کردم و آتش می‌زدم. اما دوستی منو مجبور به عهدی کرد: «بنویس رزی. باید بنویسی. تو یه جایی بنویس.» سر خم کردم، سر به تایید تکون دادم، دسته‌ای از - رزیِ رادیو سکوت / ۱
هدایت شده از 🌙
📪 پیام جدید موهامو پشت گوشم زدم تا /۱ بهتر بشنوم. تا صدای خودتخریب و حقیرِ درونم این حرفارو بشنوه. اون دوست، هروقت متن‌هام رو می خوند که ثانیه‌ای بعد حذفشون می‌کردم، دمِ گوشم هی می‌خوند که قشنگن. خوبن. زیبان. اون دوست خودم بود، یه صدای ذهنی که با حرفای یه دوست واقعی جون گرفته بود که بهم گفت «اگه یه کلمه از چیزایی که به ذهنت میانو ننویسی،‌ اون دنیا جلوتو می‌گیرم، به عنوانِ کسی که محرومش کردی از امیدها، غم‌ها و 'درک‌می‌کنم'هایی که تو متنات بودن.» خب چی بگم؟ به هرحال ماهم مبتلای امید بودیم دیگه. - رزیِ رادیو سکوت /۲