eitaa logo
- ماھ‌🌙
1.9هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
551 ویدیو
2.1هزار فایل
• دهانش را دوخت ماه را تویِ چشمهایش خواباند و دستهایش را انداخت تهِ جیب هایش:)🧵🌿🌚 • _ بخند ماه نیازمندِ یك رقیب است !🌱🌚✨ #کپی‌ممنوع⭕
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه *درس1دوازدهم* 🟦 guideline :رهنمود 🟦 grateful :سپاسگزار 🟦 handle :کنترل کردن 🟦 hence :از حالا به بعد 🟦 heritage :میراث 🟦 honor :افتخار 🟦 immoral :غیراخلاقی 🟦 inappropriate : نامناسب- ناقص 🟦 inspiration :الهام 🟦 judge :قاضی_قضاوت کردم 🟦 lawyer :وکیل 🟦 meaningful :بامعنی 🟦 ordinary :معمولی 🟦 physician :پزشک 🟦 pigeon :کبوتر 🟦 pity :ترحم و افسوس 🟦 principle :قاعده 🟦 process :فرایند 🟦 provide :تهیه کردن •🖌|@book_80
ادبیات دهم واژگان درس 5️⃣ ◼️آیت: نشانه ◻️خذلان: خواری، پستی، مذلّت ◼️دولت آشیان: دولت‌سرا، آشیانۀ خوشبختی ◻️رحمت: مهربانی، بخشش ◼️طالع: سرنوشت، بخت ◻️علَم کردن: مشهور کردن، سرشناس کردن ◼️ماسـوا: ّ مخفـف ماسـوی الله؛ آنچه غیر از خداسـت، همـۀ مخلوقات ◻️محنت: اندوه، غم ◼️مُفتَخَر: سربلند، صاحب افتخار ◻️هُمـا: پرنـده‌ای از راسـتۀ شـکاریان، دارای جثـه‌ای نسـبتاً درشـت. در زبـان پهلـوی بـه معنـی فرخنـده اسـت و به همین دلیل، نماد سـعادت به‌شمار میآید. واژگان درس 6️⃣ ▪️حدیث: ماجرا، روایت، سخن ▫️حُقـّه: محفظـۀ کوچکـی کـه دری جداگانـه دارد و بـرای نگهـداری اشـیای گرانبهـا بـه‌کار مـی‌رود، جعبـه، صنـدوق ▪️سـودا: اندیشه، هوس، عشق؛ سـودای کاری گرفتن کسـی را: هوس‌کاری به سـر کسی زدن ▫️صبـا: بـادی کـه از طـرف شـمال شـرقی وزد؛ باد بهاری ▪️معاش: زندگی، زیست، زندگانی کردن j๑ïท↯ 📚|→❥• @Book_80⃟🤓
ادبیات دهم واژگان درس 7️⃣ 🟢جبّار: مسلط، یکی از صفات خداوند تعالی است. 🟢جفا: بی وفایی، ستم 🟢ریحان: هر گیاه سبز و خوشبو 🟢سودایی: عاشق، شیفته، شیدا 🟢صدّیق: بسیار راستگو 🟢طَرَب: شادی 🟢عَداوت: دشمنی 🟢غِنا: سرود، نغمه، آوازخوانی، دستگاه موسیقی 🟢فُرقَت: جدایی، دوری 🟢کایدان: ج کاید، حیلهگران 🟢کوته نظری: اندک‌بینی، عاقبت اندیش نبودن 🟢َکید: حیله و فریب 🟢لئیمی: پستی، فرومایگی 🟢مِحنَت: اندوه، ناراحتی 🟢مَلِک تعالی: خداوند والا مرتبه 🟢نقض: شکستن، شکستن عهد و پیمان 🟢وصلت: پیوند، پیوستگی j๑ïท↯ 📚|→❥• @Book_80⃟🤓
عربی دهم درس 4️⃣ اِحتَرَمَ: احترام گذاشت اِحتِفاظ: نگاه داشتن إساءة: بدی کردن اِستَوَی: برابر شد أَشْرَکَ: شریک قرار داد اِعتَصَمَ: چنگ زد (با دست گرفت) أَکَّدَ: تأکید کرد أُنثَی: زن، ماده اِن جالَسْتَهُ: اگر با او همنشینی کنی اِن ماشَیْتَهُ: اگر با او همراهی کنی أَلَّا: که نه... أَلَّا نَعبُدَ: که نپرستیم (أَنْ+لا+نَعبُدُ) أَیُّ إساءَةٍ: هرگونه بدی، هرگونه بی‌ادبی تَجَلَّی: جلوه‌گر شد تَعارَفوا: یکدیگر را شناختند «لِتَعارَفوا: تا یکدیگر را بشناسید» تَعایَشَ: همزیستی داشت تَفَرَّقَ: پراکنده شد لا تَفَرَّقوا: پراکنده نشوید تَفَقَّهوا: دانش بیاموزید جازَ: جایز است جَمارِك: گمرک حَبل: طناب «ج: حِبال» حُرّیَّة: آزادی حمیم: گرم و صمیمی خِلاف: اختلاف خُمْس: یک پنجم دَعا: فرا خوانْد، دعا کرد یَدعونَ: فرا می‌خوانند ذَکَر: مرد، نر ذِکْرَیات: خاطرات سَبَّ: دشنام داد سُکّان: ساکنان سِلْمیّ: مسالمت آمیز سِلْم: صلح سَواء: یکسان صالَة: سالن عَلَی مَرِّ الْعُصورِ: در گذر زمان عَمیل: مزدور «ج: عُمَلاء» فَرِحٌ: شاد فَرَّقَ: پراکنده ساخت فَضْل: برتری، فزونی قائِد: رهبر قائِم: استوار، ایستاده لَدَی: نزد «لَدَیْهِم: دارند مَعَ بَعض: با همدیگر مِنْ دونِ اللّٰهِ: به جای خدا، به غیر خدا مِنْ فَضْلِك: لطفاً 🥨 j๑ïท↯ 📚|→❥• @Book_80⃟🤓
*ادبیات دهم* واژگان درس 8️⃣ 🟣ادیب: سخندان، سخن‌شناس 🟣اَهلیت: شایستگی، لیاقت 🟣بهایم: ج بهیمه، چارپایان 🟣بیشه: جنگل کوچک، نیزار 🟣تسبیح: خدا را به پاکی یاد کردن، سبحان الله گفتن 🟣پلاس: نوعی گلیم کم‌بها، جامه‌ای پشمینه و ستبر که درویشان پوشند. 🟣تازی: عرب؛ زبان تازی: زبان عربی ُجَلَّ جَلالُه وَ عَمَّ نَوالُه: ُشـکوه او بـزرگ و لطف او فراگیر اسـت. 🟣خورجینک: خورجین کوچک، کیسه‌ای که معمولاً از پشم درست می‌کنند و شامل دو جیب است. 🟣درحال: فوراً، بی‌درنگ 🟣َدلّاک:کیسه‌کش حمام، مشت و مال دهنده 🟣دِیْن: وام 🟣رُقعه: نامۀ کوتاه، یادداشت 🟣رمه: گَلّه 🟣شوخ: چرک، آلودگی 🟣شوریده: کسی که ظاهری آشفته دارد، عاشق و عارف 🟣غوک: قورباغه 🟣فَراغ: آسایش و آرامش، آسودگی j๑ïท↯ 📚|→❥• @Book_80⃟🤓
درس 5️⃣ عربی دهم 🍇اِبتَعَدَ: دور شد 🍇حَتَّی تَبتَعِدَ: تا دور شود 🍇اِتِّجاه: جهت 🍇أَدارَ: چرخاند، اداره کرد 🍇أن تُدیرَ: که بچرخاند 🍇أَن تَرَی: که ببیند 🍇اِستَفادَ: بهره بُرد 🍇أَن یَستَفیدَ: که بهره ببرد 🍇إضافَةً إلَی: افزون بر 🍇أَعشاب طِبّیَّة: گیاهان دارویی «مفرد: عُشب طِبّیٌ» 🍇أَفرَزَ: ترشّح کرد 🍇اِلتَأَمَ: بهبود یافت 🍇أَن یَلْتَئِمَ: تا بهبود یابد 🍇اِلتِقاطُ صُوَرٍ: عکس گرفتن 🍇إنارَة: نورانی کردن 🍇بَرّیّ: خشکی، زمینی 🍇بَطّ، بَطَّة: اردک 🍇بَکتیریا: باکتری 🍇بوم، بومَة: جغد 🍇تَأَثَّرَ: تحت تأثیر قرار دارد 🍇تَحتَوي: در بر دارد 🍇تَحَرَّكَ: حرکت کرد 🍇تَنشُرُ: پخش میکند 🍇جُرح: زخم 🍇حَرَّكَ: حرکت داد 🍇حَوَّلَ: تبدیل کرد 🍇حِرباء: آفتاب پرست 🍇دَلَّ: راهنمایی کرد 🍇دونَ أَن: بی آنکه 🍇ذَنَب: دم «ج: أَذناب» 🍇زَیت: روغن «ج: زُیوت» 🍇سارَ: حرکت کرد، به راه افتاد 🍇سائل: مایع 🍇ضَوء: نور «ج: أضواء» 🍇ظَلام: تاریکی 🍇عَوَّضَ: جبران کرد 🍇قِطّ: گربه 🍇لَعِقَ: لیسید 🍇مُضيء: نورانی 🍇مُطَهِّر: پاک کننده 🍇وِقایَة: پیشگیری 🍇مَلَكَ: مالک شد، دارد، فرمانروایی کرد 🍇یَستَطیعُ: می‌تواند 🍇یَستَعینُ بِ‍ : از ... یاری می‌جوید 🍇یَنبَعِثُ: فرستاده می‌شود 🌯 j๑ïท↯ 📚|→❥• @Book_80⃟🤓
انگلیسی ادامه *درس 3و4 دهم* 🔰 painful :دردناک 🔰 paradise :بهشت 🔰 pass away :از دنیا رفتن 🔰 peace :آرامش-صلح 🔰 pilgrim :زائر 🔰 point :نقطه-نکته 🔰 popular :محبوب 🔰 possibly:شاید 🔰 prefer :ترجیح دادن 🔰 preposition :حرف اضافه 🔰 price :قیمت 🔰 prize :جایزه 🔰 probably :احتمالا 🔰 prophet :پیامبر 🔰 publish :منتشر کردن 🔰 put aside:کنار گذاشتن 🔰 pyramid :هرم 🔰 range :محدوده 🔰 rather : نسبتا 🔰 remember :به یاد آوردن 🔰 respect :احترام 🔰 scientist :عالِم 🔰 seek :جستجو کردن 🔰 seem:به نظر رسیدن 🔰 shrine :آرامگاه 🔰 similar :مشابه 🔰 solution :راه حل 🔰 successful :موفق 🔰 souvenir :سوغاتی 🔰 thought :فکر 🔰 tradition :سنت 🔰 traditional :سنتی 🔰 translation :ترجمه 🔰 transportation :حمل و نقل 🔰 universe :جهان 🔰 until :تا اینکه 🔰 value :ارزش،بها 🔰 whereas : درحالیکه 🔰 waste :هدر دادن، زباله j๑ïท↯ 📚|→❥• @Book_80⃟🤓
ادامه *درس1یازدهم* ▶️range: امتداد داشتن ▶️reach:به دست آوردن ▶️ready:آماده ▶️receive:دریافت کردن ▶️scan:نگاه سريع انداختن ▶️sand:شن ▶️sign language:زبان اشاره ▶️salt:نمک ▶️simply:به سادگی ▶️slice:قاچ ▶️smart:باهوش ▶️society:جامعه ▶️specific:ویژه ▶️steam:بخار آب ▶️step:مرحله، قدم ▶️straight:مستقیم ، راست ▶️strong:قوی ▶️suffer from:رنج بردن از ▶️surf:گشتن در (اینترنت) ▶️surprising:شگفت انگیز ▶️survive:زنده ماندن ▶️syllable :هجا بخش (کلمه) ▶️synonym :مترادف ▶️therefore : از طريق ▶️through :ازمیان ▶️tiny :کوچک ▶️toothpaste :خمیردندان ▶️training :تعلیم ▶️transfer:انتقال دادن ▶️translator:مترجم ▶️twice:دوبار ▶️vary :عوض کردن ▶️vocabulary:واژگان ▶️willing:مشتاق ▶️wish :آرزو ▶️wrestler:کشتی گیر ▶️wrestling:کشتی گرفتن ▶️written:کتبی ▶️wrongly:به اشتباه 🍇 j๑ïท↯ 📚|→❥• @Book_80⃟🤓
*درس2یازدهم* 🍒 ▶️addictive: اعتیاد آور ▶️addiction: اعتیاد ▶️anti-cancer: ضد سرطان ▶️as soon as: به محض اینکه ▶️attend: شرکت کردن، حضور یافتن در ▶️avoid: خودداری کردن - اجتناب کردن ▶️balanced: متوازن - متعادل ▶️blood pressure: فشار خون ▶️briefly: به طور خلاصه، مختصر ▶️calm: آرام، خونسرد ▶️civil war: جنگ داخلی ▶️claim: ادعا کردن، مطالبه کردن ▶️complex: پیچیده ▶️conditions: شرایط ▶️confuse: گیج کردن ▶️contain: شامل بودن ، در بر داشتن ▶️couch potato: معتاد تلویزیون ▶️crowded: شلوغ – پر جمعیت ▶️cure: دفاع کردن از، حمایت کردن ▶️death: مرگ ▶️defend: دفاع کردن از، حمایت کردن ▶️definition: تعریف - مشخصات ▶️depressed: نا امید ▶️details: جزئیات ▶️diet: رژیم غذایی ▶️disagree: مخالفت کردن ▶️disorder: بی نظمی ، ناهماهنگی ▶️drug: دارو ▶️effective: مؤثر 🍿 j๑ïท↯ 📚|→❥• @Book_80⃟🤓