eitaa logo
مِشْکات
104 دنبال‌کننده
878 عکس
186 ویدیو
4 فایل
#کشکولی_معنوی_و_متنوع: #دوره_کامل_قصه_های_قرآن_از_آغاز_خلقت_تا_رحلت_خاتم_انبیاء #داستان_های_واقعی_عاشقانه_جذاب #سلسله_مباحث_مهدویت_مهدی_شناسی #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قران_کریم #حکایت_ضرب_المثل_هاب_فارسی و..
مشاهده در ایتا
دانلود
: گوشه ای از 💠تصویر و شیر درنده💠 متوکل یکی از خلفای عباسی است که از هر راهی تلاش داشت امام هادی علیه السلام را تحقیر کند و شخصیت و عظمت او را درهم شکند. از جمله، روزی فردی را به سراغ شعبده باز و جادوگر بی نظیری فرستاد که اهل هندوستان و از دشمنان اهل بیت علیهم السلام به شمار می آمد. متوکل به او هزار دینار طلا داد که حضرت هادی علیه السلام را تحقیر و شرمنده کند. او نیز قبول کرد و در مجلس مهمانی خلیفه در کنار حضرت هادی علیه السلام نشست. و در قرص نانی عمل سحر انجام داد؛ به گونه ای که وقتی حضرت هادی علیه السلام دست مبارک خود را به طرف آن نان دراز کرد؛ نان به هوا پرید. و حاضران خندیدند.... @m_rajabi57 يكى از درباريان - به نام زرافه - حكايت كند: روزى درباريان متوكّل عبّاسى شخصى را از اهالى هندوستان كه شعبده باز و جادوگر بود، نزد متوكّل آورده تا با بازى هاى خويش او را سرگرم كند. چون وى اهل هوى و هوس بود، روزى از روزها متوكّل به آن شخص هندى گفت: چنانچه علىّ بن محمّد هادى (صلوات اللّه و سلامه عليه ) را در جمع عدّه اى شرمنده و خجالت زده كنى، هزار دينار هديه خواهى گرفت. آن شخص شعبده باز هندى نيز درخواست متوكّل - خليفه عبّاسى - را پذيرفت. و آن گاه حضرت را در جمع عدّه اى دعوت كردند؛ و چون همگان در آن جلسه حضور يافتند، متوكّل مرا كنار خود نشانيد؛ و دستور داد تا سفره اطعام گسترانيدند. همين كه خواستند مشغول خوردن غذا شوند، شعبده باز هندى متوجّه حضرت هادى عليه السلام شد و حركات مخصوصى را انجام داد، كه چون حضرت دست به سوى نان دراز مى نمود، نان پرواز مى كرد؛ و تمامى افراد مى خنديدند.. و اين كار چند مرتبه تكرار شد، به ناچار، چون امام علىّ هادى عليه السلام چنين ديد، به عكس شيرى🦁 كه بر پرده ديوار نقش بسته بود، دستى زد و آن را مخاطب قرار داد و فرمود: اى شير! اين دشمن خدا را بگير و نابود كن. پس ناگهان شير به حالت يك حيوان واقعى در آمد و آن مرد شعبده باز هندى را بلعيد. و سپس حضرت خطاب به شير كرد و فرمود: اكنون به حالت اوّل بازگرد و همانند قبل روى پرده مجسّم شو. تمام افراد حاضر در مجلس با تماشاى ابن صحنه ، وحشت زده شده و متحيّرانه به يكديگر نگاه مى كردند. پس از آن، امام عليه السلام از جاى برخاست كه از مجلس خارج شود، متوكّل گفت : ياابن رسول اللّه! خواهش مى كنم بفرما بنشين و دستور دهيد تا شير آن مرد هندى را بازگرداند؟ حضرت فرمود: به خدا سوگند، ديگر او را نخواهيد ديد، آيا دشمن خدا را بر دوستان خدا مسلّط و چيره مى كنيد؟! و آن گاه، حضرت از آن مجلس خارج شد و دیگر کسی آن شخص را ندید. [1] البته نظیر این داستان برای امام رضا علیه السلام در کتاب عیون اخبار الرضا و پدر بزرگوارشان امام موسی کاظم در کتاب منتهی الآمال نقل شده است. همه ی این  کرامات و معجزات برمی گردد به مقام امامت و لذا فرق نمی کند که از کدام یک از معصومین صادر شده باشد. بنابر این صدور آن از چند معصوم لطمه ای به اصل داستان نمی زند. طبق این روایت شریف می توان پی برد که امام علیه السلام، مظهر اسم (المحیی و الممیت) خداوند بوده است. همانطور که آیا قرآن صراحت دارد بر آنکه حضرت عیسی مرده را زنده می کرد« وَأُحْيِي الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِ اللَّهِ [آل عمران49] و مردگان را به اذن خدا زنده می کنم.» و زنده شدن مرغان از فراز کوه ها به دعای حضرت  ابراهیم نیز از همین قبیل بوده است. ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ پی نوشت: شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات - / ج‏4 /ص 435 / الفصل السابع بيروت، چاپ: اول، 1425 ق. 🦁 (ع)🏴 🥀 به ما بپیوندید و ما را به دوستانتان معرفی کنید: 🌴💚🌴💚🌴💚🌴💚🌴 https://eitaa.com/m_rajabi57 🌴💚🌴💚🌴💚🌴💚🌴