eitaa logo
مِشْکات
104 دنبال‌کننده
878 عکس
186 ویدیو
4 فایل
#کشکولی_معنوی_و_متنوع: #دوره_کامل_قصه_های_قرآن_از_آغاز_خلقت_تا_رحلت_خاتم_انبیاء #داستان_های_واقعی_عاشقانه_جذاب #سلسله_مباحث_مهدویت_مهدی_شناسی #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قران_کریم #حکایت_ضرب_المثل_هاب_فارسی و..
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در زمان حضرت موسی خشکسالی پيش آمد. آهوان در دشت، خدمت موسی رسيدند كه ما از تشنگی تلف می شويم و از خداوند متعال در خواست باران كن. موسی به درگاه الهی شتافت و داستان آهوان را نقل نمود. خداوند فرمود: موعد آن نرسيده موسی هم برای آهوان جواب رد آورد. تا اينكه يكی از آهوان داوطلب شد كه برای صحبت و مناجات بالای كوه طور رود. به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران می آيد وگرنه اميدی نيست. آهو به بالای كوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتی به چشمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد. شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را خوشحال می كنم و توكل می نمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست. تا آهو به پائين كوه رسيد باران شروع به باريدن كرد موسي معترض پروردگار شد. خداوند به او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و اين پاداش توكل او بود. هیچوقت نا امید نشو. لحظه ی آخر شاید نتیجه عوض شود. همیشه توکلت به خدا باشد. ☀️ https://eitaa.com/m_rajabi57
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مِشْکات
🌿 #داستان_های_قرانی 🌿 🌿 #قسمت_۴۱ 🌿 🌿 #یوسف 🌿 برادران یوسف، باهم نزد پدر آمدند و لحنی احترام آمیز و
🌿 🌿 🌿 🌿 🌿 🌿 سروش آسمانی، در دل یوسف ندا در داد:  ای یوسف، آزرده خاطر و اندوهگین مباش. تو تنها نیستی. تو بی پشت و پناه نیستی. آنکس که مهر تو را در دل پدر افکند، آنکس که برادرانت را از کشتن تو منصرف ساخت، ترا نگهداری خواهد کرد. دوران سختی چاه پایان خواهد رسید. دیگر باره عزت و اقتدار خواهی یافت و این برادران سنگدل و حسود در برابر عظمت تو بخاک خواهند افتاد و تو جنایات امروزشان را قدرتمندانه به آنها خواهی گفت و غرق در شرمندگی و خجلشان خواهی کرد.  این الهام درونی، آنچنان یوسف را مطمئن و آرام ساخت که گوئی هم اکنون در آغوش گرم پدر و غرق نوازشها و بوسه های او است.  هنوز برادران از منطقه دور نشده بودند که کاروانی از راه رسید. کاروانیان به سوی مصر می رفتند و برای برداشتن آب، در آن نقطه فرود آمدند.  یکی از کاروانیان، کنار چاه آمد و دلو بزرگی را بدرون چاه فرستاد و پس از لحظه ای بخیال اینکه دلو پر از آب شده، آنرا بالا کشید. اما بجای آب نو جوانی زیبا و جذاب را درون دلو دید. کاروانیان مقدم او را گرامی داشتند و از دیدار او بسی خوشحال شدند.  برادران که از دور، همه چیز را زیر نظر داشتند، خود را به آنجا رساندند و گفتند: این نوجوان برده فراری ما است که ما در جستجوی او بوده ایم. در همانحال آهسته به گوش یوسف خواندند که اگر خود را معرفی کند و لب به تکذیب سخن آنان بگشاید کشته خواهد شد.  کاروانیان که مهر یوسف در دلشان افتاده بود، ببرادران گفتند: این غلام را بما بفروشید. برادران موافقت کردند و او را به قیمتی بسیار ارزان به یکی از متقاضیان فروختند.  کاروان بسوی مصر رهسپار شد و برادران با خیال آسوده بسوی خانه بازگشتند. آنها دیگر از جانب یوسف نگرانی نداشتند و تنها فکری که آنانرا تحت فشار قرار می داد ملاقات پدر و پاسخگوئی او بود.  باید طوری صحنه سازی کنند که پدر، دروغشان را راست پندارد و سخنشان را بپذیرد. بنابراین پیراهن یوسف را با کشتن حیوانی، خون آلود ساختند و باقیمانده روز را در صحرا ماندند که شب فرا رسد و در تاریکی شب تشخیص حرکات چهره آنها برای پدر قابل تشخیص نباشد و از سوئی دیگر، دیر آمدن آنها پدر را نگران کند و او را آماده شنیدن آن خبر دردناک سازد.  شبانگاه در حالی که پیراهن خون آلود یوسف در دستشان بود، گریه کنان بخانه بازگشتند. یعقوب که از دیر آمدنشان نگران و پریشان شده بود و گریه و شیون آنها بر نگرانیش افزوده بود با عجله پرسید: یوسف کجا است؟ چرا گریه میکنید؟ حرف بزنید.  _صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 💠 💎 بشارت امام کاظم علیه‌السلام به قیام مردی از قم 🔻امام كاظم ‌عليه‌السلام: رَجُلٌ مِن أهلِ قُم يَدعُو النّاسَ إلَي الحَقِّ يَجتَمِعُ مَعَهُ قَومٌ كَزُبَرِ الحَديِدِ 🔅 مردي از قم مردم را به حق فرا مي‌خواند و گروهي استوار چون پاره‌هاي آهن پيرامون او گرد مي‌آيند. 📚 بحارالأنوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶ ‌ ‌ •┈┈••✾••┈┈• https://eitaa.com/m_rajabi57
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرنوشت مقلدان خمينى چیزی جز شهادت نیست ♥️🥀 یاد و خاطره همه شهیدان وطن گرامی باد. 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 https://eitaa.com/m_rajabi57