eitaa logo
مِشْکات
104 دنبال‌کننده
878 عکس
186 ویدیو
4 فایل
#کشکولی_معنوی_و_متنوع: #دوره_کامل_قصه_های_قرآن_از_آغاز_خلقت_تا_رحلت_خاتم_انبیاء #داستان_های_واقعی_عاشقانه_جذاب #سلسله_مباحث_مهدویت_مهدی_شناسی #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قران_کریم #حکایت_ضرب_المثل_هاب_فارسی و..
مشاهده در ایتا
دانلود
مِشْکات
#قسمت_چهل_و یکم #تمام_زندگی_من: 💠 درخواست عجیب 💠   جرات نمی کردم برگردم ایران … من ب
: 🔹️ متاسفم 🔹️ بی صدا ایستادم یه گوشه … نمازش که تموم شد، بلند شد و رو به من گفت … - برای قبول دعوتم، اینقدر هم عجله لازم نبود … و خندید … با شنیدن این جمله، تازه به خودم اومدم … زبانم درست نمی چرخید … - شما مسلمان هستید آقای هیتروش؟ … پس چرا اون روز که گفتم مسیحی هستید، چیزی نگفتید … همون طور که سجاده اش رو جمع می کرد و توی کاور میذاشت با خنده گفت … - خوب اون زمان هنوز مسلمان نشده بودم … هر چند الان هم نمیشه گفت خیلی مسلمانم … هنوز به خوندن نماز عادت نکردم … علی الخصوص نماز صبح … مدام خواب می مونم … تازه اگر چیزی از قلم نیوفته و غلط نخونم … اون با خنده از نماز خوندن های غلط و عجیبش می گفت … و من هنوز توی شوک بودم … چنان یخ کرده بودم که کف دستم مور مور و سوزن سوزن می شد … - خدایا! حالا باید چه کار کنم؟ … - خانم کوتزینگه … مهمانی تولدی که براتون گرفتم رو قبول می کنید؟ … من واقعا علاقه مندم با پسر شما و خانواده تون آشنا بشم … توی افکار خودم غرق شده بودم که صدام کرد … مبهوت برگشتم سمتش و نگاهش کردم …  - حال شما خوبه؟ … به خودم اومدم …  - بابت این جواب متاسفم اما فکر نمی کنم دیگه بتونم برای کسی همسر خوبی باشم …     : 🔹️ مرد کوچک 🔹️   - اشکالی نداره … من چیز زیادی از اسلام و شیوه زندگی یه مسلمان بلد نیستم … شما می تونید استاد من باشید … هنوز نواقص زیادی دارم ولی آدم صبوری هستم … حتی اگر پاسخ شما برای همیشه منفی باشه … لازم نیست نگران من باشید … من به انتخاب شما احترام می گذارم … دستم روی دستگیره خشک شده بود … سکوت عمیقی بین ما حاکم شد … و بعد از چند لحظه، از اونجا اومدم بیرون… تمام روز فکرم رو به خودش مشغول کرده بود … ناخواسته تصاویر و حرف ها از جلوی چشمم عبور می کرد … سرم رو گذاشتم روی میز …  - خدایا! من با این بنده تو چه کار کنم؟ … شب، پدر و مادرم برام جشن کوچکی گرفته بودن … می خواستیم جشن رو شروع کنیم که پدرم مخالفت کرد … منتظر کسی بود … زنگ در به صدا در اومد … در رو که باز کردم یه شوک دیگه بهم وارد شد …  - آقای هیتروش، شما اینجا چه کار می کنید؟ … خندید … - برای عرض تبریک و احترام با پدرتون تماس گرفتم … ایشون هم برای امشب، دعوتم کرد … و بدون اینکه منتظر بشه تا برای ورود بفرمایید بگم، اومد تو…  با لبخند به پدر و مادرم سلام کرد … و خیلی محترمانه با پدرم دست داد … چشمش که به آرتا افتاد با اشتیاق رفت سمتش و دستش رو برای دست دادن بلند کرد … - سلام مرد کوچک … من لروی هستم … اون شب به شدت پدر و مادرم و آرتا رو تحت تاثیر قرار داده بود …   ...   http://eitaa.com/joinchat/263258191Cac5bfdefcc
: 🎂 🎂     بعد از بریدن کیک، پدرم بهش رو کرد و گفت … - ما رو ببخشید آقای هیتروش … درستش این بود که در مراسم امشب با شراب از شما پذیرایی می کردیم اما همون طور که می دونید دختر ما مسلمانه و این چیزها اینجا ممنوعه … با دلخوری به پدرم نگاه کردم … اون هم یه طوری جواب نگاهم رو داد که چشم هاش داد می زد … مگه اشتباه می کنم؟ … لروی به هر دوی ما نگاه کرد و با خنده گفت … - منم همین طور … هر چند هنوز نتونستم کاملا شراب رو ترک کنم … اما اگر بخورم، حتی یه جرعه … نماز صبحم قضا میشه … هر دوی ما با تعجب برگرشتیم سمتش … من از اینکه هنوز شراب می خورد … و پدرم از اینکه فهمید اونم مسلمانه … و بعد با حالتی بهم زل زد که ترجیح دادم از پنجره بیرون رو نگاه کنم … موقع بدرقه تا دم در دنبالش رفتم … خیلی سعی کردم چیزی نگم اما داشتم منفجر می شدم … - شما هنوز شراب می خورید؟ … با چنان حالتی گفت، من عاشق شرابم که ناخودآگاه یه قدم رفتم عقب … - البته همون موقع هم زیاد نمی خوردم … ولی دیگه … یه مکث کرد و دوباره با هیجان گفت …  - یه ماهه که مسلمان شدم … دارم ترک می کنم … سخت هست اما باید انجامش بدم … تا با سر تاییدش کردم … دوباره هیجان زده شد … - روحانی مرکز اسلامی بهم گفت ذره ذره کمش کنم … ولی سعی کنم نمازم قطع نشه و اول وقت بخونم … گفت اگه این کار رو بکنم مشکل شراب خوردنم درست میشه … راست می گفت … لروی هیتروش، کمتر دو ماه بعد، کاملا شراب رو ترک کرده بود …   ... http://eitaa.com/joinchat/263258191Cac5bfdefcc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ باید خلیل بود و بہ یار اعتماد کرد! گاهے بهشت در دل آتش فراهم است ... هر چہ از در و دیوار زمین مےبارد؛ فقط مخصوص همینجاست... مےبارند تا زنجیرهایے کہ بہ زمین بندمان کردھ اند را بگشایند... رمز رسیدن بہ گلستان بہشت ؛ چونان خلیل ✨، با اعتمادِ یار ، بہ دلِ آتش زدن، است! http://eitaa.com/joinchat/263258191Cac5bfdefcc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مِشْکات
#داستان_های_قرانی 🌴 🍁 #قسمت_هفتاد 🍁 💠 #تیه 💠 📒 #چهل_سال_سرگردانی
🌴 🌴 🌀 🌀 الم تر الی الملاء من بنی اسرائیل من بعد موسی اذ قالوا لبنی لهم ابعث لنا ملکا نقاتل فی سبیل الله... (سوره بقره: 246) 🍁 ، با رهبری یوشع ابن نون، قدم در سرزمین گذاشتند و در آنجا سکونت اختیار کردند. یوشع تا آخر عمرش را میان بنی اسرائیل گذارنید و به امور دینی و اجتماعی آنها قیام کرد. پس از وفات ، قضات بنی اسرائیل امور آنها را اصلاح می کردند، و از زمان وفات تا حدود سیصد و پنجاه سال، بنی اسرایئل پادشاهی نداشتند و اصلاح امور، به دست قاضی ها بود و پیامبران آن دوران هم راهنمای قضات و واسطه میان آنها و خداوند بودند.  🌀در این دوران بنی اسرائیل در معرض حملات ملت های همسایه خود از قبیل عمالقه، مدیانی ها، فلسطینیها و دیگران بودند، گاهی آنان و گاهی هم بنی اسرائیل در این جنگها غالب می شدند . در اواسط قرن چهارم پس از وفات موسی بود که بنی اسرائیل اقدام به جنگ با فلسطینی ها نمودند و در این جنگ تابوت عهد را که صندوقی بود جای اوراق تورات و ودایع نبوت همراه داشتند که باعث پیروزی آنها شود، ولی فلسطینی ها غلبه کردند و بنی اسرائیل را شکست دادند. 🌀بنی اسرائیل پس از آن روز که تابوت عهد را از دست دادند به ذلت و بدبختی افتادند و سالها در منتهای زبونی به سر بردند ولی ناگهای به خود آمدند و از زندگی ذلت بار خود احساس ناراحتی کردند بدین جهت نزد پیامبر زمان خود (صمویل) آمدند و اظهار داشتند که پادشاهی برای ما معین کن تا ما در رکاب او با دشمنان خود وارد جنگ شویم و سیادت از دست رفته خود را به دست آوریم. که از اخلاق و روحیات بنی اسرائیل آگاه بود و می دانست آنها مردمی سست و بی اراده و ناپایدارند به آنها گفت: من می ترسم که وقتی خداوند فرمان جنگ را بر شما بنویسد، شما سستی کنید و پشت به جنگ دهید و نافرمانی خداوند کنید و در نتیجه گرفتار عذاب خدا شوید. گفتند: برای چه سستی کنیم با اینکه دشمنان، ما را از وطن و خانه و فرزندانمان جدا کرده اند و تمام دواعی جنگ در ما موجود است و بنابراین محال است که ما در جنگ اهمال کنیم. صمویل گفت: خداوند متعال طالوت را پادشاه گردانید که تحت سرپرستی او با دشمنان خود بجنگید.  طالوت جوانی زیبا و آراسته و از نواده های بنیامین فرزند یعقوب بود در تمام بنی اسرائیل، جوانی به شایستگی او یافت نمیشد ولی از نظر مادی، تهیدست بود و ثروتی نداشت.  بنی اسرائیل تهیدستی و فقر او را عیبی بزرگ شمردند و گفتند: چگونه او بر ما پادشاه شود، با اینکه ما از او شایسته تریم و بعلاوه او ثروتی ندارد و جوانی فقیر و تهیدست است. صمویل گفت: خداوند او را برگزیده و بر شما پادشاه قرار داده و از نظر علم و دانش و نیروی بدنی، به او فزونی عطا فرموده است و نشانه پادشاهی او این است که عهد را به شما برگرداند.  از روزی که فلسطینی ها عهد را از بنی اسرائیل گرفتند، تا روزی که به دست طالوت با مقدماتی، به میان بنی اسرائیل برگشت، بیست سال و هفت ماه طول کشید.  طالوت با آوردن تابوت عهد، پادشاهی خود را ثابت کرد و بنی اسرائیل با رهبری او به سوی فلسطین حرکت کردند. هنگام حرکت، طالوت به آنها گفت:  خداوند شما را آزمایش می کند به نهری که به زودی به آن می رسیم. کسانی که از آن آب بیاشامند، از من نیستند و کسانیکه از آشامیدن آب آن خودداری کنند، از پیروان من خواهند بود.  در آن بیابان، تشنگی و عطشی شدید بر بنی اسرائیل غلبه کرد و چون به آن نهر رسیدند، بیشتر آنها نتوانستند خودداری کنند و از آن نوشیدند ولی تعداد کمی از آنان، بر نفس خویش مسلط شدند و لب به آن آب نزدند و اطاعت خدا را بر هوای نفس ترجیح دادند.  طالوت و آن چند نفر از نهر گذشتند ولی چون شماره نفراتشان کم بود، با خود می گفتند: ما را تاب مقاومت و جنگ و سپاهیانش نیست. مردی است شجاع و نیرومند و دارای سپاهی مجهز. ما کجا و آن گروه نیرومند کجا؟  مؤمنان قوم، آنها را دلداری داده می گفتند: چه بسیار اتفاق افتاده که یک سپاه کوچک بر لشگری بزرگ به اذن خدا، غلبه کرده و پیروز شده اند. بنابراین، کمیِ افراد دلیل بر شکست خوردن نیست... ... وفی http://eitaa.com/joinchat/263258191Cac5bfdefcc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از تو سنگ ، آب شد همه بی‌تاب شد سردار دل‌ها حامی زینب بودی آخر از دعایش جسم تو چون شد   علی امیریان ۱:۲۰دقیقه لعنتی http://eitaa.com/joinchat/263258191Cac5bfdefcc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا