مِشْکات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 📝 #داستانهای_قرانی 📝 💠 #قسمت ۱۴۳💠 📍#بخش_اول📍 ✅ #غدیر: ✅ 🌴پر ماجراترین روزها
📝 #داستانهای_قرانی 📝
💠 #قسمت ۱۴۴ 💠
📍#بخش_دوم📍
✅ #غدیر: ✅
🌴پر ماجراترین روزهای تاریخ اسلام🌴
بنابر نظر بزرگترین نویسندگان اهل سنت:
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین. (سوره مائده: 67
☀️روز بسیار گرمی بود.
زیر سایه بانها، اذان ظهر گفته شد. نماز را به جماعت خواندند.
گرمی هوا به حدی بود که مردم، گوشه عبای خود را روی سر و گوشه دیگرش را زیر پای خود قرار داده بودند که از شدت حرارت کمی آسوده شوند.
#نماز به پایان رسید و سپس رسول اکرم(ص) بر منبری که از جهاز شتران ترتیب داده شده بود، بالا رفت و در برابر آن اجتماع عظیم که همه، برای استماع بیانات او، سراپاگوش شده بودند، این #خطبه را به صدای بلند ایراد کرد.
(الحمد لله و نستعینه و نؤمن به، و نتوکل علیه، و نعوذ بالله من شرور انفسنا، و من سیئات اعمالنا، الذی لاهادی لمن ضل و لامضل لمن هدی و اشهد ان لا اله الا الله، و ان محمداً عبده و رسوله. اما بعد. ایها الناس قد نبانی اللطیف الخبیر انه...)
یعنی:
(حمد و سپاس مخصوص خداوند یکتا و بی همتا است. در تمام شؤون زندگی از ذات مقدسش مدد می خواهیم و به آن قادر نادیده ایمان داریم و در کارها بر او توکل می کنیم و از شروری که از جانب دشمن خانگی ( #نفس_اماره ) متوجه ما است به او پناه می بریم و از کارهای ناروای خویش، خود را در پناه لطف و عنایت او قرار می دهیم. خداوندی که هر که را به حال خود واگذارد و لطفش را از او بردارد، دیگر هدایت کننده ای نخواهد داشت و هر که را در پرتو نور هدایت خود قرار دهد، کسی قادر به گمراه ساختن او نخواهد بود.
گواهی می دهم که خدائی جز ذات لایزال او نیست و محمد بنده و پیامبر اوست.
اما بعد. با قرائنی که در دست است احتمال می رود اجل من برسد و دعوت حق را اجابت کنم و از میان شما بروم. نکته مهم آن است که من و شما در پیشگاه خداوند مسؤول خواهیم بود. شما چه می گوئید؟؟
🌴مردم را گوشه و کنار گفتند:
"شهادت می دهیم که تو ای رسول محترم، دستورات خدا را ابلاغ نمودی، مردم را پند و اندرز دادی و نهایت کوشش را در راه ارشاد بندگان خدا بکار بردی. خدایت جزای خیر دهد."
فرمود:
(آیا شهادت نمی دهید که خدائی جز خدای قادر متعال نیست و محمد بنده و رسول او است و بهشت و دوزخ و مرگ و قیامت همه حق است و روز رستاخیز، خداوند مردگان را برای محاسبه برخواهد انگیخت؟!)
گفتند:
"به تمام این مطالب شهادت می دهیم."
سپس فرمود:
(ای مردم! در روز رستاخیز همه شما به حضور من خواهید آمد. اینک بنگرید که با دو #امانت_گرانمایه و نفیسی که به شما می سپارم چه خواهید کرد!)
یکی از میان جمعیت پرسید: آن دو #امانت چیستند؟
فرمود:
امانت بزرگتر، #قرآن_کریم کتاب آسمانی خداوند است که از یک سوی به ذات مقدس حق و از سوی دیگر با شما مرتبط است.
این ارتباط و پیوند را حفظ کنید و از راهنمائی های آن استفاده نمائید تا گمراه نشوید.
امانت دوم، عترت و اهلبیت منند. خداوند به من خبر داده که آن دو، از هم جداشدنی نیستند.
بیدار باشید و هماهنگی خود را با آن دو، حفظ کنید تا به راه باطل نیفتید...
#ادامه_دارد..
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء_سیدمحمدصوفی
https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
📝 #داستانهای_قرانی 📝
💠 #قسمت ۱۴۴💠
📍#بخش_سوم📍
✅ #غدیر: ✅
🌴پر ماجراترین روزهای تاریخ اسلام🌴
بنابر نظر بزرگترین نویسندگان اهل سنت:
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین. (سوره مائده: 67)
(ماجرای غدیر طبق نظر و نوشته بزرگترین نویسندگان اهل سنت)
📝غیر از #حسان_بن_ثابت، ده ها نفر از بزرگان اصحاب #پیغمبر(ص) و تابعین و سایر طبقات مؤمنین حدیث غدیر را به شعر درآورده و اثری جاویدان از خود به یادگار گذاشته اند.
سپس رسول اکرم(ص) دستور فرمود حاضرین با علی(ع) #بیعت کنند و او را #امیرالمومنان خطاب نمایند.
بی درنگ مراسم بیعت آغاز شد و مطابق نقل مورخین، نخستین کسی که با #علی(ع) بیعت کرد و به عنوان امیر المومنین به او سلام نمود، #عمر بود که جلو آمد و گفت:
(السلام علیک یا امیر المومنین. #بخ بخ لک. اصبحت مولای و مولا کل مومن و مومنة.)
یعنی:
درود بر تو ای امیرمومنان. شاد باش که ولی من و ولی هر مرد و زن با ایمان شدی.
بعد از او ، #ابوبکر و سایر طبقات مسلمان دست بیعت به علی دادند و او را به جانشینی و #خلافت رسول اکرم(ص) تبریک و تهنیت گفتند.
📝روز غدیر (هیجدهم #ذیحجه) به همین مناسبت یکی از اعیاد رسمی است که از دوران رسول اکرم(ص) تاکنون مورد اعتنا و توجه بوده و حتی طبقات بسیاری از اهل سنت نیز به عظمت این روز معترفند.
بیرونی در کتاب الاثارالباقیة می نویسد: روز غدیر از اعیادی است که عموم مسلمین، آن را روز سرور می شمارند.
این طلحه شافعی در کتاب مطالب السوال می نویسد:
روز #غدیرخم، عید رسمی شد.
زیرا در آن روز رسول اکرم(ص) مقام رفیع و پایگاه ارجمندی برای علی(ع) مقرر نمود و او را از میان تمام مردم به این مقام، مشرف گردانید.
آری، در حالیکه پادشاهان و سلاطین، روز تاجگذاری خود را عید قرار می دهند و مجالس جشن و سرور برپا نموده، سخنرانی ها، شعرها و ضیافتها ترتیب می دهند، آیا شایسته نیست که در روز غدیر، یعنی روز تاجگذاری مولی امیرالمؤمنین علی(ع) که رهبری اسلامی و ولایت دینی مسلمین به او سپرده شد، مراسمی باشکوه، برپا شود؟!
طایفه امامیه (شیعیان) - ایدهم الله - همیشه به این روز بزرگ احترام گذاشته و می گذارند و آن را از اعیاد رسمی خود به شمار می آورند و عالی ترین مراسم را در شب و روز غدیر برگزار می کنند.
#ادامه_دارد..
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء_سیدمحمدصوفی
https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
📝 #داستانهای_قرانی 📝
💠 #قسمت ۱۴۷💠
📍#بخش_پنجم📍
✅ #غدیر: ✅
🌴پر ماجراترین روزهای تاریخ اسلام🌴
بنابر نظر بزرگترین نویسندگان اهل سنت:
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین. (سوره مائده: 67)
...اهل حدیث معتقدند که #پیغمبراکرم(ص) بارها به سوی علی نظر کرد و گفت:
این برادر من است.
و حدیث از #ابوهریره بدست ما رسیده که رسول اکرم(ص) در یکی از مجامع، به اصحاب خود فرمود:
اگر میل دارید علم #آدم و عزم #نوح و خوی #ابراهیم و مناجات #موسی و زهد #عیسی و هدایت #محمد(ص) را در یک نفر جمع ببینید، نگاه کنید به کسی که هم اکنون به سوی شما می آید.
مردم گردن کشیدند و دیدند علی بن ابیطالب است.
مردی نزد رسول اکرم(ص) از علی ع شکوه کرد.
پیغمبر فرمود:
از علی چه می خواهید؟ از علی چه می خواهید؟ از علی چه می خواهید؟ علی از من است و من از علی، و او بعد از من سرور همه مردم با ایمان است.
پیغمبر اسلام(ص)، علی را به سوی یمن فرستاد. گروهی از همراهان، از او خواستند که شتران بیت المال را به آنها تسلیم کند تا سوار شوند و شتران خود را لختی آسوده گذارند.
علی(ع) اجابت نکرد و تقاضای آنها را رد نمود.
چون به #مدینه بازگشتند، شکایت نزد رسول خدا(ص) بردند و سعد بن مالک سخنگوی آن قوم بود.
گفت: ای رسول خدا! از علی درشتی دیدم و بدرفتاری... و شرحی درباره روش علی ع، به عرض رسانید.
رسول اکرم(ص) دست بر ران او زد و گفت: ای سعد بن مالک! درباره علی سخن را کوتاه کن. به خدا سوگند می دانی که وجود او وقف در راه خدا است.
✅از این احادیث و غیر آن که ذکر نکردیم، معلوم می شود که رسول اکرم(ص) علی را برادر خود می شمرد. علی(ع) نیز از این برادری، بی اندازه شاد بود و نیز پیغمبر اسلام نظر مردم را به مزایای انسان کامل که در شخصیت علی مجسم بود، متوجه می ساخت، تا بدانند او بهترین کسی است که می تواند پس از وی، شرایط رسالت را به انجام برساند.
✅در روایات صحیحه حکایاتی آمده که ثابت می کند اوضاع نیز با یگانگی محمد و علی علیهماالسلام مساعدت می کرد و احوال و اوضاع را چنان آماده می ساخت که از #علی(ع) خصایصی ظاهر شود که دیگری با او شریک نباشد.
یکی آنکه علی در #کعبه متولد شد که قبله مسلمین است و این ولادت وقتی اتفاق افتاد که دعوت اسلامی در روح محمد(ص) مخمر شده و آن را ظاهر نکرده بود و منزل او منزل ابیطالب، و پدر علی(ع) بود.
علی نخستین بار که چشم باز کرد، محمد(ص) و خدیجه را دید،
نماز می گذاردند و نخستین کس بود که ایمان آورد و هنوز به سن جوانی نرسیده بود. چون او را ملامت کردند که بدون اجازه پدرت چرا اسلام را پذیرفتی؟ فوراً جواب داد:
خداوند بدون اجازه پدرم #ابوطالب مرا آفرید. اینک چه لزومی دارد که برای بندگی خداوند، از پدر اجازه بخواهم؟!
مدتها گذشت که دین اسلام در خانه محمد محصور بود.
فقط خود پیغمبر و همسرش خدیجه و پسر عمش علی و غلامش زیدحارثه مسلمان بودند.
#ادامه_دارد...
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء_سیدمحمدصوفی
https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌹 #داستانهای_قرانی 🌹
📚 #قسمت۱۳۸📚
🌷 #داستان #مباهله 🌷
#بخش_دوم
فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61)
📝باری، هیئت #نجران در حالیکه جامه های ابریشم گرانبها پوشیده بودند و انگشترهای طلا در دست داشتند، به #مدینه وارد شدند و در مسجد به حضور #پیغمبراسلام(ص) آمدند. رسول خدا که آنان را با چنان وضعی دید، جواب سلامشان را نداد و اعتنائی به آنها نکرد.
📝نجرانیان، با آن لباس ها و وضع شاهانه آمده بودند که خود را در نظر مسلمانان بزرگ جلوه دهند.
ولی بی اعتنائی رسول اکرم(ص) موجب شد که عموم مسلمین به آنان بی اعتنائی کنند و عملاً آنها را تادیب نموده، بفهمانند که شخصیت انسان، به لباس زیبا و انگشتر طلا نیست.
سه روز، آن هیئت در مدینه سرگردان و بلاتکلیف بودند و بالاخره به راهنمائی امیرالمومنین #علی(ع) وضع خود را تغییر دادند و لباس معمولی پوشیدند و زر و زیورها را از خود دور کردند و به حضور پیغمبر آمدند.
رسول اکرم(ص) آنان را پذیرفت و به مذاکره پرداخت.
نکته ای که در این مورد نباید از نظر دور داشت آن است که، نجرانیان مراسم دینی خود را در مسجد پیغمبر انجام می دادند و با اینکه بر مسلمانان ناگوار بود، رسول اکرم(ص) اجازه داد که آنها با کمال آزادی در مسجد، اعمال دینی خود را اجرا کنند و با این روش ثابت کرد که اسلام دین حریت و آزادی است و بیگانگان نیز می توانند به مجامع مسلمین بیایند و سخنان خدا را بشنوند و بسوی حق راهنمائی شوند.
در آغاز مذاکرات، نجرانیان پرسیدند:
ما را به چه دعوت می کنی؟
فرمود: شما را دعوت می کنم بسوی خدای یگانه که شریک و همتائی ندارد و اینکه من پیغمبر و فرستاده خدایم و اینکه عیسی بنده خدا و آفریده او است.
گفتند:
اگر واقعاً #عیسی بنده خدا است و فرزند خدا نیست، پس پدر او کیست؟
رسول خدا به دستور وحی به آنها فرمود: شما درباره آدم چه عقیده ای دارید؟
آیا آدم بنده و مخلوق خدا بوده یا نه؟
گفتند: آری.
فرمود: پدر او کیست؟
مسیحیان متحیر ماندند که چه بگویند. رسول اکرم(ص) این آیه را بر آنها خواند:
*ن مثل عیسی عند الله کمثل ادم خلقه من تراب (آل عمران:59)
یعنی:
همانا مثل خلقت عیسی (بدون پدر) مانند خلقت آدم است که (بدون پدر و مادر) خداوند او را از خاک آفرید و به اراده خود او را انسانی کامل قرار داد.
مسیحیان نجران، بنای مجادله را گذاشتند و حاضر نشدند که بپذیرند عیسی، پسر خدا نیست و بنده خدا است و چون از بحث و استدلال نتیجه ای گرفته نشد، رسول اکرم(ص) آنان را به مباهله دعوت کرد، که طرفین در پیشگاه خداوند لب به نفرین بگشایند و هر کدام که بر حق نیستند و دروغ می گویند، به عذاب الهی گرفتار شوند.
📝هیئت نجران، این پیشنهاد را عادی تلقی کردند و قبول نمودند که با رسول خدا مباهله کنند. ولی پس از آن، به اهمیت مطلب پی بردند و از این کار سخت مضطرب و نگران شدند..
#ادامه_دارد..
https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴
🌹 #داستانهای_قرانی 🌹
📚 #قسمت ۱۳۷📚
🌷#داستان #مباهله 🌷
فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61)
🖍️بین #مکه و #مدینه شهری بود که نجران نامیده می شد.
اهالی شهر در آغاز بت پرست بودند و سپس به کیش یهود در آمدند و پس از مدتی، به ارشاد یکی از مسیحیان، دین #مسیح را پذیرفتند.
📝 #ذونواس (پادشاه حمیر) که #یهودی بود و میل داشت یهودیت را در همه جا آئین رسمی اعلام کند، به نجران حمله کرد و گروهی از مسیحیین آن را در شعله های سوزان آتش سوزانید.(43)
با اینکه بسیاری از مسیحیان نابود شدند، ولی پس از زوال قدرت ذونواس، مجدداً مذهب مسیح رواج یافت و مردم به نصرانیت روآوردند.
در نجران معبدی وجود داشت که در مقابل کعبه معظمه ساخته شده بود و جمعی از بزرگان و راهبان، در آن معبد به عبادت اشتغال داشتند.
📝مهمترین شخصیت های نجران سه نفر به نامهای: عاقب (عبدالمسیح) و ایهم (معروف به سید) و ابوحارثة بن علقمه که اولی فرماندار و حاکم نجران و دومی از محترمین و خدمت گذاران جامعه و سومی رهبر روحانی و اسقف نجران بشمار می آمد.
رسول محترم اسلام(ص) به منظور دعوت نجرانیان به اسلام، نامه ای به اسقف آن شهر نوشت و مضمون نامه این بود:
#بسم_الله الرحمن الرحیم.
نامه ای است از محمد فرستاده خدا بسوی اسقف نجران. اگر اسلام را بپذیرید و در برابر سخن حق تسلیم باشید، من حمد خدا که معبود ابراهیم و اسحق و یعقوب است، بسوی شما می فرستم و پس از آن، شما را از ذلت پرستش مخلوق، به عزت پرستش خداوند دعوت می کنم و از ولایت و حکومت بندگان بسوی ولایت پروردگار جهان می خوانم. در صورتی که از پذیرفتن اسلام امتناع دارید، باید بر طبق مقررات، جزیه بپردازید و اگر از آن هم خودداری کنید. به شما اعلان جنگ می دهم. والسلام.
📝نامه توسط چهار نفر از اصحاب رسول خدا(ص) به #نجران فرستاده شد و وقتی اسقف، نامه را دریافت کرد و از مضمون آن مطلع شد، سخت مضطرب و نگران گردید و ترسی عظیم در دل او راه یافت. آنگاه برای بدست آوردن راه حل، چند تن از رجال و بزرگان را احضار کرد و مطلب را به آنان اطلاع داد و نظرشان را جویا شد.
شرجیل که از مردان نامی نجران و به همین منظور احضار شده بود، اظهار داشت: تو خود می دانی که خداوند به ابراهیم خلیل وعده فرموده که از ذریه فرزندش اسماعیل، پیامبری برانگیزد. ولی در این مورد من صلاحیت اظهار نظر ندارم. اگر از کارهای اجتماعی و سیاسی بود، می توانستم نظر خود را بگویم.
نفر دوم از احضار شدگان، مردی از بزرگان حمیر، به نام عبدالله بن شرحبیل بود. او نیز خود را شایسته اظهار نظر در این امر نبودت و رسالت ندید و گفت: من در مورد کارهای دنیوی و امور اجتماعی می توانم به شما کمک فکری کنم. ولی در این مسائل تخصصی ندارم.
جبار بن فیض، سومین شخصیتی بود که برای مشورت احضار شد. او هم جوابی ماند دیگران داد و خود را لایق و صالح ندید که در این گونه امور دخالت کند.
📝بدیهی است که اسقف از نظر اطلاعات دینی، نیازمند به مشورت دیگران نبود و نگرانیش فقط از این نظر بود که مبادا به واسطه مسلمان شدن نجرانیها ریاست و حکومت او، دستخوش فنا و زوال شود.
چون اسقف از مشاورین خود نتیجه ای نگرفت، صلاح در این دید که به آراء عمومی مراجعه کند و از همه مردم نظر بخواهد. عقیده اکثریت مردم بر این بود که هیئتی به مدینه اعزام شوند و درباره محمد تحقیقاتی نموده، گزارشی تهیه کنند. آنگاه تصمیم قطعی اتخاذ شود.
📝به دنبال این جریان، هیئتی مرکب از شصت نفر به سوی مدینه رهسپار شدند و در راس آنها حاکم نجران و اسقف نامبرده قرار داشتند.
در بین راه مرکب اسقف پایش لغزید و او را بر زمین زد.
برادر او که ملازم رکابش بود، سخنی جسارت آمیز به رسول محترم اسلام گفت.
اسقف با حال خشم بر برادرش لعنت فرستاد و گفت:
چرا به #محمد بد می گوئی؟
او همان #پیغمبرموعود است که ما انتظار او را داریم.
گفت: در صورتیکه چنین است، چرا او را تصدیق نمی کنی و مسلمان نمی شود؟!
گفت: مسیحیان این همه مال و ثروت و خدم حشم به ما داده اند و مایل به مسلمانی نیستند.
اگر ما پیرو اسلام شویم، تمام این مزایا را از دست خواهیم داد.
این سخن در دل برادر اسقف اثر گذاشت و بالنتیجه پس از شرفیابی خدمت رسول اکرم(ص) مسلمان شد.
#ادامه_دارد..
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء_سیدمحمدصوفی
https://eitaa.com/m_rajabi57
#داستانهای_قرانی
#قسمت۱۳۹
#بخش_سوم:
🌴 🌴 #داستان #مباهله 🌴🌴
فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61)
..بامداد روز بعد، اجتماعی عظیم از مردم مدینه در بیرون شهر دیده می شد و گروهی بی شمار برای تماشای مباهله گرد آمده بودند.
در آن حال مشاهده کردند که #پیغمبراکرم(ص) با #امیرالمومنین(ع) و دو فرزندش حسن و حسین در حالیکه دست آنها در دست پیغمبر بود و بانوی بزرگوار اسلام فاطمه زهرا(ع) پشت سر ایشان بود، از راه رسیدند و محلی را برای مباهله در نظر گرفتند.
به اتفاق تمام نویسندگان و مفسرین شیعه و سنی، رسول اکرم(ص) غیر از امیرالمومنین و #فاطمه و #حسن و #حسین که تنها مصداق آیه:
قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسناو انفسکم... بودند، هیچ کس را همراه نبرد و در آن روز صریحاً فرمود:
اللهم هولاء اهل بیتی.
#پروردگارا اینان اهل بیت منند.
مسیحیان که از دور ناظر ورود رسول اکرم(ص) بودند، بر خلاف انتظار خود دیدند که آن حضرت با جمعیت و ازدحام نیامده و فقط یک مرد و یک زن و دو پسر با خود آورده است.
پرسیدند که همراهان پیغمبر با او چه نسبتی دارند؟
گفته شد: که اینان محبوب ترین مردم نزد رسول محترم اسلام هستند.
یکی فاطمه دختر او و دیگری علی داماد و پسر عمش و آن دو پسر، فرزندان دختر او، حسن و حسین می باشند.
شرجیل که از خردمندان و بزرگان هیئت نجران بود، به یاران خود گفت: به خدای جهان سوگند من صورت هائی می بینم که اگر از خداوند درخواست کنند کوه ها را متلاشی کند، در خواستشان را رد نمی کند.
از اقدام به مباهله بر حذر باشید.
هیچ کس با پیغمبری از پیغمبران مباهله نکرد، مگر اینکه هلاک شد.
گروهی از دانشمندان آن قوم، نزد عاقب (فرماندار و حاکم #نجران) گرد آمدند. به تبادل نظر پرداختند. عاقب گفت: آقایان! شما خودتان می دانید، #محمد همان پیغمبری است که #مسیح(ع) #بعثت او را بشارت داده. اگر به شما نفرین کند، همه هلاک می شوید.
شرجیل اظهار داشت: به عقیده من مطلب خیلی مهم تر و خطرناک تر از آن است که شما فکر می کنید. اگر محمد مرد دنیا طلب و ریاست خواهی بود، اول کسی که با او می جنگید، ما بودیم. ولی علائم و آثاری که در دست داریم نشان می دهند که او فرستاده خدا است و مباهله با او نابود کننده ما خواهد بود. صلاح در این است که مباهله را موقوف سازیم و کار را به مصالحه خاتمه دهیم و چون محمد، مردی آراسته و منصف است، خودش را به حکمیت انتخاب می کنیم و هر طور نظر داد و حکم کرد، می پذیریم.
حاضرین جلسه، نظریه شرجیل را تصویب کردند و به دنبال آن، پیامی به رسول اکرم(ص) فرستادند که از مباهله درگذر و تو خودت در میان ما حکم باش و کار را با مصالحه خاتمه بده.
رسول اکرم(ص) با پیشنهاد آنها موافقت کرد و صلح نامه ای به خط امیرالمومنین علی(ع) و تعیین جزیه سبک و آسانی که سالیانه بپردازند، تنظیم گردید و کار خاتمه یافت.
در پایان این بحث شایسته است داستان کوتاهی که مسلم، در صحیح خود نقل کرده، به نقل از کتاب غایة المرام ذکر کنیم:
#معاویه به #سعدابن ابی وقاص گفت: چرا به ابوتراب (کنیه امیرالمومنین) دشنام نمی دهی؟!
سعد گفت:
سه چیز از رسول الله(ص) شنیده ام که اگر یکی از آنها درباره من بود، در نظرم بهتر از شتران نجیب و اصیل دنیا ارزش داشت.
#اول - آنکه در یکی از جنگ ها (جنگ #تبوک) پیغمبر اکرم(ص)، علی را به جانشینی خود در مدینه گذاشت. #علی گفت: یا رسول الله! مرا نزد زنها و بچه ها می گذاری؟!
فرمود: ایا راضی نیستی که نسبت به من چون #هارون نسبت به #موسی باشی؟! جز آنکه پیغمبری پس از من نیست.
#دوم _ آنکه، در روز #خیبر، رسول اکرم(ص) فرمود:
فردا علم را به مردی می دهم که خدا و رسولش را دوست، و خدا و رسول هم او را دوست داشته باشند.
سعد می گوید هر کی از ما انتظار داشتیم که آن مرد باشیم.
چون فردا شد، پیغمبر(ص) فرمود:
علی را نزد من بخوانید.
علی را با اینکه مبتلا به درد چشم بود حاضر نمودند.
پیغمبر(ص) آب دهان به چشمش کشید و درد چشمش زایل گردید. سپس پرچم را بدست او داد و خداوند بدست او، #فتح را نصیب مسلمانان گردانید.
#سوم _ آنکه، چون آیه:
قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم...
نازل شد،
#پیغمبر(ص) #علی و #فاطمه و #حسن و #حسین را طلبید و فرمودند:
(خدایا اینان اهل بیت منند.)
#ادامه_دارد..
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء
https://eitaa.com/m_rajabi57
#داستانهای_قرانی
#قسمت۱۴۰
#بخش_چهارم:
🌴 🌴 #داستان #مباهله 🌴🌴
فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61).)
چون آیه:
قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم...
نازل شد،
#پیغمبر(ص) #علی و #فاطمه و #حسن و #حسین را طلبید و فرمودند:
خدایا اینان اهل بیت منند.
📚آیه #مباهله و جریان مباهله رسول اکرم(ص) با #مسیحیان نجران، سندی قرآنی بر عظمت اهلبیت عصمت علیهم السلام است که شیعه و سنی اعتراف دارند که در آن روز تاریخی، رسول اکرم(ص) جز علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، کسی را همراه نبرد.
علما و مفسرین شیعه در این مورد اتفاق نظر دارند و در میان علماء اهل سنت نیز، کسانیکه احادیث مربوط به مباهله را بهمین صورت نقل کرده اند فراوانند.
قاضی نور الله شوشتری در جلد سوم از کتاب نفیساحقاق الحق طبع جدید، صفحه 46 می گوید:
#مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند که #ابنائنا در آیه فوق اشاره به حسن و حسین و نسائنا اشاره به فاطمه و انفسنا اشاره به علی علیهم السلام است. سپس (در پاورقی کتاب مزبور) از حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت نقل می کند که آنها تصریح کرده اند که آیه مباهله درباره اهل بیت نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا صفحه 76 مشروحاً آورده است.
از جمله شخصیت های سرشناسی که این مطلب در کتب آنها نقل شده افراد زیر هستند:
1. صحیح مسلم، جلد 7 صفحه 120.
2. مسند احمد ابن حنبل، جلد 1 صفحه 185.
3. تفسیر طبری، جلد 3 صفحه 192.
4. مستدرک حاکم، جلد 3 صفحه 150.
بقیه منابع و مدارک را علاقه مندان می توانند در کتابتفسیر نمونه جلد 2 صفحه 240 و سایر تفاسیر معتبر شیعه بررسی و مطالعه نمایند.
#ادامه_دارد..
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء_سیدمحمدصوفی
https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
#داستانهای_قرانی
#قسمت۱۴۰
#بخش_چهارم:
🌴 🌴 #داستان #مباهله 🌴🌴
فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61).)
چون آیه:
قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم...
نازل شد،
#پیغمبر(ص) #علی و #فاطمه و #حسن و #حسین را طلبید و فرمودند:
خدایا اینان اهل بیت منند.
📚آیه #مباهله و جریان مباهله رسول اکرم(ص) با #مسیحیان نجران، سندی قرآنی بر عظمت اهلبیت عصمت علیهم السلام است که شیعه و سنی اعتراف دارند که در آن روز تاریخی، رسول اکرم(ص) جز علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، کسی را همراه نبرد.
علما و مفسرین شیعه در این مورد اتفاق نظر دارند و در میان علماء اهل سنت نیز، کسانیکه احادیث مربوط به مباهله را بهمین صورت نقل کرده اند فراوانند.
قاضی نور الله شوشتری در جلد سوم از کتاب نفیساحقاق الحق طبع جدید، صفحه 46 می گوید:
#مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند که #ابنائنا در آیه فوق اشاره به حسن و حسین و نسائنا اشاره به فاطمه و انفسنا اشاره به علی علیهم السلام است. سپس (در پاورقی کتاب مزبور) از حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت نقل می کند که آنها تصریح کرده اند که آیه مباهله درباره اهل بیت نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا صفحه 76 مشروحاً آورده است.
از جمله شخصیت های سرشناسی که این مطلب در کتب آنها نقل شده افراد زیر هستند:
1. صحیح مسلم، جلد 7 صفحه 120.
2. مسند احمد ابن حنبل، جلد 1 صفحه 185.
3. تفسیر طبری، جلد 3 صفحه 192.
4. مستدرک حاکم، جلد 3 صفحه 150.
بقیه منابع و مدارک را علاقه مندان می توانند در کتابتفسیر نمونه جلد 2 صفحه 240 و سایر تفاسیر معتبر شیعه بررسی و مطالعه نمایند.
#ادامه_دارد..
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء_سیدمحمدصوفی
https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌴🌴🌴🌴🌴
🌹 #داستانهای_قرانی 🌹
📚 #قسمت ۱۳۷📚
🌷#داستان #مباهله 🌷
فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61)
🖍️بین #مکه و #مدینه شهری بود که نجران نامیده می شد.
اهالی شهر در آغاز بت پرست بودند و سپس به کیش یهود در آمدند و پس از مدتی، به ارشاد یکی از مسیحیان، دین #مسیح را پذیرفتند.
📝 #ذونواس (پادشاه حمیر) که #یهودی بود و میل داشت یهودیت را در همه جا آئین رسمی اعلام کند، به نجران حمله کرد و گروهی از مسیحیین آن را در شعله های سوزان آتش سوزانید.(43)
با اینکه بسیاری از مسیحیان نابود شدند، ولی پس از زوال قدرت ذونواس، مجدداً مذهب مسیح رواج یافت و مردم به نصرانیت روآوردند.
در نجران معبدی وجود داشت که در مقابل کعبه معظمه ساخته شده بود و جمعی از بزرگان و راهبان، در آن معبد به عبادت اشتغال داشتند.
📝مهمترین شخصیت های نجران سه نفر به نامهای: عاقب (عبدالمسیح) و ایهم (معروف به سید) و ابوحارثة بن علقمه که اولی فرماندار و حاکم نجران و دومی از محترمین و خدمت گذاران جامعه و سومی رهبر روحانی و اسقف نجران بشمار می آمد.
رسول محترم اسلام(ص) به منظور دعوت نجرانیان به اسلام، نامه ای به اسقف آن شهر نوشت و مضمون نامه این بود:
#بسم_الله الرحمن الرحیم.
نامه ای است از محمد فرستاده خدا بسوی اسقف نجران. اگر اسلام را بپذیرید و در برابر سخن حق تسلیم باشید، من حمد خدا که معبود ابراهیم و اسحق و یعقوب است، بسوی شما می فرستم و پس از آن، شما را از ذلت پرستش مخلوق، به عزت پرستش خداوند دعوت می کنم و از ولایت و حکومت بندگان بسوی ولایت پروردگار جهان می خوانم. در صورتی که از پذیرفتن اسلام امتناع دارید، باید بر طبق مقررات، جزیه بپردازید و اگر از آن هم خودداری کنید. به شما اعلان جنگ می دهم. والسلام.
📝نامه توسط چهار نفر از اصحاب رسول خدا(ص) به #نجران فرستاده شد و وقتی اسقف، نامه را دریافت کرد و از مضمون آن مطلع شد، سخت مضطرب و نگران گردید و ترسی عظیم در دل او راه یافت. آنگاه برای بدست آوردن راه حل، چند تن از رجال و بزرگان را احضار کرد و مطلب را به آنان اطلاع داد و نظرشان را جویا شد.
شرجیل که از مردان نامی نجران و به همین منظور احضار شده بود، اظهار داشت: تو خود می دانی که خداوند به ابراهیم خلیل وعده فرموده که از ذریه فرزندش اسماعیل، پیامبری برانگیزد. ولی در این مورد من صلاحیت اظهار نظر ندارم. اگر از کارهای اجتماعی و سیاسی بود، می توانستم نظر خود را بگویم.
نفر دوم از احضار شدگان، مردی از بزرگان حمیر، به نام عبدالله بن شرحبیل بود. او نیز خود را شایسته اظهار نظر در این امر نبودت و رسالت ندید و گفت: من در مورد کارهای دنیوی و امور اجتماعی می توانم به شما کمک فکری کنم. ولی در این مسائل تخصصی ندارم.
جبار بن فیض، سومین شخصیتی بود که برای مشورت احضار شد. او هم جوابی ماند دیگران داد و خود را لایق و صالح ندید که در این گونه امور دخالت کند.
📝بدیهی است که اسقف از نظر اطلاعات دینی، نیازمند به مشورت دیگران نبود و نگرانیش فقط از این نظر بود که مبادا به واسطه مسلمان شدن نجرانیها ریاست و حکومت او، دستخوش فنا و زوال شود.
چون اسقف از مشاورین خود نتیجه ای نگرفت، صلاح در این دید که به آراء عمومی مراجعه کند و از همه مردم نظر بخواهد. عقیده اکثریت مردم بر این بود که هیئتی به مدینه اعزام شوند و درباره محمد تحقیقاتی نموده، گزارشی تهیه کنند. آنگاه تصمیم قطعی اتخاذ شود.
📝به دنبال این جریان، هیئتی مرکب از شصت نفر به سوی مدینه رهسپار شدند و در راس آنها حاکم نجران و اسقف نامبرده قرار داشتند.
در بین راه مرکب اسقف پایش لغزید و او را بر زمین زد.
برادر او که ملازم رکابش بود، سخنی جسارت آمیز به رسول محترم اسلام گفت.
اسقف با حال خشم بر برادرش لعنت فرستاد و گفت:
چرا به #محمد بد می گوئی؟
او همان #پیغمبرموعود است که ما انتظار او را داریم.
گفت: در صورتیکه چنین است، چرا او را تصدیق نمی کنی و مسلمان نمی شود؟!
گفت: مسیحیان این همه مال و ثروت و خدم حشم به ما داده اند و مایل به مسلمانی نیستند.
اگر ما پیرو اسلام شویم، تمام این مزایا را از دست خواهیم داد.
این سخن در دل برادر اسقف اثر گذاشت و بالنتیجه پس از شرفیابی خدمت رسول اکرم(ص) مسلمان شد.
#ادامه_دارد..
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء_سیدمحمدصوفی
https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌹 #داستانهای_قرانی 🌹
📚 #قسمت۱۳۸📚
🌷 #داستان #مباهله 🌷
#بخش_دوم
فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61)
📝باری، هیئت #نجران در حالیکه جامه های ابریشم گرانبها پوشیده بودند و انگشترهای طلا در دست داشتند، به #مدینه وارد شدند و در مسجد به حضور #پیغمبراسلام(ص) آمدند. رسول خدا که آنان را با چنان وضعی دید، جواب سلامشان را نداد و اعتنائی به آنها نکرد.
📝نجرانیان، با آن لباس ها و وضع شاهانه آمده بودند که خود را در نظر مسلمانان بزرگ جلوه دهند.
ولی بی اعتنائی رسول اکرم(ص) موجب شد که عموم مسلمین به آنان بی اعتنائی کنند و عملاً آنها را تادیب نموده، بفهمانند که شخصیت انسان، به لباس زیبا و انگشتر طلا نیست.
سه روز، آن هیئت در مدینه سرگردان و بلاتکلیف بودند و بالاخره به راهنمائی امیرالمومنین #علی(ع) وضع خود را تغییر دادند و لباس معمولی پوشیدند و زر و زیورها را از خود دور کردند و به حضور پیغمبر آمدند.
رسول اکرم(ص) آنان را پذیرفت و به مذاکره پرداخت.
نکته ای که در این مورد نباید از نظر دور داشت آن است که، نجرانیان مراسم دینی خود را در مسجد پیغمبر انجام می دادند و با اینکه بر مسلمانان ناگوار بود، رسول اکرم(ص) اجازه داد که آنها با کمال آزادی در مسجد، اعمال دینی خود را اجرا کنند و با این روش ثابت کرد که اسلام دین حریت و آزادی است و بیگانگان نیز می توانند به مجامع مسلمین بیایند و سخنان خدا را بشنوند و بسوی حق راهنمائی شوند.
در آغاز مذاکرات، نجرانیان پرسیدند:
ما را به چه دعوت می کنی؟
فرمود: شما را دعوت می کنم بسوی خدای یگانه که شریک و همتائی ندارد و اینکه من پیغمبر و فرستاده خدایم و اینکه عیسی بنده خدا و آفریده او است.
گفتند:
اگر واقعاً #عیسی بنده خدا است و فرزند خدا نیست، پس پدر او کیست؟
رسول خدا به دستور وحی به آنها فرمود: شما درباره آدم چه عقیده ای دارید؟
آیا آدم بنده و مخلوق خدا بوده یا نه؟
گفتند: آری.
فرمود: پدر او کیست؟
مسیحیان متحیر ماندند که چه بگویند. رسول اکرم(ص) این آیه را بر آنها خواند:
*ن مثل عیسی عند الله کمثل ادم خلقه من تراب (آل عمران:59)
یعنی:
همانا مثل خلقت عیسی (بدون پدر) مانند خلقت آدم است که (بدون پدر و مادر) خداوند او را از خاک آفرید و به اراده خود او را انسانی کامل قرار داد.
مسیحیان نجران، بنای مجادله را گذاشتند و حاضر نشدند که بپذیرند عیسی، پسر خدا نیست و بنده خدا است و چون از بحث و استدلال نتیجه ای گرفته نشد، رسول اکرم(ص) آنان را به مباهله دعوت کرد، که طرفین در پیشگاه خداوند لب به نفرین بگشایند و هر کدام که بر حق نیستند و دروغ می گویند، به عذاب الهی گرفتار شوند.
📝هیئت نجران، این پیشنهاد را عادی تلقی کردند و قبول نمودند که با رسول خدا مباهله کنند. ولی پس از آن، به اهمیت مطلب پی بردند و از این کار سخت مضطرب و نگران شدند..
#ادامه_دارد..
https://eitaa.com/m_rajabi57
#داستانهای_قرانی
#قسمت۱۳۹
#بخش_سوم:
🌴 🌴 #داستان #مباهله 🌴🌴
فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61)
..بامداد روز بعد، اجتماعی عظیم از مردم مدینه در بیرون شهر دیده می شد و گروهی بی شمار برای تماشای مباهله گرد آمده بودند.
در آن حال مشاهده کردند که #پیغمبراکرم(ص) با #امیرالمومنین(ع) و دو فرزندش حسن و حسین در حالیکه دست آنها در دست پیغمبر بود و بانوی بزرگوار اسلام فاطمه زهرا(ع) پشت سر ایشان بود، از راه رسیدند و محلی را برای مباهله در نظر گرفتند.
به اتفاق تمام نویسندگان و مفسرین شیعه و سنی، رسول اکرم(ص) غیر از امیرالمومنین و #فاطمه و #حسن و #حسین که تنها مصداق آیه:
قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسناو انفسکم... بودند، هیچ کس را همراه نبرد و در آن روز صریحاً فرمود:
اللهم هولاء اهل بیتی.
#پروردگارا اینان اهل بیت منند.
مسیحیان که از دور ناظر ورود رسول اکرم(ص) بودند، بر خلاف انتظار خود دیدند که آن حضرت با جمعیت و ازدحام نیامده و فقط یک مرد و یک زن و دو پسر با خود آورده است.
پرسیدند که همراهان پیغمبر با او چه نسبتی دارند؟
گفته شد: که اینان محبوب ترین مردم نزد رسول محترم اسلام هستند.
یکی فاطمه دختر او و دیگری علی داماد و پسر عمش و آن دو پسر، فرزندان دختر او، حسن و حسین می باشند.
شرجیل که از خردمندان و بزرگان هیئت نجران بود، به یاران خود گفت: به خدای جهان سوگند من صورت هائی می بینم که اگر از خداوند درخواست کنند کوه ها را متلاشی کند، در خواستشان را رد نمی کند.
از اقدام به مباهله بر حذر باشید.
هیچ کس با پیغمبری از پیغمبران مباهله نکرد، مگر اینکه هلاک شد.
گروهی از دانشمندان آن قوم، نزد عاقب (فرماندار و حاکم #نجران) گرد آمدند. به تبادل نظر پرداختند. عاقب گفت: آقایان! شما خودتان می دانید، #محمد همان پیغمبری است که #مسیح(ع) #بعثت او را بشارت داده. اگر به شما نفرین کند، همه هلاک می شوید.
شرجیل اظهار داشت: به عقیده من مطلب خیلی مهم تر و خطرناک تر از آن است که شما فکر می کنید. اگر محمد مرد دنیا طلب و ریاست خواهی بود، اول کسی که با او می جنگید، ما بودیم. ولی علائم و آثاری که در دست داریم نشان می دهند که او فرستاده خدا است و مباهله با او نابود کننده ما خواهد بود. صلاح در این است که مباهله را موقوف سازیم و کار را به مصالحه خاتمه دهیم و چون محمد، مردی آراسته و منصف است، خودش را به حکمیت انتخاب می کنیم و هر طور نظر داد و حکم کرد، می پذیریم.
حاضرین جلسه، نظریه شرجیل را تصویب کردند و به دنبال آن، پیامی به رسول اکرم(ص) فرستادند که از مباهله درگذر و تو خودت در میان ما حکم باش و کار را با مصالحه خاتمه بده.
رسول اکرم(ص) با پیشنهاد آنها موافقت کرد و صلح نامه ای به خط امیرالمومنین علی(ع) و تعیین جزیه سبک و آسانی که سالیانه بپردازند، تنظیم گردید و کار خاتمه یافت.
در پایان این بحث شایسته است داستان کوتاهی که مسلم، در صحیح خود نقل کرده، به نقل از کتاب غایة المرام ذکر کنیم:
#معاویه به #سعدابن ابی وقاص گفت: چرا به ابوتراب (کنیه امیرالمومنین) دشنام نمی دهی؟!
سعد گفت:
سه چیز از رسول الله(ص) شنیده ام که اگر یکی از آنها درباره من بود، در نظرم بهتر از شتران نجیب و اصیل دنیا ارزش داشت.
#اول - آنکه در یکی از جنگ ها (جنگ #تبوک) پیغمبر اکرم(ص)، علی را به جانشینی خود در مدینه گذاشت. #علی گفت: یا رسول الله! مرا نزد زنها و بچه ها می گذاری؟!
فرمود: ایا راضی نیستی که نسبت به من چون #هارون نسبت به #موسی باشی؟! جز آنکه پیغمبری پس از من نیست.
#دوم _ آنکه، در روز #خیبر، رسول اکرم(ص) فرمود:
فردا علم را به مردی می دهم که خدا و رسولش را دوست، و خدا و رسول هم او را دوست داشته باشند.
سعد می گوید هر کی از ما انتظار داشتیم که آن مرد باشیم.
چون فردا شد، پیغمبر(ص) فرمود:
علی را نزد من بخوانید.
علی را با اینکه مبتلا به درد چشم بود حاضر نمودند.
پیغمبر(ص) آب دهان به چشمش کشید و درد چشمش زایل گردید. سپس پرچم را بدست او داد و خداوند بدست او، #فتح را نصیب مسلمانان گردانید.
#سوم _ آنکه، چون آیه:
قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم...
نازل شد،
#پیغمبر(ص) #علی و #فاطمه و #حسن و #حسین را طلبید و فرمودند:
(خدایا اینان اهل بیت منند.)
#ادامه_دارد..
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء
https://eitaa.com/m_rajabi57
#داستانهای_قرانی
#قسمت۱۴۰
#بخش_چهارم:
🌴 🌴 #داستان #مباهله 🌴🌴
فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61).)
چون آیه:
قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم...
نازل شد،
#پیغمبر(ص) #علی و #فاطمه و #حسن و #حسین را طلبید و فرمودند:
خدایا اینان اهل بیت منند.
📚آیه #مباهله و جریان مباهله رسول اکرم(ص) با #مسیحیان نجران، سندی قرآنی بر عظمت اهلبیت عصمت علیهم السلام است که شیعه و سنی اعتراف دارند که در آن روز تاریخی، رسول اکرم(ص) جز علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، کسی را همراه نبرد.
علما و مفسرین شیعه در این مورد اتفاق نظر دارند و در میان علماء اهل سنت نیز، کسانیکه احادیث مربوط به مباهله را بهمین صورت نقل کرده اند فراوانند.
قاضی نور الله شوشتری در جلد سوم از کتاب نفیساحقاق الحق طبع جدید، صفحه 46 می گوید:
#مفسران در این مسئله اتفاق نظر دارند که #ابنائنا در آیه فوق اشاره به حسن و حسین و نسائنا اشاره به فاطمه و انفسنا اشاره به علی علیهم السلام است. سپس (در پاورقی کتاب مزبور) از حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت نقل می کند که آنها تصریح کرده اند که آیه مباهله درباره اهل بیت نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا صفحه 76 مشروحاً آورده است.
از جمله شخصیت های سرشناسی که این مطلب در کتب آنها نقل شده افراد زیر هستند:
1. صحیح مسلم، جلد 7 صفحه 120.
2. مسند احمد ابن حنبل، جلد 1 صفحه 185.
3. تفسیر طبری، جلد 3 صفحه 192.
4. مستدرک حاکم، جلد 3 صفحه 150.
بقیه منابع و مدارک را علاقه مندان می توانند در کتابتفسیر نمونه جلد 2 صفحه 240 و سایر تفاسیر معتبر شیعه بررسی و مطالعه نمایند.
#ادامه_دارد..
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء_سیدمحمدصوفی
https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴