مِشْکات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 #داستانهای_قرانی #قسمت ۱۱۶ #ندای_اسلام #بخش_چهارم باذان پادشاه یمن چون از فرمان شاهنشاه
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
✏️ #داستانهای_قرانی ✏️
🔹 #قسمت ۱۱۷🔹
#ندای_اسلام
#بخش_پنجم
متن نامه به #امپراطورروم هراکلیوس چنین است:
#بسم الله الرحمن الرحیم.
من #محمدرسول_الله، الی هرقل عظیم الروم.
سلام علی من اتبع الهدی.
اما بعد. فانی ادعوک بدعایة السلام. اسلم تسلم، یوتک الله اجرک مرتین، فان تولیت فانما علیک اثم الاکارین، و یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم ان لا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئاً و لایتخذ بعضنا بعضاً اربابا من دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا باناً مسلمون. محمد رسول الله
ترجمه نامه:
به نام خداوند بخشنده مهربان. نامه ایست از محمد بن عبدالله (فرستاده خدا) بسوی #هرقل بزرگ کشور روم.
درود بر کسی که به راه هدایت گام نهد و از آن پیروی کند. همانا من تو را بسوی اسلام دعوت می کنم.
دین اسلام را بپذیر تا از گرفتاری های دنیا و آخرت مصون مانی و خداوند هم دوبار (یکی برای ایمان به عیسی بن مریم و یکی به جهت قبول اسلام) تو را پاداش دهد و اگر از این دعوت سرپیچی کنی، گناه گمراهی ملتت به دوش تو خواهد بود. ای پیروان تورات و انجیل!
بیائید بسوی کلمه و هدفی که میان ما و شما مورد قبول است. جز خداوند معبودی نگیریم و چیزی را با او شریک نسازیم و بعضی از ما، بعضی دیگر را عنوان ربوبیت ندهیم.
اگر از این دعوت روگردانید،پس گواهی دهید که ما مسلمانان تسلیم این عقیده ایم.محمد رسول الله
این نامه توسط دحیة بن خلیفه کلبی فرستاده شد.
✏️وی مطابق دستور #رسول_اکرم(ص) ابتدا نزد حاکم بصری (از توابع شام) رفت و حاکم آنجا عدی بن حاتم را با وی همراه کرد و هر دو را بسوی پادشاه روم روانه ساخت.
وقتی آن دو به دربار قیصر رسیدند، خود را معرفی کردند و تقاضای ملاقات نمودند.
درباریان او را پس از انجام تشریفاتی به حضور پادشاه بردند.
دحیه پیش رفت و نامه را بدست قیصر داد.
شاه نامه را گرفت و دستور داد آن را ترجمه کنند. مترجم اولین جمله نام را که این مضمون بود، ترجمه کرد:
نامه ایست از محمد رسول خدا، بسوی هرقل بزرگ روم... برادرزاده شاه که جوانی خام و خودپسند بود از اینکه پیغمبر اسلام نام خود را بر نام شاه مقدم نوشته است، برآشفت بر سینه مترجم زد و نامه را از دستش کشید که پاره کند.
🔹 #قیصر از این عمل جسورانه برادرزاده خود ناراحت شد و او را سرزنش کرد و گفت: پسر! تو یک نادان کوچک یا دیوانه بزرگی هستی. می خواهی نامه ای را که هنوز ترجمه نشده و من از موضوع آن مطلع نشده ام را پاره کنی؟! به جان خودم قسم اگر نویسنده این نامه #پیغمبرخدا باشد، سزاوار است که نام خود را بر نام من مقدم بنویسد.
مترجم بقیه نام را ترجمه کرد. یکی از اساقفه و دانشمندان دینی مسیح که در مجلس حضور داشت، پس از شنیدن مطالب نامه، با صدای بلند گفت:
هو و الله الذی بشر نا به موسی و عیسی الذی کنا منتظره.
به خدا قسم او همان پیغمبری است که #موسی و #عیسی مژده آمدن او را به ما داده اند و ما مدتها در انتظارش بودیم.
قیصر نگاهی به اسقف مزبور افکند و نظر او را در مورد نامه رسول الله(ص) خواست.
او اظهار داشت من شخصاً محمد را تصدیق و از او پیروی می کنم.
قیصر گفت:
برای من نیز واضع و مسلم است که محمد بن عبدالله همان پیغمبر موعود است که مسیحیین در انتظارش هستند.
ولی فعلاً مرا آن توانائی نیست که از او پیروی کنم و اگر دین او را بپذیرم، سلطنت و مملکت از دستم می روم و رومیان هم مرا زنده نخواهند گذاشت.
در عین حال که صدق گفتار پیغمبر اسلام(ص) برای قیصر مسلم بود، فعالیت های دیگری نیز برای اطمینان بیشتر انجام داد....
#ادامه_دارد...
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء_سیدمحمدصوفی
https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
📝 #داستانهای_قرانی 📝
💠 #قسمت ۱۴۷💠
📍#بخش_پنجم📍
✅ #غدیر: ✅
🌴پر ماجراترین روزهای تاریخ اسلام🌴
بنابر نظر بزرگترین نویسندگان اهل سنت:
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین. (سوره مائده: 67)
...اهل حدیث معتقدند که #پیغمبراکرم(ص) بارها به سوی علی نظر کرد و گفت:
این برادر من است.
و حدیث از #ابوهریره بدست ما رسیده که رسول اکرم(ص) در یکی از مجامع، به اصحاب خود فرمود:
اگر میل دارید علم #آدم و عزم #نوح و خوی #ابراهیم و مناجات #موسی و زهد #عیسی و هدایت #محمد(ص) را در یک نفر جمع ببینید، نگاه کنید به کسی که هم اکنون به سوی شما می آید.
مردم گردن کشیدند و دیدند علی بن ابیطالب است.
مردی نزد رسول اکرم(ص) از علی ع شکوه کرد.
پیغمبر فرمود:
از علی چه می خواهید؟ از علی چه می خواهید؟ از علی چه می خواهید؟ علی از من است و من از علی، و او بعد از من سرور همه مردم با ایمان است.
پیغمبر اسلام(ص)، علی را به سوی یمن فرستاد. گروهی از همراهان، از او خواستند که شتران بیت المال را به آنها تسلیم کند تا سوار شوند و شتران خود را لختی آسوده گذارند.
علی(ع) اجابت نکرد و تقاضای آنها را رد نمود.
چون به #مدینه بازگشتند، شکایت نزد رسول خدا(ص) بردند و سعد بن مالک سخنگوی آن قوم بود.
گفت: ای رسول خدا! از علی درشتی دیدم و بدرفتاری... و شرحی درباره روش علی ع، به عرض رسانید.
رسول اکرم(ص) دست بر ران او زد و گفت: ای سعد بن مالک! درباره علی سخن را کوتاه کن. به خدا سوگند می دانی که وجود او وقف در راه خدا است.
✅از این احادیث و غیر آن که ذکر نکردیم، معلوم می شود که رسول اکرم(ص) علی را برادر خود می شمرد. علی(ع) نیز از این برادری، بی اندازه شاد بود و نیز پیغمبر اسلام نظر مردم را به مزایای انسان کامل که در شخصیت علی مجسم بود، متوجه می ساخت، تا بدانند او بهترین کسی است که می تواند پس از وی، شرایط رسالت را به انجام برساند.
✅در روایات صحیحه حکایاتی آمده که ثابت می کند اوضاع نیز با یگانگی محمد و علی علیهماالسلام مساعدت می کرد و احوال و اوضاع را چنان آماده می ساخت که از #علی(ع) خصایصی ظاهر شود که دیگری با او شریک نباشد.
یکی آنکه علی در #کعبه متولد شد که قبله مسلمین است و این ولادت وقتی اتفاق افتاد که دعوت اسلامی در روح محمد(ص) مخمر شده و آن را ظاهر نکرده بود و منزل او منزل ابیطالب، و پدر علی(ع) بود.
علی نخستین بار که چشم باز کرد، محمد(ص) و خدیجه را دید،
نماز می گذاردند و نخستین کس بود که ایمان آورد و هنوز به سن جوانی نرسیده بود. چون او را ملامت کردند که بدون اجازه پدرت چرا اسلام را پذیرفتی؟ فوراً جواب داد:
خداوند بدون اجازه پدرم #ابوطالب مرا آفرید. اینک چه لزومی دارد که برای بندگی خداوند، از پدر اجازه بخواهم؟!
مدتها گذشت که دین اسلام در خانه محمد محصور بود.
فقط خود پیغمبر و همسرش خدیجه و پسر عمش علی و غلامش زیدحارثه مسلمان بودند.
#ادامه_دارد...
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء_سیدمحمدصوفی
https://eitaa.com/m_rajabi57