eitaa logo
مِشْکات
105 دنبال‌کننده
878 عکس
186 ویدیو
4 فایل
#کشکولی_معنوی_و_متنوع: #دوره_کامل_قصه_های_قرآن_از_آغاز_خلقت_تا_رحلت_خاتم_انبیاء #داستان_های_واقعی_عاشقانه_جذاب #سلسله_مباحث_مهدویت_مهدی_شناسی #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قران_کریم #حکایت_ضرب_المثل_هاب_فارسی و..
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 🌴

 💫  ۹۰💫

   💚   💚

لقد من الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم ایاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة.(سوره آل عمران: 164) 

📌قرن ها از زمان  می گذشت و از طرف خداوند متعال دیگر پیامبری مبعوث نشده بود.
گروهی از مردم تابع دین مسیح، جمعی پیرو  و بیشتر مردم، اساساً از پرستش خدای یگانه منحرف گشته بودند. 
📌بت پرستی رواج کامل یافته و خصوصاً در  و  توجه مردم به بت پرستی بیش از هر چیز بود. دورانی بود تاریک و ظلمانی
روح انسانیت از میان رفته بود. وحشیگری و بربریت بر سر مردم سایه افکنده بود.
آدم کشی و خونریزی امری عادی به حساب می آمد.
عواطف مردم کشته شده و چراغهای هدایت خاموش گردیده بود. 
📌جزیرةالعرب در دریای بدبختی غوطه می خورد. 
دختر کشی نظام اجتماعی را به خطر انداخته بود. شرابخواری، بی عفتی، قمار، ربا، دزدی و سایر انحرافات کم و بیش رواج داشت. 
بازار دین و معنویت و فضایل اخلاقی از رونق افتاده و کسی خریدار آن نبود.
📌در چنین دوران تاریک و پر خفقان و در چنین پر فتنه و فساد بود که ناگهان:
 ای بدرخشید و ماه مجلس شد 
- دل رمیده ما را انیس و مونس شد

📌پروردگار بزرگ، برای دنیای بشریت، پیامبر عظیم الشأن و عالی مقام اسلام،  (صلی الله علیه و آله و سلم) را برانگیخت و او را مامور هدایت بشر نمود. 
با ، نور سعادت در افق زندگانی مردم پدیدار و دریچه نیک بختی به روی آنان گشوده شد. 
مکتب ، 
دبستان دین و مکتب عیسی بن مریم دبیرستان دین بود که هر کدام به مناسبت زمان خود مبعوث شدند و بشر را به طرف کمال، سوق دادند. 
اما مکتب خاتم انبیاء دانشگاه عالی دین بود که نه تنها برای یک نسل بوجود آمد، بلکه خداوند متعال، او را برای رهبری و هدایت مردم روی زمین، تا آخر دنیا فرستاد. او خاتم انبیاء و آخرین پیغمبری بود که به رسالت مبعوث گردید. 

📌بت پرستان ، به جای آن که از این چراغ نورانی استفاده کنند و در پرتو آن نور، سعادت خود را تأمین نمایند، علم مخالفت برافراشتند و برای خاموش کردن نور خدا شروع به فعالیت نمودند. 
گاهی با استهزاء و مسخرگی و زمانی با تهمت های ناروا و آزارهای ناجوانمردانه پیغمبر را جواب می گفتند. 
📌روزی خاتم انبیاء برای اداء رسالت، به طائف رفته بود. اهالی آن منطقه نه تنها دعوت او را نپذیرفتند، بلکه جمعی را بر سر راه فرستادند و وقتی رسول اکرم به سوی مکه بر می گشت، او را سنگباران کردند به طوری که خود از پاهای مقدسش جاری بود. 
قریش برای کشتن رسول اکرم (ص) نقشه ها کشیدند و جدیت ها کردند ولی خداوند متعال به دست جمعی از مردان با حقیقت، نقشه های مخالفین را نقش بر آب کرد. 
📌فداکاریهای  - عموی بزرگوار پیغمبر -در این مورد براستی قابل تمجید و ستایش است. کسانی که با تاریخ مفصل اسلام آشنائی دارند می دانند که  و فرزند عالی مقامش امیرالمومنین علی (ع) در پیشرفت اسلام سهم بزرگی دارند. 

📌اول کسی که به خاتم انبیاء (ص) ایمان آورد و دست ارادت به دست آن حضرت داد، (علیه السلام) بود. 

در موارد بی شماری، جان خود را در راه یاری پیغمبر به خطر انداخت که آیاتی از قرآن کریم شاهد زنده ما است. 
 شبی است که حدود شصت نفر از دشمنان سر سخت پیغمبر به قصد قتل او، خانه اش را محاصره کردند.
رسول اکرم (صلوات الله علیه) آن شب علی علیه السلام را در بستر خود خوابانید و به راهنمائی خداوند از مکه فرار کرد.
 آن شب برای علی (علیه السلام) شبی خطرناک بود اما او با یک دنیا ایمان حاضر شد در بستر رسول اکرم بخوابد و جان خود را فدای او کند. 
این مورد، یکی از صدها موردی است که علی (علیه السلام) در راه اسلام فداکاری کرد و سایر موارد را به کتب مفصل وا می گذاریم. 

📌جنگ های ، ، ، ، و دیگر  شاهد و گواه فداکاریها و از خودگذشتگی های پیشوای بزرگ شیعه علی (علیه السلام) هستند. 

📌نکته دیگری که باید در پایان این بحث یادآور شویم خدمات یک شخصیت بزرگ و یک بانوی فداکار است. 
 کبری ام المومنین همسر با وفای  (ص) اول بانوئی است که دعوت پیغمبر اسلام را اجابت کرد و به او ایمان آورد. 
او در راه یاری اسلام، از جان و مال خود مضایقه نکرد و از بذل مساعی خودداری ننمود یک سهم بزرگ، از پیشرفت اسلام مربوط به خدیجه (ع) است. 
خدیجه سلام الله علیها موجب سرافرازی و روسفیدی زنان جهان شد و با خدمات گرانبهای خود در دنیا و آخرت، ارجمندترین مقام ها را احراز کرد..

وفی 
https://eitaa.com/m_rajabi57
مِشْکات
🌴 #داستان های_قرانی🌴 ⬅️ #قسمت ۹۲ ➡️ 🔆 #هجرت 🔆 و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او ی
🌴 🌴 ☀️ ۹۳ ☀️ ورود اکرم (ص) به قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبله ترضاها...  (سوره بقره: 144)  ☀️مراسم ورود پیامبر اسلام به شهر مدینه، با نهایت تجلیل و احترام برگذار شد. موجی از شادی در اعماق قلوب مردم آن سرزمین بوجود آمده بود.  تا پیش از آن روز، مدینه را یثرب می گفتند. ولی با ورود اسلام (ص) نام پیشین خود را از دست داد و عنوان یعنی شهر پیغمبر را به خود گرفت.  نخستین اقدام پیامبر (ص) در مدینه، تأسیس مسجد بود که در حقیقت پایگاه و مرکز تمام فعالیتها به شمار می آمد.  ☀️در سال اول ، کوشش رسول خدا (ص) در راه ایجاد وحدت و یگانگی مسلمین و ریشه کن ساختن اختلافات داخلی بین دو قبیله بزرگ، اوس و خزرج، و بستن قراردادها با همسایگان نزدیک بکار رفت.  قراردادی با یهودیان اطراف مدینه به عنوان عدم تعرض امضا فرمود که بنا به مفاد آن، طرفین به هیچ وجه در صدد آزار یکدیگر بر نیایند و همزیستی مسالمت آمیزی داشته باشند. اقدام مهمی که در این سال صورت گرفت، این بود که به فرمان خداوند، افرادی که تجانس روحی و تناسب فطری و فکری داشتند با یکدیگر برادر خوانده شدند و پیامبر اسلام میان یاران خود از مهاجرین و انصار، عقد اخوت برقرار ساخت و میان هر یک نفر از مهاجرین با یک نفر از انصار رابطه برادری ایجاد کرد و چون نوبت به علی (ع) رسید، فرمود: برادر من است.  دومین سال آغاز شد. مسلمانان تا آن هنگام به سوی بیت المقدس نماز می گذاردند و قبله اسلام بود. ولی در ابتدای این سال دستور رسید که مسلمین به سوی نماز بخوانند.  تغییر برای ضایعه اسفناک و ضربه مهلکی بشمار آمد. زیرا تا آن روز، اسرائیلیان مجاور مدینه، بودن بیت المقدس را از مفاخر دین و افتخارات ملت خود می شمردند و امید داشتند که به دلیل وحدت قبله، نیروی مسلمین را ضمیمه نیروی خود کنند و را از شبه ریشه کن نموده، یهودیت را مذهب رسمی و آئین همگانی عرب قرار دهند ولی با این ترتیب امیدشان یکباره قطع شد و دانستند که اسلام نیرومندتر از آن است که بتوان از آن سوء استفاده کرد.  هر قدر مسئله تغییر قبله برای یهودیان و کوبنده بود، برای مسلمین سودمند و ارزنده به شمار می آمد. زیرا یکی از آثار این کار متوجه ساختن مسلمین به مکه بود. این توجه علاوه بر جنبه عبادت، صورت دیگری هم در اذهان مردم پیدا می کرد.  ☀️مسلمانان حداقل روزی پنج بار می بایستی رو به سوی مکه بایستند. مکه را به یاد آورند. مکه ای که کعبه مسلمین است و باید محیط فضلیت، تقوی، اخلاص و... باشد، خانه شرک و بت پرستی و رذائل شده و خانه خدا، به بت خانه ای آلوده تبدیل یافته است.  توجه به این نکته، مسلمین را به فکر می انداخت که به هر ترتیبی شده باید این خانه بزرگ، از وجود بتان و بت پرستان پاک و به حق، جایگاه پرستش حق شود.  اثر مهم دیگری که از آن حاصل می شد، ☀️استقلال و اتحاد مسلمانان در جمیع جهات، حتی در جهت قبله بود. زیرا خداوند دوست دارد که مومنان در همه چیز با هم موافق و متحد باشند.  خداوند در ، سوره آل عمران آیه 103می فرماید:  و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا و اذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا. یعنی: همه شما به ریسمان محکم خدا چنگ زنید و از تفرقه و اختلاف بپرهیزید و متذکر این نعمت خدا باشید که بین شما دشمنی و عدوات حکم فرما بود و او دلهای شما را با یکدیگر الفت داد و با یکدیگر برادر شدید.  ☀️به این ترتیب، اگر بنا بود مسلمانان در نماز خویش، به جهات مختلف متوجه شوند، از اختلاف جهت آنها توهم اختلاف در عقیده و روش، و سایر امور پدید می آمد. ولی با این عمل، خداوند مقرر فرمود که در حال نماز، همه به یک سو بایستند تا علاوه بر اتحاد معنوی، اتحاد صوری نیز برقرار باشد و از اینجا پی می بریم که قانونگذار اسلام تا چه پایه اتفاق و اتحاد مسلمین را در امور خیر و کارهای خوب دوست دارد.. وفی https://eitaa.com/m_rajabi57 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
در این موقع فرستاده (ص) به نزد اشراف قریش رسید و پیام آن حضرت را به این مضمون ابلاغ کرد:  آگاه باشید که مرا تصمیم به مبادرت به جنگ شما نیست. شما خویشان و بستگان و اهل قبیله من هستید. از شما نیز انتظار می رود که چندان در راه عناد و دشمنی من قدم برندارید. مرا با عرب به حال خود بگذارید. اگر موفقیت نصیب من بود، وجودم برای شما مایه افتخار است و اگر از پای درآمدم، شما بدون تحمل رنج و محنت به آرزوی خود رسیده اید.  عتبه پس از شنیدن این پیام گفت: ای بزرگان قریش! از من بشنوید و حق محمد را که از شریف ترین افراد قبیله شما است، مراعات کنید. سر از پیام او مپیچید و بدانید هر کس به راه لجاج برود، پایان کارش جز پشیمانی نخواهد بود.  ابوجهل بر آشفت و گفت: ای عتبه! چه آشوب است بر پا کرده ای؟ ترس مرگ بر دل تو مسلط شده و راه فرار می جوئی؟ عتبه در حالی که از خشم می لرزید، از شتر پائین جست و ابوجهل را از اسب به زیر آورد وگفت: مرا جبان و ترسو می خوانی؟! بیا تا من و تو با هم بجنگیم تا مردم بدانند بزدل کیست و شجاع کدام است؟  اشراف قریش میانجیگری کردند و آتش فتنه را فرو نشاندند و در همین هنگام جنگ میان دو نیرو آغاز شد و از دو طرف اشخاصی به میدان قدم گذاشتند.  عتبه بن ربیعه و برادرش شبیه و پسرش ولید،نخستین کسانی بودند که به میدان کارزار آمدند و از لشکر اسلام عبدالله بن رواحه و عوف و معود پسران حارث، اسب به میدان جهاندند. عتبه که از شخصیت های برجسته دودمان قریش بود، گفت: ما شما را شایسته جنگ خود می دانیم و جز عموزادگان خود کسی را حریف و کفو خویش نمی شناسیم.  ✨آن سه نفر که از انصار بودند بجای خود بازگشتند و بجای آنها علی بن ابیطالب (ع) و حمزة بن عبدالمطلب و عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب پا به میدان نهادند و خود را معرفی کردند. عتبه گفت:این سه تن همتای ما هستند و شایستگی جنگ ما را دارند.  (ع) با ولید در آویخت و در حمله اول بازوی ولید را از جای درآورد. ولید دست قطع شده خود را به سوی آن حضرت پرتاب کرد و به سوی پدر گریخت. ولی (ع) در بین راه با ضربت دیگری او را از پای درانداخت و سپس به کمک عمویش شتافت و با یک ضربه شمشیر شیبه را به هلاکت رسانید.  🗡️عبیدة بن حارث با عتبه بن ربیعه کوشیدند تا هر دو از پای افتادند. علی (ع) به سراغ عتبه رفت و او را نیز که هنوز زنده بود، به قتل رسانید و عبیده را که سخت مجروح بود، به کمک حمزه به حضور (ص) آوردند. ولی عبیده بعدا با همان زخمی که از حریف خورده بود، از دنیا رفت.  قتل این سه تن که هر سه نیرومندترین افراد بودند، پشت سپاه مکه را شکست و قریش بکلی روحیه خود را باخت. مسلمانان، سخت می کوشیدند و روزگار کفار قریش را سیاه می کردند. علی (ع) با بیداری و هوشیاری خاص خود به جوانب مختلف میدان می تاخت و دشمنان را از پای می انداخت و تعداد کشته شدگان بدست او بالغ بر سی و شش نفر گردید.  🗡️در این جنگ علاوه بر عتبه و شیبه و ولید، و جمعی دیگر از سران قریش هم به هلاکت رسیدند و هفتاد نفر از رجال هم بدست مسلمانان اسیر شدند.  ✨ ، به این ترتیب به نفع مسلمانان خاتمه یافت و اولین حمله مسلحانه اسلام بر شرک و بت پرستی، با پیروزی بزرگی مواجه شد.  ✨اشراف قریش، فیل صفتان مکه، عزیزان بی جهت، و خود خواهان گردنکش، در کنار چاه بدر به زانو درآمدند و پس از یک عمر سرسختی و لجاج، به وادی خاموشان شتافتند.  ✨🗡️این جنگ در تاریخ اسلام اثر مهمی داشت. زیرا این نخستین بار بود که مسلمانان با مخالفان خود جنگ می کردند و در نتیجه نیروی ایمان و فداکاری، با آنکه سپاه دشمن، از لحاظ عدد و تجهیزات سه برابر آنها بود، غالب شدند و درسی سراسر عبرت به دشمنان خود دادند.. وفی https://eitaa.com/m_rajabi57 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
مِشْکات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌴 #داستانهای_قرانی 🌴 🔹 #قسمت ۱۰۹🔹 #سقوط_آخرین_پایگاه_یهود وعدکم الله مغانم کثیرة تاخذون
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 🔹 ۱۱۰🔹 🌾 🌾 🖊️ و ما افاء الله علی رسوله منهم فما اوجفتم علیه من خیل و لا رکاب ولکن الله یسلط رسله علی من یشاء و الله علی کل شی ء قدیر. (سوره حشر: 6) 🌾 دهکده سبز و خرمی بود که در نزدیکی های خیبر قرار داشت. از نظر باغها و نخلستان ها قریه ای غنی و آباد محسوب می شد. ساکنین فدک که مالکین آن بودند، عموماً یهودی بودند. وقتی قلعه های عظیم خیبر که تکیه گاه کلیه یهودیان بود، سقوط کرد و رهبر آنان ، بدست توانای (ع) به خاک و خون غلطید، سایرین فهمیدند که مبارزه با به قیمت نابودی آنها تمام خواهد شد. بدین جهت بدون جنگ و خونریزی تسلیم شدند و کلید قلعه های خود را بدست پیامبر اسلام سپردند. (ص) نیز با نهایت بزرگواری با آنها رفتار کرد. مجدداً زمین ها را مطابق درخواست آنها به خودشان اجاره داد. به این شرط که هر گاه اراده کرد، از فدک رفع ید کنند و بروند. 🖊️بدیهی است که اگر آنان آئین اسلام را می پذیرفتند، املاک و اموال آنها به خودشان تعلق داشت و هیچ گونه زیانی متوجه ایشان نمی شد. 🖊️مطابق مقررات اسلام، آنچه به وسیله جنگ و لشکرکشی به عنوان غنائم جنگی بدست می آمد، همه سربازان مسلمان در آن سهیم بودند و بین آنان تقسیم می شد. ولی در مورد فدک، جنگی در کار نبود و خداوند بدون لشگرکشی، سرزمین های فدک را به پیغمبرش ارزانی داشت و بدین جهت مطابق نص قرآن کریم، املاک فدک متعلق به شخص رسول اکرم(ص) بود. قرآن کریم در این باره چنین میفرماید:  و ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل کی لایکون دولة بین الاغنیاء منکم و ما آتیکم الرسول فخذوه و ما نهیکم عنه فانتهوا و اتقوا الله ان الله شدید العقاب.*  (سوره حشر: آیه 7 - 6) یعنی: و آنچه از املاک کفار را خداوند به پیغمبرش واگذارده، پس شما در تحصیل آن، رنج لشگر کشی و جنگ تحمل نکرده اید، ولی خداوند پیامبرانش را بر آنچه مشیت او تعلق گرفته، مسلط خواهد کرد و خداوند بر همه چیز قادر و توانا است. آنچه خداوند از غنائم کفار ده نشین به رسولش واگذاشته، مخصوص خدا و رسول و خویشاوندان رسول و یتیمان و مسکینان و از راه واماندگان است. تا این غنیمت ها به چنگ ثروتمندان نیفتد. آنچه پیغمبر به شما دستور داده، قبول کنید و از آنچه نهی کرده بپرهیزید و نسبت به خداوند با تقوا باشید. همانا عذاب او شدید است. 🖊️ در تفسیر کلمه نه تنها و دانشمندان شیعه، بلکه سنی ها نیز نام و و فرزندان فاطمه(ع) را ذکر می کنند و بر طبق فرمان خداوند، رسول اکرم(ص) اراضی فدک را به دخترش فاطمه(ع) بخشید و سندی هم نوشته شد که به امضاء علی(ع) و ام ایمن و یکی از غلامان پیغمبر رسید. از آن روز تا پایان زندگانی رسول الله(ص) فدک در تصرف فاطمه(ع) بود امیر المومنین علیه السلام در نامه ای که به عثمان بن حنیف نوشته از آن دوران چنین یاد می کند: بلی کانت فی ایدینا فدک من کل ما اظلته السماء فشحت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس قوم آخرین.  آری زیر این آسمان، تنها فدک در دست ما بود که گروهی ( و یاران آنها) بر آن بخل ورزیدند (و از تصرف ما به ظلم خارج ساختند) دیگران (خود آن حضرت و اهل بیتش) بخشش نموده و از آن چشم پوشیدند و خداوند بهترین حاکم است. رسول اکرم(ص) که چشم از جهان پوشید، غوغای بر پا شد و با توطئه ها و نقشه های قبلی، تشکیل گردید و عجب اینجا است که جسد پاک هنوز به خاک سپرده نشده بود که ابی بکر و عمر برای ربودن خلافت، سخت و به تکاپو و فعالیت افتادند و با اینکه رسول خدا(ص) در روز ، با کمال صراحت علی(ع) را به جانشینی خود تعیین فرموده و از همه آنها بیعت گرفته بود، همه را نادیده گرفته و با حیله و نیرنگ بر مسند خلافت تکیه زدند. برای اینکه خلافت آنها محکم و بنیان حکومت بی اساسشان نیرومند شود، دور هم نشستند و به تبادل نظر و مشورت پرداختند. در پایان جلسه تصمیم گرفته شد که فدک را از تصرف علی و فاطمه(ع) بیرون آورند تا برای علی(ع) قدرت مبارزه با دستگاه خلافت باقی نماند. زیرا کارگرترین وسیله برای هر مبارزه، پول است و وقتی دست علی(ع) از پول خالی شد، مردم که بندگان پول هستند، او را کمک و مساعدت نخواهند کرد. فدک از فاطمه(ع) گرفته شد و در اختیار کارگردانان دولت ابوبکر درآمد. فاطمه(ع) برای احقاق حق و اثبات مالکیت خود، شهودش را معرفی کرد. ولی رد کردند! از طریق قوانین جلو آمدند، ابی بکر گفت: من از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود:  "نحن معاشر الانبیاء لانورث."  یعنی ما پیغمبران از خود ارث نمیگذاریم! صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57 🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾
مِشْکات
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 #داستانهای_قرانی 🔹 #قسمت ۱۱۰🔹 🌾 #ماجرای_فدک 🌾 🖊️ و ما افاء الله علی رسوله منهم فم
🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴🌾🌴 ۱۱۱ 🌾 🌾 ..🖊️فاضل می نویسد: ابن ابی الحدید که از نامش بارها یاد شده و به حق و استحقاق در صف فحول علمای عامه قرار دارد، معتقد است که خیلی زیاد دل خوشی از - صلوات الله علیها - نداشت. سهل است که محرمانه نسبت به دختر (ص) کینه ای در سینه می پرورانید و تا رسول اکرم(ص) در قید حیات بود، مجالی نداشت که این کینه نهفته را ابراز بدارد. کسی که تخم این کینه را در سینه ابوبکر کاشته و پرورش داده بود، هم دخترش بود. نخستین زنی بود که پس از رحلت حضرت به عقد (ص) در آمده بود و تقریباً بی درنگ جای خدیجه را گرفته بود. میان او و فاطمه زهرا که بیش و کم همسن و همسال بودند، همیشه اختلاف بر قرار بود. اما رسول اکرم(ص) که دخترش فاطمه زهرا(ع) را تا درجه بزرگترین و شریفترین زنان جهان بالا می برد و او را یک زن فوق زنان دیگر می شمرد، محال بود به گله گذاری های زنانه عایشه گوش بدهد. عایشه هم جرات نمی کرد اسم فاطمه (ع) را با دشمنی در حضور رسالت به زبان بیاورد و از طرفی هم نمی توانست شکایتها و حکایتهای خود را ناگفته بگذارد. به ناچار هر روز یکبار پیش پدرش می رفت و تا می توانست از دست زهرا(ع) شکایت می کرد. ابوبکر هم طبعاً مردی بود که خوی زنانه داشت. اهل درد دل گفتن و درد دل شنیدن و اشگ ریختن و نفرین و ناله کردن بود... ادامه👇👇
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ۱۱۵ صلی الله علیه واله به ایران 🖊️متن نامه چنین بود:  بسم الله الرحمن الرحیم. من ، الی کسری عظیم فارس. سلام علی من اتبع الهدی، و آمن بالله و رسوله و شهد ان لا اله الا الله، وحده لاشریک له، و ان محمداً عبده و رسوله، ادعوک بدعیة الاسلام فانی انا رسول الله الی الناس کافة، لانذر من کان حیاً و یحق القول علی الکافرین. اسلم تسلم، فان ابیت فعلیک اثم المجوس. محمد رسول الله   ترجمه نامه:  به نام خداوند بخشنده مهربان نامه ایست از جانب فرستاده خدا، به سوی کسری، رهبر و زمامدار ایران، درود بر آنکس که به راه هدایت قدم گذارد و به خدا و رسولش ایمان آورد و گواهی دهد که معبودی جز ذات یکتای الهی قابل پرستش نیست و بی شریک و بی همتا است و محمد بنده و فرستاده اوست. من تو را به و کلمه حق دعوت می کنم. زیرا من رسول خدایم که برای راهنمائی ملت ها فرستاده شده ام. آمده ام تا زنده دلان را از عذاب دردناک الهی بیم دهم و بر انان که قلبی مرده و جانی افسرده دارند، پس از بیان حقیقت، حجت تمام شود. تو ای پادشاه ایران! دعوت حق را بپذیر و در برابر اسلام تسلیم شو تا از عذاب های دنیا و آخرت مصون بمانی، و گرنه مسؤلیت گمراهی مجوسان به گردن تو خواهد بود. ✉️این نامه توسط عبدالله بن حذاقه سهمی، به دربار ایران فرستاده شد. در این روزگار ایران هم، مانند سایر کشورها وضعی نابسامان داشت. از هیچ جانب نور امیدی نمی درخشید و بوی نجاتی شنیده نمی شد. همه درها مسدود و همه راه ها کوبیده شده بود. در آن هنگام ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد و دست غیب برای نجات ملت ها دراز گردید. (ص) برای راهنمائی خلق ها برانگیخته و اینک پیک سعادت به سوی ایران می آید و از گرد راه می رسد. ✉️فرستاده (ص) پس از تحمل رنج ها و مشقت ها خود را به دربار پادشاه ایران رسانید. درباری که در دنیای آن روز از نظر عظمت و زیبائی نظیر نداشت. عبدالله وارد شد و مطلب را با درباریان در میان گذاشت. آنان موضوع را به اطلاع شاه رساندند. وی دستور داد مجلس را آراستند و اذن ورود به نماینده رسول اکرم(ص) داد. عبدالله به مجلس خسرو پرویز درآمد. ولی آن تواضع و تذللی که دیگران در برابر شاه از خود نشان می دادند، ابراز نکرد. پرویز به یکی از حاضرین اشاره کرد که نامه پیغمبر را از عبدالله بگیرد. او گفت: من از جانب رسول خدا(ص) مأمورم که نامه را به دست شاه بدهم و به دست دیگری نخواهم داد. پرویز موافقت کرد و عبدالله جلو رفت و نامه را به دست او داد. شاه، نامه را از دست عبدالله گرفت و به مترجم دربار دستور داد فوراً آن را ترجمه کند. اولین فراز نامه، یعنی جمله : نامه ایست از محمد(ص)، پیامبر خدا به سوی کسری... ترجمه شد. برای شاه ایران جمله ای ناگوارتر از این نبود که کسی نام خود را بر نام او مقدم بدارد. شاه سخت برآشفت و چنان غضبناک شد که فریادی کشید و گفت: صاحب این نامه کیست که نام خود را بر نام من مقدم داشته است؟ سپس دست برد و نامه را از دست مترجم گرفت و آن را پاره پاره کرد. حتی اجازه نداد که تا آخر نامه خوانده شود مطلب آن مفهوم گردد. نامه رسان را نیز از مجلس راندند و به این ترتیب، خسرو پرویز از آن موقعیت حساس استفاده نکرد و کبر و غرور و نخوت، او را از درک حقیقت و پیمودن راه سعادت باز داشت. عبدالله توقف در مدائن را مصلحت ندید و بلافاصله راه مدینه را در پیش گرفت... چون به حضور رسول خدا(ص) رسید، آنچه را مشاهده کرده بود، به عرض رسانید. (ص) از روش ناپسند خسرو پرویز برنجید و با این جمله به او نفرین کرد: مزق ملکه : (خداوند ! پادشاهی و سلطنت او را به کیفر پاره کردن نامه من از هم متلاشی کن.) خسرو پرویز علاوه بر پاره کردن نامه پیامبر اسلام، عمل دیگری انجام داد که در سرنوشت او بی تأثیر نبود. نامه ای به این مضمون به پادشاه یمن که آن روز جزء مستعمرات ایران بود، نوشت: مردی از قریش در مکه ادعای پیغمبری کرده و به من نامه ای نوشته که نام خود را بر نام من مقدم داشته است. با رسیدن این نامه دو نفر از مأمورین خود را به سوی او بفرست که او را توبه دهند. اگر حاضر نشد توبه کند، سر او را ببرند و برای من بفرستند.... صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57
مِشْکات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🔹 #داستانهای_قرانی 🔹 ♻️ #قسمت۱۲۲ ♻️ 💟 #انفاق_درحال_رکوع 💟 انما ولیکم الله و رسوله و
🌴 🌴 🔹 ۱۲۳🔹 🔴 🔴 . اذا جاء نصر الله و الفتح و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجاً (سوره نصر: 1) 🖍️پیمان صلح که در سال هفتم هجرت بین (ص) و نماینده به امضاء رسید بر مبنای عدم تعرض طرفین نسبت به یکدیگر بسته شده بود. در آن عهدنامه تصریح شده بود که نه از طرف مسلمانان نسبت به قریش و وابستگان قریش تعرضی واقع شود و نه از جانب قریش نسبت به مسلمین و هم پیمانان مسلمین تجاوزی انجام گیرد. دو قبیله در اراضی مکه سکونت داشتند، که نام یکی خزاعه و هم پیمان رسول خدا بود و دیگری طایفه کنانه که تحت الحمایه قریش قرار داشت. 🖍️یک روز مردی از طایفه کنانه، اشعاری در هجو پیغمبر اسلام سروده و در مجلسی می خواند. یکی از افراد طایفه خزاعه که وابسته به مسلمانان بود، جلو رفت و به آن شاعر اعتراض کرد. ولی شاعر گوش به اعتراض وی نداد و همچنان به خواندن اشعار خود پرداخت. جوان خزاعی که سخت خشمگین شده بود، به وی حمله کرد و با مشت گره کرده خود، دهان و بینی او را درهم شکست. طایفه کنانه از این اهانتی که با شاعر آنها شده بود، برآشفتند ولی چون قدرت حمله به طایفه خزاعه را در خود نمی دیدند، محرمانه به مکه رفتند و از قریش استمداد کردند. رجال قریش هم با اینکه پیمان عدم تعرض داشتند، به آنها کمک مالی کردند و علاوه بر آن جمعی از سرگشان و فتنه جویان قریش مانند سهیل عمرو، عکرمة بن ابی جهل، حویطب بن عبدالعزی، صفوان امیه و مکرزبن حنص با لباس ناشناس و صورتهای بسته به قبیله کنانه رفتند و داوطلبانه با عده ای از افراد آن قبیله، به طایفه خزاعه حمله بردند و بیست تن از خزاعه را به قتل رساندند و سپس به مکه برگشتند و امیدوار بودند که این خیانت برای همیشه پنهان بماند. 🖍️ که از دیگران سیاستمدارتر بود، سخت مضطرب شد و گفت بدون تردید این خبر بن محمد خواهد رسید و او هم قطعاً خون بنی خزاعه را ناچیز نخواهد شمرد و ساکت نخواهد نشست. مصلحت این است که من به مدینه بروم و با محمد گفتگو نمایم و پیش از اینکه او از ماجرای اخیر مطلع شود به هر ترتیبی شده پیمان را تمدید کنم. ابوسفیان به دنبال این تصمیم، به سوی رهسپار شد. ولی پیش از آنکه به مدینه برسد، بزرگان طایفه خزاعه به حضور رسول اکرم(ص) رسیدند و عمروبن سالم که رهبری آنان را به عهده داشت، شرح پیمان شکنی قریش و حمله بنی خزاعه و قتل و غارت ایشان را به عرض رسانید. رسول اکرم(ص) قول مساعدت به وی داد. به فاصله کوتاهی، یک هیئت دیگر از قبیله خزاعه به همراهی بدیل بن ورقا خدمت پیغمبر اکرم(ص) رسیدند و عهد شکنی قریش و قتل و غارت خزاعه را به استحضار رساندند. رسول خدا(ص) فرمودند: خدا یاری ام نکند اگر از یاری خزاعه دست بکشم. از آن طرف ابوسفیان هم به مدینه وارد شد و ابتدا به خانه دخترش ام حبیبه که همسر رسول خدا(ص) بود رفت. روی خوشی از دخترش ندید و مورد تحقیر واقع شد. نزد و رفت که آنها با پیغمبر اسلام صحبت کنند ، حاضر نشدند. به (ع) و پناه برد ولی هیچ یک پناهش ندادند. خودش به حضور رفت. ولی آن حضرت رو از سخنش برگرداند و از مجلس خارج گردید. چون ابوسفیان از فعالیتها و تلاشهای خود نتیجه نگرفت، مدینه را ترک گفت و به مکه بازگشت. 🖍️پس از رفتن ابوسفیان، پیغمبر اکرم(ص) به مسلمانان دستور داد خود را برای سفری آماده کنند. هیچ کس از تصمیم رسول الله مطلع نبود و احدی نمی دانست که آن حضرت به کدام سمت خواهد رفت. ولی در عین حال که هدفت و مقصد، بر هیچ کس معلوم نبود، احتمال قوی می رفت که مقصود حمله به مکه باشد. حاطب بن ابی بلهقه که از اصحاب رسول خدا(ص) بود، روی همین احتمال نامه ای به مکیان نوشت و آنها را در جریان کار گذاشت. نامه را به وسیله کنیزکی ارسال داشت. پیغمبر اکرم(ص)، علی(ع) را احضار کرد و چند نفر را با او همراه نمود و فرمود بروید در سرزمین خاخ. در داخل باغی، زنی را می بینید که حامل نامه ای است برای سران قریش. نامه را از او بگیرید و خودش را رها کنید. 🖍️علی(ع) به اتفاق همراهانش به همان نشانی آمدند و به باغ رسیدند و کنیزک را یافتند. ولی او جداً موضوع نامه را انکار کرد. اثاث او را بررسی کردند، نیافتند. علی(ع) گفت بخدا قسم که پیغمبر اسلام دروغ نگفته، شمشیر کشید و به آن زن گفت: نامه را بده وگرنه باید سرت را در اینجا بگذاری. کنیزک که قاطعیت و خشم علی را دید، دست برد و از میان گیسوان بافته خود نامه را بیرون آورد و تسلیم نمود... .. صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57
مِشْکات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ❇️ #داستانهای_قرانی ❇️ #قسمت ۱۲۷ ‌ ⚔️ #داستان_حنین ⚔️ لقد نصر کم الله فی مواط
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌹 🌹 ❇️ ۱۲۸ ❇️ 🗡⚔ داستان_حنین ⚔🗡 لقد نصر کم الله فی مواطن کثیرة و یوم حنین اذ اعجبتکم کثرتکم فلم تغن عنکم شیئاً... (سوره توبه: 26) دوم ❇️پانزده روز از توقف (ص) در گذشته بود که خبر حرکت این سپاه به عرض رسید. با دوازده هزار مسلمان برای سرکوبی آن قوم از مکه خارج شدند. پرچم بزرگ بدست (ع) سپرده شد و سایر کسانی که در پرچم دار بودند، در این جنگ نیز همان پرچم را بدست داشتند. برخلاف جنگ های گذشته که همیشه تعداد مسلمانان کمتر از کفار بود در این جنگ از نظر عدد و تجهیزات فزونی قابل توجهی داشتند و به همین جهت نخوت و غروری در بعضی از افراد پیدا شد و حتی گفت: عچب لشکری جمع شده. ما هرگز شکست نخواهیم خورد!  خالدبن ولید که فرمانده طلایه سپاه بود، و با افراد بنی سلیم پیشاپیش سپاه حرکت می کرد، هنگام عبور از پیچ و خم دره ای، با حمله ناگهانی قبیله هوازن روبرو شد. این حمله چنان غیر منتظره و وحشت آور بود که ستون طلایه، بدون هیچ گونه عکس العمل و مقاومتی از هم پاشید. فرار آنها در روحیه سایر مسلمانان که از عقب می آمدند، اثر نامطلوبی گذاشت و همه پا به فرار گذاشتند. صوفی ... 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 https://eitaa.com/m_rajabi57
مِشْکات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌹 #داستانهای_قرانی 🌹 ❇️ #قسمت ۱۳۰ ❇️ #داستان_حنین لقد نصر کم الله فی مواطن ک
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌹 🌹 🍃 ۱۳۱🍃* *اعلام_بیزاری برائة من الله و رسوله الی الذین عاهدتم من المشرکین. فسیحوا فی الارض اربعة اشهر و اعلموا انکم غیر معجزی الله و ان الله مخزی الکافرین (سوره برائت: 1) 🖍️برنامه (ص) آزاد گذاشتن مردم در قبول یا عدم قبول اسلام بود. در هیچ مورد با اکراه و اجبار کسی را وادار به قبول اسلام نکردند و قرآن کریم صریحاً این مطلب را بیان فرموده و می گوید: لا اکراه فی الدین. بر طبق همین برنامه، هنگام فتح مکه، قریشیان را در پذیرفته اسلام یا باقی ماندن بر روش خود آزاد گذاشت و فقط قراردادی گذاشته شد که مشرکین سرکشی و ماجراجوئی را ترک کنند و در پناه اسلام به زندگی خود ادامه دهند. مدتی گذشت و در گوشه و کنار، مشرکین فعالیت هائی آغاز کردند و سرکشی و طغیان در پیش گرفتند و عهد خود را شکستند و در مورد این عهد شکنی آیات برائت نازل گردید. 🖍️با اینکه تمام سوره های قرآن کریم با آیه شریفه: بسم الله الرحمن الرحیم شروع می شود، سوره برائت بدون نام خدا آغاز شده است. زیرا آیه رحمت است و در این سوره و وعده های عذاب و بدبختی به مشرکین داده شده است. پس از نازل شدن این سوره، رسول اکرم(ص) را مأمور کرد که به مکه سفر کند و چهل آیه از این سوره را در اجتماع مشرکین با صدای بلند قرائت و این اعلام الهی را به مشرکین ابلاغ نماید. ابوبکر با همراهانش مدینه را به قصد مکه ترک گفتند. ولی در یکی از منازل که چند با مدینه فاصله ای نداشت، مشاهده کردند که (ع) در حالیکه بر مرکب رسول اکرم(ص) سوار بود از راه رسید و فرمود من از جانب پیغمبر مأمورم که آیات برائت را از تو بگیرم و خودم به مکه روم و به مردم ابلاغ کند. ابوبکر اطاعت کرد و آیات را تسلیم نمود و خود به مدینه برگشت. چون به حضور رسید، پرسید: یا رسول الله! آیا درباره من چیزی نازل شده است؟! فرمود: نه. ولی از طرف خداوند به من نازل شد و گفت:  لا یودی عنک الا انت او رجل منک. یعنی: ادا نمی کند از جانب تو کسی، جز خودت یا مردی از خاندانت. در این آیات، به مشرکین پیمان شکن اعلام شده است که تا چهارماه می توانند به طور آزادی در مکه زندگی کنند و پس از آن تکلیف خود را یکسره نمایند. یا را بپذیرند و مانند سایر مسلمین از مزایای مسلمانی برخوردار شوند و در غیر اینصورت آماده چشیدن عذاب دردناک الهی باشند. ... صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57
مِشْکات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌹 #داستانهای_قرانی 🌹 📚 #قسمت۱۳۸📚 🌷 #داستان #مباهله 🌷 #بخش_دوم فمن حاجک فیه من بعد ما جائک
۱۳۹ : 🌴 🌴 🌴🌴 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61) ..بامداد روز بعد، اجتماعی عظیم از مردم مدینه در بیرون شهر دیده می شد و گروهی بی شمار برای تماشای مباهله گرد آمده بودند. در آن حال مشاهده کردند که (ص) با (ع) و دو فرزندش حسن و حسین در حالیکه دست آنها در دست پیغمبر بود و بانوی بزرگوار اسلام فاطمه زهرا(ع) پشت سر ایشان بود، از راه رسیدند و محلی را برای مباهله در نظر گرفتند. به اتفاق تمام نویسندگان و مفسرین شیعه و سنی، رسول اکرم(ص) غیر از امیرالمومنین و و و که تنها مصداق آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسناو انفسکم... بودند، هیچ کس را همراه نبرد و در آن روز صریحاً فرمود:  اللهم هولاء اهل بیتی. اینان اهل بیت منند. مسیحیان که از دور ناظر ورود رسول اکرم(ص) بودند، بر خلاف انتظار خود دیدند که آن حضرت با جمعیت و ازدحام نیامده و فقط یک مرد و یک زن و دو پسر با خود آورده است. پرسیدند که همراهان پیغمبر با او چه نسبتی دارند؟ گفته شد: که اینان محبوب ترین مردم نزد رسول محترم اسلام هستند. یکی فاطمه دختر او و دیگری علی داماد و پسر عمش و آن دو پسر، فرزندان دختر او، حسن و حسین می باشند. شرجیل که از خردمندان و بزرگان هیئت نجران بود، به یاران خود گفت: به خدای جهان سوگند من صورت هائی می بینم که اگر از خداوند درخواست کنند کوه ها را متلاشی کند، در خواستشان را رد نمی کند. از اقدام به مباهله بر حذر باشید. هیچ کس با پیغمبری از پیغمبران مباهله نکرد، مگر اینکه هلاک شد. گروهی از دانشمندان آن قوم، نزد عاقب (فرماندار و حاکم ) گرد آمدند. به تبادل نظر پرداختند. عاقب گفت: آقایان! شما خودتان می دانید، همان پیغمبری است که (ع) او را بشارت داده. اگر به شما نفرین کند، همه هلاک می شوید. شرجیل اظهار داشت: به عقیده من مطلب خیلی مهم تر و خطرناک تر از آن است که شما فکر می کنید. اگر محمد مرد دنیا طلب و ریاست خواهی بود، اول کسی که با او می جنگید، ما بودیم. ولی علائم و آثاری که در دست داریم نشان می دهند که او فرستاده خدا است و مباهله با او نابود کننده ما خواهد بود. صلاح در این است که مباهله را موقوف سازیم و کار را به مصالحه خاتمه دهیم و چون محمد، مردی آراسته و منصف است، خودش را به حکمیت انتخاب می کنیم و هر طور نظر داد و حکم کرد، می پذیریم. حاضرین جلسه، نظریه شرجیل را تصویب کردند و به دنبال آن، پیامی به رسول اکرم(ص) فرستادند که از مباهله درگذر و تو خودت در میان ما حکم باش و کار را با مصالحه خاتمه بده. رسول اکرم(ص) با پیشنهاد آنها موافقت کرد و صلح نامه ای به خط امیرالمومنین علی(ع) و تعیین جزیه سبک و آسانی که سالیانه بپردازند، تنظیم گردید و کار خاتمه یافت. در پایان این بحث شایسته است داستان کوتاهی که مسلم، در صحیح خود نقل کرده، به نقل از کتاب غایة المرام ذکر کنیم: به ابی وقاص گفت: چرا به ابوتراب (کنیه امیرالمومنین) دشنام نمی دهی؟! سعد گفت: سه چیز از رسول الله(ص) شنیده ام که اگر یکی از آنها درباره من بود، در نظرم بهتر از شتران نجیب و اصیل دنیا ارزش داشت. - آنکه در یکی از جنگ ها (جنگ ) پیغمبر اکرم(ص)، علی را به جانشینی خود در مدینه گذاشت. گفت: یا رسول الله! مرا نزد زنها و بچه ها می گذاری؟! فرمود: ایا راضی نیستی که نسبت به من چون نسبت به باشی؟! جز آنکه پیغمبری پس از من نیست. _ آنکه، در روز ، رسول اکرم(ص) فرمود: فردا علم را به مردی می دهم که خدا و رسولش را دوست، و خدا و رسول هم او را دوست داشته باشند. سعد می گوید هر کی از ما انتظار داشتیم که آن مرد باشیم. چون فردا شد، پیغمبر(ص) فرمود: علی را نزد من بخوانید. علی را با اینکه مبتلا به درد چشم بود حاضر نمودند. پیغمبر(ص) آب دهان به چشمش کشید و درد چشمش زایل گردید. سپس پرچم را بدست او داد و خداوند بدست او، را نصیب مسلمانان گردانید. _ آنکه، چون آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم... نازل شد، (ص) و و و را طلبید و فرمودند: (خدایا اینان اهل بیت منند.) .. https://eitaa.com/m_rajabi57
۱۴۰ : 🌴 🌴 🌴🌴 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61).) چون آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم... نازل شد، (ص) و و و را طلبید و فرمودند: خدایا اینان اهل بیت منند. 📚آیه و جریان مباهله رسول اکرم(ص) با نجران، سندی قرآنی بر عظمت اهلبیت عصمت علیهم السلام است که شیعه و سنی اعتراف دارند که در آن روز تاریخی، رسول اکرم(ص) جز علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، کسی را همراه نبرد. علما و مفسرین شیعه در این مورد اتفاق نظر دارند و در میان علماء اهل سنت نیز، کسانیکه احادیث مربوط به مباهله را بهمین صورت نقل کرده اند فراوانند. قاضی نور الله شوشتری در جلد سوم از کتاب نفیساحقاق الحق طبع جدید، صفحه 46 می گوید:  در این مسئله اتفاق نظر دارند که در آیه فوق اشاره به حسن و حسین و نسائنا اشاره به فاطمه و انفسنا اشاره به علی علیهم السلام است. سپس (در پاورقی کتاب مزبور) از حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت نقل می کند که آنها تصریح کرده اند که آیه مباهله درباره اهل بیت نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا صفحه 76 مشروحاً آورده است. از جمله شخصیت های سرشناسی که این مطلب در کتب آنها نقل شده افراد زیر هستند:  1. صحیح مسلم، جلد 7 صفحه 120. 2. مسند احمد ابن حنبل، جلد 1 صفحه 185. 3. تفسیر طبری، جلد 3 صفحه 192. 4. مستدرک حاکم، جلد 3 صفحه 150. بقیه منابع و مدارک را علاقه مندان می توانند در کتابتفسیر نمونه جلد 2 صفحه 240 و سایر تفاسیر معتبر شیعه بررسی و مطالعه نمایند. .. صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 📝 📝 💠 ۱۴۴💠 📍📍 ✅ : ‌‌ ✅ 🌴پر ماجراترین روزهای تاریخ اسلام🌴 بنابر نظر بزرگترین نویسندگان اهل سنت: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین. (سوره مائده: 67) (ماجرای غدیر طبق نظر و نوشته بزرگترین نویسندگان اهل سنت) 📝غیر از ، ده ها نفر از بزرگان اصحاب (ص) و تابعین و سایر طبقات مؤمنین حدیث غدیر را به شعر درآورده و اثری جاویدان از خود به یادگار گذاشته اند. سپس رسول اکرم(ص) دستور فرمود حاضرین با علی(ع) کنند و او را خطاب نمایند. بی درنگ مراسم بیعت آغاز شد و مطابق نقل مورخین، نخستین کسی که با (ع) بیعت کرد و به عنوان امیر المومنین به او سلام نمود، بود که جلو آمد و گفت:  (السلام علیک یا امیر المومنین. بخ لک. اصبحت مولای و مولا کل مومن و مومنة.) یعنی: درود بر تو ای امیرمومنان. شاد باش که ولی من و ولی هر مرد و زن با ایمان شدی. بعد از او ، و سایر طبقات مسلمان دست بیعت به علی دادند و او را به جانشینی و رسول اکرم(ص) تبریک و تهنیت گفتند. 📝روز غدیر (هیجدهم ) به همین مناسبت یکی از اعیاد رسمی است که از دوران رسول اکرم(ص) تاکنون مورد اعتنا و توجه بوده و حتی طبقات بسیاری از اهل سنت نیز به عظمت این روز معترفند. بیرونی در کتاب الاثارالباقیة می نویسد: روز غدیر از اعیادی است که عموم مسلمین، آن را روز سرور می شمارند. این طلحه شافعی در کتاب مطالب السوال می نویسد: روز ، عید رسمی شد. زیرا در آن روز رسول اکرم(ص) مقام رفیع و پایگاه ارجمندی برای علی(ع) مقرر نمود و او را از میان تمام مردم به این مقام، مشرف گردانید. آری، در حالیکه پادشاهان و سلاطین، روز تاجگذاری خود را عید قرار می دهند و مجالس جشن و سرور برپا نموده، سخنرانی ها، شعرها و ضیافتها ترتیب می دهند، آیا شایسته نیست که در روز غدیر، یعنی روز تاجگذاری مولی امیرالمؤمنین علی(ع) که رهبری اسلامی و ولایت دینی مسلمین به او سپرده شد، مراسمی باشکوه، برپا شود؟! طایفه امامیه (شیعیان) - ایدهم الله - همیشه به این روز بزرگ احترام گذاشته و می گذارند و آن را از اعیاد رسمی خود به شمار می آورند و عالی ترین مراسم را در شب و روز غدیر برگزار می کنند. .. صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 📝 📝 💠 ۱۴۶💠 📍📍 ✅ : ‌‌ ✅ 🌴پر ماجراترین روزهای تاریخ اسلام🌴 بنابر نظر بزرگترین نویسندگان اهل سنت: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لا یهدی القوم الکافرین. (سوره مائده: 67) 📝یکی از شعرای معاصر (صادق سرمد) در ضمن یک قصیده می گوید: ، نه همین عید مذهبی، ما را است که ملی ما نیز، در غدیر آمد 🌴🌴🌴 در اینجا مناسب است فصلی از کتاب تالیف بزرگ را که تحت عنوان (علی بردار من است) نگاشته، نقل کنیم، او می نویسد:  برای روشن ساختن این حقیقت لازم است احادیثی چند در این باره نقل کنیم، تا معلوم شود که برادری و اخوت معنوی میان پیغمبر و پسر عم بزرگوارش تا چه اندازه بود و فضائل پیغمبر(ص) تا چه حد به علی(ع) به میراث رسیده و روح علی، چگونه رنگ نبوت گرفته و نزد پیغمبر چقدر عزیز و محبوب بوده، و قلباً و لساناً وی را تعظیم می کرده است، آنگاه می توانیم نتیجه بگیریم که آنچه در بود، در (ع) جلوه گر آمد. چنانکه به تفصیل بیان خواهیم کرد. طبرانی از ابن مسعود روایت کرده است که پیغمبر گفت: نظر کردن بر چهره علی(ع) عبادت است. و از روایت شده که (ص) گفت: هر که علی را بیازارد، مرا آزرده است. 🌴🌴🌴 یعقوبی در جزء دوم تاریخ خود می نویسد: (ص) پس از که به جانب مدینه باز می گشت، در جائی نزدیک ، به نام غدیر خم در روز ایستاد و خطبه خواند و دست علی بن ابیطالب را گرفت و گفت:  (من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه) یعنی: هرکس من مولای اویم، علی مولای او است. خدایا دوست بدار هر که علی را دوست دارد. و دشمن بدار هر که علی را دشمن دارد. در آمده است که: پس از این، علی را ملاقات کرد و با او گفت: ای علی گوارا باد تو را. مولای من و مولای هر مرد و زن مسلمان شدی!  این حدیث را بسیاری از مورخین و علما، مانند: ترمذی، نسائی و احمد بن حنبل از شانزده تن از اصحاب رسول اکرم(ص) روایت کرده اند و بسیاری از شعراء به نظم آورده اند. نخستین،آنها حسن ثابت انصاری است که می گوید:  یناد یهم یوم الغدیر نبیهم - بخم و اسمع بالرسول منادیاً  و از شعرائی که نام این روز را در اشعار خود ذکر کرده اند، ابوتمام طائی است. و نیز کمیت اسدی در قصیده عینیه خود مفصلاً درباره آن سخن گفته و از آن جمله می گوید:  و یوم الدوح، دوح غدیر خم - ابان له الولایة لو اطیعا و لم ار مثل ذاک الیوم یوماً - و لم ار مثله حقاً اضیعا و از کتاب آل ابن خالویه نقل شده از ابو سعید خدری که رسول اکرم(ص) به علی بن ابیطالب، فرمود: دوستی تو ایمان است و دشمنی تو کفر است و نفاق. و نخستین کسی که داخل بهشت شود، دوستدار تو و اول کسی که به دوزخ رود، دشمن تو است ادامه دارد... صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57
۱۳۹ : 🌴 🌴 🌴🌴 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61) ..بامداد روز بعد، اجتماعی عظیم از مردم مدینه در بیرون شهر دیده می شد و گروهی بی شمار برای تماشای مباهله گرد آمده بودند. در آن حال مشاهده کردند که (ص) با (ع) و دو فرزندش حسن و حسین در حالیکه دست آنها در دست پیغمبر بود و بانوی بزرگوار اسلام فاطمه زهرا(ع) پشت سر ایشان بود، از راه رسیدند و محلی را برای مباهله در نظر گرفتند. به اتفاق تمام نویسندگان و مفسرین شیعه و سنی، رسول اکرم(ص) غیر از امیرالمومنین و و و که تنها مصداق آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسناو انفسکم... بودند، هیچ کس را همراه نبرد و در آن روز صریحاً فرمود:  اللهم هولاء اهل بیتی. اینان اهل بیت منند. مسیحیان که از دور ناظر ورود رسول اکرم(ص) بودند، بر خلاف انتظار خود دیدند که آن حضرت با جمعیت و ازدحام نیامده و فقط یک مرد و یک زن و دو پسر با خود آورده است. پرسیدند که همراهان پیغمبر با او چه نسبتی دارند؟ گفته شد: که اینان محبوب ترین مردم نزد رسول محترم اسلام هستند. یکی فاطمه دختر او و دیگری علی داماد و پسر عمش و آن دو پسر، فرزندان دختر او، حسن و حسین می باشند. شرجیل که از خردمندان و بزرگان هیئت نجران بود، به یاران خود گفت: به خدای جهان سوگند من صورت هائی می بینم که اگر از خداوند درخواست کنند کوه ها را متلاشی کند، در خواستشان را رد نمی کند. از اقدام به مباهله بر حذر باشید. هیچ کس با پیغمبری از پیغمبران مباهله نکرد، مگر اینکه هلاک شد. گروهی از دانشمندان آن قوم، نزد عاقب (فرماندار و حاکم ) گرد آمدند. به تبادل نظر پرداختند. عاقب گفت: آقایان! شما خودتان می دانید، همان پیغمبری است که (ع) او را بشارت داده. اگر به شما نفرین کند، همه هلاک می شوید. شرجیل اظهار داشت: به عقیده من مطلب خیلی مهم تر و خطرناک تر از آن است که شما فکر می کنید. اگر محمد مرد دنیا طلب و ریاست خواهی بود، اول کسی که با او می جنگید، ما بودیم. ولی علائم و آثاری که در دست داریم نشان می دهند که او فرستاده خدا است و مباهله با او نابود کننده ما خواهد بود. صلاح در این است که مباهله را موقوف سازیم و کار را به مصالحه خاتمه دهیم و چون محمد، مردی آراسته و منصف است، خودش را به حکمیت انتخاب می کنیم و هر طور نظر داد و حکم کرد، می پذیریم. حاضرین جلسه، نظریه شرجیل را تصویب کردند و به دنبال آن، پیامی به رسول اکرم(ص) فرستادند که از مباهله درگذر و تو خودت در میان ما حکم باش و کار را با مصالحه خاتمه بده. رسول اکرم(ص) با پیشنهاد آنها موافقت کرد و صلح نامه ای به خط امیرالمومنین علی(ع) و تعیین جزیه سبک و آسانی که سالیانه بپردازند، تنظیم گردید و کار خاتمه یافت. در پایان این بحث شایسته است داستان کوتاهی که مسلم، در صحیح خود نقل کرده، به نقل از کتاب غایة المرام ذکر کنیم: به ابی وقاص گفت: چرا به ابوتراب (کنیه امیرالمومنین) دشنام نمی دهی؟! سعد گفت: سه چیز از رسول الله(ص) شنیده ام که اگر یکی از آنها درباره من بود، در نظرم بهتر از شتران نجیب و اصیل دنیا ارزش داشت. - آنکه در یکی از جنگ ها (جنگ ) پیغمبر اکرم(ص)، علی را به جانشینی خود در مدینه گذاشت. گفت: یا رسول الله! مرا نزد زنها و بچه ها می گذاری؟! فرمود: ایا راضی نیستی که نسبت به من چون نسبت به باشی؟! جز آنکه پیغمبری پس از من نیست. _ آنکه، در روز ، رسول اکرم(ص) فرمود: فردا علم را به مردی می دهم که خدا و رسولش را دوست، و خدا و رسول هم او را دوست داشته باشند. سعد می گوید هر کی از ما انتظار داشتیم که آن مرد باشیم. چون فردا شد، پیغمبر(ص) فرمود: علی را نزد من بخوانید. علی را با اینکه مبتلا به درد چشم بود حاضر نمودند. پیغمبر(ص) آب دهان به چشمش کشید و درد چشمش زایل گردید. سپس پرچم را بدست او داد و خداوند بدست او، را نصیب مسلمانان گردانید. _ آنکه، چون آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم... نازل شد، (ص) و و و را طلبید و فرمودند: (خدایا اینان اهل بیت منند.) .. https://eitaa.com/m_rajabi57
۱۴۰ : 🌴 🌴 🌴🌴 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61).) چون آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم... نازل شد، (ص) و و و را طلبید و فرمودند: خدایا اینان اهل بیت منند. 📚آیه و جریان مباهله رسول اکرم(ص) با نجران، سندی قرآنی بر عظمت اهلبیت عصمت علیهم السلام است که شیعه و سنی اعتراف دارند که در آن روز تاریخی، رسول اکرم(ص) جز علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، کسی را همراه نبرد. علما و مفسرین شیعه در این مورد اتفاق نظر دارند و در میان علماء اهل سنت نیز، کسانیکه احادیث مربوط به مباهله را بهمین صورت نقل کرده اند فراوانند. قاضی نور الله شوشتری در جلد سوم از کتاب نفیساحقاق الحق طبع جدید، صفحه 46 می گوید:  در این مسئله اتفاق نظر دارند که در آیه فوق اشاره به حسن و حسین و نسائنا اشاره به فاطمه و انفسنا اشاره به علی علیهم السلام است. سپس (در پاورقی کتاب مزبور) از حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت نقل می کند که آنها تصریح کرده اند که آیه مباهله درباره اهل بیت نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا صفحه 76 مشروحاً آورده است. از جمله شخصیت های سرشناسی که این مطلب در کتب آنها نقل شده افراد زیر هستند:  1. صحیح مسلم، جلد 7 صفحه 120. 2. مسند احمد ابن حنبل، جلد 1 صفحه 185. 3. تفسیر طبری، جلد 3 صفحه 192. 4. مستدرک حاکم، جلد 3 صفحه 150. بقیه منابع و مدارک را علاقه مندان می توانند در کتابتفسیر نمونه جلد 2 صفحه 240 و سایر تفاسیر معتبر شیعه بررسی و مطالعه نمایند. .. صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
۱۴۰ : 🌴 🌴 🌴🌴 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61).) چون آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم... نازل شد، (ص) و و و را طلبید و فرمودند: خدایا اینان اهل بیت منند. 📚آیه و جریان مباهله رسول اکرم(ص) با نجران، سندی قرآنی بر عظمت اهلبیت عصمت علیهم السلام است که شیعه و سنی اعتراف دارند که در آن روز تاریخی، رسول اکرم(ص) جز علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، کسی را همراه نبرد. علما و مفسرین شیعه در این مورد اتفاق نظر دارند و در میان علماء اهل سنت نیز، کسانیکه احادیث مربوط به مباهله را بهمین صورت نقل کرده اند فراوانند. قاضی نور الله شوشتری در جلد سوم از کتاب نفیساحقاق الحق طبع جدید، صفحه 46 می گوید:  در این مسئله اتفاق نظر دارند که در آیه فوق اشاره به حسن و حسین و نسائنا اشاره به فاطمه و انفسنا اشاره به علی علیهم السلام است. سپس (در پاورقی کتاب مزبور) از حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت نقل می کند که آنها تصریح کرده اند که آیه مباهله درباره اهل بیت نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا صفحه 76 مشروحاً آورده است. از جمله شخصیت های سرشناسی که این مطلب در کتب آنها نقل شده افراد زیر هستند:  1. صحیح مسلم، جلد 7 صفحه 120. 2. مسند احمد ابن حنبل، جلد 1 صفحه 185. 3. تفسیر طبری، جلد 3 صفحه 192. 4. مستدرک حاکم، جلد 3 صفحه 150. بقیه منابع و مدارک را علاقه مندان می توانند در کتابتفسیر نمونه جلد 2 صفحه 240 و سایر تفاسیر معتبر شیعه بررسی و مطالعه نمایند. .. صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
۱۳۹ : 🌴 🌴 🌴🌴 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61) ..بامداد روز بعد، اجتماعی عظیم از مردم مدینه در بیرون شهر دیده می شد و گروهی بی شمار برای تماشای مباهله گرد آمده بودند. در آن حال مشاهده کردند که (ص) با (ع) و دو فرزندش حسن و حسین در حالیکه دست آنها در دست پیغمبر بود و بانوی بزرگوار اسلام فاطمه زهرا(ع) پشت سر ایشان بود، از راه رسیدند و محلی را برای مباهله در نظر گرفتند. به اتفاق تمام نویسندگان و مفسرین شیعه و سنی، رسول اکرم(ص) غیر از امیرالمومنین و و و که تنها مصداق آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسناو انفسکم... بودند، هیچ کس را همراه نبرد و در آن روز صریحاً فرمود:  اللهم هولاء اهل بیتی. اینان اهل بیت منند. مسیحیان که از دور ناظر ورود رسول اکرم(ص) بودند، بر خلاف انتظار خود دیدند که آن حضرت با جمعیت و ازدحام نیامده و فقط یک مرد و یک زن و دو پسر با خود آورده است. پرسیدند که همراهان پیغمبر با او چه نسبتی دارند؟ گفته شد: که اینان محبوب ترین مردم نزد رسول محترم اسلام هستند. یکی فاطمه دختر او و دیگری علی داماد و پسر عمش و آن دو پسر، فرزندان دختر او، حسن و حسین می باشند. شرجیل که از خردمندان و بزرگان هیئت نجران بود، به یاران خود گفت: به خدای جهان سوگند من صورت هائی می بینم که اگر از خداوند درخواست کنند کوه ها را متلاشی کند، در خواستشان را رد نمی کند. از اقدام به مباهله بر حذر باشید. هیچ کس با پیغمبری از پیغمبران مباهله نکرد، مگر اینکه هلاک شد. گروهی از دانشمندان آن قوم، نزد عاقب (فرماندار و حاکم ) گرد آمدند. به تبادل نظر پرداختند. عاقب گفت: آقایان! شما خودتان می دانید، همان پیغمبری است که (ع) او را بشارت داده. اگر به شما نفرین کند، همه هلاک می شوید. شرجیل اظهار داشت: به عقیده من مطلب خیلی مهم تر و خطرناک تر از آن است که شما فکر می کنید. اگر محمد مرد دنیا طلب و ریاست خواهی بود، اول کسی که با او می جنگید، ما بودیم. ولی علائم و آثاری که در دست داریم نشان می دهند که او فرستاده خدا است و مباهله با او نابود کننده ما خواهد بود. صلاح در این است که مباهله را موقوف سازیم و کار را به مصالحه خاتمه دهیم و چون محمد، مردی آراسته و منصف است، خودش را به حکمیت انتخاب می کنیم و هر طور نظر داد و حکم کرد، می پذیریم. حاضرین جلسه، نظریه شرجیل را تصویب کردند و به دنبال آن، پیامی به رسول اکرم(ص) فرستادند که از مباهله درگذر و تو خودت در میان ما حکم باش و کار را با مصالحه خاتمه بده. رسول اکرم(ص) با پیشنهاد آنها موافقت کرد و صلح نامه ای به خط امیرالمومنین علی(ع) و تعیین جزیه سبک و آسانی که سالیانه بپردازند، تنظیم گردید و کار خاتمه یافت. در پایان این بحث شایسته است داستان کوتاهی که مسلم، در صحیح خود نقل کرده، به نقل از کتاب غایة المرام ذکر کنیم: به ابی وقاص گفت: چرا به ابوتراب (کنیه امیرالمومنین) دشنام نمی دهی؟! سعد گفت: سه چیز از رسول الله(ص) شنیده ام که اگر یکی از آنها درباره من بود، در نظرم بهتر از شتران نجیب و اصیل دنیا ارزش داشت. - آنکه در یکی از جنگ ها (جنگ ) پیغمبر اکرم(ص)، علی را به جانشینی خود در مدینه گذاشت. گفت: یا رسول الله! مرا نزد زنها و بچه ها می گذاری؟! فرمود: ایا راضی نیستی که نسبت به من چون نسبت به باشی؟! جز آنکه پیغمبری پس از من نیست. _ آنکه، در روز ، رسول اکرم(ص) فرمود: فردا علم را به مردی می دهم که خدا و رسولش را دوست، و خدا و رسول هم او را دوست داشته باشند. سعد می گوید هر کی از ما انتظار داشتیم که آن مرد باشیم. چون فردا شد، پیغمبر(ص) فرمود: علی را نزد من بخوانید. علی را با اینکه مبتلا به درد چشم بود حاضر نمودند. پیغمبر(ص) آب دهان به چشمش کشید و درد چشمش زایل گردید. سپس پرچم را بدست او داد و خداوند بدست او، را نصیب مسلمانان گردانید. _ آنکه، چون آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم... نازل شد، (ص) و و و را طلبید و فرمودند: (خدایا اینان اهل بیت منند.) .. https://eitaa.com/m_rajabi57
۱۴۰ : 🌴 🌴 🌴🌴 فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم... (سوره آل عمران: 61).) چون آیه:  قل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم... نازل شد، (ص) و و و را طلبید و فرمودند: خدایا اینان اهل بیت منند. 📚آیه و جریان مباهله رسول اکرم(ص) با نجران، سندی قرآنی بر عظمت اهلبیت عصمت علیهم السلام است که شیعه و سنی اعتراف دارند که در آن روز تاریخی، رسول اکرم(ص) جز علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام، کسی را همراه نبرد. علما و مفسرین شیعه در این مورد اتفاق نظر دارند و در میان علماء اهل سنت نیز، کسانیکه احادیث مربوط به مباهله را بهمین صورت نقل کرده اند فراوانند. قاضی نور الله شوشتری در جلد سوم از کتاب نفیساحقاق الحق طبع جدید، صفحه 46 می گوید:  در این مسئله اتفاق نظر دارند که در آیه فوق اشاره به حسن و حسین و نسائنا اشاره به فاطمه و انفسنا اشاره به علی علیهم السلام است. سپس (در پاورقی کتاب مزبور) از حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت نقل می کند که آنها تصریح کرده اند که آیه مباهله درباره اهل بیت نازل شده است و نام آنها و مشخصات کتب آنها را از صفحه 46 تا صفحه 76 مشروحاً آورده است. از جمله شخصیت های سرشناسی که این مطلب در کتب آنها نقل شده افراد زیر هستند:  1. صحیح مسلم، جلد 7 صفحه 120. 2. مسند احمد ابن حنبل، جلد 1 صفحه 185. 3. تفسیر طبری، جلد 3 صفحه 192. 4. مستدرک حاکم، جلد 3 صفحه 150. بقیه منابع و مدارک را علاقه مندان می توانند در کتابتفسیر نمونه جلد 2 صفحه 240 و سایر تفاسیر معتبر شیعه بررسی و مطالعه نمایند. .. صوفی https://eitaa.com/m_rajabi57 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴