eitaa logo
مِشْکات
105 دنبال‌کننده
878 عکس
186 ویدیو
4 فایل
#کشکولی_معنوی_و_متنوع: #دوره_کامل_قصه_های_قرآن_از_آغاز_خلقت_تا_رحلت_خاتم_انبیاء #داستان_های_واقعی_عاشقانه_جذاب #سلسله_مباحث_مهدویت_مهدی_شناسی #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قران_کریم #حکایت_ضرب_المثل_هاب_فارسی و..
مشاهده در ایتا
دانلود
مِشْکات
🌴 #داستانهای_قرانی 🌴 💫 #قسمت ۹۱ 💫 🌌🌌🌗 #اسراء 🌗🌌🌌 بسم الله الرحمن الرحیم سبحان الذی اسری بعب
🌴 های_قرانی🌴 ⬅️ ۹۲ ➡️ 🔆 🔆 و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او یخرجوک و یمکرون و یمکرو الله و الله خیر الماکرین. (سوره انفال: 41) 💫بت پرستان قریش، در مقابل تبلیغات خاتم انبیاء و مشاهده آیات و معجزات، سرسختی نشان دادند و حاضر به قبول دین حق نشدند. آنها فکر می کردند که اگر ایمان بیاورند سیادت و سروری شان پایان می یابد و راه دخلشان بسته می شود. ولی در عین حال هم باور نمی کردند که پیغمبر اکرم (ص) بتواند کاری انجام دهد و موفقیتی پیدا کند. لذا مبارزه آنها در ابتدای کار، تنها مسخره کردن و لبخند استهزاءآمیز زدن و احیانا سنگ بر آن حضرت انداختن بود.  ولی رفته رفته، دیدند تبلیغات پیغمبر، در دل جمعی مؤثر افتاده و عده ای به او ایمان آورده اند. بدین جهت بر شدت مبارزه خود افزودند و جدا بنای اذیت را گذاشتند. هم پیغمبر را آزار می کردند و هم مومنین و گروندگان به او را. اما در برابر سخت گیریها و آزارهای مشرکین، صبر و تحمل مسلمین نیز بهت آور بود. این فشارها و اذیت ها هنگامی به منتها درجه رسید که قریش، از اسلام آوردن مردم مدینه و بیعت آنها با رسول خدا آگاه شدند و مخصوصاً شنیدند که بعضی از مسلمین به سوی مدینه رفته اند و آنجا را پناهگاه خود گردانیده اند.  💫خبر اسلام آوردن اوس و خزرج که دو طایفه بزرگ مدینه بودند آنچنان قریش را مضطرب نمود که بلافاصله در دارالندوه (جایگاه مشورت برای کارهای مهم) جمع شدند تا درباره رسول خدا (ص) تصمیم قطعی اتخاذ کنند. رجال و اشراف و سران قریش، از قبیل: نضر بن حارث، ابوجهل، عتبه، شیبه، ابوالبختری بن هشام، امیة خلف و جمعی دیگر دور هم نشستند و به مشورت پرداختند.  یکی از آنان آغاز سخن کرد و دیگران را مخاطب قرار داد و چنین گفت: همانطوری که اطلاع دارید، امر محمد (ص) برای ما مشکل بزرگی بوجود آورده است؛ روز به روز هم نفوذ او دامنه پیدا می کند. جمعی در مکه به او گرویده اند و اخیراً مدینه را تحت نفوذ تبلیغات خود درآورده و ممکن است به نقاط دیگر هم سرایت کند و این را هم بدانید که ما او را به انواع شکنجه ها و آزارها گرفتار نموده ایم و پیروان او را هم بی اندازه اذیت کرده ایم. 💫اما او و پیروانش مانند سد آهنین و دژ پولادین هستند. از روش خود بر نمی گردند و در عقیده خود ثابت قدم هستند.  آنچه از همیشه بیشتر فکر ما را به خود مشغول داشته، اسلام آوردن اهل مدینه و هجرت مومنین مکه به آن سرزمین است. الان اهل مدینه بهترین پشتیبان و یار و یاور محمد هستند. بدون تردید در آتیه نزدیک محمد هم به مدینه می رود آنگاه مشکل ما افزون می گردد و ما ایمن نیستیم از اینکه چند روز بعد او با سپاهی مجهز بر ما بتازد و سیادت ما را بر باد دهد و زندگی ما را بر هم زند. 💫شما در این مجلس هر تصمیمی دارید، بگیرید و هر نظریه ای که دارید اظهار کنید.  ابوالبخیری گفت: محمد را در زنجیر آهنین قرار دهید و زندانش کنید تا در گوشه زندان و زیر زنجیر بمیرد. گفتند این نظریه صحیح نیست زیرا طایفه بنی هاشم و یاران فداکار او به هر ترتیبی باشد، او را می ربایند و ما نتیجه ای نمی گیریم.  ربیعة بن عمرو گفت: او را از مکه اخراج می کنیم و خیال همه را آسوده می سازیم. گفتند: این هم درست نیست زیرا محمد هر جا برود با زبان فصیح و سخنان جذاب خود مردم را مطیع خود می گرداند.  گفت: عقیده من آن است که از هر قبیله ای یک نفر را با خود همراه کنیم. آنگاه شبانه با شمشیر بر او بتازیم و همه با هم شمشیرها را بر او فرود آوریم تا خونش میان قبائل عرب تقسیم شود و کسی را یارای جنگ با تمام طوایف نباشد.  این نظریه به اتفاق آراء تصویب شد و برای انجام مقدمات کار، هر کدام به طرفی رفتند.  💫همان ساعت بر رسول خدا (ص) نازل شد و او را از تصمیم قریش آگاه نمود و گفت: باید همین امشب که قریش خانه ات را محاصره می کنند، علی (ع) را در بستر خود بخوابانی و شبانه از مکه خارج شوی.  رسول اکرم، علی (ع) را طلبید و مطلب را به او اطلاع داد. با آغوش باز آن پیشنهاد را پذیرفت و حاضر شد برای حفظ جان پیغمبر فداکاری کند و جان خود را در معرض خطر قرار دهد.  💫شب فرا رسید و کفار قریش، خانه پیغمبر را محاصره کردند و منتظر نشستند که صبح طالع شود و تصمیم خود را به مرحله عمل بگذارند. پیغمبر (ص) با اتکاء به خداوند متعال از میان آن جمع خارج شد و خداوند خواب را بر آنها مسلط کرد که رسول اکرم را ندیدند.  چون بامداد شد و هوا روشن گردید، کفار مشاهده کردند که علی بجای پیغمبر خوابیده و آنها از اول شب تا صبح نگهبان علی بوده اند.  برای پیدا کردن (ص) کفار قریش کوشش فراوان کردند و تا جلو غار ثور که رسول خدا (ص) در آن مخفی بود، آمدند ولی آن حضرت را ندیدند و ناامید برگشتند.  رسول خدا سه روز در آن غار به سر برد و سپس به فرمان خداوند متعال به سوی مدینه رهسپار شد.  😬اهل مدینه که مدتها
مِشْکات
🌴 #داستان های_قرانی🌴 ⬅️ #قسمت ۹۲ ➡️ 🔆 #هجرت 🔆 و اذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک او یقتلوک او ی
🌴 🌴 ☀️ ۹۳ ☀️ ورود اکرم (ص) به قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبله ترضاها...  (سوره بقره: 144)  ☀️مراسم ورود پیامبر اسلام به شهر مدینه، با نهایت تجلیل و احترام برگذار شد. موجی از شادی در اعماق قلوب مردم آن سرزمین بوجود آمده بود.  تا پیش از آن روز، مدینه را یثرب می گفتند. ولی با ورود اسلام (ص) نام پیشین خود را از دست داد و عنوان یعنی شهر پیغمبر را به خود گرفت.  نخستین اقدام پیامبر (ص) در مدینه، تأسیس مسجد بود که در حقیقت پایگاه و مرکز تمام فعالیتها به شمار می آمد.  ☀️در سال اول ، کوشش رسول خدا (ص) در راه ایجاد وحدت و یگانگی مسلمین و ریشه کن ساختن اختلافات داخلی بین دو قبیله بزرگ، اوس و خزرج، و بستن قراردادها با همسایگان نزدیک بکار رفت.  قراردادی با یهودیان اطراف مدینه به عنوان عدم تعرض امضا فرمود که بنا به مفاد آن، طرفین به هیچ وجه در صدد آزار یکدیگر بر نیایند و همزیستی مسالمت آمیزی داشته باشند. اقدام مهمی که در این سال صورت گرفت، این بود که به فرمان خداوند، افرادی که تجانس روحی و تناسب فطری و فکری داشتند با یکدیگر برادر خوانده شدند و پیامبر اسلام میان یاران خود از مهاجرین و انصار، عقد اخوت برقرار ساخت و میان هر یک نفر از مهاجرین با یک نفر از انصار رابطه برادری ایجاد کرد و چون نوبت به علی (ع) رسید، فرمود: برادر من است.  دومین سال آغاز شد. مسلمانان تا آن هنگام به سوی بیت المقدس نماز می گذاردند و قبله اسلام بود. ولی در ابتدای این سال دستور رسید که مسلمین به سوی نماز بخوانند.  تغییر برای ضایعه اسفناک و ضربه مهلکی بشمار آمد. زیرا تا آن روز، اسرائیلیان مجاور مدینه، بودن بیت المقدس را از مفاخر دین و افتخارات ملت خود می شمردند و امید داشتند که به دلیل وحدت قبله، نیروی مسلمین را ضمیمه نیروی خود کنند و را از شبه ریشه کن نموده، یهودیت را مذهب رسمی و آئین همگانی عرب قرار دهند ولی با این ترتیب امیدشان یکباره قطع شد و دانستند که اسلام نیرومندتر از آن است که بتوان از آن سوء استفاده کرد.  هر قدر مسئله تغییر قبله برای یهودیان و کوبنده بود، برای مسلمین سودمند و ارزنده به شمار می آمد. زیرا یکی از آثار این کار متوجه ساختن مسلمین به مکه بود. این توجه علاوه بر جنبه عبادت، صورت دیگری هم در اذهان مردم پیدا می کرد.  ☀️مسلمانان حداقل روزی پنج بار می بایستی رو به سوی مکه بایستند. مکه را به یاد آورند. مکه ای که کعبه مسلمین است و باید محیط فضلیت، تقوی، اخلاص و... باشد، خانه شرک و بت پرستی و رذائل شده و خانه خدا، به بت خانه ای آلوده تبدیل یافته است.  توجه به این نکته، مسلمین را به فکر می انداخت که به هر ترتیبی شده باید این خانه بزرگ، از وجود بتان و بت پرستان پاک و به حق، جایگاه پرستش حق شود.  اثر مهم دیگری که از آن حاصل می شد، ☀️استقلال و اتحاد مسلمانان در جمیع جهات، حتی در جهت قبله بود. زیرا خداوند دوست دارد که مومنان در همه چیز با هم موافق و متحد باشند.  خداوند در ، سوره آل عمران آیه 103می فرماید:  و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا و اذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا. یعنی: همه شما به ریسمان محکم خدا چنگ زنید و از تفرقه و اختلاف بپرهیزید و متذکر این نعمت خدا باشید که بین شما دشمنی و عدوات حکم فرما بود و او دلهای شما را با یکدیگر الفت داد و با یکدیگر برادر شدید.  ☀️به این ترتیب، اگر بنا بود مسلمانان در نماز خویش، به جهات مختلف متوجه شوند، از اختلاف جهت آنها توهم اختلاف در عقیده و روش، و سایر امور پدید می آمد. ولی با این عمل، خداوند مقرر فرمود که در حال نماز، همه به یک سو بایستند تا علاوه بر اتحاد معنوی، اتحاد صوری نیز برقرار باشد و از اینجا پی می بریم که قانونگذار اسلام تا چه پایه اتفاق و اتحاد مسلمین را در امور خیر و کارهای خوب دوست دارد.. وفی https://eitaa.com/m_rajabi57 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
مِشْکات
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 #داستانهای_قرانی #قسمت ۱۱۵ #ندای_اسلام #بخش_سوم #نامه #پیامبرگرامی #اسلام صلی الله علیه
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ۱۱۶ باذان پادشاه یمن چون از فرمان شاهنشاه ایران مطلع شد، یکی از قهرمانان خود را به نام بابویه که هم مرد شمشیر بود و هم اهل قلم به همراهی یک ایرانی به نام خرخسره مأمور کرد که به حجاز بروند و نامه ای هم به حضور رسول اکرم(ص) نوشت و فرمان خسرو پرویز را هم با آن ضمیمه کرد و ضمناً به بابویه گرفت: در انجام این ماموریت نهایت هوشیاری را به کار ببر، در امر محمد خوب دقت کن و رسیدگی و تحقیق به عمل آور. اگر او را دروغ گو و شیاد دانستید، دستگیرش کنید و به دربار ایران بفرستید و اگر راستگویش دیدید، به من گزارش دهید. مأموران به مکه و از آنجا به مدینه رفتند و به حضور رسول اکرم(ص) رسیدند. بابویه مأموریت خود را به عرض رسانید و اظهار داشت که پادشاه ایران به پادشاه یمن دستور داده که تو را به دربار ایران بفرستد. اینک اگر در برابر این حکم تسلیم باشی، پادشاه یمن نامه ای درباره تو به خسرو پرویز خواهد نوشت تا از تو بگذرد و مورد عفوت قرار دهد. و گرنه خود و قوم خودت را به هلاکت رسانیده ای. زیرا قدرت پادشاه ایران بر کسی پوشیده نیست. (ص) بدون آنکه به سخنان تهدیدآمیز آنها اعتنائی کند، آنان را به اسلام دعوت کرد و آیاتی از قرآن کریم که مشتمل بر نعمت های بهشت و عذابهای دوزخ بود، برایشان قرائت فرمود. آنها این دعوت را نپذیرفتند، ولی از هیبت مجلس رسول اکرم(ص) و اثر بیاناتش ترس و وحشتی مجهول بر آنها مستولی شده بود. بدین جهت تقاضا کردند که اگر با ما به دربار ایران نمی آئی، جواب نامه پادشاه یمن را بنویس تا ما به کشور خود برگردیم. 🔹چند روزی به انتظار گذشته. یک روز رسول اکرم(ص) به ایشان فرمود بامداد فردا نزد من آئید تا با شما سخن گویم. روز بعد آنها به امید جواب حضور پیغمبر رفتند. رسول خدا(ص) به آنها فرمود دیشب پروردگار من زمامدار شما را کشت و قتل او به دست فرزندش شیرویه اجرار شد. شما به یمن برگردید و به پادشاه خود بگوئید که دین من کشور خسروان را خواهد گرفت. اگر او دین مرا بپذیرد، سلطنتش دوام خواهد یافت وگرنه در انتظار سرنوشتی مانند خسرو پرویز باشد. بابویه که مردی عاقل و دانشمند بود، از این سخنان مبهوت شد. ولی گفته های رسول خدا(ص) را با قید تاریخ در کاغذی ضبط کرد و سپس با تفاق همسفر ایرانیش خاک حجاز را بمقصد یمن ترک گفت. چون به حضور پادشاه یمن رسیدند، تمام مشاهدات خود را نقل کردند. شاه درباره وضع زندگی پیغمبر اسلام(ص) مطالبی پرسید و ضمناً سوال کرد آیا محمد دربان و شرطه و پاسبانی داشت؟ گفتند: نه. هیچ محافظ و نگهبانی نداشت. زندگی اش خیلی عادی و بدون تکلف بود. ولی ابهت و عظمتی بی نظیر و هیبت و وقاری بی مانند داشت. با اینکه در زی سلاطین نبود، اما هیچ پادشاهی را در عظمت شبیه او ندیده ایم. باذان گفت: با این توضیحاتی که شما می دهید، من را پیغمبر خدا می دانم. ولی برای اطمینان بیشتر، صبر می کنم تا ببینم آنچه درباره قتل خسرو پرویز گفته راست است یا نه! اگر آنچه گفته مطابق واقع بود، قطعاً فرستاده خدا است و اگر دروغ بود، درباره اش فکری می کنیم و آخرین تصمیم را می گیریم. انتظار پادشاه یمن زیاد به طول نیانجامید. به فاصله چند روز نامه ای از شیرویه، فرزند خسروپرویز رسید و در آن چنین نوشته بود: من به خاطر مصالح ملت و مملکت پدرم را کشتم. او بزرگان کشور را کشته و تفرقه میان ملت انداخته بود. با رسیدن این نامه از مردم یمن برای من بیعت بگیر و راجع به آن کسی که در حجاز ادعای پیغمبری کرده و پدرم دستور بازداشتش را به تو داده است، هیچ گونه اقدامی نکن و وی را به حال خود بگذار. تاریخ کشته شدن پرویز که در نامه قید شده بود، مطابق با شبی بود که رسول اکرم(ص) به فرستادگان باذان فرموده بود. یعنی ساعت شش از شب سه شنبه دهم جمادی الاول سال هفتم . با رسیدن این نامه هیچ گونه تردیدی باقی نماند و پادشاه قلباً به اسلام گروید و مسلمان شد. جمعی از ایرانیان مقیم یمن نیزی را پذیرفتند و به فرمان شاه هیئتی برای تشرف به حضور پیامبر اسلام(ص) به مدینه آمدند. 🔹در اثر مسلمان شدن پادشاه یمن، استقلال و تمامیت آن کشور تامین شد و از زیر نفوذ و استعمار دربار ساسانی نجات یافت. دیگر نامه هائی که از جانب پیامبر اسلام(ص) به سران کشورها نوشته شد، نامه ای به روم هراکلیوس بود. متن نامه این است:  صوفی ... https://eitaa.com/m_rajabi57 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🍀راز بلندمرتبگی مظلومه سلام الله علیها🍀 @m_rajabi57 ◀️به راستی چگونه می شود که از میان رسول خدا (ص) حضرت (س) آنقدر عالی مقام شود که پیامبر خدا (ص) او را در کنار حضرات و و ، بهشتی همیشه تاریخ قرار دهد؟ (الخصال، ج ۱، ص: ۲۰۶) ◀️وقتی در دهمین روز المبارک(سالروز وفات ایشان) دهمین جزء قرآن را می خوانیم پاسخ سؤال خود را روشن می‌یابیم: 💠«الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُون؛(توبه/۲۰) كسانى كه ايمان آورده و هجرت كرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداختهاند نزد خدا مقامى هر چه والاتر دارند و اينان همان رستگارانند» ◀️آری! حضرت خدیجه که پیامبر جدید را می‌‌‌کشید و همیشه از ورقة بن نوفل و دیگر علماء جویای نشانه‌‌های نبوت می‌‌شد (بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۵۲) ◀️ کسی بود که به خدا و رسولش ایمان آورد(شرح الأخبار ، ج ۳، ص: ۲۱) ◀️و با رسولش کرد و به شعب ابی طالب رفت. ◀️و در راه خدا نمود با مالش و تمام اموالی که می گویند هشتاد هزار بار شتر بود را در اختیار حضرت محمد ص گذاشت. ◀️و با نفسش نمود و در _رمضان در شعب ابی طالب به سوی بهشت مخصوص پروردگار پرکشید... ◀️چه کسی غیر او مادر فاطمه (س) و یازده امام- و بلکه دوازده امام- است ◀️خدیجه، است اما چرا در جامعه شیعه، به او بی‌اعتنایی می‌شود⁉️ ◀️راست گفته اند که: «جناب خدیجه سلام‌الله‌علیها حقیقتاً است»(نائب الامام خامنه ای 20/2/95) 🏴یا بقیة الله آجرک الله🏴 @m_rajabi57 (س) https://eitaa.com/m_rajabi57