eitaa logo
پیشینه
187 دنبال‌کننده
61 عکس
7 ویدیو
15 فایل
مرکز رسام، گروه پیشینه، تاریخ ایران و مطالعات استعماری ارتباط با سردبیر @alireza_azizgol
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ استعمار در آفریقا ✅ مسائل نیجر ✳ بخش اول: شناخت کشور نیجر ✳ سرزمین و مردمان نیجر با وسعت یک میلیون و دویست و شصت و هفت هزار کیلومتر مربع( ۱۲۶۷۰۰۰ ک م) در مرکز آفریقا قرار دارد. این کشور با عبور رودخانه‌ی بزرگ نیجر سومین رود بزرگ آفریقا سیراب می‌شود. حدود ۸۰ درصد این کشور را بیابان تشکیل می‌‌دهد. منابع این کشور شامل اورانیوم، طلا و نفت است. اورانیوم این کشور امروزه بخش قابل توجهی از نیاز فرانسه را تامین می‌نماید. این کشور در جنوب لیبی و الجزایر، غرب چاد و شرق مالی قرار دارد و جنوب آن نیز نیجریه قرار گرفته است.جمعیت نیجر حدود۲۵ میلیون نفر است و اغلب مردم نیجر مسلمان و پیرو دو طریقت صوفیانه‌ی تیجانیه و قادریه‌ هستند. زبان رسمی این کشور فرانسوی است و فرهنگ حاکم بر دولت‌مردان نیز تحت تاثیر فرهنگ فرانسه قرار گرفته است.
✅ استعمار در آفریقا ✅ ✳بخش دوم: تحولات سیاسی✳ تاریخ سیاه برده‌داری سیاه‌ترین تجارت و بزرگترین لکه‌ی ننگ دوران استعمار است که آفریقا را در خاطر ما زنده نگه داشته است. اما این تنها اقدام و پیامد دوران استعمار در آفریقا نبوده است. فرانسه و انگلستان به عنوان دو استعمار بزرگ قرن نوزدهم بیشتر این سرزمین‌های وسیع را به خدمت خود گرفتند و منابع سرشار مادی آن را در اختیار خود گرفته بودند. البته که برخی از کشورهای دیگر هم‌چون بلژیک و آلمان نیز در این رقابت استعماری در آفریقا سهم داشتند. از نظر سرزمینی اگر قاره‌ی آفریقا را به مانند یک کیک به چهار قسمت تقسیم نماییم فرانسه یک ‌چهارم این کیک را در جنوب سرزمینی خود از الجزایر تا مرکز آفریقا را در خدمت اهداف خود گرفته بود. امروزه نیز این کشور‌ها با وجود گذر بیش از شصت‌سال از دوران استقلال خود در زبان، فرهنگ و سیاست وابستگی بسیاری به فرانسه دارند. پرونده‌ی کوتاه خبرگزاری مهر با تدوین پرونده‌ای درباره‌ی استعمار آفریقا و جریان ضداستعماری اخیر در نیجر منتشر کرده است که به نظر می‌آید بسیار مفید باشد. درمقدمه‌ی این پرونده‌ چنین می‌خوانیم: کشورهای آفریقایی از قرن پانزدهم میلادی به تدریج مستعمره کشورهای اروپایی شدند. اما پس از کنفرانس برلین در سال ۱۸۸۴ کشورهای این قاره به صورت رسمی میان کشورهای اروپایی تقسیم شدند. بعد از جنگ جهانی و شروع روند استعمار زدایی، استقلال رسمی کشورهای آفریقایی هم از ۱۹۵۰ شروع شد؛ به‌گونه‌ای که در شروع قرن ۲۱، هیچ‌کدام از کشورهای آفریقایی دیگر عنوان رسمی مستعمره نداشتند. اما استعمار کهن در قاره آفریقا جای خود را به شکل دیگری از استعمار داد که به «استعمار نو» معروف است. نشریه «فارین افرز» در سال ۱۹۷۶ در حالی که چند سال از شروع استقلال کشورهای آفریقایی گذشته بود نوشت: «اروپا همچنان در این قاره تاثیرگذار است. حضور اروپا از شکل مستقیم به روش‌هایی ظریف‌تر تغییر کرده؛ در حالی که اشغال نظامی و کنترل حاکمیتی بر سرزمین‌های آفریقا از بین رفته، نفوذ سیاسی، برتری اقتصادی و شرطی‌شدن فرهنگی همچنان باقی است.» در سال های اخیر موجی علیه استعمار کشورهای اروپایی و به ویژه فرانسه در آفریقا شکل گرفته است. کودتای نیجر جدیدترین تلاش در این راستا بوده که گروهی علیه استعمار فرانسه به پاخاسته اند.» گسترش نفوذ قدرتهای فرامنطقه‌ای چین و روسیه در آفریقا و حضور نیروهای منطقه‌ای و اسلامی یعنی عربستان و ترکیه در این منطقه از تغییرات جدید آن است.
✅استعمار در آفریقا ✅ ✳️بخش سوم: تحلیلی از چشم‌انداز آفریقا در مواجهه‌ی اخیر علیه منافع فرانسه✳️ بعد از استقلال کشورهای آفریقایی حدود ۲۱۴ کودتا در این قاره رخ داده است، در این بین هم کودتا خیزترین کشور قاره آفریقا، سودان است و تا به امروز شاهد ۱۷ کودتا در این کشور بوده‌ایم. کودتا در آفریقا تبدیل به یک سنت شده است اما کودتاهای نظامی اخیر حکایت از بیداری مردمی در این کشورها دارد. این بیداری، دو دلیل مهم دارد. اول، رغبت جامعه برای افزایش سطح رفاه و معیشت شأن است، دلیل دوم به نارضایتی جامعه آفریقایی از هژمونی فرانسه و آمریکا باز می‌گردد. همین دو مساله ارتش این کشورها را مجبور کرده تا دست به کودتا بزنند. اکثریت مردم از این کودتاها حمایت می‌کنند؛ البته کودتای اخیر که در کشور نیجر رخ داد بسیار متفاوت بود. «محمد بازوم» رئیس جمهور این کشور شخصیتی محبوب میان مردم نیجر بود. بازوم اصالتاً لیبیایی است اما با گرفتن حمایت برخی قبیله‌های بزرگ نیجر توانست بر کرسی ریاست جمهوری این کشور بنشیند، اما سیاست همسوی او با فرانسه موجب تقابل ارتش و دولتش شد. از آنجا که هویت ملی، اقتصاد و امنیت کشورهای آفریقایی تحت هژمونی فرانسه است، ما به این کشورها «فرانکوفون» می‌گوئیم. رهبران این کشورها همگی در فرانسه تحصیل کرده‌اند. این کشورها به فرانسه وابسته هستند و جدا شدن از فرانسه برای آنها هزینه در بر خواهد داشت. حتی در سال‌های اخیر رهبران برخی کشورهای آفریقای سیاست موازنه را در پیش گرفته‌اند؛ یعنی این کشورها سعی کردند در کنار فرانسه مناسبات خود را با روسیه و چین نیز گسترش دهند. اما این استراتژی سست و بی اساس بود. زیرا این کشورها از بعد امنیتی وابسته به فرانسه هستند و نمی‌توانند به شکل مستقل با دیگر کشورها مراودات گسترده و راهبردی داشته باشند. به همین دلیل جدا شدن از فرانسه نمی‌تواند به این سرعت اتفاق بیفتد، فرانسه در این کشورها سرمایه گذاری‌هایی دارد و جدا شدن از این کشور برای آفریقا گران تمام می‌شود. نیجر، مالی و یا بورکینافاسو به عنوان فقیرترین کشورهای جهان شناخته می‌شوند. به همین دلیل تصاحب قدرت و قطع ارتباط‌شان با فرانسه توسط ساختار نظامی چندان آسان نخواهد بود، به نظر من روند استقلال از فرانسه باید «تدریجی» باشد. اگر می گویم تدریجی منظورم این است که آفریقایی‌ها باید در مرحله اول تعیین کنند که چه می‌خواهند، سپس بدانند با چه ابزاری می‌توانند به این اهداف برسند. آنها همچنین باید دریابند منبع چالش از کجاست. مثلاً اگر مشکل فرانسه است، به جای جدا شدن از این کشور بعضی از توافقات مانند اورانیوم را دوباره به نفع خود تنظیم کنند. ببینید در قاره آفریقا این قدرت وجود ندارد که کشورها تعیین کننده سرنوشت خودشان باشند. آفریقا رسانه یا گفتمان سیاسی –مخصوص به- خود را ندارد. کشورهای این قاره اقتصاد مستقلی ندارند و از نظر آموزشی نیز سطح پایینی در این کشورها وجود دارد. منبع: گفت و گو با دکتر ابراهیم ناصر پژوهشگر و نویسنده‌ی سودانی، خبرگزاری مهر، پرونده‌ی آفریقا علیه استعمار
کشورهای فرانسوی‌زبان francophonie محدوده تاریخی استعمار فرهنگی فرانسه در غرب آفریقا در تصویر مشخص است
✅ استعمار آفریقا ✅ ✳بخش چهارم: خروج نظامی اخیر فرانسه از مستعمرات قدیمی خود✳ ✳ پایان استعمار مستقیم فرانسه ✳ ۲۴ مرداد ماه سال گذشته (۱۵ اوت ۲۰۲۲) همزمان با نخستین سالروز خروج نظامیان آمریکا از افغانستان، اقدامی مشابه این بار از سوی فرانسه در مالی، توجه رسانه‌های جهان را به خود جلب کرد. بعد از خروج نظامیان فرانسوی از مالی در همسایگی بورکینافاسو، سال گذشته بورکینافاسو اعلام کرد به فرانسه مهلت یک ماهه داده تا نیروهای خود متشکل از حدود ۴۰۰ سرباز مستقر در این کشور را خارج کند. بنابراین نظامیان فرانسوی با اولتیماتوم دولت بورکینافاسو پس از ۱۰ سال، خاک این کشور را ترک کردند. گارد ریاست جمهوری نیجر اخیراً علیه «محمد بازوم» رئیس جمهور این کشور کودتا کرد و رسماً تلویزیون ملی این کشور خبر داد که «عبدالرحمن تچیانی» رئیس گارد ریاست جمهوری نیجر خود را به عنوان رهبر جدید و رئیس شورای انتقالی در این کشور معرفی کرده‌است. در جریان کودتای نظامی علیه رئیس جمهور نیجر، نظامیان این کشور دولت فرانسه را متهم به «مداخله نظامی» در نیجر پس از خلع محمد بازوم از قدرت کردند. پاریس پس از تخلیه نیروهای نظامی خود از مالی و بورکینافاسو، راهبرد سیاست خارجی جدید خود را طی سال‌های اخیر بر نیجر با هدف تحقق اهداف ژئوپلیتیک خود در غرب آفریقا متمرکز کرده که کودتای اخیر همه رشته‌های این کشور را پنبه کرد. کشورهای آفریقایی که حدود پنج قرن سایه استعمار فرانسه را روی سر خود حس کرده‌اند، اینک یکی پس از دیگری از دایره استعمار و استثمار این کشور اروپایی خارج می‌شوند؛ مالی، بورکینافاسو و نیجر سه کشوری هستند که طی یکسال اخیر از این دایره خارج شده‌اند. کشورهای آفریقایی به این درک رسیده‌اند که فرانسوی سال‌هاست به بهانه برقراری ثبات و امنیت و مبارزه با تروریسم در کشورهای مختلف این قاره پهناور حضور دارند اما این اهداف نه تنها محقق نشده که نتیجه عکس داده‌است. در واقع فرانسه دفاع از امنیت و مبارزه با تروریسم را پوششی برای پنهان کردن اهداف استعماری خود در قاره آفریقا قرار داده‌است. کشف گورهای جمعی در نزدیکی پایگاه نظامیان فرانسوی در مالی، نفوذ فرانسه در بخش‌های اقتصادی کشورهای منطقه در قالب مشارکت و پرداخت وام‌های بلند مدت از این اهداف شوم پرده برمی‌دارد. همچنین گزارشی که «مرکز مطالعات استراتژیک آفریقا» چندی پیش درباره تبعات مداخله‌گری خارجی‌ها در این قاره انتشار داده حاکی از این واقعیت است که ۷۰ درصد بر میزان رویدادهای خشونت‌آمیز مرتبط با گروه‌های تروریستی در کشورهای ساحل آفریقا افزوده شده‌است؛ موضوعی که نشانگر پوشالی بودن شعار فرانسوی‌ها مبنی بر تقابل با تروریسم در آفریقا است. اما تصور اینکه فرانسه حتی پس از خروج نظامی از کشورهای آفریقایی، دست از سر آنها بردارد، تصوری سطحی است. از نگاه کارشناسان، «استعمار نوین» راهکار جدید فرانسه برای غارت و چپاول آفریقاست؛ روشی که بجای ماجراجویی‌های نظامی گذشته بر اعطای وام و کمک‌های بلاعوض، گسترش تحرکات فرهنگی و اجتماعی همچون استقرار شبکه‌های وابسته به خود یا ایجاد مؤسسه‌های غیردولتی و نهادهای حقوق بشری در کشورهای آفریقایی استوار است و به طور کلی در این راهبرد، جنبه اقتصادی بر جنبه نظامی غلبه خواهد داشت. منبع: خبرگزاری مهر، پرونده آفریقا علیه استعمار بخش ۱۳
در کنار رود نیجر در کشور نیجر
تصویری از سفر یک ایرانی به نیجر
یک مسجد کوچک در نیجر در نیجر دو فرقه‌ی صوفیانه‌ی تیجانیه و قادریه حضور دارند
مسجد جامع نیجر که با سبک مغربی ساخته شده است. تصاویر از سفرنامه‌ی به نیجر انتخاب شده است پایگاه اینترنتی سفرنوشت
پادکست لافایت، «ما این جا هستیم» درباره‌ی فرانسه‌ی جدید یا مستعمرات فرانسه در آمریکای شمالی هست... از کبک در کانادا تا جوار می‌سی‌سی‌پی و لوییزیانا، فلوریدا و ... https://www.lafayettepodcast.com/1969630/13420220
✅دولت اسرائیل و استعمار جهانی✅ ✅ تشکیل یک حکومت یهودی در سرزمین‌های امپراتوری عثمانی با حمایت کشور انگلیس در آغاز قرن بیستم و در نزدیکی پایان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۷م آغاز شد. پس از مدتی با فراخوان و تسهیل سفر یهودیان از جای جای دنیا به فلسطین این فکر و ایده در پایان جنگ جهانی دوم تثبیت شد و انگلستان با قیمومیت بر فلسطین دولت ملی یهودیان را تاسیس کرد. بانیان این دولت قومی با بلندپروازی رویای نیل تا فرات را در گسترش سرزمینی مد نظر داشتند اما مخالفت‌های گسترده‌ی کشورهای تازه تاسیس عربی هم‌چون سوریه، مصر و عراق مانع بزرگی در راه تحقق این رویای صهیونیستی شد. سه جنگ اصلی میان دولت صهیونیستی با نیروهای ارتش کشورهای عربی رخ داد. جنگ تاسیس در سال ۱۹۴۸م، جنگ موسوم به شش روزه در سال ۱۹۶۷م و جنگ اکتبر یا رمضان در سال ۱۹۷۳م که هیچ کدام نتوانستند این دولت تسلیم نمایند. با تاسیس حزب‌اله لبنان در سال ۱۹۸۲م به تدریج نیروی دفاعی لبنان توانست این دولت را از لبنان در سال ۲۰۰۰م خارج نماید. ✅ رژیم صهیونیستی اساسا به عنوان نماینده‌ی قابل اعتماد و شریک اصلی دولت‌های استعماری غربی یعنی آمریکا، انگلستان و فرانسه نقش‌های گسترده‌ی استعماری برعهده خود دارد. جلوگیری از اتحاد جهان اسلام و تشکیل کشورهای بزرگ، مستقل و قوی در جهان اسلام شاید کارویژه‌ی اصلی این رژیم در قلب جهان اسلام است. بر این اساس و با این نگاه حمایت گسترده و بی‌دریغ غرب از صهیونیسم معنا پیدا می‌کند. کمک‌های نظامی و مستشاری گسترده تنها بخشی از حمایت غرب از این رژیم در سرزمین‌های اسلامی است. نفوذ صهیونیستم بر گلوگاه‌های مهم جهان یعنی فیلم و رسانه، بانکداری و امور مالی و مسائل نظامی نشان‌دهند‌ه‌ی همکاری راهبردی رژیم صهیونیستی اسرائیل با استعمار جهانی است.
باسمه تعالی دشمن‌شناسی ✅یکی از سوالات بنیادینی که به شناخت صحنه‌‌ی رویدادها و وقایع سیاسی و اجتماعی کمک می کند این سوال است که جریان مقابل ما چه گونه می اندیشد؟ او چه گونه ماجراها را تحلیل می کند؟ برای فهم ذهن و زبان مخالفان مطالعه آثار منتشر شده در قالب خاطرات یکی از بهترین راه‌کارهاست. به منظور فهم نگاه جریان غرب به انقلاب اسلامی ایران، کشورهای جهان اسلام و ماجرای فلسطین در این بخش به خاطرات یکی از مسئولان ارشد و رهبران سیاسی و امنیتی غرب یعنی الکساندر کنت دمارانش(‌۱۹۲۱ - ۱۹۹۵م ) می‌پردازیم. ✅ ✅دمارانش در کتابی با نام جنگ جهانی چهارم به بخش‌های مهمی از زندگی خود می‌پردازد. دمارانش افسر نظامی بود که به مدت ۱۱ سال از سال ۱۹۷۰ م تا ۱۹۸۱م رئیس سرویس جاسوسی خارجی فرانسه بود. او هم‌چنین در این ایام مشاور مخصوص رئیس‌جمهور آمریکا رونالد ریگان نیز بود. جالب آن که تبار او نیز از خانواده‌های شوالیه‌های اروپایی بود. پدر او نیز از افسران فرانسوی در جنگ جهانی دوم بوده است. بنا بر قاعده مرسوم سیاستمداران به منظور توجیه و آشنایی افکار عمومی و نخبگان سیاسی پس از دوران مسئولیت خود دست به انتشار آثاری این چنینی می‌زنند. بی‌شک تنها می‌توان بخشی از نگاه و نظر جریان مقابل را در چنین خاطراتی دنبال کرد و توقع فهم کامل نقشه و طرح دشمن از این آثار امری عقلانی به نظر نمی‌رسد.✅