✅ داستانهای سیاه ✅
✅تاریخ بردهداری و ماجراهای آن در دوران نوین استعماری یکی از صفحات سیاه و ننگین زندگی جدید بشری است. روایتهای این زندگی در ادبیات فارسی ما کمتر به چشم آمده است. در سالهای اوج نهضتهای آزادیبخش در دههی شصت و هفتاد میلادی برخی از این ماجراها در ایران نیز مورد توجه قرار گرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز روحیهی ظلمستیزی و استکبارستیزی موجب شد تا نظام برآمده از انقلاب در سیاست خارجی خود رویههای خوبی در حمایت از محرومان و مستضعفان جهان اتخاذ کند.
✅ با وجود گذشت دهها سال از روزگار اوج دوران بردهداری اما اندیشه و فکر نژاد برتر در ذهن و جان جامعهی غربی همچنان ریشه دارد. اگر چه مساله بردهداری در جهان اسلامی و شرق نیز وجود داشته است اما مظالم گسترده و عجیب و غریب غربیها بر بردهها در تاریخ کمسابقه است.
✅ در این بخش دو پادکست با دو روایت تاریخی نسبتا نزدیک از داستانهای سیاه سیاهان معرفی میشود. این دو روایت با دید همدلانه درباره داستان سیاهان و بردهداری تدوین شده است. پادکست اول به روایت تاریخی سختیهای سیاهان در سفر به آمریکا میپردازد. پادکست دوم به روایتی از رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی پرداخته است. خاطرنشان میسازیم که این روایتها دارای سویههای چپ آمریکایی است.
پادکست اول: https://b2n.ir/j57817
پادکست دوم: https://albumpod.com/
#استعمار
#بردهداری
#سیاهان
#آفریقا
✅عقدههای فروخفتهی استعمار بر جان استعمارشدگان✅
تحلیلهای روانی مسالهی استعمار بر روح و جان، بخش اول
✅ فرانتز فانون شخصیت معروفی در میان نسل اول انقلابی در ایران است. اثر معروف او در ایران The Wretched of the Earth با نام دوزخیان زمین و یا مغضوبین زمین منتشر شده است. علی شریعتی مترجم معروف این اثر است. این نوشتار او در میان جنبشهای جهانی مبارزه با استعمار و ملیگراییهای بومی که پس از جنگ جهانی دوم رونق گرفته بود تاثیر بسیار شگرفی داشته است.
علیشریعتی در ایران، مالکوم ایکس در آمریکا، چهگوارا در آمریکای لاتین و استیو بیکو در آفریقای جنوبی از او تاثیر پذیرفتهاند. همچنین جنبشهای آزادیبخش در فلسطین، سریلانکا و آفریقای جنوبی نیز تحت تاثیر آثار و افکار او قرار گرفتهاند و نظرات او را نیز پیگیری کردهاند.
✅ فانون ( ۱۹۲۵ تا ۱۹۶۱م / ۱۳۰۴ تا ۱۳۴۰ش) متولد مارتینیک یکی از جزایر مستعمرهی فرانسه در دریای کارائیب (قارهی آمریکای لاتین) بوده است. او در سالهای نوجوانی در سال ۱۹۴۰م به نیروهای نظامی ویشی فرانسه میپیوندد و از نزدیک برخورد ملوانان سفیدپوست با سیاهپوستها در امور جنسی و کاری را درک کرده و میبیند. او پس از مدتی به نیروهای آزادیبخش فرانسه میپیوندد.
فانون پس از جنگ در شهر لیون مطالعهی ادبیات و فلسفه را آغاز میکند و در ادامه روانپزشکی و روانشناسی میخواند. او که خود از شاگردان امهسزر بوده است بر روی روانشناسی سیاهان و سفیدان فعالیت داشته است. تحلیل روانشناسانهی استعمار به آثار او رنگ و بوی خاص و جذابی داده است.
#استعمار
#بردهداری
#سیاهان
#آفریقا
#الجزایر
✅عقدههای فروخفتهی استعمار بر جان استعمارشدگان✅
تحلیلهای روانی مسالهی استعمار بر روح و جان، بخش دوم
✅ کتاب پوست سیاه و نقابهای سفید Black Skin, White Masks را در سال ۱۹۵۲م/ ۱۳۳۰ش منتشر میکند. این کتاب براساس دستنوشتههای پایاننامهی دکتری او بوده است. فانون در این کتاب ریشههای روانشناسانهی علاقهی زایدالوصف سیاهان به سفیدشدن و اصطلاحا متمدنشدن را مورد دقت قرار میدهد. او براساس نظرات روانکاوانهی رایج در اروپا به تحلیل این شیفتگی میپردازد. او همچنین در این کتاب به مانند انگلس و مارکس خشونت را راه رهاییبخشی از رفتارهای سفیدپوستها میداند.
✅ با وقوع انقلاب آزادیبخش در شمال آفریقا و الجزایر در سال ۱۹۵۴م او به این انقلاب نزدیک شد و در سال ۱۹۵۶م او از نیروهای فرانسوی مستقر در بیمارستانی در الجزایر جدا شد و به نیروهای ضداستعماری پیوست. فانون پس از مدتی عازم تونس شد و در نشریهی المجاهد نیز مطالبی را منتشر ساخت. او با تجربهی حضور در آدیسآبابا، قاهره و تریپولی دست به انتشار آثاری کوتاه زد . این آثار در در کتابی با نام Toward the African Revolution به معنای در مواجهه با انقلابهای آفریقایی منتشر شدند. فانون در این کتاب تاکتیکها و روشهای جنگیدن را توضیح میدهد.
✅ او در بازگشت به تونس به بیماری سرطان خون دچار شد و به منظور درمان به اتحاد جماهیر شوروی رهسپار شد تا درمان خود را انجام داد. فانون در بازگشت به تونس اثر معروف خود با نام دوزخیان زمین را منتشر کرد. او در همین ایام در همایشی در رم شرکت کرد و در این همایش سارتر فیلسوف فرانسوی از اثر او تمجید کرد و مقدمهای بر آن نوشت. با شدت گرفتن بیماری او در سال ۱۹۶۱م فرانتز فانون با هماهنگی امنیتی سفری به آمریکا به منظور درمان بیماری خود داشت. اما درمانها برای او ثمربخش نبود و در دسامبر ۱۹۶۱م / آذر ۱۳۴۰ وفات یافت و جنازه او در آرامگاه جبههی آزادیبخش الجزایر در کتار شهدای این نهضت دفن شد.
#استعمار
#بردهداری
#سیاهان
#آفریقا
#الجزایر
✳️امتداد استعمار فرانسوی در آفریقا✳️
پس از کودتا در نیجر اخیرا دومین کودتای نظامی در آفریقا رخ داد. برای شناخت وضعیت سیاست و قدرت در آفریقا مطالعه تاریخی استعمار در قرن بیستم و درگیریهای اخیر میان شرق و غرب یعنی روسیه و چین با اروپا و آمریکا میتواند راهگشا باشد. در این نوشتار نگاهی به وضعیت مستعمرات فرانسه در آفریقا خواهیم داشت.
فرانسه در روزگار اوج استعمار خود یعنی قرن نوزدهم بخشهای وسیعی از آفریقا را به صورت نظامی اشغال کرده بود و آنها را تحت حاکمیت سیاسی حکومت خود درآورد. این سرزمینها در بخش غربی قاره آفریقا قرار داشتند. این سرزمینها امروز نیز به فرانک آفریقا شناخته می شوند.
پس از جنگ دوم بینالمللی و درگیری فرانسه در پی جنگهای آزادیبخش هندوچین و الجزایر قدرت نظامی فرانسه تضعیف شده بود اما آمریکا از فرانسه حمایت کرد تا بیشتر مناطق آفریقایی در قلمروی شوروی قرار نگیرد.
در سال ۱۹۵۸ م در زمان ریاستجمهور شارل دوگل مناطق آفریقایی تحت حاکمیت فرانسه با عضویت در جامعه فرانسه( French Comunity) در آمدند و ضمن یک رفراندوم از فرانسه تا حدودی مستقل شدند. فرانسه نیز بر اساس این رفراندوم از منابع مادی و اقتصادی این سرزمینها که حدود ۴.۲ میلیون کیلومتر مربع وسعت داشتند بهرهی خود را خواهد داشت.تنها سرزمین گینه بود که از این اقدام سر باز زد و احمد سکوتوره رهبر گینه در مقابل فرانسه ایستادگی کرد.
پس از جنگ سرد نیز همچنان آفریقا منبع مهمی برای فرانسه به شمار میرود. بیش از ۴۰ هزار شرکت فرانسوی در آفریقا مشغول به کار هستند.دهها شرکت چند ملیتی به مانند توتال در میان این شرکتها هستند.
در بیست سال اخیر مقدار صادرات فرانسه به آفریقا از ۱۳ میلیارد دلار به ۲۸ میلیارد دلار رسیده است. حجم سرمایهگذاری فرانسه نیز از ۵.۹ میلیارد یورو در سال ۲۰۰۰ م به ۵۲.۶ میلیارد یورو در سال ۲۰۱۷ م رسیده است. اما باید در نظر داشت که حجم افزایش سرمایهگذاری فرانسه در آفریقا به اندازه افزایش حجم تجاری نبوده است و برخی از کشورهای دیگر از جمله چین نیز روند رو به رشد سریعی را در تجارت در آفریقا داشتهاند.
لازم به ذکر و توجه است که زبان خارجی این مناطق نیز همچنان فرانسوی است.
البته روابط تجاری فرانسه امروزه با کشورهای تونس، مراکش و الجزایر بیشتر از صحرا و مرکز آفریقا شده است و جنبش ضداستعمار فرانسه در آفریقا تا حدودی موفق بوده است.
منبع: ویکیپدیای انگلیسی، مدخل فرنچ آفریقا( Frençafrique)
#استعمار
#فرانسه
#آفریقا
✅ استعمار در آفریقا ✅
مسائل نیجر
✳ بخش اول: شناخت کشور نیجر ✳
سرزمین و مردمان
نیجر با وسعت یک میلیون و دویست و شصت و هفت هزار کیلومتر مربع( ۱۲۶۷۰۰۰ ک م) در مرکز آفریقا قرار دارد. این کشور با عبور رودخانهی بزرگ نیجر سومین رود بزرگ آفریقا سیراب میشود. حدود ۸۰ درصد این کشور را بیابان تشکیل میدهد. منابع این کشور شامل اورانیوم، طلا و نفت است. اورانیوم این کشور امروزه بخش قابل توجهی از نیاز فرانسه را تامین مینماید.
این کشور در جنوب لیبی و الجزایر، غرب چاد و شرق مالی قرار دارد و جنوب آن نیز نیجریه قرار گرفته است.جمعیت نیجر حدود۲۵ میلیون نفر است و اغلب مردم نیجر مسلمان و پیرو دو طریقت صوفیانهی تیجانیه و قادریه هستند.
زبان رسمی این کشور فرانسوی است و فرهنگ حاکم بر دولتمردان نیز تحت تاثیر فرهنگ فرانسه قرار گرفته است.
#استعمار
#آفریقا
#نیجر
✅ استعمار در آفریقا ✅
✳بخش دوم: تحولات سیاسی✳
تاریخ سیاه
بردهداری سیاهترین تجارت و بزرگترین لکهی ننگ دوران استعمار است که آفریقا را در خاطر ما زنده نگه داشته است. اما این تنها اقدام و پیامد دوران استعمار در آفریقا نبوده است. فرانسه و انگلستان به عنوان دو استعمار بزرگ قرن نوزدهم بیشتر این سرزمینهای وسیع را به خدمت خود گرفتند و منابع سرشار مادی آن را در اختیار خود گرفته بودند.
البته که برخی از کشورهای دیگر همچون بلژیک و آلمان نیز در این رقابت استعماری در آفریقا سهم داشتند. از نظر سرزمینی اگر قارهی آفریقا را به مانند یک کیک به چهار قسمت تقسیم نماییم فرانسه یک چهارم این کیک را در جنوب سرزمینی خود از الجزایر تا مرکز آفریقا را در خدمت اهداف خود گرفته بود. امروزه نیز این کشورها با وجود گذر بیش از شصتسال از دوران استقلال خود در زبان، فرهنگ و سیاست وابستگی بسیاری به فرانسه دارند.
پروندهی کوتاه
خبرگزاری مهر با تدوین پروندهای دربارهی استعمار آفریقا و جریان ضداستعماری اخیر در نیجر منتشر کرده است که به نظر میآید بسیار مفید باشد. درمقدمهی این پرونده چنین میخوانیم: کشورهای آفریقایی از قرن پانزدهم میلادی به تدریج مستعمره کشورهای اروپایی شدند. اما پس از کنفرانس برلین در سال ۱۸۸۴ کشورهای این قاره به صورت رسمی میان کشورهای اروپایی تقسیم شدند. بعد از جنگ جهانی و شروع روند استعمار زدایی، استقلال رسمی کشورهای آفریقایی هم از ۱۹۵۰ شروع شد؛ بهگونهای که در شروع قرن ۲۱، هیچکدام از کشورهای آفریقایی دیگر عنوان رسمی مستعمره نداشتند. اما استعمار کهن در قاره آفریقا جای خود را به شکل دیگری از استعمار داد که به «استعمار نو» معروف است.
نشریه «فارین افرز» در سال ۱۹۷۶ در حالی که چند سال از شروع استقلال کشورهای آفریقایی گذشته بود نوشت: «اروپا همچنان در این قاره تاثیرگذار است. حضور اروپا از شکل مستقیم به روشهایی ظریفتر تغییر کرده؛ در حالی که اشغال نظامی و کنترل حاکمیتی بر سرزمینهای آفریقا از بین رفته، نفوذ سیاسی، برتری اقتصادی و شرطیشدن فرهنگی همچنان باقی است.» در سال های اخیر موجی علیه استعمار کشورهای اروپایی و به ویژه فرانسه در آفریقا شکل گرفته است. کودتای نیجر جدیدترین تلاش در این راستا بوده که گروهی علیه استعمار فرانسه به پاخاسته اند.»
گسترش نفوذ قدرتهای فرامنطقهای چین و روسیه در آفریقا و حضور نیروهای منطقهای و اسلامی یعنی عربستان و ترکیه در این منطقه از تغییرات جدید آن است.
#استعمار
#آفریقا
#فرانسه
✅استعمار در آفریقا ✅
✳️بخش سوم: تحلیلی از چشمانداز آفریقا در مواجههی اخیر علیه منافع فرانسه✳️
بعد از استقلال کشورهای آفریقایی حدود ۲۱۴ کودتا در این قاره رخ داده است، در این بین هم کودتا خیزترین کشور قاره آفریقا، سودان است و تا به امروز شاهد ۱۷ کودتا در این کشور بودهایم. کودتا در آفریقا تبدیل به یک سنت شده است اما کودتاهای نظامی اخیر حکایت از بیداری مردمی در این کشورها دارد. این بیداری، دو دلیل مهم دارد. اول، رغبت جامعه برای افزایش سطح رفاه و معیشت شأن است، دلیل دوم به نارضایتی جامعه آفریقایی از هژمونی فرانسه و آمریکا باز میگردد. همین دو مساله ارتش این کشورها را مجبور کرده تا دست به کودتا بزنند.
اکثریت مردم از این کودتاها حمایت میکنند؛ البته کودتای اخیر که در کشور نیجر رخ داد بسیار متفاوت بود. «محمد بازوم» رئیس جمهور این کشور شخصیتی محبوب میان مردم نیجر بود. بازوم اصالتاً لیبیایی است اما با گرفتن حمایت برخی قبیلههای بزرگ نیجر توانست بر کرسی ریاست جمهوری این کشور بنشیند، اما سیاست همسوی او با فرانسه موجب تقابل ارتش و دولتش شد.
از آنجا که هویت ملی، اقتصاد و امنیت کشورهای آفریقایی تحت هژمونی فرانسه است، ما به این کشورها «فرانکوفون» میگوئیم. رهبران این کشورها همگی در فرانسه تحصیل کردهاند. این کشورها به فرانسه وابسته هستند و جدا شدن از فرانسه برای آنها هزینه در بر خواهد داشت.
حتی در سالهای اخیر رهبران برخی کشورهای آفریقای سیاست موازنه را در پیش گرفتهاند؛ یعنی این کشورها سعی کردند در کنار فرانسه مناسبات خود را با روسیه و چین نیز گسترش دهند. اما این استراتژی سست و بی اساس بود. زیرا این کشورها از بعد امنیتی وابسته به فرانسه هستند و نمیتوانند به شکل مستقل با دیگر کشورها مراودات گسترده و راهبردی داشته باشند.
به همین دلیل جدا شدن از فرانسه نمیتواند به این سرعت اتفاق بیفتد، فرانسه در این کشورها سرمایه گذاریهایی دارد و جدا شدن از این کشور برای آفریقا گران تمام میشود.
نیجر، مالی و یا بورکینافاسو به عنوان فقیرترین کشورهای جهان شناخته میشوند. به همین دلیل تصاحب قدرت و قطع ارتباطشان با فرانسه توسط ساختار نظامی چندان آسان نخواهد بود، به نظر من روند استقلال از فرانسه باید «تدریجی» باشد.
اگر می گویم تدریجی منظورم این است که آفریقاییها باید در مرحله اول تعیین کنند که چه میخواهند، سپس بدانند با چه ابزاری میتوانند به این اهداف برسند. آنها همچنین باید دریابند منبع چالش از کجاست. مثلاً اگر مشکل فرانسه است، به جای جدا شدن از این کشور بعضی از توافقات مانند اورانیوم را دوباره به نفع خود تنظیم کنند.
ببینید در قاره آفریقا این قدرت وجود ندارد که کشورها تعیین کننده سرنوشت خودشان باشند. آفریقا رسانه یا گفتمان سیاسی –مخصوص به- خود را ندارد. کشورهای این قاره اقتصاد مستقلی ندارند و از نظر آموزشی نیز سطح پایینی در این کشورها وجود دارد.
منبع: گفت و گو با دکتر ابراهیم ناصر پژوهشگر و نویسندهی سودانی، خبرگزاری مهر، پروندهی آفریقا علیه استعمار
#استعمار
#آفریقا
✅ استعمار آفریقا ✅
✳بخش چهارم: خروج نظامی اخیر فرانسه از مستعمرات قدیمی خود✳
✳ پایان استعمار مستقیم فرانسه ✳
۲۴ مرداد ماه سال گذشته (۱۵ اوت ۲۰۲۲) همزمان با نخستین سالروز خروج نظامیان آمریکا از افغانستان، اقدامی مشابه این بار از سوی فرانسه در مالی، توجه رسانههای جهان را به خود جلب کرد.
بعد از خروج نظامیان فرانسوی از مالی در همسایگی بورکینافاسو، سال گذشته بورکینافاسو اعلام کرد به فرانسه مهلت یک ماهه داده تا نیروهای خود متشکل از حدود ۴۰۰ سرباز مستقر در این کشور را خارج کند. بنابراین نظامیان فرانسوی با اولتیماتوم دولت بورکینافاسو پس از ۱۰ سال، خاک این کشور را ترک کردند.
گارد ریاست جمهوری نیجر اخیراً علیه «محمد بازوم» رئیس جمهور این کشور کودتا کرد و رسماً تلویزیون ملی این کشور خبر داد که «عبدالرحمن تچیانی» رئیس گارد ریاست جمهوری نیجر خود را به عنوان رهبر جدید و رئیس شورای انتقالی در این کشور معرفی کردهاست.
در جریان کودتای نظامی علیه رئیس جمهور نیجر، نظامیان این کشور دولت فرانسه را متهم به «مداخله نظامی» در نیجر پس از خلع محمد بازوم از قدرت کردند. پاریس پس از تخلیه نیروهای نظامی خود از مالی و بورکینافاسو، راهبرد سیاست خارجی جدید خود را طی سالهای اخیر بر نیجر با هدف تحقق اهداف ژئوپلیتیک خود در غرب آفریقا متمرکز کرده که کودتای اخیر همه رشتههای این کشور را پنبه کرد.
کشورهای آفریقایی که حدود پنج قرن سایه استعمار فرانسه را روی سر خود حس کردهاند، اینک یکی پس از دیگری از دایره استعمار و استثمار این کشور اروپایی خارج میشوند؛ مالی، بورکینافاسو و نیجر سه کشوری هستند که طی یکسال اخیر از این دایره خارج شدهاند.
کشورهای آفریقایی به این درک رسیدهاند که فرانسوی سالهاست به بهانه برقراری ثبات و امنیت و مبارزه با تروریسم در کشورهای مختلف این قاره پهناور حضور دارند اما این اهداف نه تنها محقق نشده که نتیجه عکس دادهاست. در واقع فرانسه دفاع از امنیت و مبارزه با تروریسم را پوششی برای پنهان کردن اهداف استعماری خود در قاره آفریقا قرار دادهاست. کشف گورهای جمعی در نزدیکی پایگاه نظامیان فرانسوی در مالی، نفوذ فرانسه در بخشهای اقتصادی کشورهای منطقه در قالب مشارکت و پرداخت وامهای بلند مدت از این اهداف شوم پرده برمیدارد.
همچنین گزارشی که «مرکز مطالعات استراتژیک آفریقا» چندی پیش درباره تبعات مداخلهگری خارجیها در این قاره انتشار داده حاکی از این واقعیت است که ۷۰ درصد بر میزان رویدادهای خشونتآمیز مرتبط با گروههای تروریستی در کشورهای ساحل آفریقا افزوده شدهاست؛ موضوعی که نشانگر پوشالی بودن شعار فرانسویها مبنی بر تقابل با تروریسم در آفریقا است.
اما تصور اینکه فرانسه حتی پس از خروج نظامی از کشورهای آفریقایی، دست از سر آنها بردارد، تصوری سطحی است. از نگاه کارشناسان، «استعمار نوین» راهکار جدید فرانسه برای غارت و چپاول آفریقاست؛ روشی که بجای ماجراجوییهای نظامی گذشته بر اعطای وام و کمکهای بلاعوض، گسترش تحرکات فرهنگی و اجتماعی همچون استقرار شبکههای وابسته به خود یا ایجاد مؤسسههای غیردولتی و نهادهای حقوق بشری در کشورهای آفریقایی استوار است و به طور کلی در این راهبرد، جنبه اقتصادی بر جنبه نظامی غلبه خواهد داشت.
منبع: خبرگزاری مهر، پرونده آفریقا علیه استعمار بخش ۱۳
#استعمار
#فرانسه
#آفریقا
#نیجر