✳️امتداد استعمار فرانسوی در آفریقا✳️
پس از کودتا در نیجر اخیرا دومین کودتای نظامی در آفریقا رخ داد. برای شناخت وضعیت سیاست و قدرت در آفریقا مطالعه تاریخی استعمار در قرن بیستم و درگیریهای اخیر میان شرق و غرب یعنی روسیه و چین با اروپا و آمریکا میتواند راهگشا باشد. در این نوشتار نگاهی به وضعیت مستعمرات فرانسه در آفریقا خواهیم داشت.
فرانسه در روزگار اوج استعمار خود یعنی قرن نوزدهم بخشهای وسیعی از آفریقا را به صورت نظامی اشغال کرده بود و آنها را تحت حاکمیت سیاسی حکومت خود درآورد. این سرزمینها در بخش غربی قاره آفریقا قرار داشتند. این سرزمینها امروز نیز به فرانک آفریقا شناخته می شوند.
پس از جنگ دوم بینالمللی و درگیری فرانسه در پی جنگهای آزادیبخش هندوچین و الجزایر قدرت نظامی فرانسه تضعیف شده بود اما آمریکا از فرانسه حمایت کرد تا بیشتر مناطق آفریقایی در قلمروی شوروی قرار نگیرد.
در سال ۱۹۵۸ م در زمان ریاستجمهور شارل دوگل مناطق آفریقایی تحت حاکمیت فرانسه با عضویت در جامعه فرانسه( French Comunity) در آمدند و ضمن یک رفراندوم از فرانسه تا حدودی مستقل شدند. فرانسه نیز بر اساس این رفراندوم از منابع مادی و اقتصادی این سرزمینها که حدود ۴.۲ میلیون کیلومتر مربع وسعت داشتند بهرهی خود را خواهد داشت.تنها سرزمین گینه بود که از این اقدام سر باز زد و احمد سکوتوره رهبر گینه در مقابل فرانسه ایستادگی کرد.
پس از جنگ سرد نیز همچنان آفریقا منبع مهمی برای فرانسه به شمار میرود. بیش از ۴۰ هزار شرکت فرانسوی در آفریقا مشغول به کار هستند.دهها شرکت چند ملیتی به مانند توتال در میان این شرکتها هستند.
در بیست سال اخیر مقدار صادرات فرانسه به آفریقا از ۱۳ میلیارد دلار به ۲۸ میلیارد دلار رسیده است. حجم سرمایهگذاری فرانسه نیز از ۵.۹ میلیارد یورو در سال ۲۰۰۰ م به ۵۲.۶ میلیارد یورو در سال ۲۰۱۷ م رسیده است. اما باید در نظر داشت که حجم افزایش سرمایهگذاری فرانسه در آفریقا به اندازه افزایش حجم تجاری نبوده است و برخی از کشورهای دیگر از جمله چین نیز روند رو به رشد سریعی را در تجارت در آفریقا داشتهاند.
لازم به ذکر و توجه است که زبان خارجی این مناطق نیز همچنان فرانسوی است.
البته روابط تجاری فرانسه امروزه با کشورهای تونس، مراکش و الجزایر بیشتر از صحرا و مرکز آفریقا شده است و جنبش ضداستعمار فرانسه در آفریقا تا حدودی موفق بوده است.
منبع: ویکیپدیای انگلیسی، مدخل فرنچ آفریقا( Frençafrique)
#استعمار
#فرانسه
#آفریقا
▪️سیاست و سیل ویرانگر در لیبی▪️
تاملی بر وضعیت مسلمانان در شمال افریقا
🟢 ما و لیبی 🟢
فیلم " lion of the dessert "به معنای شیرصحرا را ما در ایران با نام عمر مختار میشناسیم. عمر مختار محمد فرحات قهرمان مبارزه با استعمار ایتالیا بود. فیلمی به کارگردانی مصطفی عقاد و حمایت آمریکا در نقد خشونت استعمار قدیم ساخته شده است. فصل دیگر آشنایی ما با لیبی کمکهای لیبی به ایران در دوران مبارزه علیه شاه و پس از آن به انقلابیون است و فصل سوم نیز فقدان امام موسی صدر در لیبی است.
✅بهانهی بحث✅
دو روز پیش طوفانی در شمال شرق کشور لیبی در شمال آفریقا رخ داد که در شهر درنه با جمعیتی در حدود دویست هزار نفر تلفات انسانی بسیاری بر جای گذاشت. تاکنون بنا بر گزارش شبکهی خبرگزاری راشاتودی ( به نقل از تسنیمنیوز) بیش از ۴ هزار نفر دفن شدهاند الجزیره نیز وفیات را تاکنون ۵۳۰۰ نفر اعلام کرده است و تلفات را دست کم ده هزار نفر تخمین زدهاند. وضعیت سیاسی کشور لیبی در سده اخیر به فهم چنین وقایعی کمک بسیاری مینماید. وجود دولت مرکزی مقتدر و ساخت شهر و دولت با نظارت آن وضعیت زندگی مردم مسلمان را به نحوی میسازد که وقایعی این چنینی اولا رخ دهد و ثانیا روایت صحیحی از آن شکل بگیرد و مردم لگدمال حوادث و وقایع این چنینی نباشند.
🟢 نگاهی به روند حادثه 🟢
محل وقوع سیل در پایین دست زنجیره کوههای اخضر قرار دارد و دو سد در بالای این رودخانهی فصلی درنه قرار داشته است که با وقوع طوفان این دو سد شکسته میشوند و سیل روانه شهر میشود. بنا بر آمارها ۲۵ درصد مساحت شهر به وسعت ۳۱ کیلومتر مربع یعنی ۷ کیلومتر مربع به طور کامل تخریب شده است.
✅ سیلهای مشابه در سدهی اخیر✅
الجزیره عربیبه نقل از آناتولی با تاریخدانی از لیبی با نام فرج داود درناوی گفتوگویی را منتشر کرده است. درناوی شهر درنه را در معرض سیلهای مختلفی در طول تاریخ معاصر میداند و تاسیس دو سد البلاد و سیدی منصور دربالادست را نیز به منظور سیلگیری دانسته است. در سال ۱۹۴۱م سیل بزرگی رخ میدهد که نیروهای آلمان که در جنگ جهانی دوم مستقر بودند آسیب میبینند. در سال ۱۹۵۹م نیز سیل بزرگی در این منطقه رخ میدهد. در سال ۱۹۶۸ و ۱۹۶۹م نیز سیلهایی رخ میدهند که البته آسیب بسیاری وارد نکردهاند. نهایتا در سال ۱۹۸۶م دو سد در بالادست شهر ساخته شد تا مانع از وقوع سیلهای کوهستان اخضر شود. با این وجود نیز در سال ۲۰۱۱م نیز بارشهای شدید موجب شد تا مسئولان دریچههای سد را بازکنند که منجر به آبگرفتگی شهر شد اما شهر آسیب جدی ندید.
✅نگاهی به تاریخ معاصر لیبی ✅
سرزمین لیبی تا پیش از اشغال توسط ایتالیاییها در سال ۱۹۱۲م تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی بود. بخش قابل توجهی از این کشور به مساحت حدودی ۱.۸ میلیون کیلومتر مربع صحرا و بیابان است و شهرهای اصلی این کشور در حاشیه مدیترانه قرار دارد. در سال ۱۹۵۱ این کشور استقلال یافت و در سال ۱۹۶۹ سرهنگ معمر قذافی حکومت را در اختیار خود گرفت و تا سال ۲۰۱۱ م در راس قدرت بود.
▪️جانِ کلام ▪️
مردم و قبایل لیبی اگر چه زندگی بادیهنشینی خود را دارند. اما سیاستهای استعماری در طول قرن بیستم فرصت زندگی شهری مناسب را گرفته است.
تا جایی که فاجعهی بزرگی چون سیل ویرانگر اخیر که باعث کشته و مفقودی هزاران نفر شده اولا مورد توجه ملتهای مسلمان قرار نگرفته، ثانیا مورد توجه رسانهها نیز به آن صورت نبوده و ثالثا کمکهای مردمی به آنها نمیرسد.
در شب رحلت پیامبر اسلام باید فرصتی یافت و به فکر امت رسولالله بود.
والسلام
#استعمار
#ایتالیا
#عمرمختار
#لیبی
✅حملهی باورنکردنی✅
دفاع مقدس و استعمار نوین
بخش اول
به مناسبت سالگرد آغاز حملهی سراسری عراق به ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ / ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰م نگاهی به اهداف جنگ از دید قدرتهای حاکم بر جهان خواهیم داشت. در بخش اول با استفاده از بیانات امام خامنهای به توضیح اهداف بینالمللی جنگ علیه ایران میپردازم.
✅ مجموعهی انقلابیّون واقعاً باور نمیکردند که یک حملهی جدّیِ این جوری اتّفاق بیفتد؛ بله، درگیریهای مرزی بود، امّا یک حملهی همهجانبهی کاملِ این جوری را ماها خیلی ملتفت نمیشدیم، امّا آدمهای سابقهدار و مجرّبتر از ما ــ که ما آن وقت بیتجربه بودیم ــ آن کسانی که تجربهشان از ما بیشتر بود، میفهمیدند که یک چنین چیزی اتّفاق میافتد.
احمد سکوتوره، رئیسجمهور گینه که جزو شخصیّتهای سیاسی برجستهی آفریقا بود و آدم مستقلّی هم بود، چند بار آمد ایران؛ اوایل ریاست جمهوری بنده بود که او با یک هیئتی آمده بودند برای اینکه از ما درخواست کنند که ما با عراق آتشبس بدهیم؛ تازه یکی دو سالی بود که جنگ شروع شده بود، آمده بودند برای اینکه بلکه آتشبس ایجاد کنند، امّا او خصوصی به من گفت که این را شما بدانید که این جنگ ناگزیر بود برای شما ــ مضمون حرفش این بود ــ برای خاطر اینکه هر انقلابی که نتوانند آن را ساقط کنند و ملّت انقلابی را به زانو دربیاورند، نهایتش یک چنین جنگی است؛ یک چنین جنگی حتماً تحمیل میشود و نمونههایی را ذکر میکرد که این [طور] شده و این کار هم کار قدرتهای استکباری است. او مرد مسنّی بود، پیرمردی بود آن وقت که این حرف را به بنده میگفت؛ میگفت امپریالیسم ــ به تعبیر او «امپریالیسم»، به تعبیر ما «استکبار» ــ دست برنمیدارد، دنبال میکند و این جنگ را تحمیل میکند...
...پشت سرِ صدّام، استکبار جهانی قرار داشت؛ بیشتر، غرب و کفّهی دیگر هم رژیم شوروی و کشورهای شرقی تابع شوروی سابق؛ اینها پشت صدّام بودند؛ هم او را تشویق کردند که این کار را بکند ــ البتّه خود او قدرتطلب بود، زمینهی او آماده بود برای این کار، [لکن] اینها هم تشویقش کردند، و به قول معروف، چراغ سبز به او نشان دادند ــ هم قول دادند که از تو پشتیبانی میکنیم و پشتیبانی هم کردند؛ یعنی به قولشان برای صدّام عمل کردند. پس طرفِ جنگ صرفاً صدّام و [رژیم] بعث عراق نبود بلکه استکبار جهانی بود، نظام سلطه بود.
دیدار رهبری در ۳۱ شهریور ۱۴۰۱
#امپریالیسم
#سکوتوره
#امامخامنهای
✅اعراب و دفاع مقدس✅
دفع مقدس و استعمارنوین
بخش دوم
✅توصیفی از وضعیت جهان عرب در آن ایام ✅
فاروقالشرع که متولد ۱۹۳۸ است در دوران کودکی شاهد استقلال سوریه از فرانسه در سال ۱۹۴۶ بوده است. او همچنین وقایع روزهای تاسیس فلسطین و هجوم آوارگان فلسطینی در سال ۱۹۴۸م را به یاد میآورد. پس از آن سوریه با حاکمیت فرماندهان نظامی در منصب ریاستجمهوری به همراه عراق و مصر سه کشور مهم در مقابله با رژیم صهیونیستی یا اسرائیل بودند. در آن دوران سه جریان بر جهان عرب حاکم بود. جریان پانعربیسم و ملیگرایی عربی، جریان چپگرایی کمونیستی و جریان اسلامگرایی اخوانالمسلمین. جمهوری عربی سوریه تا امروز نیز با آمیزش میان پانعربیسم و چپگرایی به حیات فکری و سیاسی خود ادامه داده است. شکست اعراب در جنگ شش روزه در ۱۹۶۷م موجب شد تا ناامیدی در میان مردم مسلمان و عرب فراگیر شود. سوریه در خط مقدم مقابله با ماجراجوییها و تهاجم رژیم صهیونیستی قرار داشت.
حافظ اسد رئیس جمهور سوریه در سال ۱۹۷۰م با نگاه راهبردی خود سعی داشت تا از گسترش سرزمینی رژیم صهیونیستی جلوگیری کند. سه کشور مهم و تاثیرگذار اصلی در آن ایام مصر، عراق و سوریه بودند که با داشتن ارتشهای قوی و مجهز و اندیشههای چپ و ملیگرایی عربی رهبری سیاسی و نظامی جریان عرب را در دست داشتند. کشورهای خلیج فارس و عربستان البته با وجود منابع نفتی بیشتر نقش پشتیبانی از قدرت عربی را در برابر دشمن صهیونیستی داشتند.
این را نیز باید در نظر داشته باشیم که ایران در دوران پهلوی دوم به صورت آشکار همپیمان اصلی غرب و آمریکا بود و با رژیم صهیونیستی تبادلات بسیار خوبی داشت. از این نظر شاه نیز دشمن جهان عرب به شمار میرفت. خصوصا آن که در جریان جنگ ۱۹۶۷م نیز ایران کمکهای قابل توجهی را به رژیم صهیونیستی داده بود. با پیروزی انقلاب اسلامی وضعیت ایران در منطقه تغییر یافت و ایران از بلوک غرب خارج شد.
✅ فاروقالشرع:« ارزیابی رئیس جمهور اسد در آن هنگام آن بود که منطقه رو به تغییرات ژئوپلیتیک خطرناکی میرود و این جنگ عراق را به شکل نهایی از این که عمق راهبردی رویارویی با اسرائیل باشد خارج میکند.از نظر اسد این جنگ موجب ایجاد خلل در موازنهی نظامی و سیاسی راهبردی با اسرائیل میشد و عربها را تقسیم میکرد. همبستگی عربی را تضعیف و پس از دههها نبرد سخت در منطقه برای کسب استقلال سیاسی نیروهای بیگانه را به منطقه بازمیگرداند. این جنگ هیچ نکته مثبتی ندارد و دفاع از دروازه شرقی( شرق جهان عرب منظور است) فریب بزرگی با هدف کنارگذاشتن دفاع از دروازه حقیقی یعنی رویارویی با اسرائیل است.
در گرفتن جنگ روحیهی رئیسجمهور اسد و حال مزاجی او را به کلی دگرگون کرد به نحوی که میتوانم بگویم پس از جنگ به حالت قبل بازنگشت. اسد عصبی مزاج شد و برداشت قطعیاش این بود که ایالات متحده در پشت پردهی گرفتار کردن صدام در ماجراجویی علیه ایران قرار دارد. از همین رو بر این باور بود که این جنگ گذرا نخواهد بود و کسانی هستند که مانع توقف آن خواهند شد تا هم عراق و هم ایران فرسوده شوند.صدام امید داشت تا نظام جدید ایران را ظرف چند روز یا حداکثر چند هفته سرنگون کند. » روایت گمشده ص ۸۸
#استعمارنوین
#سوریه
#جنگتحمیلی
#ایران
✅ استعمار در آفریقا ✅
مسائل نیجر
✳ بخش اول: شناخت کشور نیجر ✳
سرزمین و مردمان
نیجر با وسعت یک میلیون و دویست و شصت و هفت هزار کیلومتر مربع( ۱۲۶۷۰۰۰ ک م) در مرکز آفریقا قرار دارد. این کشور با عبور رودخانهی بزرگ نیجر سومین رود بزرگ آفریقا سیراب میشود. حدود ۸۰ درصد این کشور را بیابان تشکیل میدهد. منابع این کشور شامل اورانیوم، طلا و نفت است. اورانیوم این کشور امروزه بخش قابل توجهی از نیاز فرانسه را تامین مینماید.
این کشور در جنوب لیبی و الجزایر، غرب چاد و شرق مالی قرار دارد و جنوب آن نیز نیجریه قرار گرفته است.جمعیت نیجر حدود۲۵ میلیون نفر است و اغلب مردم نیجر مسلمان و پیرو دو طریقت صوفیانهی تیجانیه و قادریه هستند.
زبان رسمی این کشور فرانسوی است و فرهنگ حاکم بر دولتمردان نیز تحت تاثیر فرهنگ فرانسه قرار گرفته است.
#استعمار
#آفریقا
#نیجر
✅ استعمار در آفریقا ✅
✳بخش دوم: تحولات سیاسی✳
تاریخ سیاه
بردهداری سیاهترین تجارت و بزرگترین لکهی ننگ دوران استعمار است که آفریقا را در خاطر ما زنده نگه داشته است. اما این تنها اقدام و پیامد دوران استعمار در آفریقا نبوده است. فرانسه و انگلستان به عنوان دو استعمار بزرگ قرن نوزدهم بیشتر این سرزمینهای وسیع را به خدمت خود گرفتند و منابع سرشار مادی آن را در اختیار خود گرفته بودند.
البته که برخی از کشورهای دیگر همچون بلژیک و آلمان نیز در این رقابت استعماری در آفریقا سهم داشتند. از نظر سرزمینی اگر قارهی آفریقا را به مانند یک کیک به چهار قسمت تقسیم نماییم فرانسه یک چهارم این کیک را در جنوب سرزمینی خود از الجزایر تا مرکز آفریقا را در خدمت اهداف خود گرفته بود. امروزه نیز این کشورها با وجود گذر بیش از شصتسال از دوران استقلال خود در زبان، فرهنگ و سیاست وابستگی بسیاری به فرانسه دارند.
پروندهی کوتاه
خبرگزاری مهر با تدوین پروندهای دربارهی استعمار آفریقا و جریان ضداستعماری اخیر در نیجر منتشر کرده است که به نظر میآید بسیار مفید باشد. درمقدمهی این پرونده چنین میخوانیم: کشورهای آفریقایی از قرن پانزدهم میلادی به تدریج مستعمره کشورهای اروپایی شدند. اما پس از کنفرانس برلین در سال ۱۸۸۴ کشورهای این قاره به صورت رسمی میان کشورهای اروپایی تقسیم شدند. بعد از جنگ جهانی و شروع روند استعمار زدایی، استقلال رسمی کشورهای آفریقایی هم از ۱۹۵۰ شروع شد؛ بهگونهای که در شروع قرن ۲۱، هیچکدام از کشورهای آفریقایی دیگر عنوان رسمی مستعمره نداشتند. اما استعمار کهن در قاره آفریقا جای خود را به شکل دیگری از استعمار داد که به «استعمار نو» معروف است.
نشریه «فارین افرز» در سال ۱۹۷۶ در حالی که چند سال از شروع استقلال کشورهای آفریقایی گذشته بود نوشت: «اروپا همچنان در این قاره تاثیرگذار است. حضور اروپا از شکل مستقیم به روشهایی ظریفتر تغییر کرده؛ در حالی که اشغال نظامی و کنترل حاکمیتی بر سرزمینهای آفریقا از بین رفته، نفوذ سیاسی، برتری اقتصادی و شرطیشدن فرهنگی همچنان باقی است.» در سال های اخیر موجی علیه استعمار کشورهای اروپایی و به ویژه فرانسه در آفریقا شکل گرفته است. کودتای نیجر جدیدترین تلاش در این راستا بوده که گروهی علیه استعمار فرانسه به پاخاسته اند.»
گسترش نفوذ قدرتهای فرامنطقهای چین و روسیه در آفریقا و حضور نیروهای منطقهای و اسلامی یعنی عربستان و ترکیه در این منطقه از تغییرات جدید آن است.
#استعمار
#آفریقا
#فرانسه
✅استعمار در آفریقا ✅
✳️بخش سوم: تحلیلی از چشمانداز آفریقا در مواجههی اخیر علیه منافع فرانسه✳️
بعد از استقلال کشورهای آفریقایی حدود ۲۱۴ کودتا در این قاره رخ داده است، در این بین هم کودتا خیزترین کشور قاره آفریقا، سودان است و تا به امروز شاهد ۱۷ کودتا در این کشور بودهایم. کودتا در آفریقا تبدیل به یک سنت شده است اما کودتاهای نظامی اخیر حکایت از بیداری مردمی در این کشورها دارد. این بیداری، دو دلیل مهم دارد. اول، رغبت جامعه برای افزایش سطح رفاه و معیشت شأن است، دلیل دوم به نارضایتی جامعه آفریقایی از هژمونی فرانسه و آمریکا باز میگردد. همین دو مساله ارتش این کشورها را مجبور کرده تا دست به کودتا بزنند.
اکثریت مردم از این کودتاها حمایت میکنند؛ البته کودتای اخیر که در کشور نیجر رخ داد بسیار متفاوت بود. «محمد بازوم» رئیس جمهور این کشور شخصیتی محبوب میان مردم نیجر بود. بازوم اصالتاً لیبیایی است اما با گرفتن حمایت برخی قبیلههای بزرگ نیجر توانست بر کرسی ریاست جمهوری این کشور بنشیند، اما سیاست همسوی او با فرانسه موجب تقابل ارتش و دولتش شد.
از آنجا که هویت ملی، اقتصاد و امنیت کشورهای آفریقایی تحت هژمونی فرانسه است، ما به این کشورها «فرانکوفون» میگوئیم. رهبران این کشورها همگی در فرانسه تحصیل کردهاند. این کشورها به فرانسه وابسته هستند و جدا شدن از فرانسه برای آنها هزینه در بر خواهد داشت.
حتی در سالهای اخیر رهبران برخی کشورهای آفریقای سیاست موازنه را در پیش گرفتهاند؛ یعنی این کشورها سعی کردند در کنار فرانسه مناسبات خود را با روسیه و چین نیز گسترش دهند. اما این استراتژی سست و بی اساس بود. زیرا این کشورها از بعد امنیتی وابسته به فرانسه هستند و نمیتوانند به شکل مستقل با دیگر کشورها مراودات گسترده و راهبردی داشته باشند.
به همین دلیل جدا شدن از فرانسه نمیتواند به این سرعت اتفاق بیفتد، فرانسه در این کشورها سرمایه گذاریهایی دارد و جدا شدن از این کشور برای آفریقا گران تمام میشود.
نیجر، مالی و یا بورکینافاسو به عنوان فقیرترین کشورهای جهان شناخته میشوند. به همین دلیل تصاحب قدرت و قطع ارتباطشان با فرانسه توسط ساختار نظامی چندان آسان نخواهد بود، به نظر من روند استقلال از فرانسه باید «تدریجی» باشد.
اگر می گویم تدریجی منظورم این است که آفریقاییها باید در مرحله اول تعیین کنند که چه میخواهند، سپس بدانند با چه ابزاری میتوانند به این اهداف برسند. آنها همچنین باید دریابند منبع چالش از کجاست. مثلاً اگر مشکل فرانسه است، به جای جدا شدن از این کشور بعضی از توافقات مانند اورانیوم را دوباره به نفع خود تنظیم کنند.
ببینید در قاره آفریقا این قدرت وجود ندارد که کشورها تعیین کننده سرنوشت خودشان باشند. آفریقا رسانه یا گفتمان سیاسی –مخصوص به- خود را ندارد. کشورهای این قاره اقتصاد مستقلی ندارند و از نظر آموزشی نیز سطح پایینی در این کشورها وجود دارد.
منبع: گفت و گو با دکتر ابراهیم ناصر پژوهشگر و نویسندهی سودانی، خبرگزاری مهر، پروندهی آفریقا علیه استعمار
#استعمار
#آفریقا
✅ استعمار آفریقا ✅
✳بخش چهارم: خروج نظامی اخیر فرانسه از مستعمرات قدیمی خود✳
✳ پایان استعمار مستقیم فرانسه ✳
۲۴ مرداد ماه سال گذشته (۱۵ اوت ۲۰۲۲) همزمان با نخستین سالروز خروج نظامیان آمریکا از افغانستان، اقدامی مشابه این بار از سوی فرانسه در مالی، توجه رسانههای جهان را به خود جلب کرد.
بعد از خروج نظامیان فرانسوی از مالی در همسایگی بورکینافاسو، سال گذشته بورکینافاسو اعلام کرد به فرانسه مهلت یک ماهه داده تا نیروهای خود متشکل از حدود ۴۰۰ سرباز مستقر در این کشور را خارج کند. بنابراین نظامیان فرانسوی با اولتیماتوم دولت بورکینافاسو پس از ۱۰ سال، خاک این کشور را ترک کردند.
گارد ریاست جمهوری نیجر اخیراً علیه «محمد بازوم» رئیس جمهور این کشور کودتا کرد و رسماً تلویزیون ملی این کشور خبر داد که «عبدالرحمن تچیانی» رئیس گارد ریاست جمهوری نیجر خود را به عنوان رهبر جدید و رئیس شورای انتقالی در این کشور معرفی کردهاست.
در جریان کودتای نظامی علیه رئیس جمهور نیجر، نظامیان این کشور دولت فرانسه را متهم به «مداخله نظامی» در نیجر پس از خلع محمد بازوم از قدرت کردند. پاریس پس از تخلیه نیروهای نظامی خود از مالی و بورکینافاسو، راهبرد سیاست خارجی جدید خود را طی سالهای اخیر بر نیجر با هدف تحقق اهداف ژئوپلیتیک خود در غرب آفریقا متمرکز کرده که کودتای اخیر همه رشتههای این کشور را پنبه کرد.
کشورهای آفریقایی که حدود پنج قرن سایه استعمار فرانسه را روی سر خود حس کردهاند، اینک یکی پس از دیگری از دایره استعمار و استثمار این کشور اروپایی خارج میشوند؛ مالی، بورکینافاسو و نیجر سه کشوری هستند که طی یکسال اخیر از این دایره خارج شدهاند.
کشورهای آفریقایی به این درک رسیدهاند که فرانسوی سالهاست به بهانه برقراری ثبات و امنیت و مبارزه با تروریسم در کشورهای مختلف این قاره پهناور حضور دارند اما این اهداف نه تنها محقق نشده که نتیجه عکس دادهاست. در واقع فرانسه دفاع از امنیت و مبارزه با تروریسم را پوششی برای پنهان کردن اهداف استعماری خود در قاره آفریقا قرار دادهاست. کشف گورهای جمعی در نزدیکی پایگاه نظامیان فرانسوی در مالی، نفوذ فرانسه در بخشهای اقتصادی کشورهای منطقه در قالب مشارکت و پرداخت وامهای بلند مدت از این اهداف شوم پرده برمیدارد.
همچنین گزارشی که «مرکز مطالعات استراتژیک آفریقا» چندی پیش درباره تبعات مداخلهگری خارجیها در این قاره انتشار داده حاکی از این واقعیت است که ۷۰ درصد بر میزان رویدادهای خشونتآمیز مرتبط با گروههای تروریستی در کشورهای ساحل آفریقا افزوده شدهاست؛ موضوعی که نشانگر پوشالی بودن شعار فرانسویها مبنی بر تقابل با تروریسم در آفریقا است.
اما تصور اینکه فرانسه حتی پس از خروج نظامی از کشورهای آفریقایی، دست از سر آنها بردارد، تصوری سطحی است. از نگاه کارشناسان، «استعمار نوین» راهکار جدید فرانسه برای غارت و چپاول آفریقاست؛ روشی که بجای ماجراجوییهای نظامی گذشته بر اعطای وام و کمکهای بلاعوض، گسترش تحرکات فرهنگی و اجتماعی همچون استقرار شبکههای وابسته به خود یا ایجاد مؤسسههای غیردولتی و نهادهای حقوق بشری در کشورهای آفریقایی استوار است و به طور کلی در این راهبرد، جنبه اقتصادی بر جنبه نظامی غلبه خواهد داشت.
منبع: خبرگزاری مهر، پرونده آفریقا علیه استعمار بخش ۱۳
#استعمار
#فرانسه
#آفریقا
#نیجر