eitaa logo
مسجد سید الشهداء
379 دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
85 فایل
💠 خمین، خ فردوسی، ک شهید هاشمیان💠 🌾پاتوق شهدا در زمان دفاع مقدس🌾 شماره کارت 6037997599108702 شماره حساب بانک ملی 0113547881007 ارتباط با ادمین : @Yas_133 آدرس صفحات مجازی : @m_s_shohada 🌹جهت تعجیل در امر فرج،صلوات🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 خـدایـا... بگیـر از مـن! آن چـه که "" را می گیـرد از مـن... این روزهــا عجیب دلم؛ به سیم خـاردار هـای ! گیـــر کرده است... را گفتنـد : یا علـی ما فعلتَ حتی نصیرَ علیـاً ؟! چه کردی که شدی!؟ فرمود : إنّی کنتُ بوابّــــــاً لقلبــی! نگهبـــان بودم... حتی اگـر بـه خط هـم رسیدی! آنجـا بـرای شـروعی مجـدد اســت... شادی روح و
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 خـدایـا... بگیـر از مـن آن چـه که را می گیـرد از مـن ... این روزهــا عجیب دلم به سیم خـاردار هـای گیـــر کرده است ... را گفتنـد : یا علـی ما فعلتَ حتی نصیرَ علیـاً ؟! چه کردی که شدی !؟ فرمود : إنّی کنتُ بوابّــــــاً لقلبــی! نگهبـــان بودم... حتی اگـر بـه خط هـم رسیدی، آنجـا بـرای شـروعی مجـدد اســت... شادی روح و 🥀مسجد سیدالشهدا علیه السلام 🔶 ما را در فضای مجازی دنبال کنید 🔶 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🆔 @m_s_shohada 📲 @Yas_133 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🥀🕊🌹🕊🌹🕊🥀 حسین محمدی مفرد از لشکر 5 نصر واحد تخریب در دوران دفاع مقدس است . او در تاریخ 1365/10/04 در عملیات کربلای چهار در سن 14 سالگی در منطقه به اسارت نیروهای بعثی دشمن درآمد ، به روایت خاطراتی از نحوه ، پرداخته است. : درگیری خیلی شدید بود تا آن روز را از این دریچه ندیده بودم خیلی آتش دشمن زیاد بود از پشت جعبه شیشه ای با این فرق می کرد . خیلی متفاوت بود گلوله ها واقعی، خونها واقعی، دشمن واقعی، ترس واقعی، شجاعت واقعی، ایثار واقعی، شهادت ها واقعی همه چیز واقعی... اینجا سینما نبود که وقتی یک صحنه هیجانی بود سوت و دست و فریاد بزنند! اینجا بود اما سوت خمپاره... بود اما قطع شده! بود اما کنترل شده دو گلوله قبل از ورود به پشت سنگرهای یک شکل به دستم خورد از آب بیرون آمدیم وارد سنگرهای ب شکل شدیم (سنگرهای کمین که به شکل ب بودند. بسیار مهندسی ساخته شده بود ) و درگیری بین ما و دشمن بسیار نزدیک بود آنقدر که چهره های هم را به راحتی میدیدم فرمانده شهید مسلم اعلام کرد بچه ها عملیات لو رفته و ادامه عملیات لازم نیست دستور داده اند که برگردیم نیروهای پشتیبانی نخواهند آمد (ما خط شکن بودیم) اما آنقدر دشمن نیرو در منطقه آورده بود که ما راهی برای برگشت نداشتیم به نوعی در محاصره بودیم چاره ای جز جنگیدن و مقاومت نبود تا راهی برای برگشت پیدا کنیم هر لحظه که می گذشت عزیزی را از دست میدادیم وارد یکی از کانال ها شدیم تیربارچی تانک به سمت کانال تیر میزد. ... 🔶 ما را در فضای مجازی دنبال کنید🔶 ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ 🆔 @m_s_shohada 📲 @Yas_133