eitaa logo
m.seraj_ir
279 دنبال‌کننده
109 عکس
41 ویدیو
9 فایل
کانال دغدغه ها فرصتی است برای به اشتراک گذاشتن دغدغه های مهدی سراج طلبه ی حوزه ی علمیه قم @mseraj66
مشاهده در ایتا
دانلود
تصویری برای مصادره به مطلوبِ جبهه ی باطل جامعه ی ما نسبت به حکومت از یک قطب موافق و یک قطب مخالف و یک بدنه ی خاکستری تشکیل شده. موافقان و مخالفان حکومت ، تکلیفشان روشن است . اما بدنه ی خاکستری آن گروهی اند که نه خیلی قرص و محکم طرفدار حکومت اند نه خیلی مخالف و برانداز بلکه منتقد اند ، گلایه دارند ، ناراحت اند اما در بزنگاه ها هم پشت حکومت را خالی نمی کنند حتی گاهی در بزنگاه ها هم حمایت نمی کنند اما واقعا دشمن و مخالف نیستند. خیلی طبیعی است که هر یک از دو قطب، سعی می کنند بدنه ی خاکستری را به سمت خود بکشند اما یکی از کارهای ناجوانمردانه این است که افرادی را به نفع قطب خودشون مصادره به مطلوب می کنند. الان این طراحِ ضعیفِ بی سلیقه، چطور فردوسی رو گذاشته کنار مایکل جکسون و مرتضی پاشایی بعد اینها رو گذاشته کنار هاشمی رفسنجانی بعد همه رو گذاشته کنار شاه ، بعد همه با هم آمدن استقبال شجریان !!! واقعا بین این افراد چه سنخیتی هست؟!!!! نه سنخیت زمانی هست نه سنخیت ملی هست نه سنخیت اعتقادی هست نه سنخیت زبانی است. این کار برای اینه که بگه همه ی ما در جبهه مقابل حکومتیم ، یعنی ای طرفداران مرتضی پاشایی ، ای طرفداران شجریان، ای طرفداران فردوسی و .... حتی ای طرفداران مایکل جکسون ما همه با همیم در برابر حکومت . آقای شجریان قطعا متعلق به هیچ کدام از دو قطب نیست بلکه خاکستری خاکستریه آدمی که قاری قرآن بود ،ضد شاه کار کرد ، برای انقلاب خواند ، با رهبری بیعت کرد ، بعد قهر کرد بعد 88 ضد نظام خواند بعد ضد اسلام حرف زد بعد گفت من نه با نظام مشکل دارم نه با دین نه با روحانیت اصلا اسلام همه اش هنره ، روضه هنره و... چطور به خودتون اجازه می دید این آدم را مصادره به مطلوب کنید ؟!!! شجریان قطعا در قطب طرفداران حکومت نبود اما در قطب مقابل هم نبود . او هم یکی از افراد بدنه ی خاکستری این جامعه بود و ماند و مرد. خدایش بیامرزاد. شما دست از این شیادی ها بردارید....
تقابل جبهه ها یکی از بهترین روش ها برای تحلیل سیاسی ،توجه به جبهه هاست. اینکه انسان بتواند جبهه ی حق و باطل را تشخیص بدهد کار را خیلی راحت می کند . خیلی وقت ها آدم هایی را می بینیم که خیلی جذاب اند ، از آنها خوشمان می آید اما وقتی جبهه ی او را بررسی می کنیم می بینیم همین آدم جذاب در جبهه ظلم و باطل ایستاده، همین آدم که شعارش مهربانی و انسانیت و عدالت و صلح است در جبهه ی خشن ترین ها و ظالم ترین ها و جنگ طلب هاست. همین جا آدم باید رشته محبت و علاقه ی خودش را با این آدم پاره کند و الا کم کم به واسطه علاقه به آن فرد، به سمت جبهه باطل کشیده خواهد شد. خیلی وقت ها علاقه ی ما به یک ورزشکار ، به یک خواننده ، به یک شاعر یا به یک بازیگر باعث می شود کم کم به علاقه های او علاقه مند بشیم و وای از روزی که علاقه های او شیطانی باشد. یک عبارت کلید: علاقه ی به یک فرد در آن فرد متوقف نمی شود بلکه به علاقه های او سرایت می کند ، اگر کسی را دوست داشتی کم کم علاقه های او علاقه ی شما خواهند شد پس مراقب دلت باش و به هر کسی اجازه ی ورود نده . ما مفاخر خودمان را دوست داریم و برای آنها احترام قائلیم اما تا آنجایی که در جبهه کفر و ظلم و باطل نباشند. فردوسی را دوست داریم ، خیلی هم دوست داریم اما اگر همین فردوسی در جبهه ظلم بود (که نبود) رشته ی علقه ی و محبت با او را قطع می کردیم ، ما حق را فدای افرادی که دوست داریم نمی کنیم بلکه علاقه هایمان را فدای حق می کنیم. حالا شما به جای اسم فردوسی هر اسم دیگری را که می خواهی بگذار.