✅ شیعه شدن ناصبی به برکت امام عسکری(ع)
مُحَمَّدُ بْنُ عَيَّاشٍ قَالَ: تَذَاكَرْنَا آيَاتِ اَلْإِمَامِ فَقَالَ نَاصِبِيٌّ إِنْ أَجَابَ عَنْ كِتَابٍ بِلاَ مِدَادٍ عَلِمْتُ أَنَّهُ حَقٌّ فَكَتَبْنَا مَسَائِلَ وَ كَتَبَ اَلرَّجُلُ بِلاَ مِدَادٍ عَلَى وَرَقٍ وَ جَعَلَ فِي اَلْكُتُبِ وَ بَعَثْنَا إِلَيْهِ فَأَجَابَ عَنْ مَسَائِلِنَا وَ كَتَبَ عَلَى وَرَقِهِ اِسْمَهُ وَ اِسْمَ أَبَوَيْهِ فَدَهِشَ اَلرَّجُلُ فَلَمَّا أَفَاقَ اِعْتَقَدَ اَلْحَقَّ .
🔶محمد بن عیاش میگوید: ما چند نفر كنار هم در مورد آیات امام( مقامات علمي و گزارش هاي غيبی #امام_حسن_عسكری عليه السّلام) صحبت میکردیم
يكي از ناصبي ها (گفتار ما را به مسخره گرفت و گفت: من بدون مركب و رنگ مداد نوشته ای را برای آن حضرت مي نويسم) اگر او پاسخ مسائل من در آن نوشته را داد، حقانیّت او را میپذیرم
او مسائل خود را بدون مرکب روي برگه اي نوشت، ما نيز مسائل خود را در نامه هايي نوشتيم و به محضر آن حضرت روانه كرديم.
امام حسن عسكري عليه السلام پاسخ مسائل همهی ما را در جواب نامه اش داد و در برگه ي مربوط به ناصبی، علاوه بر پاسخ به مسائل او، نام او و نام پدر او را نوشته بود.
(وقتي كه آن فرد ناصبي، جواب نامه اش را ديد، از تعجب حيرت زده شد، به طوري كه) از هوش رفت و پس از به هوش آمدن، به حق اعتقاد پیدا کرد( وشیعه شد)
📚بحار الأنوار ج ۵۰، ص ۲۸۸
#امام_عسکری
الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🔰#مهدی_تخاوری | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/m_takhavarii
✅ خجالت نکش! از ما هر چه میخواهی، بخواه! که به مقصودت میرسی انشاءالله ...
⬅️محمد بن ابی عبدالله از اسحاق و اسحاق از اباهاشم جعفری روایت کرده که میگوید: شَکَوْتُ إِلَی أَبِی مُحَمَّدٍ علیهالسلام ضِیقَ الْحَبْسِ وَ کَتَلَ الْقَیْدِ
🔻به ابا محمد (#امام_حسن_عسکری علیهالسّلام) از سختی زندان و فشار غل و زنجیر شکایت کردم!
📜 آن حضرت در جواب من نوشت: أَنْتَ تُصَلِّی الْیَوْمَ الظُّهْرَ فِی مَنْزِلِکَ
تو نماز ظهر را امروز در منزل خود خواهی خواند!
همانگونه که امام علیهالسّلام فرموده بود، موقع ظهر مرا از زندان خارج نمودند و نماز ظهر را در منزل خود خواندم. در تنگى معيشت بودم و مىخواستم در نامۀ خود چند درهم از آن حضرت بخواهم، خجالت کشیدم
وقتی به منزل رسیدم، امام علیه السّلام برایم صد دینار فرستاد و در نامه نوشته بود: إِذَا کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَلَا تَسْتَحْیِ وَ لَا تَحْتَشِمْ وَ اطْلُبْهَا فَإِنَّکَ تَرَی مَا تُحِبُّ إِنْ شَاءَ اللَّهُ.
هر گاه احتیاجی داشتی خجالت نکش و ملاحظه مكن. درخواست خود را از ما طلب کن! زیرا آنچه را که دوست داری خواهی دید( به تو داده خواهد شد)
ان شاءالله
📚الکافی ج ۱ ص ۵۰۸
#امام_حسن_عسکری علیهالسّلام
الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🔰#مهدی_تخاوری | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/m_takhavarii
✅ سجدههای طولانی امام عسکری(ع)
قَالَ مُحَمَّدٌ اَلشَّاكِرِيُّ: .... كَانَ يَجْلِسُ فِي اَلْمِحْرَابِ وَ يَسْجُدُ، فَأَنَامُ وَ أَنْتَبِهُ، وَ أَنَامُ وَ أَنْتَبِهُ، وَ هُوَ سَاجِدٌ.
محمد شاكرى گويد: #امام_حسن_عسكرى عليهالسّلام در محراب عبادت مىنشست و به سجده مىرفت و من مىخوابيدم و بيدار مىشدم در حالى كه حضرت هنوز در سجده بود
📚دلائل الإمامة ج ۱، ص۴۲۸
#امام_عسکری
الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🔰#مهدی_تخاوری | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/m_takhavarii
✅ نقش نگين انگشتری #امام_حسن_عسکری علیهالسّلام
🛑قالَ الكَفْعَمى: نَقْشُ خاتَمِهِ «اِنَّ اللّهَ شَهيدٌ»
وَ فى رِوايَة ٍ: «سُبْحانَ مَنْ لَهُ مَقاليدُ السَّمواتِ وَ الارضِ».۱
🔸كفعمى گويد: نقش نگين انگشترى امام عسكرى عليه السلام «اِنَّ اللّه َشَهید» بود.
و به روايت ديگر بر انگشتر حضرت نوشته شده بود: سُبْحانَ مَنْ لَهُ مَقاليدُ السَّمواتِ وَ الارض
"پاک و منزه است خدایی که کلید آسمانها و زمين در دست اوست"
📚 بحار الأنوار ج ۵۰، ص ۲۳۸
#امام_عسکری
الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🔰#مهدی_تخاوری | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/m_takhavarii
✅ نوری که از سر مبارک #امام_حسن_عسکری علیهالسّلام تا آسمان بالا میرفت...
🔻وَ عَنْ بَدَلٍ مَوْلاَةِ أَبِي مُحَمَّدٍ قَالَ: رَأَيْتُ عِنْدَ رَأْسِ أَبِي مُحَمَّدٍ نُوراً سَاطِعاً إِلَى اَلسَّمَاءِ وَ هُوَ نَائِمٌ.
«بَدل» غلام امام حسن عسکری علیهالسلام میگوید: زمانی که امام علیهالسلام در خواب بودند، میدیدم که نوری از سر مبارکش به جانب آسمان بالا میرود.
📚کشف الغمّة ج۲ ص۴۲۶
#امام_عسکری
الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🔰#مهدی_تخاوری | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/m_takhavarii
✅ شرح گوشهای از جمال دلربا و پُر نور حضرت أبالمهدی، #امام_حسن_عسکری علیهماالسّلام ...
🟢به نقل از کتاب مشارق الأنوار الیقین، ابوالحسن کرخی گوید: پدر من در کرخ، بَزّاز بود. مرا با مقداری پارچه به سامرا فرستاد. همین که وارد سامرا شدم، غلامی مرا با نام خود و پدرم صدا زد و گفت: پیش مولایت بیا!
_گفتم: مولای من کیست؟
_ گفت: بر پیغامآور جز رساندن پیام چیز دیگری نیست( من پیغام آورم، هر چه به من گفتهاند، میگویم)
🔹ابوالحسن کرخی گوید: من از پی او رفتم. مرا به درب خانهای بُرد که یقین کردم آنجا بهشت است.
وَ إِذَا رَجُلٌ جَالِسٌ عَلَی بِسَاطٍ أَخْضَرَ وَ نُورُ جَمَالِهِ یَغْشَی الْأَبْصَارَ
🔻 ناگاه دیدم مردی روی فرش سبزی نشسته و نور جمالش چشمها را خیره میکند!
به من فرمود: در میان پارچههایی که آوردهای دو چادر است که یکی را در فلان قسمت گذاشتهای و دیگری در جامهدان فلان است. در میان هر کدام کاغذی است که قیمت خرید و سود آن نوشته شده، قیمت یکی بیست و سه دینار و سود آن دو دینار و قیمت دیگری سیزده دینار و سود آن مانند اولی است. برو هر دو را بیاور.
ابوالحسن کرخی گوید: برگشتم و هر دو را آورده، مقابل آقا گذاشتم.
فرمود: بنشین!
فَجَلَسْتُ لَا أَسْتَطِیعُ النَّظَرَ إِلَیْهِ إِجْلَالًا لِهَیْبَتِهِ
🔻نشستم اما از جلالت و هیبت، نمیتوانستم به آن آقا نگاه کنم.
🔹دست مبارکش را به زیر فرش برد و با اینکه آنجا چیزی نبود، یک مشت برداشت و فرمود: این پول دو چادر تو با سودش است؛ خارج شدم. بیرون که آمدم شمردم، دیدم خرید و سود همان طوری است که پدرم نوشته بود؛ بدون کم و زیاد!!
📚بحار الأنوار ج ۵۰، ص ۳۱۴
#امام_عسکری
الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🔰#مهدی_تخاوری | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/m_takhavarii
✅ به فدای آقایی که از «تشنگی» نوکرانش هم با خبر است ...
شخصی به نام «ابوالعباس» گوید:
خدمت #امام_حسن_عسکری علیهالسّلام بودم که تشنه شدم ولی نخواستم به واسطه تقاضای آب از فرمایش آن حضرت محروم شوم و بر تشنگی صبر کردم.
إمام علیهالسلام مشغول صحبت بود؛ اما سخن خود را قطع کرده و فرمود:
یَا غُلَامُ إسْقِ أَبَا الْعَبَّاسِ مَاءً
🔺ایغلام! به ابو العباس آب بده.
📚المناقب،ج۴ ص۴۳۹
#امام_عسکری
الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🔰#مهدی_تخاوری | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/m_takhavarii
✅ چشمِ ما به دعای شما است ای امام عسکری
🛑إِسْحَاقُ قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَسْأَلُهُ أَنْ يَدْعُوَ اَللَّهَ لِي مِنْ وَجَعِ عَيْنِي وَ كَانَتْ إِحْدَى عَيْنَيَّ ذَاهِبَةً وَ اَلْأُخْرَى عَلَى شَرَفِ ذَهَابٍ فَكَتَبَ إِلَيَّ حَبَسَ اَللَّهُ عَلَيْكَ عَيْنَكَ فَأَفَاقَتِ اَلصَّحِيحَةُ
📜محمّد بن حسن بن شمّون نقل میکند: به #امام_حسن_عسکری علیهالسّلام نامهاى نوشتم و از ايشان، درخواست كردم كه براى (شفاى)درد چشم من ، دعا كند. يكى از چشمانم از بين رفته بود و ديگرى نيز در آستانه از بین رفتن بود.
امام علیهالسّلام به من نوشت:
«خداوند، چشمت را برايت نگه دارد.
پس از دعای امام، چشم نيمه سالم من، بهبود يافت.»
📚کافی، ج۱، ص۵۱۰
#امام_عسکری
الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🔰#مهدی_تخاوری | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/m_takhavarii
✅ جز افراد ثابت قدم، کسی بر ولایت فرزندم باقی نمی ماند...
إِنَّ ابْنِی هُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ الَّذِی یَجْرِی فِیهِ سُنَنُ الْأَنْبِیَاءِ علیهم السلام بِالتَّعْمِیرِ وَ الْغَیْبَةِ حَتَّی تَقْسُوَ قُلُوبٌ لِطُولِ الْأَمَدِ وَ لَا یَثْبُتَ عَلَی الْقَوْلِ بِهِ إِلَّا مَنْ کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی قَلْبِهِ الْإِیمَانَ وَ أَیَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْهُ
حسن بن محمد بن صالح بزاز میگوید:
شنیدم که #امام_حسن_عسکری علیه السّلام میفرمود: همانا فرزند من همان قائم بعد از من است و همان کسی است که در او سنت پیغمبران از قبیل طول عمر و غیبت طولانی خواهد بود تا( بر اثر طولانی بودن مدت غیبتش) دلها قساوت میگیرد و در عقيدۀ به (امامت) او ثابت نخواهد ماند جز كسى كه خداى عزّ و جلّ ايمان را در دلش نقش كرده و وى را با روحى از جانب خود مؤيّد ساخته باشد.
📚 کمالالدين ج ۲، ص ۵۲۴
#امام_عسکری
الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🔰#مهدی_تخاوری | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/m_takhavarii
💢 #امام_حسن_عسکری علیهالسلام در لحظات احتضار خود، آب طلبید و به دستان فرزند دلبندش، سیراب شد
در روایت آمده است: آخرین لحظات عمر مبارک امام حسن عسکری علیهالسلام بود که به «عقید»، خادم خود فرمودند: «ای عقید! قدری آبِ مَصطکی برای من بجوشان!» عقید هم آب را روی اجاق نهاد و صیقل(نام دیگر حضرت نرجس) مادر امام زمان علیهالسلام، آن را به خدمت حضرت آورد.
فَلَمَّا صَارَ الْقَدَحُ فِی یَدَیْهِ وَ هَمَّ بِشُرْبِهِ فَجَعَلَتْ یَدُهُ تَرْتَعِدُ حَتَّی ضَرَبَ الْقَدَحَ ثَنَایَا الْحَسَنِ فَتَرَکَهُ مِنْ یَدِهِ
وقتى كه كاسه را به دست او داد و خواست آن را بياشامد، دست مباركش لرزيد و كاسه به دندان حضرت خورد، آب را كنار گذاشت و به عقيد فرمود: «داخل خانه شو، آنجا کودکی را مىبينى كه در حال سجده است، او را بياور.»
🔻عقيد گفت: وارد خانه شدم و خانه را گشتم، ناگهان بچهاى را ديدم كه در سجده است و انگشت شهادت را به سمت آسمان بلند كرده بود. خدمت ايشان سلام كردم، او هم نمازش را مختصر كرده و به اتمام رساند، گفتم: سَرورم به شما امر مىكند كه به سمت او بيرون آيى. در همین اين حال، مادرش صقيل آمد و دست او را گرفت و نزد پدرش امام حسن عليه السلام بُرد. ابو سهل مىگويد: هنگامى كه كودك جلوى امام عليه السلام ايستاد، سلام كرد. او رنگش به سان مرواريد، موهايش مجعّد و دندانهاىش از هم جدا بودند.
⬅️ هنگامى كه امام حسن عسكرى عليه السلام او را ديد، گريست و فرمود: «اى سَرور خاندان خود! به من آب بنوشان كه من رهسپار به سوى پروردگارم هستم». كودك، كاسۀ جوشيده مصطكى را به دست گرفت سپس لبانش را حركت داد [و ذكرى خواند] و آن را به امام عليه السلام نوشاند. هنگامى كه امام عليه السلام آن را نوشيد، فرمود: «مرا براى نماز آماده كنيد».
پس دستمالى در دامنش نهاده شد و كودك، اعضاى پدر را يك به يك وضو داد و بر سر و پاهايش مسح كشيد. امام عليه السلام به او فرمود: «مژده بده-اى پسر عزيزم-كه تو صاحب الزمان هستى، تو مهدى هستى، تو حجّت خدا بر زمين هستى و تو فرزند من، و وصىّ من هستى و من پدر تو هستم و تو [محمد] بن حسن بن على بن محمّد بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب هستى؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پدر توست و تو خاتم اوصيا و امامان پاك و پاكيزه هستى.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بشارت تو را داده و او تو را نام و كنيه نهاده است. این عهدى است به سوى من از پدرم از پدرهاى طاهرین تو. خداوند بر اهل بيت درود فرستد! یقیناً پرودگار ما ستوده و بزرگوار است.».
امام عسكرى عليه السلام در همان وقت، از دنيا رفت. درودهاى خدا بر همۀ آنان باد!
📚کتاب الغيبة (للطوسی) ج ۱، ص ۲۷۲
#شهادت_امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#روضه
الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🔰#مهدی_تخاوری | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/m_takhavarii