eitaa logo
مهدی تخاوری
657 دنبال‌کننده
790 عکس
348 ویدیو
66 فایل
محب اهل بیت[علیهم السلام]‌ و دیگر هیچ... برای ارتباط @Moheeb
مشاهده در ایتا
دانلود
5.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آنقدر گریه کرد مشتی شد... الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
🍀از همین راه دور، به نیت تعجیل فرج... الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
🏴 امام حسین علیه السلام به دادم رسید... 🔹 آقای در منبر نقل کرد از مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج -فرزند مرحوم آیت الله بروجردی- که فرمود: مرحوم آقای (یکی از منبری‌های معروف و با اخلاص قم) را در دیدم. 🔸 چون می‌دانستم وفات یافته دستش را گرفته و از احوال پس از مرگ پرسیدم. گفت: کارم بودم اما علیه السلام به دادم رسید. 📚 مردان علم در میدان عمل، ج۵، ص۳۸۶ ✍️ سید نعمت الله حسینی الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
✔️رؤياى اميرالمؤمنین علیه‌السّلام در كربلا 🌑 مرحوم صدوق با سلسله اسناد خود از ابن عبّاس نقل می‌کند که گفت: در حركت به سوى صفّين، من همراه امير مؤمنان عليه‌السّلام بودم. هنگامى كه در نينوا در [كنارۀ] رود فرات فرود آمد، با صداى بلند فرمود: «اى ابن عبّاس! آيا اين جا را مى‌شناسى؟». _گفتم: اى امير مؤمنان! آن را نمى‌شناسم. _فرمود: «اگر آن را مانند من مى‌شناختى، از آن نمى‌گذشتى، جز اين كه مانند من گريه مى‌كردى». سپس حضرت مدّتى طولانى گريه كرد تا محاسنش خيس شد و قطره‌هاى اشك بر سينه‌اش چكيد و ما نیز با او گريستيم و او مى‌فرمود: أَوِّهْ أَوِّهْ مَا لِي وَ لِآلِ أَبِي سُفْيَانَ مَا لِي وَ لِآلِ حَرْبٍ حِزْبِ اَلشَّيْطَانِ وَ أَوْلِيَاءِ اَلْكُفْرِ صَبْراً يَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ فَقَدْ لَقِيَ أَبُوكَ مِثْلَ اَلَّذِي تَلْقَی‌ مِنْهُمْ: «آه،آه! مرا با آل ابو سفيان و حزب شيطان و اوليای‌ كفر چكار؟ا اى ابا عبد اللّه! صبر داشته باش كه پدرت از آنها همان ديده كه تو از آنها خواهى ديد». ⬅️ آن گاه آبى خواست و براى نماز، وضو گرفت و بسيار نماز خواند و مانند سخن اوّلش را، تكرار كرد، جز آن كه پس از تمام شدن نمازش، به خواب سبُكى رفت و سپس بيدار شد و فرمود: «ابن عبّاس!». گفتم: بله! من اين جا هستم. فرمود: «آيا آنچه را هم‌اكنون در خواب ديدم، به تو نگويم؟» گفتم: چشمانت به خواب رفت و خواب خوشی‌ ديدی‌[خوابت خير باشد]،اى امير مؤمنان! فرمود: «گويى مردانى سپيد ديدم كه از آسمان فرود آمدند و پرچم‌هاى سفيدى همراه داشتند و شمشيرهاى سپيد و درخشان خود را از گردن، آويخته بودند و گرد اين زمين، خط كشيدند و سپس ديدم كه شاخه‌هاى اين درختان خرما بر زمين خورد و از آنها خون تازه، جارى بود و گويا فرزند نونهال و جگرگوشه‌ام حسين، در ميان اين خون‌ها غرق بود و استغاثه مى‌كرد؛ امّا كسى به فريادش نمى‌رسيد، و گويا آن مردان سپيد كه از آسمان فرود آمده بودند، او را ندا دادند و گفتند: "اى خاندان پيامبر! صبر پيشه كنيد كه شما به دست بدترينْ مردمان كشته مى‌شويد. اى ابا عبد اللّه! اين، بهشت است كه مشتاق توست" و سپس مرا سرسلامت دادند و گفتند:" یا اباالحسن! تو را بشارت باد كه فرداى قيامت كه مردم در برابر پروردگار بر مى‌خيزند، خداوند به خاطر اين فرزند، چشمت را روشن مى‌كند" و آن گاه بيدار شدم. 🔺و سوگند به خدايى كه ما را آفريد، اين‌چنين است. آن راستگوى تصديق شده، ابوالقاسم صلّى‌الله‌عليه‌وآله، برايم باز گفته است كه من هنگامى كه براى مقابله با متجاوزان بر ما بيرون مى‌روم، اين سرزمين را خواهم ديد. اين، سرزمين كرب و بلاست و حسين و هفده تن از فرزندان من و از فرزندان فاطمه، در اين مكان، دفن خواهند شد و آن در آسمان‌ها معروف است و [آسمانيان] از سرزمين كَرب و بلا ياد مى‌كنند، همچنان كه از بقعه‌هاى دو حرم [مكّه و مدينه] و بيت‌المقدّس، ياد مى‌كنند». 📚کمال الدين و تمام النعمة ج ۲، ص ۵۳۲ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
🏴دعوت علیه‌السلام از زُهَير در منزلگاه زَرود 🔰گروهى از بنى فَزاره و بَجيله مى‌گويند: با زُهَير بن قَين، از مكّه برمى‌گشتيم و با حسين عليه‌السّلام هم‌سفر بوديم و هم‌سفرى با او، بر ما بسيار ناگوار بود؛ زيرا زنانش همراه او بودند و هر گاه در جايى فرود مى‌آمد، از او فاصله می‌گرفتیم و در ناحيه‌اى ديگر، فرود مى‌آمديم. يك روز در جايى فرود آمد كه چاره‌اى نداشتيم، مگر اين كه با او فرود بياييم. مشغول خوردن غذا بوديم كه فرستادۀ حسين عليه‌السّلام آمد و بر ما سلام كرد و سپس گفت: اى زُهَير بن قَين! اباعبد اللّه، مرا فرستاده تا تو به نزدش بروى. (از فرط تحیر) هر يك از ما، آنچه را در دست داشت، افكند و گويا پرنده بر روى سر ما بود. همسرش، دَيلَم بنت عمرو، به او گفت: سبحان اللّه! فرزند پيامبر خدا پيغام مى‌دهد و تو نزد او نمى‌روى؟! كاش مى‌رفتى و به سخنش گوش فرا مى‌دادى ! 🔺زُهَير، نزد ايشان رفت و کمی نگذشت كه نويديافته، با چهره‌اى درخشان آمد و دستور داد تا خيمه و بار و بنه و كالايش را برچينند و به سوى حسين عليه‌السّلام ببرند و به همسرش گفت: تو را طلاق دادم؛ چون نمى‌خواهم جز بهرۀ نيكو، از من به تو برسد. تصمیم گرفته‌ام با حسين همراه باشم تا جانم را فدايش نمايم و با جان، از او پاسدارى كنم. ⬅️ سپس دارايىِ همسرش را به او پس داد و او را به برخى پسرعموهايش سپرد كه او را به خانواده‌اش برسانند. همسرش به سوى او رفت و با او خداحافظى كرد و گريست و گفت: خدا برایت خیر خواست، از تو می‌خواهم که مرا نزد جدّ حسین علیه‌السلام در قیامت یادکنی! سپس [زُهَير] به يارانش گفت: هر يك از شما دوست دارد همراهم بيايد، وگر نه اين، آخرین ديدار من با اوست. 📚الملهوف ص ۱۳۲ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
🏴 شيعيان‌ ما، ما را تنها و بى‌ياور گذاشته‌اند 🌑 حسين عليه‌السلام حركت كرد تا به زباله رسيد. خبر شهادت عبد اللّه بن يَقْطُر به او رسيد. پس نامه‌اى📜 بيرون آورد و بر مردم خواند: بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ أَمَّا بَعْدُ: فَإِنَّهُ قَدْ أَتَانَا خَبَرٌ فَظِيعٌ قَتْلُ مُسْلِمِ بْنِ عَقِيلٍ وَ هَانِئِ بْنِ عُرْوَةَ وَ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ يَقْطُرَ وَ قَدْ خَذَلَنَا شِيعَتُنَا فَمَنْ أَحَبَّ مِنْكُمُ اَلاِنْصِرَافَ فَلْيَنْصَرِفْ غَيْرَ حَرِجٍ لَيْسَ عَلَيْهِ ذِمَامٌ. «به نام خداوند بخشندۀ مهربان. امّا بعد، گزارشى دردناك و ناگوار، رسيده است: كشته شدن مسلم بن عقيل و هانى بن عروه و عبد اللّه بن يَقْطُر. شيعيان‌ ما، ما را تنها و بى‌ياور گذاشته‌اند. پس هر كس از شما مى‌خواهد كه باز گردد، منعى نيست. باز گردد كه حقّى بر او نداريم» ⬅️ مردم، يكباره از پيرامون وى، پراكنده شدند و راه راست و چپ گرفتند و او ماند و يارانش كه از مدينه با وى همراه بودند، و نيز تعداد اندكى از آنان كه در طول مسير به او پيوسته بودند. 📚الارشاد ج۲ ص ۷۵ علیه‌السلام الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
✔️رؤياى عليه السلام در منزلگاه عَقَبه عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ : لَمَّا صَعِدَ اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَقَبَةَ اَلْبَطْنِ قَالَ لِأَصْحَابِهِ مَا أَرَانِي إِلاَّ مَقْتُولاً قَالُوا وَ مَا ذَاكَ يَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ رُؤْيًا رَأَيْتُهَا فِي اَلْمَنَامِ قَالُوا وَ مَا هِيَ قَالَ رَأَيْتُ كِلاَباً تَنْهَشُنِي أَشَدُّهَا عَلَيَّ كَلْبٌ أَبْقَعُ. ▪️از امام صادق عليه‌السّلام نقل است که فرمود: هنگامی که حسين بن على عليه‌السلام بر بالاى عَقَبة البَطْن رفت، به اصحابش فرمود: «نمى‌بينم خودم را مگر كشته شده.» _اصحاب عرضه داشتند: یا ابا عبدالله اين چه سخنى است كه مى‌فرمائيد؟ _فرمود: رؤیایی است که در خواب ديده‌ام. _گفتند: آن خواب،چيست؟ فرمود:« سگ‌هايى را ديدم كه مرا گاز می‌گیرند و شدیدترین‌شان نسبت به من، سگى سياه و سپید بود. [شاید اشاره به لک و پیس داشتن قاتل ایشان (شمر) باشد] 📚کامل الزيارات ج ۱، ص ۷۵ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
علیه‌السلام: ✍️ إنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنيا ، وَالدّينُ لَعقٌ عَلى ألسِنَتِهِم حديث يَحوطونَهُ ما دَرَّت مَعايِشُهُم ، فَإِذا مُحِّصوا بِالبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ 🔺 مردم، بنده دنيايند و به ظاهر، دم از دين مى‌زنند و تا زمانى كه زندگى‌شان تأمين شود، از آن دفاع مى‌كنند؛ امّا چون در بوته آزمايش قرار گيرند، ديندارانْ اندک‌اند. 📚 تحف العقول : ۲۴۵ . الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
🏴 دعای امام صادق علیه‌السّلام برای دوستداران و عزاداران حضرات معصومین علیهم‌السلام [اَللَّهُمَّ] و ارْحَمْ تِلْكَ اَلْعُيُونَ اَلَّتِي جَرَتْ دُمُوعُهَا رَحْمَةً لَنَا وَ اِرْحَمْ تِلْكَ اَلْقُلُوبَ اَلَّتِي جَزِعَتْ وَ اِحْتَرَقَتْ لَنَا وَ اِرْحَمْ تِلْكَ اَلصَّرْخَةَ اَلَّتِي كَانَتْ لَنَا ▪️امام صادق علیه‌السّلام در حال مناجات با خدای متعال بر جزع کنندگان بر علیه‌السّلام، چنین دعا می کرد و می فرمود: پروردگارا... آن دیدگان را که اشک‌هایش از سر مهر و محبّتِ ما جاری شد و آن دلهایی را که به‌خاطر ما سوزان گشت و آن ناله‌ها و شیون‌هایی که در راه ما بوده است را مورد رحمت قرار بده. 📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ج ۱، ص ۹۴ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
🏴 چهار پاداش ویژه‌ی خداوند متعال به علیه‌السلام عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ، قَالَ: سَمِعْتُ أَبَاجَعْفَرٍ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ) يَقُولاَنِ: إِنَّ اَللَّهَ (تَعَالَى) عَوَّضَ اَلْحُسَيْنَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ اَلْإِمَامَةَ فِي ذُرِّيَّتِهِ، وَ اَلشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ، وَ إِجَابَةَ اَلدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ، وَ لاَ تُعَدُّ أَيَّامُ زَائِرِيهِ جَائِياً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِهِ ▪️از امام باقر و امام صادق عليهما‌السّلام روايت شده است كه می‌فرمودند: خداوند متعال در عوض شهادت حسين عليه‌السّلام [چهار ويژگي به آن حضرت عطا فرمود] 1⃣ امامت را در ذريه‌ی او نهاد 2⃣ شفاء را در تربتش قرار داد 3⃣ اجابت دعا را در نزد قبرش قرار داد 4⃣ و اینکه روزهايى كه زائرينش[براى زيارت] مى‌آيند و مى‌روند از عمرشان محسوب نمى‌گردد 📚الأمالي (للطوسی) ج ۱، ص ۳۱۷ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
🏴 ثواب کسی که دیگران را به زیارت بفرستد عَنْ صَفْوَانَ اَلْجَمَّالِ قلت لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ:... فَمَا لِمَنْ جَهَّزَ إِلَيْهِ وَ لَمْ يَخْرُجْ لِعِلَّةٍ قَالَ يُعْطِيهِ اَللَّهُ بِكُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ مِنَ اَلْحَسَنَاتِ مِثْلَ جَبَلِ أُحُدٍ وَ يُخْلِفُ عَلَيْهِ أَضْعَافَ مَا أَنْفَقَ وَ يَصْرِفُ عَنْهُ مِنَ اَلْبَلاَءِ مِمَّا قَدْ نَزَلَ فَيُدْفَعُ وَ يُحْفَظُ فِي مَالِهِ 💠صفوان بن جمال گوید: خدمت امام صادق علیه‌السّلام عرض کردم: ثواب و اجر كسی‌ كه خودش بخاطر علتی[مانند بیماری] به زيارت[ علیه‌السّلام] نرفت ولی‌ ديگری‌ را مجهّز و آماده ساخت و به زيارت فرستاد چه می‌‌باشد؟ _حضرت فرمودند: 1⃣ در مقابل هر يك درهمی‌ كه خرج كرده خداوند به قدر كوه احد از حسنات به وی‌ عطا می‌کند 2⃣ و چند برابر هزينه‌ای‌ را که خرج کرده برايش جایگزین می‌سازد 3⃣ و نيز بلاهائی‌ كه نازل شده را از وی‌ دور می‌‌گرداند 4⃣ و همچنين مال و دارائی‌ وی‌ را حفظ‍‌ و نگهداری‌ می‌‌فرمايد. 📚کامل الزيارات ج ۱، ص ۱۲۹ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii
🏴 لحظات پناه‌آوردن حرّ به محضر مبارک علیه‌السلام 🏴 در روز عاشورا امام حسین علیه‌السلام رو به لشکر عمر سعد کرد و فریاد زد: امَا مِنْ مُغِيثٍ يُغِيثُنَا لِوَجْهِ اَللَّهِ أَ مَا مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اَللَّه: آیا فریادرسی هست که ما را به خاطر خدا یاری کند؟ آیا مدافعی هست که از حرم رسول الله دفاع کند؟ در این حال حر بن یزید ریاحی به عمر بن سعد گفت: تو می‌خواهی با این مرد بجنگی؟! ابن سعد گفت: به خدا قسم آری؛ چنان جنگى كه آسان‌ترين بخشِ آن، افتاده شدن سرها و قطع دست‌ها باشد!. 🔺حُر، گذشت و جايى كنار يارانش ايستاد و لرزه بر اندامش افتاده بود. مهاجر بن اوس به او گفت: به خدا سوگند، كارت مشكوك است. اگر از من مى‌پرسيدند كه شجاع‌ترينِ كوفيان، چه كسى است، از [كنار نامِ‌] تو نمى‌گذشتم. پس اين چه [حالی] است كه از تو مى‌بينم‌؟ _حر گفت: به خدا سوگند، خود را ميان بهشت و دوزخ مى‌بينم و به خدا سوگند، حتّى اگر تكّه تكّه و سوزانده شوم، هيچ چيزى را بر بهشت، ترجيح نمى‌دهم. ⬅️ سپس حرّ بر اسبش هِى زد و در حالى كه دست بر سر نهاده بود، به سوى حسين عليه‌السّلام رفت و مى‌گفت: اللّهُمَّ إنّي تُبتُ إلَيكَ فَتُب عَلَيَّ‌، فَقَد أرعَبتُ قُلوبَ أولِيائِكَ و أولادِ بِنتِ نَبِيِّكَ‌: بار پروردگارا! به سوى تو باز گشتم. توبه‌ام را بپذير كه من، دل دوستانت و فرزندان دختر پيامبرت را لرزانده‌ام. آن گاه به حسين علیه‌السّلام عرض کرد: فدايت شوم! من همان كسى هستم كه تو را از برگشتن، باز داشتم و تو را وادار كردم كه در اين جا فرود بيايى. به خدا سوگند، گمان نمى‌كردم كه اينان، تو را تا به اين جايى كه مى‌بينم، بكشانند. من از اين كار، به سوى خدا توبه مى‌كنم. آيا براى من، راه توبه‌اى هست‌؟ _امام حسین فرمود: آرى. خداوند، توبه‌ات را مى‌پذيرد. فرود بيا». حُر گفت: من سواره باشم، براى تو بهتر است از آن كه پياده باشم و سرانجام كار، به فرود آمدن [شهادت] مى‌انجامد. سپس گفت: چون نخستين فردى بودم كه در برابر تو بيرون آمدم، به من اجازه بده كه نخستين كشته پيشِ روى تو باشم، تا شايد از كسانى باشم كه با جدّت محمّد صلّى‌الله‌عليه‌و‌آله، در فرداى قيامت، مصافحه مى‌كنند. 🔺امام علیه‌السّلام به او اجازه داد و او به بهترين صورتى كه امكان داشت، جنگيد تا آن كه گروهى از شجاعان و قهرمانان دشمن را كُشت و سپس، شهيد شد. پيكرش را نزد حسين علیه‌السّلام بُردند. حضرت، غبار از چهره‌اش پاك مى‌كرد و مى‌فرمود: أنتَ الحُرُّ كَما سَمَّتكَ اُمُّكُ‌، حُرٌّ فِي الدُّنيا وحُرٌّ [فِي] الآخِرَةِ‌. «تو حُر [آزاده] هستى، همان گونه كه مادرت، تو را ناميده است؛ آزاده در دنيا و آخرت» 📚اللهوف علی قتلی الطفوف ج ۱، ص ۱۰۲ الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ 🔰 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/m_takhavarii