✅ گریه پیامبر در اولین دیدار با حضرت زینب سلام علیهما
﴿ رُوِيَ أَنَّ زَيْنَبَ بِنْتِ عَلَى بْنِ أَبِي طَالِبِ علیه السلام لَمَّا وَلَدَّتْ أُخْبِرَ بِذلِكَ رَسُولُ اللّهِ فَجَاءَ صلی اللّه علیه و آله و سلم إِلَى مَنْزِلِ فَاطِمَةَ علیها السلام وَ قَالَ يا بِنْتَاهُ إِيتني بِنْتُكَ الْمُولُودَةَ.
فَلَمَّا أَحْضَرَتْهَا أَخَذَهَا رَسُولُ اللّه صلی الله علیه و آله و سلم وَ ضَمَّها إِلى صَدْرِهِ الشَّرِيفِ وَ وَضَعَ خَدِهِ الْمُنيفَ عَلَى خَدِها فَبَكَى بُكاءً عالياً وَ سَالَ الدَّمْعُ عَلى مَحَاسِنِهِ الشَّرِيفِ جارياً،
فَقَالَتْ فَاطِمَةُ: لِمَاذَا بُكَاتُكَ لا أَبْكَى اللّهُ عَيْنَيْكَ يا أَبَتَاهُ؟
فَقَالَ صلى اللّه عليه و آله و سلم يَا بَنِيَّةِ فَاطِمَةُ فَاعْلَمى أَنَّ هَذِهِ الْبِنْتُ بَعْدَكِ وَ بَعْدِي تَبْتَلَى بَالْبَلَا يَا و تَرِدُّ عَلَيْها مَصَائِبُ شَتَّى وَ رَزْايَا فَبَكَتْ فَاطِمَةُ علیها السلام عِنْدَ ذلِكَ.
ثُمَّ قَالَتْ: يَا أَبَ فَمَا ثَوَابْ مَنْ بَكَى عَلَيْها وَ عَلى مَصَائِبَهَا؟
فَقَالَ: يَا بِضْعَتِي وَ قُرَّةَ عَيْنِى إِنَّ مَنْ بَكَى عَلَيْهَا وَ عَلَى مَصائِبَهَا يَكُونُ ثَوَابُ بُكَائِهِ كَثَوَابِ مَنْ بَكَى عَلَى أَخَوَيْهَا ثُمَّ سَمَّاها زِيْنَبْ﴾
روایت شده چون زینب کبری علیها السلام دختر گرامی گوهر حضرت امیر المؤمنین علیه السلام پای به دایره وجود و پهنهٔ نمود بنهاد به حضرت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم معروض داشتند آن بزرگوار با وقار به منزل حضرت فاطمۀ زهرا علیها السلام تشریف آورده و فرمود: ای دختر من دخترک را که تازه تولد یافته پیش من بیاور.
آن مخدّره معظّمه قنداقۀ زینب را در محضر مبارکش حاضر ساخت. رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم او را بر سینۀ مبارک خود بر گرفت و صورت مبارک بر صورتش بر نهاد و بلند بگریست چندان که اشک بر محاسن شریفش روان گشت.
فاطمه علیها السلام عرض کرد ای پدر گرامی این گریه از چیست خدای نگریاند. فرمودند: ای دختر من ای فاطمه دانسته باش که بعد از تو و بعد از من این دختر دچار بسیار بلیّتها میشود و مصیبتهای گوناگون و رزیتهای رنگارنگ بروی چنگ در افکند.
راوی میگوید که: در این حال فاطمه علیها السلام سخت بگریست و از آن پس عرض کرد ای پدر ثواب آن کس که بر او و بر مصایب او بگرید چیست؟ رسول خدا فرمودند: ای پارۀ تن من و روشنی چشمانم هر آن کسی که بر زینب و بر مصائب او بگرید ثواب گریستن او مانند اجر و ثواب کسی است که بر دو برادر او حسن و حسین گریه کند و پس نام او را زینب نهاد.
📚خصائص الزینبیه(س) مرحوم آیت الله جزائری
#حضرت_زینب
الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🔰#مهدی_تخاوری | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/m_takhavarii
✅ زینت پدر، از زبان پدر سخن میگوید..
حذلم بن ستير گويد: در محرم سال 61 هجرى وارد کوفه شدم و اين مصادف بود با زمانى كه على بن الحسين (علیهالسلام) با زنان خانواده از كربلا باز مىگشتند و مأموران دور آنان حلقه زده، مردم براى تماشاى آنان از خانهها بيرون ريخته بودند.
وَ رَأَيْتُ زَيْنَبَ بِنْتَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ لَمْ أَرَ خَفِرَةً قَطُّ أَنْطَقَ مِنْهَا كَأَنَّهَا تُفْرِغُ عَنْ لِسَانِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ وَ قَدْ أَوْمَأَتْ إِلَى النَّاسِ أَنِ اسْكُتُوا - فَارْتَدَّتِ الْأَنْفَاسُ وَ سَكَتَتِ الْأَصْوَاتُ ...
و زينب دخت گرامى على (عليه السّلام) را دیدم و بهراستى كه هرگز زنى در نهایت شرم و حیا، سخنورتر از او نديده بودم. گویی از زبان اميرالمؤمنين (عليه السّلام) سخن مىگفت. به سوى مردم اشاره فرمود كه ساكت شويد. در حال، تمام نفسها خاموش و همۀ صداها فرو نشست...
▫️آنگاه پس از حمد و ثنای خداوند و صلوات بر رسول خدا (صلی الله علیه وآله) خطبه کوتاهی خواند و آنچنان ظالمان را رسوا و مردمان سست عنصر را سرزنش نمود که راوی میگوید:
با سکوت آن حضرت دیدم مردم همه متحيّر مانده، انگشت تحيّر به دهان بردهاند، و ديدم پيرمردى بقدرى گريست كه ريش او از اشك چشمش تر شد و اين شعر را گفت:
كُهُولُهُمْ خَيْرُ اَلْكُهُولِ وَ نَسْلُهُمْ
إِذَا عُدَّ نَسْلٌ لاَ يَخِيبُ وَ لاَ يَخْزَى
(پيرانشان بهترينِ پيراناند، و نسل آنان بهگونهاى است كه هرگز به پستى و خوارى نمىگرايد)
📚 أمالی مفید؛ ص321
إعجاز وحی نطق دلآرای زینب است
تفسیر فتح خطبهی غرّای زینب است
#حضرت_زینب
الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ
🔰#مهدی_تخاوری | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/m_takhavarii