eitaa logo
معـــادشناســی
150 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🔰نشر معارف و مطالبی نفیس برگرفته از کتاب #معاد_شناسی حضرت علامه حسینی طهرانی (قدّس سّره) 💐 باتشکر از همراهی شما 💐 📍https://eitaa.com/joinchat/1504051309C19f5b9894b
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 سلام علیکم 🌺 🌱همه ما انسانها مزه مُردن رو میچشیم و راه قیامت رو در پیش داریم چه بهتر که از اتفاقات و مراحل راه با خبر باشیم و قبل از رفتن خودمون رو آماده کنیم. 🌱شب و روز ماه شعبان هم فرصت بسیار خوبی هست تا معرفت بیشتری پیدا کنیم. با توفیق الهی و مدد اولیای خدا میهمان سفره علامه حسینی طهرانی (قدّس سرّه) هستیم و از خرمن دانش و نفس گرم ایشان بهره‌مند می‌گردیم... 🔻@maad_shenasy
🍃اشرف مخلوقات🍃 در ميان تمام موجودات از جماد و گیاه و حيوان، انسان داراى‏ يك و داراى يك خصویتی است كه او را از بقيّه متمايز نموده و در صف خاصّى قرار داده است؛ و آن همان و و و صعود به عوالم اعلا و مجرّداتِ از نفوس قدسيّه عقلانيّه است. 🔻@maad_shenasy
🌺 زندگی برای همه 🌺 🌱گرچه علوم تجربى هنوز نتوانسته است براى همۀ موجودات (حتّى گیاهان و جمادات) اثبات و بنمايد، ولى در فلسفۀ الهيّه اثبات شده است كه هر موجودى حتّى يك پر كاه و يك ذرّه نامرئى! همه از نعمت و و بهرمندند و «وجود» ملازم با اين سه خاصيّت است؛ 🌱غاية الامر هر موجودى به حسب گنجايش خود داراى درجه ای از و و است‏. 🔻 @maad_shenasy
🌷امور اعتباری، مانع رسیدن به مقصود🌷 🌱كارهاى حقيقى انسان توأم با يك سلسله گشته؛ و براى حفظ آبرو و رسيدن به اميال نفسانى و شئون موهومه زندگى و رياست و مرؤوسيّت و مالكيّت و مملوكيّت و حبّ جاه و حسّ تفاخر و حبّ تكاثر(زیاده طلبی)، موجب شده بنى آدم دست به يك سلسله فعّاليّت‏هاى دامنه دار و وسيعى بزنند. 🌱گرايش تند و شديد به اين ، انسان را از عالم معنى و حقيقت دور می‌كند و آن‏طور كه بايد و شايد نمی‌گذارد به مقصودش برسد. 🔻@maad_shenasy
🍃کار به کجا میرسد!🍃 💢 در پستی به جائى می‌رسد كه تمام عمرش را و سرمايه هایش (عقل،علم،حيات و قدرتش) را خرج و اين و آن می‌كند و براى کسب آبرو به يك سلسله كه معلوم نيست به آن‌ها می‌رسد يا نمی‌رسد، دلبستگى پيدا میکند. 🔻@maad_shenasy
🔸اسفل السافلین🔸 تمام امورى كه در براى انسان پيش می‌آيد، از قبيل معامله با دیگران و خريد و فروش، نكاح، طلاق و...؛ بر اساس شديد، متورّم می‌گردد به‏ طوری‌كه چه بسا انسان براى حفظ آن‌ها خود را در كام مرگ می‌کشاند، و آن و مصلحت انديشی‌هاى خیالی را با جان عزيز خود معاوضه و مبادله نموده و در شطرنج روزگار به رايگان می‌بازد. 🔴 اين ، است! 🔻@maad_shenasy
💠مراحل زندگی انسان💠 🔰انسان در و بلوغ مشغول بازی است؛ 🔰در دوست دارد به خود زينت ببندد، یعنی لباسش را، شغلش را، زندگى اش را، و بالاخره تمام اطراف خود را بگونه ا ی مرتب می کند که انگار تا ابد زنده است! و دوست دارد با اینها روی از بین رفتن و فناء را پوشانده و واقعیت را زیر اين نقشهاى باطل مخفى کند. 🔰 دوران تفاخر است، می گويد: قدرت من چنين است، مال من چنان است، علم من فلان است؛ حتّى با كمال جرأت به استخوانهاى پوسيده و خاكستر شدۀ آباء و نياكان خود فخر می كند! و به کاسه کوزۀ درهم شكسته و نقش پوسيدۀ روی تخته سنگ ها افتخار می كند و آنها را در موزه‏ هاى مجلّل و با شكوه قرار می دهد و شعرهاى حماسى می خواند! 🔰و بالاخره در حریص می شود و نيروى وجودى خود را در زياد كردن مال و فرزند متمركز می كند. 🔻@maad_shenasy
📖داستان پيرمرد حريص و هارون الرّشيد گويند روزى هارون الرّشيد به اطرافیان خود گفت: دوست دارم شخصى كه خدمت رسول اكرم صلّى الله عليه و آله و سلّم رسیده و از آن حضرت حديثى شنيده است زيارت كنم . ملازمان هارون بعد از تفحّص یک پيرمردی كه قواى طبيعى خود را از دست داده و از حال رفته و جز نفس و يك مشت استخوانى باقى نمانده بود پیدا کردند. او را در زنبيلى گذارده و با نهايت مراقبت و احتياط به دربار هارون وارد كردند. هارون بسيار مسرور و شاد گشت كه به منظور خود رسيده است. گفت: اى پيرمرد! خودت پيغمبر اكرم را ديده‏اى؟ عرض كرد: بله هارون گفت: كى ديده‏ اى؟ عرض كرد: آنگاه که طفلی بودم، روزى پدرم دست مرا گرفت و به خدمت رسول الله صلّى الله عليه و آله و سلّم آورد. و من ديگر خدمت آن حضرت نرسيدم تا از دنيا رحلت فرمود. هارون گفت: بگو ببينم در آن روز از رسول الله سخنى شنيدى يا نه؟ عرض كرد: بله، آنروز از رسول خدا اين سخن را شنيدم كه می فرمود: يَشِيبُ ابْنُ ءَادَمَ وَ تَشُبُّ مَعَهُ خَصْلَتَانِ: الْحِرْصُ وَ طُولُ الامَلِ فرزند آدم پير می شود و هر چه بسوى پيرى می رود به موازات آن، دو صفت در او جوان می گردد: يكى حرص و ديگرى آرزوى دراز. هارون بسيار شادمان و خوشحال شد دستور داد يك كيسه زر بعنوان جائزه به پير عجوز دادند و او را بيرون بردند. همين كه خواستند او را از صحن دربار به بيرون ببرند، پيرمرد ناله ضعيف خود را بلند كرد كه مرا به نزد هارون برگردانيد كه با او سخنى دارم. گفتند: نمی شود. گفت: چاره‏ اى نيست، بايد سؤالى از هارون بنمايم و سپس خارج شوم! زنبيل حامل پيرمرد را دوباره به نزد هارون آوردند. هارون گفت: چه خبر است؟ پيرمرد عرض كرد: سؤالى دارم. هارون گفت: بگو. پيرمرد گفت: حضرت سلطان! بفرمائيد اين عطائى كه امروز به من عنايت كرديد فقط عطا و هدیه امسال است يا هر ساله عنايت خواهيد فرمود؟ هارون الرّشيد صداى خنده‏ اش بلند شد و از روى تعجّب گفت: راست فرمود رسول خدا كه هر چه فرزند آدم رو به پيرى و فرسودگى رود دو صفت حرص و آرزوى دراز در او جوان می گردد! من گمان نمی بردم كه این پیرمرد تا درِ دربار زنده بماند، حال می گويد: آيا اين عطا اختصاص به اين سال دارد يا هر ساله خواهد بود!! 🔻@maad_shenasy
🌹دنیا، از ابتدا تا انتها🌹 در دنيا : ابتدا نطفه‏ اى سرد بود که به انسان پر حرارت و پر جوش و خروش مبدّل شد و در مدت کمی علم و قدرت و سائر سرمايه‏ هایش ترقّى کرده به اوج خود می رسد، استعدادهایش در حدّ اعلا شکوفا می شود كه ناگهان .... از نقطۀ اوج به سمت ضعف می گرايد و تمام اين صفات رو به نقصان می رود، كندى وسستى انسان را از هر سو تهديد می كند تا كم كم او را در آستانه مرگ قرار می دهد امّا بايد دانست كه : اين آخرين مرحلۀ حيات نيست‏ 🔻@maad_shenasy