چطور چندفرزندی باعث رشد میشود؟
این قسمت" مدیریت بحران"
دخترک یک تکه کوچک از کاغذهای کاردستی داداش وسطی را در دهانش خیسانده و چسبانده به کام و رفلکس تهوع را فعال کرده است. شیری که خوردنش تیم ساعت طول کشیده بود در یک لحظه بیرون میریزد و جاری میشود روی کاردستی و لباس خودش و دامن من!
حالا دخترک که ترسیده و داداش وسطی که در سوگ کاردستی اش هست، گریه میکنند،
برادر بزرگتر مشغول بازی است.
این به خودی خود، گناه محسوب نمیشود اما چون ملقب به نام بزرگتر است، علی القاعده باید شرایط را درک کند، بازی را تعطیل کند و بیاید به رسم ادب دست برسینه بگذارد و ازمن خواهش کند که اگر کاری از دستش برمی آید انجام دهد.
از آنجا که اینهاخیالپردازی ای بیشتر نبود و او همچنان مشغول بازی است صدایش میکنم تا دستمال بیاورد.
_نه
_بیار مامان
_ازکجا
_از تو اشپزخونه
_دستمالِ کاغذی؟
_نه پارچه ای
_کجای آشپزخونه؟... آااااخ
_چی شد؟
درست در این لحظات که سمفونی گریه های هر سه باهم نواخته میشود. تو هم نوا با آهنگ تکثیر میشوی.
برای اینکه مادر هر سه باشی، از خودت فراتر میروی...
لباسهای دخترک راعوض میکنی و پای ضرب خورده پسر بزرگتر را ماساژ میدهی به داداش وسطی دلداری میدهی که بازهم باهم کاردستی درست میکنیم.
چنددقیقه ی بعد، وقتی آرامش و صلح برقرار است و تو از دور، چای به دست هر سه راتماشا میکنی،
جوانه ی شاخه ی جدیدی را در درونت حس میکنی که میزبان گنجشکهای بیشتری برای آوازخواندن خواهد بود.
#مادری_رشد_است
#لذت_شرب_مدام
#عرفان
#توسعه_فردی
#خاطره_نگاری
https://eitaa.com/FARZANEGiiii